printlogo


کد خبر: 286465تاریخ: 1403/3/29 00:00
مروری بر تولیدات سینمای ایران درباره جنایات گروهک منافقین در سالروز عملیات چلچراغ
جنایات و مکافات

گروه فرهنگ و هنر: چند روز پیش از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل و آتش‌بس بین جمهوری اسلامی ایران و عراق و حتی چند روز بعد، منافقین با حمایت صدام، طی چند مرحله به کشورمان حمله کردند. در یکی از این عملیات‌ها که «چلچراغ» نام گرفت، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با حمایت ارتش عراق با هدف تصرف شهر مرزی مهران، به ‌منظور کنترل میدان‌های نفتی آن همچنین روستاهای کردنشین منطقه، حمله همه‌جانبه‌ای را آغاز کرد. رژیم بعث عراق این عملیات را «انتقام قهرمانان» به جهت انتقام شکست در فاو و سایر نقاط عملیاتی کشورمان نامید و تا حدود زیادی به پیروزی منافقین مطمئن بود.
ساعت ۸:۳۰ بیست‌ونهم خرداد ۱۳۶۷ شهر مهران برای سومین‌بار اشغال شد. منافقین سپس نیروهای خود را در منطقه گسترش دادند و از تنگه کنجان‌چم تا حوالی شهرک ملکشاهی و از سه‌راهی صاحب‌الزمان‌(عج) تا شیار آب‌زیادی را تصرف کردند. منافقین در اشغال سوم مهران، حدود ۲۵۰ نفر از مردم عادی، روستاییان، عشایر و رزمندگان اسلام را شهید یا اسیر کردند. طی روزهای اشغال، منافقین تعدادی از اسیران را سر بریدند و بقیه را به اردوگاه‌های منافقین در عراق منتقل کردند. سرانجام نیروهای مردمی عشایر، بسیج و لشکر ۱۱ امیرالمؤمنین(ع) در منطقه حاضر شدند و نیروهای منافقین را در تنگه کنجان‌چم و سه‌راهی مهران – دهلران - ترشابه متوقف کردند. در ادامه با اضافه شدن شمار قوای خودی، در روز اول تیر ۶۷،متجاوزان شکست خوردند و تا پشت مرزهای بین‌المللی عقب رانده شدند.
در ادامه همزمان با سالروز جنایت و خیانت این گروهک نگاهی به شاخص‌ترین آثار سینمایی که با محوریت ماهیت و عملکرد گروهک تروریست منافقین ساخته شده است انداخته‌ایم.
«توهم» را شاید یکی از نخستین آثار پیرامون منافقین باید نامید؛ فیلمی به کارگردانی سعید حاجی‌میری در سال 1364 با بازی جلیل فرجاد و ابراهیم حاتمی‌کیا.
عنوان این فیلم بخوبی وضعیت ذهنی و رفتاری سرکردگان منافقین را توصیف می‌کند؛ توهمی که از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون دامنگیر سران این گروهک شده و در بزنگاه‌هایی همچون عملیات مرصاد شکستی مفتضحانه را برای آنان به دنبال داشته است.
فیلم داستان 2 نفر از منافقین را روایت می‌کند که در یک خانه تیمی مخفی شده و پناه گرفته‌اند اما اختلافات عمیقی با هم دارند. در این ‌بین عنصر توهم و این احساس که مردم خارج از این خانه آنها را زیر نظر دارند و به دنبال کشتن آنها هستند، بن‌مایه اصلی فیلم است که در پرتو آن توخالی بودن آموزه‌های این گروهک و اعضای آن آشکار می‌شود. «توهم» موفق شد این شکاف همیشگی بین اعضای سازمان و بی‌اعتقادی و شکست آنها را به تصویر بکشد. عنوان‌بندی این فیلم یکی از بهترین نمونه‌های سینمای ایران در آن سال‌هاست. نمایش امواج آب و درج عنوان فیلم به شکل مواج و شکننده بخوبی بیانگر اوهام و خیالات بی‌پشتوانه سرکردگان این گروهک است؛ وضعیتی که گاه جنبه کمدی هم پیدا می‌کند و این خود یک از جنبه‌های جذاب این فیلم سینمایی است.
