گروه سیاسی: نخستین مناظره انتخاباتی 6 نامزد ریاستجمهوری برگزار شد. «مناظره»ها با هدف آشنایی مردم با کاندیداها و برنامههایشان در شرایطی برگزار میشود که تمام نامزدها در کنار هم با سوالات مشابه رو به رو میشوند. پاسخ به این پرسشها آن هم در مقابل رقبا، عیار کاندیدا و برنامههایش را مشخص میسازد اما به نظر میرسد مناظرهای که شامگاه 28 خرداد شاهدش بودیم، نتوانست برای عموم مردم جذابیت داشته باشد!
یکی از دلایل این بود که تلاش شد پرسشها به صورت کارشناسیشده و تخصصی مطرح شود. تخصصی بودن سوالات و پاسخهایی که کاندیداها به این سوالات دادند، در بسیاری از لحظات پخش مناظره، مورد فهم عموم مردم نبود. در واقع تفاوت اساسی مناظره این دوره با دورههای قبل در نحوه پرسش از نامزدها بود. نکته اینجا بود که تعداد زیادی سوال تخصصی و عمقی و مفصل که پاسخهای گزینهای کوتاه هم نداشتند در دور اول و به یکباره مطرح شدند.
منظور از تخصصی، حوزهبندی مناظره نیست که همه میدانیم نخستین مناظره در حوزه اقتصادی بود اما نوع ورود به مباحث میتوانست برای عامه مردمی که از ساعت 20 تا 24 پای گیرندههای تلویزیون نشسته بودند تا مطالبات و دغدغههای معیشتی و اقتصادی خود را از زبان کاندیداها دنبال کنند، چندان روشن و ملموس نبود، لذا هیچکدام از 6 نامزد ریاستجمهوری نتوانستند یا نخواستند درباره مسائل اقتصادی و ایدههایشان با زبان عموم مردم صحبت کنند.
از سوی دیگر، خواص یا آنها که تخصصیتر به موضوع ورود میکنند نیز آورده چندانی از مناظره اول کسب نکردند. مباحث منسجم نبود و کلیگویی مشخصه اغلب کاندیداها بود. غیر از آقایان قالیباف و جلیلی که منسجمتر و با آوردن اطلاعات و آمار سعی کردند به بیان برنامههای خود بپردازند، دیگر کاندیداها بیشتر کلیگویی کردند و با ورود 3 نامزد به مباحث حاشیهای، مباحث انسجام خود را از دست داد و برنامه نامزدها به صورت شفاف و در یک چارچوب منظم ارائه نشد.
از سوی دیگر تعداد زیاد نامزدها در یک بازه زمانی محدود و همین طور مدل پاسخگویی نامزدها به سوالها باعث شد بعد از 2 بازه زمانی 4 دقیقهای تذکر هم بگیرند. یعنی نامزدها که باید ابتدا در ۴ دقیقه اول به سوال پاسخ میگفتند و در ۴ دقیقه دوم نظر دیگری را نقد میکردند کمتر براساس طراحی پیشبینیشده برنامه حرکت کردند. در همین راستا مجری مناظره از نامزدها میخواست از کلیگویی پرهیز کنند.
لذا میتوان به این نتیجه رسید که مناظره اول انتظارها را برآورده نکرد، البته ما از یک برنامه تلویزیونی جذاب سخن نمیگوییم! اما مناظرهای که قرار بود طرحکننده مطالبات مهم اقتصادی مردم باشد میتوانست بسیار گیراتر برگزار شود. حداقل اینکه عموم مردم میتوانستند به پاسخ بخشی از پرسشهای خود پیرامون مسائل معیشتی دست یابند. همانطور که پیشتر در «وطن امروز» گزارش دادیم، نظرسنجیها نشان میدهد مطالبات اقتصادی در رأس خواستههای مردم از نامزدهای ریاستجمهوری قرار دارد. بر همین اساس به ترتیب مساله «فقر و محرومیت» (با بیش از 58 درصد مطالبه مردمی)، «ایجاد اشتغال» (با 39.7 درصد) و موضوع «تورم و ارزش پول ملی» (با 36.5 درصد) 3 اولویت نخستی هستند که مردم در نظرسنجیها بیان کردهاند.
