کد خبر: 286509تاریخ: 1403/3/30 00:00
یک رسانه آمریکایی اعلام کرد سیاستهای نتانیاهو وضعیت اسرائیل را وخیم کرده است
سیلی توفان
نویسنده نیویورک تایمز: اسرائیل در سراشیبی فروپاشی است
نیویورکتایمز بتازگی در گزارشی به این مساله اشاره کرده که رژیم اشغالگر قدس در وضعیت فعلی بیش از هر زمان دیگری در بحران وجودی سیر میکند و این مساله از همان سال 2022 که نتانیاهو و متحدانش در اراضی اشغالی قدرت را به دست گرفتند، کلید خورده است و به هیچ عنوان پدیده تازهای نیست. نیویورکتایمز در گزارش خود تصریح میکند سیاستهای نتانیاهو و راستگرایان افراطی متحدش، پله پله اسرائیل را به وضعیت وخیم کنونی آن رسانده و اکنون میبینیم حتی متحدان نزدیک رژیم صهیونیستی نیز حاضر نیستند علنا از همکاری با آن صحبت کنند. با این حال، از نگاه نیویورکتایمز، نتانیاهو و متحدانش حاضرند تا هر پرتگاهی که لازم است اسرائیل را ببرند تا خود را در قدرت حفظ کنند؛ معادلهای که سبب شده نیویورکتایمز اذعان کند آن اسرائیلی که آمریکاییها سالها میشناختند (با تبلیغات فراوان)، دیگر وجود ندارد و اکنون صرفا یک رژیم سیاه باقی مانده که در سراشیبی فروپاشی است. نیویورکتایمز در گزارش خود مینویسد: «چهارم نوامبر 2022، تنها اندکی پس از آنکه ائتلاف راستگرایان افراطی اسرائیل توانستند پیروز انتخابات (در اراضی اشغالی) شوند، مقالهای در نیویورکتایمز با عنوان «اسرائیلی که ما میشناختیم به پایان رسید»، منتشر شد. در آن مقاله نسبت به رویههای تندروهای اسرائیلی هشدارهای جدی مطرح شده بود. بسیاری نیز با آن مخالفت کردند. با این حال، روند تحولات تاریخی به بسیاری از منتقدان، اشتباه بودن دیدگاههایشان را اثبات کرده و وضعیت کنونی نیز ماهیت به مراتب وخیمتر و بدتر اسرائیل را افشا کرده است. اکنون باید بگوییم اسرائیلی که ما میشناختیم به پایان رسیده و اسرائیل در وضعیت فعلی در یک بحران وجودی جدی و قابل توجه به سر میبرد. اسرائیل در برابر یک قدرت منطقهای قابلتوجه نظیر ایران قَد علم کرده است؛ کشوری (ایران) که با استفاده از متحدان و نیروهای نیابتیاش یعنی حماس، حزبالله لبنان، حوثیها و گروههای شیعی در عراق و سوریه، شرایط سختی را برای اسرائیل ایجاد کرده است. تاکنون اسرائیل هیچ پاسخ و واکنش محکم نظامی و دیپلماتیکی را به بحرانهایی که با آنها روبهرو شده، نتوانسته بدهد. بدتر از همه اینکه اسرائیل با چشماندازهای جنگ در ۳ جبهه یعنی غزه، لبنان و کرانه باختری روبهرو است. در این میان، نکته خطرناک برای اسرائیل این است که گروهی نظیر حزبالله لبنان زرادخانه تسلیحاتی بشدت قدرتمند و قابل تاملی دارد و از موشکهای نقطهزن سود میبرد و میتواند در مدت زمان کوتاهی خسارات جدیای را به زیرساختهای اسرائیل تحمیل کند؛ خساراتی که میتواند طیف متنوعی از اهداف نظیر فرودگاهها تا بنادر و حتی دانشگاهها و پایگاههای نظامی اسرائیلی و همچنین نیروگاههای برق اسرائیل را در بر گیرد. با این حال، چالش اصلی این است که اسرائیل در وضعیت کنونی از وجود یک نخستوزیر به نام بنیامین نتانیاهو بهره میبرد که باید به هر قیمتی در قدرت بماند تا مبادا به دلیل حکم انبوهی از پروندههای مرتبط با فساد خود، به زندان فرستاده شود. برای تحقق این هدف، او بر فرسایشی شدن جنگ غزه برای عملیات شدن آنچه وی پیروزی کامل در این جنگ میخواند تاکید دارد و هرگونه حاکمیت فلسطینیها را نیز به رسمیت نمیشناسد. دلیل این موضوع نیز روشن است، نتانیاهو و بویژه افراطیون متحد وی به دنبال تسلط اسرائیل بر تمام قلمرو میان دره اردن تا دریای مدیترانه و از جمله غزه هستند. این در حالی است که میبینیم در وضعیت کنونی کابینه جنگ اسرائیل به دلیل عدم توافق درباره چشماندازهای آتی جنگ غزه فروپاشیده و تندروهای حاضر در دولت نتانیاهو مدام برای کسب قدرت بیشتر و اجرایی کردن طرحها و نقشههای خود در صحنه قدرت سیاسی، برنامهریزی میکنند. در این وضعیت، نه رئیسجمهور آمریکا و نه حتی لابی آیپک و حامیان اسرائیل در کنگره آمریکا، هیچ تصور درستی از سیاستهای دولت نتانیاهو و تندرویهای آن و اینکه اساسا این دولت تا چه حد در تندروی غرق است ندارند. در این رابطه میبینیم که مایک جانسون، رئیس جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا در راستای اهداف مرتبط با انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا و البته حزب جمهوریخواه و همچنین در تلاش برای