«دست‌نوشته‌ها» را باید دیگر فیلم پیرامون منافقین دانست. فیلم به کارگردانی مرحوم مهرزاد مینویی در سال 65 با بازی جلیل فرجاد، علیرضا شجاع‌نوری، شاپور بخشایی، منوره جوهری و امیر وطن‌زاد ساخته شد.
زنده‌یاد مهرزاد مینویی، تدوینگر کاربلد سینمای ایران در سال ۱۳۶۵ بر پایه فیلمنامه‌ای از بهروز افخمی، فیلم «دست‌نوشته‌ها» را کارگردانی کرد. ترکیب فیلمنامه شسته و رفته و دارای گره افخمی با نگاه سینمایی و حرفه‌ای مینویی، اثری جذاب را روی پرده برد که با استقبال مخاطبان نیز مواجه شد.
داستان فیلم درباره «حسین معتمد» (جلیل فرجاد) است که به دلیل نقض مقررات از کمیته اخراج و راننده تاکسی می‌شود. یک روز که او به خانه باز می‌گردد، جوانی سراغش آمده و به او می‌گوید چند نفر قصد دارند او را ترور کنند. فرجاد که از بازیگران پرکار سینما در نیمه اول دهه 60 بود، در این فیلم نیز همچون فیلم «توهم» نقش یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق را ایفا می‌کند با این تفاوت که در «دست‌نوشته‌ها»، شخصیت معتمد کاملا از سازمان بریده و به مهره سوخته تبدیل شده است.
این فیلم در پنجمین جشنواره فیلم ‌فجر سیمرغ بهترین تدوین را از آن خود کرد که نقش پررنگ مهرزاد مینویی به عنوان تدوینگری شاخص را گوشزد می‌کند.
«پرواز پنجم ژوئن» را باید یکی از متفاوت‌ترین آثار دهه 60 دانست؛ فیلمی در سال 68 به کارگردانی علیرضا سمیع‌آذر که بعدها دست از فیلمسازی کشید و به سمت فعالیت‌های تجسمی رفت. در این فیلم مجید جعفری، سیدناصر آقایی، تانیا جوهری، آتیلا پسیانی، منوچهر حامدی، ابراهیم‌آبادی و فخرالدین صدیق‌شریف به ایفای نقش پرداختند. داستان فیلم درباره 4 هواپیمارباست که روز پنجم ژوئن یک هواپیمای ایرانی را می‌ربایند. یک افسر امنیتی، هواپیماربا‌ها را خلع سلاح می‌کند و هواپیما را به همان مقصدی که هواپیماربایان می‌بردند، هدایت می‌کند. طراحان اصلی توطئه، با برگزاری مصاحبه‌ای مطبوعاتی وانمود می‌کنند همه مسافران قصد پناهندگی دارند ولی افسر امنیتی اعلام می‌کند هواپیما را با این هدف به آنجا آورده است تا معلوم شود مسافران علاقه‌ای به پناهندگی سیاسی ندارند. در ادامه، اتفاقاتی برای یکی از ماموران و فرمانده عملیات هواپیماربایی می‌افتد.
در این اثر که با ریتم مناسب و داستان مهیج خود توانست مخاطبان را نیز همراه خود کند، هواپیماربایان دیالوگ‌هایی را رد و بدل می‌کنند که بیش از هر چیز منش و روش فعالیت‌های تروریستی منافقین را به ذهن مخاطبان متبادر می‌کند. این موضوع زمانی اهمیت می‌یابد که بدانیم در سال‌های ابتدایی دهه ۶۰، هواپیماربایی یکی از شیوه‌های ایذایی و تروریستی مرسوم در بین منافقین بود.
«پادزهر» نخستین فیلم با این موضوع در ابتدای دهه 70 است؛ فیلمی به کارگردانی شهرام کاظمی با بازی محمد صالح‌علا، نرسی گرگیا، جمشید هاشم‌پور، اسماعیل داورفر و سیدمحسن زهتاب.