* نامزدها چه گفتند؟
کلیدواژههای استفادهشده از سوی 6 نامزد ریاستجمهوری در نخستین مناظره انتخاباتی به این ترتیب بود که مسعود پزشکیان و مصطفی پورمحمدی بیشتر از واژههایی چون «تحریم، بینالمللی و کارشناس» استفاده کردند. قاضیزادههاشمی از کلیدواژهها و اصلاحاتی مثل «دولت شهید رئیسی، خانواده، بخش خصوصی»، زاکانی از «دلارزدایی، شهرداری، نقدینگی» و قالیباف و جلیلی بیشتر از واژه «مردم، تورم، برنامه» بهره بردند.
قاضیزاده همانطور که پیشتر گفته بود، به عرصه رقابتها آمده تا «نماینده گفتمان دولت شهید رئیسی» باشد. او در مناظره اول سعی کرد از دستاوردهای دولت رئیسی دفاع کند. او همانطور که در شعار تبلیغاتیاش نیز بر خانواده تاکید دارد، اینجا هم پیرامون خانواده صحبت کرد: «در مسائل داخلی، سیاست مالیاتی را به عنوان نسخه شفابخش میبینیم، ۱۱ میلیون مجرد داریم، خانوادهها نمیتوانند هزینههای ازدواج را بدهند، حجم طلاق زیاد شده است».
قاضیزادههاشمی بحثهایی هم با پزشکیان داشت. آنجا که پزشکیان از او پرسید: «مگر نگفتی مشکل بورس را سه روزه حل میکنم؟» وی در پاسخ گفت: «بورس ناشی از مفهوم انتظارات است، مردم در بورس آینده را میخرند، باید دید در دوره دولت روحانی چه کسانی بورس را به خاک سیاه نشاندند، تصمیماتی گرفتند و دیر اعلام کردند. آن موقع من نایب رئیس مجلس بودم نامه نوشتم. برای برخی افراد تشکیل پرونده شده است... اگر کار دست ما باشد سریعتر از ۳ روز میشود مشکل بورس را حل کرد. براساس سیاست غلط بورس ریزش میکند».
اما درباره مسعود پزشکیان باید گفت کلیگویی و کمتر پرداختن به آمار و ارقام در بیان برنامهها، مشخصه نامزد طیف اصلاحطلب در مناظره اول بود. میتوان شاهبیت صحبتهای پزشکیان را در چند جمله خلاصه کرد: تاکید بر استفاده از نظر کارشناسان برای پیشبرد برنامههایی چون برنامه هفتم توسعه و سپس رفتن به سمت رفع تحریمها چرا که «هیچ کشوری بدون رشد صادرات و سرمایهگذاری خارجی پیشرفت نداشته است».
او بیشتر به کلیگویی پرداخت و در نهایت نیل به هر هدفی را به مراودات خارجی گره زد؛ رسیدن به رشد 8 درصدی در برنامه هفتم را بدون ارتباط با دنیا امکانپذیر ندانست و اصولا رشد بدون سرمایهگذاری خارجی را منتفی اعلام کرد. گذری هم به FATF زد تا فرهنگ لغت اصلاحطلبان را کامل کند.
پزشکیان بخشهای زیادی از سخنانش را نیز به انتقادهای صریحی اختصاص داد که معمولا برای جلب توجه افکار عمومی کاربرد دارند: «تحریم فاجعه است، اینکه تحریم را بگوییم دور میزنیم، بله دور میزنید ولی در مسیر غلطی که میرویم، کلی بخور بخور وجود دارد. از نظر آمار و از نظر فساد در دنیا نفر پانزدهم از آخر هستیم، این همه بخور بخور از کجا میآید و بعد هم کسی نمیتواند جلوی آنها را بگیرد».
