گروه فرهنگ و هنر: ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، دانشمند ایرانی قرن چهارم هجری اول شهریور ۳۵۹ هجری خورشیدی در روستای خرمیثن از توابع بخارا (ایران قدیم) دیده به جهان گشود و بعدها یکی از اندیشمندان بزرگ این سرزمین کهن شد.
از ابنسینا آثار فراوانی بر جا مانده که از میان آنها «قانون» و «شفا» شهرت بیشتری نسبت به سایر آثار این دانشمند بزرگ دارند. در تاریخ آمده است ابوعلیسینا دوم تیرماه سال ۴۱۶ هجری شمسی، در ۵۷ سالگی از دنیا رفت و در شهر همدان جایی که سالهای آخر عمر را در آنجا به طبابت گذرانده بود به خاک سپرده شد. بدون شک اما یکی از بهترین آثار تلویزیونی و مجموعههای نمایشی طی 4 دهه گذشته متعلق به این دانشمند است؛ سریالی به کارگردانی کیهان رهگذار که سال 1364 از شبکه ۲ سیما روی آنتن رفت و تا سالیان بعد نیز به کرات از شبکههای مختلف بازپخش شد. در این مجموعه عظیم تاریخی مرحوم امین تارخ در نقش بوعلی سینا در کنار بازیگرانی چون زندهیاد فیروز بهجتمحمدی، زندهیاد جمشید لایق، اسماعیل محرابی، چنگیز وثوقی، سرور نجاتاللهی و... بازی کرده بود.
رهگذار در این اثر با محور قرار دادن زندگی «بوعلی سینا» به افکار مختلف پادشاهان ایرانی و فقر و تنگدستی مردم ایران در دورههای مختلف پرداخته بود. این مجموعه نشان داد یکی از پایههای ایران متمدن بر اساس استاد - شاگردی و احترام شاگرد به استاد شکل گرفته است.
منوچهر محمدی، تهیهکننده جوان آن سالها بعدها درباره چگونگی شکلگیری ایده مرکزی این سریال گفت: پس از برگزاری سمیناری در سال 62 برای ابوعلی سینا از سوی مدیران و مسؤولان سازمان، تصمیم به تولید و ساخت آن گرفته شد و در نهایت نیز با بررسیهای انجام شده توسط گروه فیلم و سریال آن سالها، قرار شد کیهان رهگذار که سوابقی چون نویسندگی فیلمهای سفیر و سربداران را در کارنامه داشت به عنوان نویسنده و کارگردان اثر مشغول نگارش متن فیلم شود و در نهایت نیز پس از 7 ماه نوشتن فیلمنامه در تابستان 64 و در محله اقدسیه نخستین روز فیلمبرداری این اثر بود.
مرحوم کیهان رهگذار در گفتوگویی که در زمان پخش این مجموعه داشت، درباره روند تولید این مجموعه گفته بود: ما فیلمبرداری را از اقدسیه تهران شروع کردیم و پس از ضبط 90 دقیقه از سناریو به مدت 10 روز استراحت کردیم و بعد از آن به اصفهان رفتیم که بخش عمده کار در آنجا ضبط شد. نائین و اطراف تهران دیگر لوکیشنهای این مجموعه بود.
وی با اشاره به دشواریهای یک کار تاریخی تاکید کرده بود: به خاطر عدم توانایی در امر تغییر دکورها و بناهایی که به لحاظ تاریخی بودن غیرقابل تغییر بودند، برای گروه تولید مشکلات زیادی به وجود آمد اما این مشکلات با ذوق و سلیقه خاص طراح دکور حسن فارسی برطرف شد.
این کارگردان در بخشی دیگر از صحبتهای خود گفته بود: تهیه یک مجموعه که شخصیتهای زیادی دارد منجر به پیش آمدن مشکلات زیادی میشود و در صورت متوقف شدن ضرر مالی زیادی ایجاد میشود اما مجموعه تلویزیونی «بوعلی سینا» بدون وقفه ساخته شد.
اما اهمیت این سریال شاید در وهله اول به جایگاه تاریخی آن مربوط باشد. امروز سریالسازی در تلویزیون امری کاملا عادی و متداول است اما در ابتدای دهه 60 این امر در تلویزیون تا حدود بسیاری متوقف شده بود، زیرا فیلمسازان و سیاستگذاران به الگوی روشنی برای اینکه یک سریال تلویزیونی چگونه باید باشد نرسیده بودند؛ توقف موقت ساخت سریال «هزاردستان» مرحوم علی حاتمی در آن سالها دقیقا به همین علت بود.