جلب حمایت لابیهای صهیونیستی از ترامپ، اقدام به دعوت از نتانیاهو برای سخنرانی در کنگره آمریکا در تاریخ 24 جولای کرد. نتانیاهو بخوبی میداند دعوت او برای سخنرانی در کنگره در چارچوب سیاست داخلی آمریکا و ضربه زدن به بایدن معنا مییابد. با این حال، باید اذعان کنیم اسرائیل در وضعیت فعلی به یک دولت مرکزگرا نیاز دارد تا آن را از بحرانهایی که به آنها دچار است خارج کند و روند عادیسازی روابط با کشورهایی نظیر عربستان سعودی را احیا کند. اسرائیل اکنون به انتخابات زودرس و خارج کردن نتانیاهو از چرخه قدرت نیاز دارد. بسیاری تاکید داشتهاند حتی نتانیاهو دیگر آن نتانیاهوی سابق نیست. دولت ائتلافی نتانیاهو و تندروهای حاضر در آن از همان آغاز کار تاکید داشتند میخواهند کرانه باختری را ضمیمه اراضی اشغالی کنند. از این رو، عجیب نبود که شاهد بودیم آنها هر کاری کردند تا نظارتهای قانونی بر آنها کم شود. نتانیاهو عامدانه بسیاری از نهادهای نظامی و امنیتی را به تندروهای متحد خود واگذار کرد تا آنها روند اشغال و ضمیمه شدن کرانه باختری به اسرائیل را تسریع کنند. اساسا به همین دلیل بوده که در دوره حضور این افراد در قدرت، شاهد افزایش قابل توجه شهرکسازیها در کرانه باختری و رد ایده تشکیل کشور مستقل فلسطین بودهایم. جالب است که دولت افراطی نتانیاهو عملا شرایطی را فراهم کرده تا جوانان نزدیک به اردوگاه فکری ارتدکسهای تندروی اسرائیلی در جنگ شرکت نداشته باشند و در عوض، میانهروها و سکولارهای اسرائیلی بازیگران اصلی و سربازان اسرائیل در جنگ غزه را تشکیل دهند. «هرتزی هالوی» فرمانده ارتش اسرائیل نیز بتازگی با اشاره به این مساله گفته است که تندروهای ارتدکس اسرائیلی نیز باید به جبهههای جنگ اعزام شوند تا از فراخوان هر چه بیشتر نیروهای ذخیره به خدمت در اسرائیل جلوگیری شود. اسرائیل از نظر نظامی به قدری در غزه آسیب دیده که بعید به نظر میرسد بتواند ماجراجویی تازهای را علیه حزبالله لبنان راه بیندازد. اینکه اسرائیل در ۳ جبهه عینی با جنگ فرسایشی روبهرو است، برای آن بشدت خطرناک و البته غیرعاقلانه است. اسرائیل بشدت منزوی است و هیچ متحدی حاضر نیست به صورت عیان از آن حمایت کند. مسائلی از این دست سبب شده ایهود باراک، نخستوزیر سابق اسرائیل بگوید اسرائیل با جدیترین و خطرناکترین بحران در تاریخ خود روبهرو است. باراک تاکید کرده اسرائیل از نظر راهبردی فلج شده و بعید است از جنگ غزه با موفقیت و پیروزی بیرون بیاید. وی هشدار داده امکان دارد اسرائیل وارد جنگی گستردهتر شود که در قالب آن ایران و دیگر نیروهای نیابتیاش نیز مشارکت خواهند داشت. باراک هشدار داده اگر دولت نتانیاهو ادامه یابد، نه تنها حماس همچنان زنده خواهد بود و علیه اسرائیل اقدام میکند، بلکه هیچ دولت عربی نیز به سمت اسرائیل حرکت نخواهد کرد. در عین حال، از نگاه باراک کاملا محتمل است که اسرائیل وارد جنگی خونین با حزبالله لبنان شود و در کرانه باختری نیز با انتفاضه سوم روبهرو شود. البته دامنه تهدیدات علیه اسرائیل از جانب حوثیها، نیروهای عراقی و سوری و حتی خود ایران نیز کم نیست. آمریکاییها باید نگران این مساله باشند و اجازه ندهند اسرائیل، آمریکا را به یک جنگ منطقهای بکشاند. آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا که تاکنون 8 سفر به اسرائیل داشته، باید تا زمانی که اسرائیل به توافق آتشبس با حماس تن ندهد، دیگر به اسرائیل سفر نکند. اکنون وقت اولتیماتوم دادن به اسرائیل فرارسیده است. بایدن باید اسرائیل را مجبور کند به درخواست اصلی حماس گوش دهد؛ توافق آتشبس دائم را بپذیرد و زمینه را برای تبادل اسرا فراهم کند. پایان جنگ در نوار غزه میتواند سطح تنشها در منطقه بویژه با حزبالله لبنان را بشدت کاهش دهد. باید اذعان کنیم مدیریت نوار غزه توسط حماس بهترین گزینهای است که در وضعیت کنونی وجود دارد و اسرائیل هم این مساله را بخوبی میداند. آنچه نتانیاهو درباره نوار غزه و آینده آن ادعا میکند، پر از ایدههای فانتزی و غلط است. اسرائیل در وضعیت کنونی فقط به یک چیز نیاز دارد و آن هم خروج فوری از نوار غزه است. اسرائیل و فلسطینیها طی دهههای اخیر، دوگانه جنگ و وقت استراحت را مدام تجربه کردهاند. اکنون اسرائیل باید بار دیگر به وقت استراحت برود؛ گزینهای که حداقل در وضعیت کنونی بهترین است و اسرائیل را تا حدی از تهدیدات وجودی که علیه آن مطرح است، خارج و دور میکند».