روی همرفته به نظر میرسد پزشکیان در مناظره اول برای طیف اصلاحطلب ناامیدکننده بود، چرا که بلافاصله پس از پایان مناظره، تعدادی از چهرههای این طیف سعی کردند وارد میدان شوند تا برای او دستاوردی ایجاد کنند. ابطحی سخنان پزشکیان را «خوب و در چارچوبهایش» ارزیابی کرد و عباس عبدی نیز در همین خصوص گفت: «پزشکیان و پورمحمدی کسانی بودند که در این قسمت از مناظرات براساس واقعیات موجود در جامعه و دید علمی درباره موضوعات صحبت کردند». اما کار به همین جا ختم نشد و روز بعد از مناظره، پزشکیان در برنامه «میزگرد سیاست خارجی» محمدجواد ظریف را هم با خودش آورد تا مگر جبران مافات کند. پزشکیان در مناظره اول آدرسهای غلطی هم به مخاطب داد و مدعی شد جادههای ایران از ترکیه بدتر است و مردم ایران حسرت آن جادهها را میخورند. صرفنظر از آنکه مثال آوردن بین ایران و ترکیه باعث شد تا برخی گمانهزنیها درباره تلاش پزشکیان برای کسب رای از تحریک احساسات قومی تقویت شود اما او در همین مثالآوری نیز خطای فاحشی داشت، چرا که IMF در سالهای گذشته طی مقالهای میزان سرعت ماشینها در جادهها را با دادههای گوگل بررسی کرده و نتیجه گرفته جادهها در کدام کشورها وضع بهتری دارند. بر همین اساس ایران، عربستان و ترکیه در غرب آسیا همسطح بالاترینها در جهان هستند. حتی وضع ایران از چین، هند، روسیه و اروپای شرقی بهتر است.
* کلیدواژه مردم
کلیدواژه «مردم» و سفره و معیشت آنها در سخنان قالیباف بارها تکرار شد. او در سخنانش از آمار و ارقام استفاده میکرد تا نشان دهد با اطلاعات و تحقیق گام به این دور از رقابتهای انتخاباتی گذاشته است. قالیباف که 4 سال است ریاست مجلس شورای اسلامی را نیز برعهده دارد، با قوانین آشناست و از تجربیاتش در این زمینه، در مناظره اول بهره برد.
به عنوان نمونه او در بخشی از سخنانش با بیان اینکه انضباط مالی در دولت بسیار مهم است، گفت: بیش از ۲۵۰ هزار حساب دستگاههای دولتی بود که در مجلس با مصوبهای تمام این حسابها به 5 تا 6 هزار حساب تبدیل شد. همه دولتها در پایان سال کسری برای پرداخت حقوق داشتند اما با این برنامه ما، دولت در سال گذشته بیش از ۱۹۰همت در خزانه داشت.
قالیباف در مناظره اول به هیچ وجه وارد مباحث حاشیهای نشد. به رقبا طعنه نزد، ایراد نگرفت و اگر هم در جایی مورد مخاطب کاندیدایی نیز قرار گرفت، سعی کرد به بیان برنامههای خود بپردازد تا اینکه وارد مباحث حاشیهای شود. او در این مناظره در قواره یک سیاستمدار مجرب و باتجربه ظاهر شد. مناظره را حرفهای دنبال کرد و انسجام بیشتری در بیان برنامههایش داشت.
صحبتهای جلیلی نیز بیشتر روی برنامهریزی و بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود کشور بود. او بیشتر مصداقی حرف میزد و روی این نکته هم تاکید داشت: «مطالبی که گفته شد باید مصداقی صحبت شود. اگر میگوییم رشد 8 درصدی محقق شود، باید فرصتها را ببینیم. ظرفیت بزرگ دانشگاه را داریم اما چه برنامهای برای این ظرفیت داریم؟»
جلیلی مثل قالیباف سعی کرد بیشتر روی صحبتها و برنامههای خودش تمرکز کند و کمتر درگیر بحث با دیگر نامزدها شود. او با بیان اینکه «نیاز به دولتی فهیم و کارآمد داریم که به کار مسلط باشد و اگر این شناخت نباشد چه بخش دولتی و چه بخش خصوصی و چه خصولتی سوءاستفاده خود را میکند» شرحی بر برنامهها و طرحهای خود داشت که متناسب با سوالات پیش میرفت و او نیز سعی داشت در صحبتهایش انسجام موضوعی را حفظ کند. هرچند باید اذعان داشت جلیلی نتوانست انتظاراتی را که از او میرفت برآورده کند و در این مناظره چندان پرفروغ ظاهر نشد.
