در نشست نقد و بررسی فیلمتئاتر «قهوه قجری» به کارگردانی آتیلا پسیانی در خانه هنرمندان ایران مطرح شد
گروه فرهنگ و هنر: نمایش «قهوه قجری» را باید یکی از شاخصترین آثار مرحوم آتیلا پسیانی نامید؛ نمایشی که برای نخستین بار اواخر دهه 70 یعنی سال ۱۳۷۸ در جشنواره تئاتر فجر اجرا شد و سال ۱۳۷۹ اجرای عمومی خود را در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر انجام داد و با استقبال تماشاگران روبهرو شد. پسیانی که در کنار بازیگری و کارگردانی، گاهی هم دست به قلم میشد، متن این نمایش را با نگاهی به نمایشنامه «هملت» شکسپیر نوشت و آن را با بازیگرانی چون بهرام ابراهیمی، محمد پورحسن، فرهاد شریفی، رضا فیاضی و خودش روی صحنه برد.
«قهوه قجری» با وجود اجرای موفق خود در دهه ۷۰ البته برای آتیلا پسیانی تمام نشد، به طوری که او ۲۰ سال بعد نیز تصمیم به اجرای دوباره آن گرفت تا نسل تازه تماشاگران تئاتر نیز این نمایش را به تماشا بنشینند. این چنین بود که «قهوه قجری» ۲۰ سال بعد از نخستین اجرای خود، سال ۹۸ برای دومین بار در جشنواره تئاتر فجر روی صحنه رفت و بعد از جشنواره نیز اجرای عمومی خود را در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر انجام داد.
حضور بازیگرانی چون نوید محمدزاده و هوتن شکیبا در کنار نوید جهانزاده، اصغر پیران، روحالله حقگویلسان و... سبب شد پیشبینی استقبال چشمگیری از این نمایش شود اما هنوز چند اجرای آن روی صحنه نرفته بود که شیوع کرونا باعث تعطیلی سالنهای تئاتر شد و اجرای «قهوه قجری» نیمهکاره ماند تا جایی که این نمایش، آخرین یادگار پسیانی در تئاتر به شمار میرود. پس از ۲ دهه فیلمتئاتر این نمایش در خانه هنرمندان با حضور کارشناسان و علاقهمندان روی پرده رفت. در این جلسه که همراه با نقد و بررسی آن برگزار شد، عباس غفاری به عنوان کارشناس و منتقد در ابتدا گفت: دیدید در دهه ۷۰ اجرا شده است. این نمایش چند سال پیش با بازیگران جدیدی در سالن اصلی تئاتر شهر هم اجرا شد اما با توجه به شرایط و اتفاقات آن زمان، بعد از چند شب متوقف شد. قرار بود این نمایش دوباره برای اجرا آماده شود اما بیماری آقای پسیانی مانع شد. آقای پسیانی درباره این نمایش اینطور گفته که قرار ابتدایی بر این بوده این اثر، یک نمایش کمدی عبرتآموز بر اساس تئاترهای تختحوضی و ایرانی باشد اما در نهایت یک تئاتر تجربی شکل گرفته است. در واقع گروه تئاتر بازی بر اساس نمایشنامه هملت شکسپیر، نمایشی تجربهگرا را کار کردهاند که قرار بود با نگاهی به نمایشهای ایرانی روی صحنه برود.
مجید کیانیان نیز در ادامه این نشست گفت: از دوستان تشکر میکنم نقد تئاتری را به من سپردهاند که دغدغه من است. دوستانی که من را میشناسند میدانند، تا چه اندازه فرم برایم اهمیت دارد. امیدوارم از دست من ناراحت نشوند؛ بدانید که من دغدغه جهانی شدن هنر و تئاتر این مملکت را دارم و از این رو اینطور حرف میزنم. نمیگویم ما هیچ کاری نکردهایم ولی میخواهم بگویم ما در طول تاریخ تئاتر خود به فرم خیانت کردهایم. زیرا همیشه سطحی با آن برخورد کردهایم، به عنوان مثال در دهه ۸۰ شاهد سخنرانی یکی از عالیجنابان تئاترمان بودم که در فرانسه تحصیل کرده بود. ایشان در سخنرانی خود نقد شدیدی به فرمالیسم وارد کرد و افرادی چون عباس نعلبندیان، کارگاه نمایش و مرحوم پسیانی را نیز مثال زد.