شهرام کاظمی، دستیار داریوش مهرجویی در فیلم «مدرسه‌ای که می‌رفتیم»، در ۱۳۷۲ فیلم «پادزهر» را ساخت که به خیانت برخی افراد مزدور و ارتباط آنها با بعثی‌ها می‌پرداخت. البته فیلم به ‌صراحت از همکاری منافقین و رژیم بعث صحبت نمی‌کرد اما نشانه‌هایی که در آن گنجانده شده بود این موضوع را به تماشاگر منتقل می‌کرد.
داستان فیلم هم درباره دزدی است که حین دزدی، اطلاعاتی از یک خرابکاری به دست می‌آورد. وی سریعا اطلاعات خود را به نیرو‌های امنیتی می‌دهد اما ماموران او را بازداشت می‌کنند. افسر ویژه، متوجه بی‌گناهی او می‌شود و درمی‌یابد رهبر خرابکاران یک سرهنگ بازنشسته عراقی است.
«روز شیطان» را باید نخستین تلاش‌های بهروز افخمی با موضوع منافقین در سینما دانست. این فیلم سال 73 با بازی آتیلا پسیانی، علی دهکردی، عبدالرضا اکبری، محمد فیلی، حمید طاعتی و منوچهر حامدی اکران شد که آن را باید جزو آثار پرمخاطب در سال اکرانش دانست، آن هم در حالی که افخمی یک سال پس از فیلم «روز فرشته» که نگاهی فانتزی و مفرح به روابط انسانی و خانوادگی آدم‌ها داشت، این بار «روز شیطان» را با موضوعی امنیتی روی پرده برد. در این اثر هم به صورت مستقیم اشاره‌ای به منافقین نمی‌شود اما روند اتفاقات و مسائلی که شخصیت‌های آن مطرح می‌کنند، معرف جنایت‌های منافقین در سال‌های دور و نزدیک است که با سنگ‌اندازی آنان در مسیر پیشرفت‌های علمی کشور همراه می‌شود. پس از یک دهه رکود، با «به رنگ ارغوان» ابراهیم حاتمی‌کیا شاهد از‌سر‌گیری چنین تولیداتی هستیم. «به رنگ ارغوان» سیزدهمین فیلم حاتمی‌کیا در ۱۳۸۳ ساخته شد اما برای اکران 5 سال در لیست انتظار ماند؛ فیلمی که قرار بود همان سال در بیست‌وسومین جشنواره فیلم فجر به نمایش دربیاید اما به دستور وزیر وقت اطلاعات از نمایش آن جلوگیری شد. در نهایت بهمن ۱۳۸۸ در بیست‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و با دریافت 5 سیمرغ بلورین از جمله سیمرغ بهترین فیلم جشنواره بلافاصله پس از جشنواره نیز اکران شد.
«شفق» و همقطارانش در «به رنگ ارغوان» به ‌صراحت به ‌عنوان عضو سازمان مجاهدین معرفی نمی‌شوند اما نشانه‌های فرمی و محتوایی فیلم به عضویت آنها در این سازمان تروریستی صحه می‌گذارد، ضمن اینکه مشکلاتی که اعضای گروهک منافقین برای خانواده‌های خود پیش می‌آورند، محور این فیلم قرار گرفته بود.
«ماجرای نیمروز» و «رد خون» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، «نفوذی» به کارگردانی احمد کاوری و مهدی فیوضی، «سیانور» به کارگردانی بهروز شعیبی، «امکان مینا»، «ضد» و «سرهنگ ثریا» از دیگر آثاری هستند که طی سالیان اخیر درباره منافقین ساخته شده‌اند.
آنچه مشخص است اینکه تولیدات این گونه انحصاری در سینمای ایران، طی سالیان اخیر رشد فزاینده‌ای داشته و امید می‌رود همان‌طور که در ابتدا نیز بدان اشاره شد، با توجه به پیچیدگی‌های این گروهک، همچنان شاهد تولیدات جدیدی از سایر زوایای جنایات گروهک منافقین باشیم.

Page Generated in 0/0064 sec