زاکانی بنا را بر طرح انتقادهای صریح نسبت به دولت روحانی و همینطور مواضع و سخنان پزشکیان گذاشته بود. در همین راستا نقدهای صریحی به برنامههای پزشکیان داشت که تا حدی هم موفق بود. البته گذشته از مباحث مطرحشده بین او و نامزد اصلاحطلبها، زاکانی ایدهها، طرحها و برنامههایی نیز داشت که آنها را مطرح کرد. همچنین او اشاره خوبی به کلیگوییهای پزشکیان داشت. زاکانی با بیان اینکه پزشکیان در صحبتهایش به برنامه خاصی اشاره نمیکند، گفت: «آقای پزشکیان نکات کلی بیان کردند و آخرش گفتند نمیشود. تعجب میکنم که ایشان چطور نامزد شدند».
زاکانی همچنین طرح جدیدی برای پرداخت یارانه داشت که در میان صحبتهای او، این بخش بیشتر دیده شد: «اعتبار طلا را باید به عنوان یارانه به مردم بدهیم، انرژی مانند طلا باارزش است. برای شریک شدن مردم باید اعتبار طلا را به جای یارانه به مردم داد».
مصطفی پورمحمدی بعد از پزشکیان بیشترین استفاده را از کلیدواژه تحریمها داشت. او مسائلی چون حمله به سفارتخانهها را که مدتی بود در سپهر سیاسی کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته بود دوباره مطرح کرد و آمارهایی نیز از آسیبهایی ارائه داد که در بحث تحریمها گریبان کشور را میگیرد: «دنیا تحریمهای فلجکنندهای را بر ما تحمیل کرده است و ما ساده از کنار آن میگذریم و بعد از مدتی گفتیم تحریم هم مسالهای است و 30-20 درصد آزار به اقتصاد ما میدهد». پورمحمدی همچنین ادعا کرد: «در نقل و انتقالهای مالی همه اقتصاد ما گرفتار آن است به گونهای که در میان ۲۰۴ کشور، در لیست سیاه ۳ کشور در نقل و انتقالات مالی قرار گرفتهایم».
به نظر میرسد پورمحمدی با طرح چنین مباحثی سعی داشت توجه حامیان پزشکیان را جلب کند! کما اینکه در واکنشهایی که پس از مناظره طیف اصلاحطلب به سخنان او داشتند، مشخص شد حرف و انتقادهای صریح پورمحمدی توانسته است او را در نیل به این هدف تا حدی موفق کند. در یک نگاه کلی، پورمحمدی توانست در مناظره اول فراتر از انتظارها ظاهر شود.
* ۲ نکته مهم
تجربه مناظره اول نشان داد کاندیداهای جبهه انقلاب باید در مناظرات بعدی یا برنامههای تبلیغاتی آتی به ۲ نکته اساسی توجه کنند. اول اینکه در بیان برنامههای خود، مصداقی و واضح صحبت کنند. برنامهها را طوری تشریح کنند که مورد فهم عموم مردم از هر قشری باشد.
مسلما مردم مطالباتی دارند که در انتظار شنیدن آنها از زبان نامزدهای ریاستجمهوری هستند. همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، «مناظره» با هدف آشنایی مردم با کاندیداها و برنامههایشان برگزار میشود. شاید بحث بین 2 نامزد بتواند بر جذابیت مناظره بیفزاید اما نباید فراموش کرد تریبون مناظره برای بیان دیدگاههای نامزدها بنا شده و در پایان، آن چیزی مورد توجه مردم قرار میگیرد که در سبد معیشتی آنها تاثیرگذار باشد، یا مشکلی از مشکلاتشان را رفع کند و در نهایت دریچههای امید را روی جامعه باز کند.
نکته بعد این است که طیف اصلاحطلب همواره تلاش دارد با ایجاد دوقطبیسازی برای خود رای بیشتری کسب کند. کاندیداهای جبهه انقلاب نباید این فرصت را در اختیار آنها قرار دهند، چرا که دوقطبیسازی میتواند شرایط را به سود جبهه مقابل فراهم کند.