اما موضوعات تاریخی از جمله حوزههای کمدردسرتر در این زمینه است اما یک سریال تاریخی چگونه باید ساخته میشد؟ یکی از افراد مهمی که الگوی سریالسازی را در سالهای اول دهه 60 تبیین کرد کیهان رهگذار بود. او با نگارش سریال تلویزیونی «سربداران» گام نخست را در این زمینه برداشت و اندکی پس از آن با کارگردانی و نویسندگی سریال «بوعلی سینا» گامی جدیتر در این زمینه برداشت.
از جمله امتیازات قابل توجه «بوعلی سینا» نسبت به «سربداران» لحن ملایم و خوشبینانهتر آن است، بویژه از آن جهت که «سربداران» در مرحله پخش با ایراداتی ماهوی مواجه شد که به تغییراتی در پایانبندی سریال انجامید. «بوعلی سینا» از برخی عوامل اصلی سریال «سربداران» (مثل امین تارخ و چنگیز وثوقی بازیگر یا فرهاد فخرالدینی آهنگساز) بهره گرفت اما این مجموعه تلویزیونی هم میدانی شد برای حضور و ظهور هنرمندان مختلفی که در سالهای بعد بیشتر درخشیدند. علاوه بر آن «بوعلی سینا» راه سریالسازی را هموارتر کرد.
سریالهایی نظیر «سربداران»، «بوعلی سینا»، «افسانه سلطان و شبان» و«امیرکبیر»، با گزینش حال و هوا و موضوعات تاریخی، راه را برای موج پر تب و تاب سریالسازی در سالهای بعد هموار کردند. سریال «بوعلی سینا» از همه آن سریالها حال و هوایی ملایمتر و خوشبینانهتر داشت. البته کیهان رهگذار و جایگاه تاریخیاش هنوز آنطور که باید و شاید به جامعه ایرانی معرفی نشده است.
اما فارغ از مباحث اجتماعی و شرایط فیلمسازی سالهای ابتدایی دهه 60، باید به این نکته نیز اشاره داشت که سریال «بوعلی سینا» توسط گروه جوانی ساخته شد که تجربیات زیادی نداشتند و بسیاری از آنها این سریال را به عنوان نخستین تجربه در کارنامه حرفهای خود به ثبت رساندند. به عنوان نمونه منوچهر محمدی پیش از «بوعلی سینا» یکی - دو فیلم سینمایی تهیه کرده بود و این برای نخستین بار بود که مسؤولیت تهیه یک سریال تلویزیونی را بر عهده میگرفت.
طراح صحنه و لباس این سریال نیز از جوانهای تازهکاری بود که بعد از اتمام تحصیل به کشور بازگشته بودند. فرهاد فارسی که سال 1390 از دنیا رفت، بعد از بوعلی سینا، طراحی صحنه و لباس فیلمها و سریالهای متعددی را بر عهده داشت که از آخرین آنها میتوان به فیلم سینمایی رستاخیز اشاره کرد.
از نگاه امین تارخ، توفیق سریال بوعلی سینا بیش از هر چیز به سبک و نگاه کیهان رهگذار به تاریخ مربوط است. تارخ با اشاره به پیوند بین تاریخ و قصهگویی در سریال بوعلی سینا، تاکید میکند: رهگذار بلد بود روایتهای تاریخ را با مسائل و مباحث خانوادگی شخصیتهای تاریخ تلفیق کند تا اثر برای تماشاگر قابل تماشا باشد. اگر قرار بود بعد علمی شخصیت حکیمی چون بوعلی سینا را به نمایش بگذاریم، مخاطب جذبش نمیشد و لذتی نمیبرد.
امین تارخ، تخصص رهگذار در نوشتن دیالوگهای سنگین و فاخر را دلیل دیگری بر موفقیت سریال بوعلیسینا میداند و میگوید: رهگذار برای آشنایی با زبان و ادبیات فارسی زحمت بسیار کشیده بود و تلاش میکرد زبان و بیان فاخری برای این سریال طراحی کند که در حد شأن و شخصیت بوعلی باشد و تمایز آن را به عنوان یک اثر تاریخی به نمایش بگذارد.
زمانی که سریال بوعلی سینا ساخته میشد نه امین تارخ نامدار و مجرب بود، نه منوچهر محمدی و نه فرهاد فخرالدینی به عنوان آهنگساز، فرهاد فارسی طراح صحنه و لباس، فرخ مجیدی تصویربردار و نه خیلیهای دیگر اما نتیجه همکاری این گروه جوان سریالی است که فارغ از مضمون تاریخی یا تاثیرات ناشی از گذر زمان، بهواسطه ارزشهای هنری قابل اعتنا و دیدنی است.