گروه سیاسی: دومین مناظره 6 نامزد ریاستجمهوری شامگاه 31 خردادماه برگزار شد. این مناظره نیز چون مناظره قبلی با محوریت مسائل اقتصادی انجام گرفت، با این تفاوت که در مناظره اول، 6 نامزد ضمن پاسخ به پرسشهای کارشناسان اقتصاد، برنامههای خود را برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور، همچنین اجرای قانون برنامه هفتم توسعه برای مردم شرح دادند اما مناظره دوم با موضوع «خدمت عدالتمحور دولت» و با محوریت اقتصاد و جامعه روی آنتن رفت. مناظره دوم هرچند پرفروغتر از مناظره نخست بود اما در نیمه دوم فروکش کرد و همانند چشمهای خسته یکی از نامزدها که زبان بدن او مورد توجه رسانهها قرار گرفت، در ادامه کمرمق پیش رفت. پیشتر در «وطن امروز» گزارش دادیم که یکی از علتهای عدم جذابیت مناظره اول برای مردم، این بود که تلاش شد پرسشها به صورت کارشناسیشده و تخصصی مطرح شود. تخصصی بودن سوالات و پاسخهایی که کاندیداها به این سوالات دادند، در بسیاری از لحظات پخش مناظره، مورد فهم عموم مردم نبود. در واقع تفاوت اساسی مناظره اول با دورههای قبل در نحوه پرسش از نامزدها بود. نکته اینجا بود که تعداد زیادی سوال تخصصی و عمقی و مفصل که پاسخهای گزینهای کوتاه هم نداشتند در دور اول و به یکباره مطرح شدند. در مناظره دوم سعی شد این مورد تا حدی رفع شود، لذا پای سوالات مردم نیز به میان آمد و با تجمیع پرسشهای مردم و کارشناسان، مجری برنامه سعی کرد سوالات را به صورت مختصر و البته با زبان سادهتری مطرح کند. همچنین طبق گفته مهدی خسروی، مجری برنامه، محورهای اصلی و فرعی موضوع مورد بحث در اختیار نامزدها قرار گرفته بود تا بتوانند با آمادگی در مناظره حاضر شوند، همچنین با توجه به انتقاداتی که نسبت به فرم مناظره اول مطرح شده بود، در مناظره دوم نامزدها به جای نشستن روی مبل، پشت میز قرار گرفتند تا حال و هوای مناظره بهتر منتقل شود. هرچند باید اذعان کرد «تغییر جزئی در دکور و حذف تشریفات» هم نتوانست یخ مناظرهها را بشکند اما روی هم رفته با مواردی چون حذف تشریفات ورود نامزدها به محل مناظره و سادهتر کردن سوالات و رفع برخی نقیصههای دیگر، مناظره دوم حتیالمقدور در شروع خود در فضای گرمتری آغاز شد. نکته حائز اهمیت در مناظره دوم این بود که درست روز بعد از نخستین مناظره، کاندیدای اصلاحطلبان از مهره ظریف رونمایی کرد و برخلاف اعلام خود که دنباله دولت روحانی نیست، در عمل مشاهده شد که ستاد او را برخی اعضای دولت یازدهم و دوازدهم اداره میکنند. از همین رو در شروع مناظره دوم و همانطور که انتظارش میرفت، 2نفر از نامزدهای جبهه انقلاب که در مناظره قبلی نیز بحثهایی را با پزشکیان و پورمحمدی داشتند، اینبار به شکل صریحتری پزشکیان را منتسب به دولت روحانی دانستند و با نقد عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم، تنور مناظره دوم را اندکی گرم کردند. بر همین اساس از لحظات جالب توجه در این مناظره، یک سکوت بود و یک گلایه؛ سکوت مربوط به پورمحمدی بود، آنجا که زاکانی به مساله کرسنت اشاره داشت و او کاملا سکوت کرد. گلایه هم مربوط به پزشکیان بود. او با اینکه گفت «هر کس به ستاد من بیاید استقبال میکنم، چون میخواهم رای جمع کنم» اما در نهایت نیز طاقت نیاورد و نسبت به رفتار فاضلی لب به سخن گشود. او به کنایه گفت: «ما افرادی تربیت میکنیم که نمیتوانند با ۲ نفر ارتباط بگیرند. تا گیر میکنه قهر میکنه میذاره میره».
* در مناظره چه گذشت؟
6 نامزد در متن مناظره دوم که به 3 بخش کلی تقسیم شده بود، به سوالاتی پیرامون «سیاستگذاری در یارانهها، محرومیتزدایی و فقر»، «ارتقای نظام سلامت» و نحوه «ارتقای نظام آموزشی و علمی» پاسخ دادند. قاضیزاده هاشمی که نفر اول بین 6 نامزد بود، مثل مناظره قبلی بر دستاوردهای دولت شهید رئیسی تاکید داشت. او همچنان سعی کرد خود را دنباله آن دولت معرفی کند و در همان بخش اول مناظره که سوالاتی پیرامون سیاستگذاری درباره یارانهها بود، با پیش کشیدن بحث ارزش یارانه در دولتهای احمدینژاد، روحانی و رئیسی، مقایسهای بین این دولتها داشت و انتقادهایی را به دولتهای روحانی مطرح کرد. او در همین باره گفت: «شاغل کردن حتی یک نفر از اعضای خانواده در دستور کار دولت ما خواهد بود. داراییهای مردم که در اختیار دولت است باید به مردم منتقل شود. اصلاح سازوکارهای مندرج در هدفمندی یارانهها نیز باید اتفاق بیفتد تا مجموعه جامعه از آن برخوردار شود».