جریان اصلاحطلب بشدت از عدم استقبال مردم نگران است. نامزد این طیف جذابیت خاصی برای اصلاحطلبان و همینطور عموم مردم ندارد، قشر خاکستری که جای خود را دارد! لذا پزشکیان در مناظره اول با پیش کشیدن بحث تحریمها و تکرار مکرر آن، سعی در دوقطبیسازی داشت. یعنی قرار دادن کشور در دوراهی مذاکره - رفع تحریم یا تداوم مشکلات اقتصادی، رویکردی که سالهاست اصلاح طلبها از آن استفاده میکنند و نامزد این طیف نیز هرچند بارها ادعا کرد ادامه دولت روحانی نیست اما در نخستین مناظره انتخاباتی سعی کرد از حربهای استفاده کند که دولتهای یازدهم و دوازدهم از آن بهره میبردند.
البته باید اذعان داشت تلاش پزشکیان در دوقطبیسازی پاسخ مناسبی هم از سوی یکی از نامزدها دریافت کرد. قالیباف در کنار تاکید بر تواناییهای داخلی و اهمیت تصحیح مدیریت کشور گفت: «در اولویت برنامههایم همه دستگاههای دولتی یک طرف و دستگاه سیاست خارجی یک طرف. به رفع تحریمها معتقدم و باید برای آن اقدام کنیم. در دولتم برنامه برای رفع تحریم دارم و میتوان آن را با اقدام دنبال کرد».
این همان راهکاری بود که در دولت سیزدهم هم دنبال میشد؛ توجه به مسائل درونی و رفع اثرات داخلی تحریمها در کنار مذاکره برای رسیدن به نقطه انتفاع اقتصادی که نامزدهای جبهه انقلاب باید به این مهم توجه داشته باشند و فرصت دوقطبیسازی را از جبهه مقابل سلب کنند، همچنین باید توجه داشت ناامید کردن مردم درباره رفع مشکلاتشان و منوط کردن مسائل به آن سوی مرزها، شیوه دیگری است که جبهه مقابل از آن استفاده میکند، لذا باید برامیدآفرینی تاکید داشته باشند.
******
تحلیل کارشناسی اظهارات اقتصادی کاندیداهای ریاست جمهوری در مناظره اول
راهکار: شفافیت اقتصادی
گروه اقتصادی: نخستین مناظره 6 کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری با محوریت اقتصاد برگزار شد. بررسیهای «وطن امروز» در این باره نشان میدهد نظر اکثر کارشناسان اقتصاد این است که دیدگاههای اقتصادی نامزدهای انتخاباتی باید از حالت کلیگویی خارج شود و کاندیداها برنامهها و راهکارهای خود را به صورت شفاف و مصداقی بیان کنند و به مطرح کردن مشکلات بسنده نکنند و مشخصتر و دقیقتر درباره راهکارهای حل مشکلات موجود سخن بگویند و راهکارهای خود را نیز شفاف ارائه کنند تا مردم به متر و میزانی قابل اعتماد برای انتخاب برسند.
* نامزدها مصداقی قابل لمس به مردم ارائه کنند
6 کاندیدای چهاردهمین دوره ریاستجمهوری در این مناظره به صورت جامع به تکرار مشکلات اقتصادی رو آوردند، البته برنامهها و خطمشیهای اقتصادی خود را نیز تا حدی تشریح کردند و راهکارهای کلی را نیز برای حل این مشکلات ارائه کردند اما مصداقی قابل لمس برای مردم در زمینه راهکارهای خود بیان نکردند و با یک نگاه کلی میتوان گفت عموم مردم به برداشتی ویژه از دیدگاه یک نامزد خاص نرسیدند و راهبرد ویژهای را در گفتههای کاندیداها ندیدند که با استناد به آن بتوانند به جمعبندی کلی برای انتخاب برسند.