او افزود: مرحوم پسیانی در جریانی بود که در همان حوالی سال ۸۹ پروفسور بوبوس را اجرا کرد. یادداشت کارگردان در آن اجرا برایم بسیار جالب توجه است. متن آن از این قرار است: «سالهاست سمپاشیها، دروغها، تهمتهای برخی همکاران نسبت به گروه تئاتر، بازی من را در مسیر خود ثابتقدم کرده است. باید از این فرصت برای تشکر از آنها استفاده کنم. همچنین باید از فرزندانم تشکر کنم». در اینجا لیستی از اسامی وجود دارد که از آن جمله میتوان به امیررضا کوهستانی، حامد محمدطاهری، وحید رهبانی، جلال طهرانی، اصغر دشتی، همایون غنیزاده و آروند دشتآرای اشاره کرد. در ذهن خود مرور کنید و ببینید فصل مشترک تمام این اسامی کجاست؟! این افراد کسانی هستند که از فرم در کارهایشان بهره میبرند.
منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: ما در ترجمههای خود نیز با چنین مشکلاتی مواجه هستیم. به طوری که نمیدانم کدام شیر پاک خوردهای گفته فرم، شکل است. در این رابطه میتوانید شناختنامههایی را که درباره عالیجنابان رادی و بیضایی کار شده است ببینید. در حالی که حتی سنتگراها که به محتوا قائل هستند نیز فرم را دارای اصالت معرفی میکنند. شما با فرم نامطلوب نمیتوانید یک محتوای جذاب را شکل دهید. خدا بیامرزد افرادی را که بدون چارچوب مطالعات میانرشتهای به این حوزه ورود کردهاند. انشاءالله خدا از سر تقصیراتشان بگذرد.
کیانیان در ادامه صحبتهایش گفت: چرا فرم مهم است؟! زیرا اگر فرم را بشناسید، میشود همان جریانی که آقای پسیانی در حال پیمودن آن بود. اگر فرم را بشناسیم میتوانیم از آن ظرفیت غنی ادبی و هنری که همیشه از آن میگوییم، بهره ببریم. بروید و ببینید چطور قصههای عرفانی را روی صحنه میبرند یا بیان میکنند. آن زمان میتوانیم خوب اقتباس کنیم و روایت جهانی داشته باشیم و دیالوگ برقرار کنیم.
ما باید در ساحت نظری هم حرفی برای گفتن داشته باشیم. نه اینکه هر استاد عزیز من بیاید و برساخته از ذهن خود کلمهای را ترجمه کند.
او ادامه داد: به عنوان مثال عالیجناب جلال ستاری، یکی از مقالات مهم سنتگراها را ترجمه کرده است. ایشان در آنجا هنر قدسی را هنر دینی ترجمه کرده است. در ساحت نظریهپردازهای سنتگرا، هنر قدسی با هنر دینی، ۱۸۰ درجه متفاوت است. حال فکر کنید کل متن این است. یا عالیجناب زرینکوب که نسل اول ترجمه فن شعر است. ایشان هم شخصیت را سیرت ترجمه کرده است و فن شعر در یک شلختگی است که شما اشخاص و افراد و سیرت را گم میکنید.
این به معنای تخطئه این عزیزان نیست؛ به هر حال این افراد نسل اولی بودند که یک جریانی را راه انداختند. باید اجازه حرف زدن و گفتوگو کردن بدهیم تا این موارد مرتب ارتقا یابد.
غفاری در ادامه این نشست گفت: طبیعتا این دعوا سالهای سال در بخشهای مختلفی چون ادبیات، تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی و... بوده است. تصورم این است که بخشی از آن مربوط به ترجمه است؛ یعنی ناآگاهی که نسبت به زبان وجود دارد. بخشی از آن هم به این مربوط میشود که ما در بخشهایی مابهازای برخی کلمات را نداشتیم و در ترجمه به غلط از کلمه دیگری استفاده کردیم. به همین خاطر چنین اتفاقاتی پیش آمده است. خیلی اوقات در ترجمه متون دهههای ۲۰ و ۳۰ , در آثار بزرگانی چون چخوف سبب شد تا ما چخوف را به اشتباه بشناسیم؛ به صورتی که شاهد بودیم آثار کمدی چخوف در اینجا تراژدی ترجمه شده است، در حالی که خود چخوف نیز در این باره صحبت کرده است.
کیانیان در ادامه گفت: تعریف نه چندان صحیح این کلمه فرم، سبب شد کسانی مانند آتیلا پسیانی که در این قلمرو کار میکردند، حتی نقد و بررسی کارهای آنها از ساحت آکادمیک هم کنار برود. یعنی با آن مانند یک چیز سطحی که محتوایی ندارد برخورد شود.