افزایش حقوق و دستمزد متناسب با تورم، توجه ویژه به اجرای برنامه هفتم توسعه، رفع مشکلات مردم در تعامل با دنیا، شفافیت اقتصادی، آزادسازی اقتصاد از اثرات ارز، پیگیری تقویت ارزش پول ملی، جلوگیری از خامفروشی با تکیه بر دانش، خصوصیسازی توسط افراد علمی و متعهد، خنثیسازی تحریمها با اتکا به توان داخلی، توجه به بورس، ایجاد سپر حمایتی برای مردم در برابر تورم، جلوگیری از خلق پول توسط بانکها و تخصیص اعتبار طلا به جای یارانه به مردم از اهم محورهای مطرح شده در مناظره اقتصادی کاندیداها بود. حال سؤال این است: آیا نمیشد سؤالهای مصداقی دقیقتری پرسید تا به عمق نگاه نامزدهای انتخاباتی رسید؟
* پرداختن به کلیات کافی نیست
موضوعاتی که در این مناظره به آن پرداخته شد، از اهمیت بالایی برخوردار بود اما بنا بر نظر کارشناسان اقتصاد، صرفا پرداخت به کلیات کافی نیست و این مطالب به صورت روزمره در رسانهها شنیده میشود و آیا بهتر نبود نامزدها بدون تکرار مکررات به صورت شفاف برنامهها و راهکارهای دقیق خود را بیان میکردند؟ همه مردم میدانند این 6 نامزد انتخاباتی همگی در ادوار گذشته مسؤول و دستاندرکار در حوزهای بودهاند و با اینکه مشکل اصلی کشور، اقتصاد و معیشت است اما باز هم به نظر میرسد برخی کاندیداها هنوز به مشکلات اقتصادی اشراف چندانی ندارند.
* کاندیداها به بیان شفاف برنامههای مدون اقتصادی نیاز دارند
نظر عموم مردم و کارشناسان پس از این مناظره این بود که برای مثال به موضوع تورم اشاره شد ولی علت اصلی و راهحلی که بسیاری از کشورها برای حل این مشکل به کار بردهاند بیان نشد و از دیدگاه عمومی این خلأ به این معناست که جز آقای قالیباف که معتقد بود با اجرای کامل برنامه هفتم به رفع مشکلات نزدیک خواهد شد یا آقای جلیلی که میگفت برای به ثمر نشستن برنامه هفتم راهکارهایی دارد، باقی کاندیداها اشراف یا برنامهای مدون نداشتند یا مشاوری را که در این برهه از زمان با توجه به مسائل و مشکلات راهکار مناسبی ارائه دهد، در دسترس نداشتند.
همه نامزدها تورم را یک عارضه دیدند اما به علل و راهکارهای آن به صورت شفاف و همه فهم اشارهای نکردند و صرفاً به کلیات پرداختند، در حالی که مردم متوقع بودند نامزدها بگویند علت چیست. البته به طور کلی اشاره کردند که دولتها باعث ایجاد تورم هستند و واقعیت هم همین است اما سؤال مردم این است: چگونه؟ و منتظرند دیدگاههای کلان اقتصادی و راهبردی این کاندیداها را بشنوند.
* مردم منتظر شنیدن راهکارها و آشنا شدن با مهرههای اقتصادی نامزدها هستند
پرسش و پاسخهای «وطن امروز» طی ۲۴ ساعت گذشته از مردم و کارشناسان اقتصاد به این دیدگاه کلی رسید که مردم میخواهند بدانند مهرههای اقتصادی این کاندیداها چه کسانی هستند و این مهرهها چه در کابینه این نامزدها و چه در سازمانهای مسؤول چگونه و با چه راهکاری میخواهند موضوع اضافهپرداخت بانکها و خلق نقدینگی و در نهایت تورم را مهار کنند.
مردم معتقدند شکل و زمانبندی مناظرات را میشد به گونهای در نظر گرفت که به ابرمشکلاتی نظیر ناترازی بانکها، اشتغال، محیطزیست و سایر موضوعات مهم دقیق پرداخته شود و کاندیداها هم نتوانند در پاسخهای خود به حاشیه بروند یا حداقل بگویند از طریق کدام کارشناسان و کدام تیم میخواهند به حل مشکل بپردازند تا با شناخت از آن افراد، مردم و کارشناسان اقتصادی بتوانند مسیر را تحلیل و اقدام به تصمیم برای انتخاب کاندیدای اصلح کنند.
* مردم: به جای رویارویی با هم با ما حرف بزنید
نظر عمومی مردم این است که کاندیداها با وجود اینکه نسبت به دورههای قبل به اخلاق پایبند بودند ولی بهتر بود به جای حمله به یکدیگر با دیدگاهها و راهکارهای منطقی موجب میشدند مردم بتوانند به یک اجماع منطقی برسند. از سویی با اینکه مردم منتظر بودند کاندیداها با آنها سخن بگویند، بیشتر به نظر میرسید خطاب آنها به یکدیگر است و به جای تأکید بر سیاستهای اقتصادی، سعی در به چالش کشیدن یکدیگر دارند.
نظر برخی کارشناسان اقتصاد هم این بود که پیرو دولت و برنامههای شهید رئیسی نشان دادن خود، برنامه نیست و بهتر است برنامههای خود را بیان کنند. با وجود اینکه در این مناظره به دولت شهید رئیسی هم انتقاداتی وارد شد و به مشکلاتی درباره تورم، بورس، اشتغال، فرار سرمایه، چندنرخی شدن ارز و سیاستهای دستوری نیز در این راستا اشاره شد ولی کارشناسان و مردم معتقدند به دستاوردهای دولت شهید رئیسی که شکی در موفقیت نسبی برخی از آنها هم نیست نباید حمله شود و در این مناظرات کاندیداها باید با توجه به شرایط موجود اقدام به ارائه راهکار منطقی و اقتصادی کنند و در این شرایط به دنبال مقصر نباشند.
***
نامزدها تیم اقتصادی و معاونان خود را معرفی کنند
آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی و کارشناس اقتصاد در رابطه با نظرات اقتصادی کاندیداها در مناظرات به «وطن امروز» گفت: انتظار میرفت کاندیداها به سؤالات پاسخ صریح دهند، در حالی که تقریباً همه مشکلات را با زبان دیگری بیان کردند، همه معتقدند تورم داریم اما نظر دقیقی در زمینه راهکار ارائه نکردند.
وی ادامه داد: کاندیداها با اشاره به دولت فعلی و نقد عملکرد دولت آن هم در شرایطی که کسی از دولت حضور نداشت تا از عملکرد آن دفاع کند، کار صحیحی انجام ندادند.
بغزیان گفت: در کل نامزدهای انتخابات شاخصهای دولتهای قبلی را نقد کردند و همه معتقدند کشور برنامه منسجمی برای مهار تورم و نرخ ارز نداشته، کاهش ارزش پول ملی اتفاق افتاده، بر بانکها نظارت دقیق وجود نداشته و در برخی شاخصهای اقتصادی مشکلات هنوز موجود است، بنابراین همه آنها مشکل را شناسایی کردهاند و نیازی به صرف وقت برای بررسی وضع موجود ندارند و باید بحث را روی راهحل ادامه داد.
* نامزدها تیم اقتصادی، وزرا و معاونان خود را معرفی کنند
وی در ادامه تأکید کرد: همه نامزدهای انتخاباتی تیم خود را دارند و این برنامه را دارند که با شروع کار، از همکاری این کارشناسهای اقتصاد استفاده کنند و من امیدوار بودم تیم اقتصادی خود را معرفی کنند تا اگر انتخاب شدند، مشخص شود چه کسی وزیر و مسؤول خواهد بود تا ما هم بتوانیم اطمینان خاطر داشته باشیم که افرادی که کاندیدای ما آنها را در نظر دارد میتوانند از مشکلات بکاهند.
استاد اقتصاد ادامه داد: رئیسجمهور نباید همه تخصصها را داشته باشد ولی باید تشخیص دهد فرد مورد نظر خود تخصص کافی را دارد و میتواند بهترین کار را انجام دهد؛ بنابراین خوب بود بدانیم با چه شخصی قصد همکاری را دارند. از طرفی کارشناسان اقتصاد از نامزد ریاستجمهوری این انتظار را ندارند که خود پاسخ سؤالهای کارشناسهایی مانند دکتر دانشجعفری، دکتر آلاسحاق و دکتر ایروانی را در میزگردها بدهد.
* کارشناسان نامزدها راهکار ارائه دهند
بغزیان با اشاره به این موضوع که قرار نیست از کاندیداها امتحان جامع در رشته اقتصاد بگیریم، گفت: باید نحوه نگاه نامزدهای انتخابات را بررسی کرد. به عنوان مثال سؤالی پرسیده شد که شما چه الزاماتی را برای ناترازی بانکها میبینید؟ اما پاسخ در وادی دیگری بود و به طور کلی کسی جواب صریح نداد، مثلاً وقتی دکتر آلاسحاق پرسیدند چطور تراز تجاری کشور را مثبت میکنید؟ جواب مشخص است! باید صادرات را بیشتر از واردات کنیم اما صادرات به نرخ ارز، کیفیت محصول و قیمت تمامشده، بازاریابی و... بستگی دارد.
کارشناس مرکز ملی رقابت توضیح داد: برای کم شدن واردات باید جایگزینی برای این عدم واردات در کشور پیدا کنیم و راهکارهایی هم برای تسریع ارز داشته باشیم اما در این برنامه از دیدگاه اقتصادی نباید این سؤال پرسیده میشد، من اگر جای کارشناس اقتصادی این برنامه بودم میپرسیدم در چند کلانمساله موضع خود را مشخص کنید.
* از کاندیداها چه سؤالاتی باید پرسیده شود؟
بغزیان در ادامه گفت: من از کاندیداها میپرسیدم نظر شما درباره نرخ ارز چیست؟ آیا قبول دارید بانک مرکزی فنر نرخ ارز را نگه داشته؟ آیا اصولاً به فنر نرخ ارز اعتقاد دارید؟ یا میپرسیدم ارز باید بالا برود یا پایین بیاید؟ و در جواب باید صریح میگفتند به ثبات نرخ ارز معتقدم یا معتقدم به بالا رفتن یا شناور شدن قیمت ارز، من جوابی از این مناظره نگرفتم چون سؤالی که لازم بود پرسیده نشد.
وی ادامه داد: یا میشد از منتخبان پرسید آیا قبول دارید نرخ بهره ۳۰ درصد برای کشور مضر است؟ در حال حاضر بانکهای خصوصی کمتر از ۳۶ درصد وام نمیدهند چون مردم و بانکها سود ۳۰ درصدی را به صورت پایه دارند و همین موجب شده بانکها ۶ درصد برای خود بانک در نظر بگیرند. سؤال اصولی درباره برجام و تحریمها پرسیده نشد، البته ممکن است در مناظره سیاسی مطرح شود ولی همه این جوابها به بحث اقتصادی ارتباط دارد و اینجا مساله به اجتماع و اعتماد مردم به دولت بازمیگردد.
* کسب رأی مردم وابسته به پاسخ نامزدهاست
بغزیان افزود: توضیحات کاندیداها بازمیگردد به اینکه کدام سیاست امیدوارکننده را به مردم ارائه میکنند و چگونه میخواهند اعتماد مردم به بورس را برگردانند و خیلی جالب است که همه معتقدند سال ۹۹ دولت این بلا را سر بورس و مردم آورد ولی برنامهای برای برعکس کردن این موضوع ندارند و در این باره حرفی نمیزنند، بنابراین من انتظار داشتم کاندیداها موضع خود را در برخی اصول اقتصادی مشخص کنند.
این اقتصاددان اظهار کرد: تأکید برخی منتخبان بر موضوع برنامه هفتم مشکلی ندارد، زیرا یکسری چیزهای ایدهآل نوشته شده و دولت مکلف است طی یک سال بهعنوان مثال فلان چیز را انجام دهد ولی نامزدها باید مد نظر داشته باشند که همه اینها بازمیگردد به پول و تأمین بودجه و این سؤال که هزینه اجرای برنامههایی که نوشته شده تأمین میشود یا نه؟ وی به عنوان مثال گفت: فلان برنامه نیاز دارد به ۲۵۰ میلیارد دلار طی ۵ یا ۷ سال، بنابراین این ۲۵۰ میلیارد دلار را باید تهیه کرد، پس باید از کاندیداها پرسید چگونه میخواهند این تأمین مالی را عملیاتی کنند و این ۲۵۰ میلیارد را از کجا به دست میآورند؟