قالیباف سعی کرد شیوه مناظره اول را همچنان ادامه دهد و کمتر خود را درگیر مباحث حاشیهای کند. هرچند او نیز در بخشهایی از مناظره خود را ملزم دانست پاسخ برخی رقبا را بدهد. قالیباف در بخش دوم مناظره با اشاره به موضوع تحریمها که پورمحمدی به آن اشاره کرده بود، گفت: آقای پورمحمدی به موضوعی درباره بحث تحریم اشاره کرد که لازم است توضیح دهم. من هم موافقم تحریم کاغذ پاره نیست و معتقدم حتما تحریم آسیب به کشور، مردم، اقتصاد و رشد تولید میزند و باید به صورت جدی به آن پرداخت. در آن ابتدا که برخی با مذاکره مخالف بودند، گفتم با مذاکره موافقم اما بدانید مذاکره یک روش مبارزه است؛ آمریکا قبل و بعد از انقلاب نشان داده همیشه دشمن بوده، پس یقین بدانید که با دشمن مذاکره میکنید نه با فردی که حاضر است با شما با عدالت و مساوات رفتار کند. نتیجه آن شد که اعتماد کرده و ترامپ از برجام بیرون آمد و بعد ما یکطرفه همه تعهدات را اجرا میکنیم». قالیباف با این سخنان سعی کرد پاسخ مناسبی به دوقطبیسازی اصلاحطلبان نیز بدهد. همانها که سعی میکنند مردم را در دوراهی مذاکره - رفع تحریم یا دیگر هیچ! قرار دهند. قالیباف به روشنی توضیح داد جبهه انقلاب نیز قائل به مذاکره است اما با توجه به این مهم که باید ماهیت طرف مقابل را شناخت و با سادهاندیشی و اعتماد بیمورد پای میز مذاکره نرفت. سعید جلیلی همچنان در این مناظره آرام بود و با طمانینهای که خاص خودش است، سعی کرد صرفا به بیان برنامههایش بپردازد. هرچند او نیز در ابتدای سخنانش با تبریک پیروزی تیمملی والیبال در برابر آمریکا گفت: «البته اگر برخی نگویند آمریکا خودش نخواسته مقابل ایران پیروز شود»! کنایه جلیلی به سخنان ظریف بود که گفته بود در 3 سال اخیر به این دلیل آمار فروش نفت بالا رفته که بایدن خودش پیچ تحریمها را شل کرده بود! گذشته از این مورد، جلیلی در طول مناظره سعی در بیان برنامههایش داشت. او در بخشی از سخنانش گفت: «در نظام سلامت ما قرار بود اگر بیماری سراغ مردم ما آمد، آنها مشکل دیگری پیدا نکنند و شرایط بیشتری بر آنها حادث نشود. متاسفانه صندوقهای بیمه به دلیل اشکالاتی که دارند بیمار هستند و عدالتمحور عمل نمیکنند. این بیمارها به همراه خانوادههای خود روزانه 6-5 هزار نفر میشوند که درگیر بیماری کمرشکن میشوند. اینجاست که سازوکار بیمهها باید عدالتمحور باشد یعنی یارانه از سمت غنی به فقیر و از سالم به بیمار برود. در بند پ ماده ۷۳ قانون هفتم توسعه آمده است».
زاکانی در این مناظره نیز بهرغم آنکه پیشتر گفته بود میخواهد بیشتر به بیان برنامههای خودش بپردازد اما شروعی توفانی داشت. او با آوردن تصاویری از روحانی و عملکردش در دوران تصدی ریاستجمهوری، روی هرکدام از تصاویر توضیحاتی داد. جان کلام او این بود که پزشکیان ادامه دولت روحانی است، همچنین انتقادهایی نیز به پورمحمدی داشت. زاکانی در بخشی از سخنانش گفت: «پورمحمدی آدرس غلط میدهد. نکات جدی باید در جای خودش بحث شود... مشاور جناب پزشکیان گفت دولت رئیسی 3 سال فلاکتبار داشت. البته خودشان باید پاسخگو باشند به جای توصیههای اخلاقی. دوره سیاه ۸ ساله روحانی کشور را به باد داد، 3 سال دولت شهید رئیسی حتما بهتر از روحانی بود. ژنرالهای اقتصادی مردم را بیچاره کردند. در حوزه مسکن بدتر از همه. گفتند با فساد مبارزه میکنیم وقتی برادر رئیسجمهور رفت برای رسیدگی به پروندههایش، روحانی موضعگیری کرد و گفت اعلام جنگ میکنم». پورمحمدی نیز روند مناظره قبلی را تقریبا حفظ کرد. هرچند این بار پای او بیشتر از مناظره اول به بحثهای حاشیهای باز شده بود و خود شروعکننده این روند بود! او در سخنانش سعی کرد خود را موافق مذاکره و دیگر رقبا را مخالف آن معرفی کند؛ سخنی که باعث واکنش قالیباف به او شد. همچنین پورمحمدی علاوه بر بحثهایی که با زاکانی و قاضیزادههاشمی داشت، این بار به پزشکیان هم حمله کرد و با اشاره به حضور ظریف در میان مشاوران او گفت که آنها تنها راهحل مساله را در برجام میدیدند و همان راهحل، خود نیز به مشکل تبدیل شد. پزشکیان اما در این مناظره حرف زیادی برای گفتن نداشت. همچنان به جای بیان برنامههایش به کلیگویی پرداخت و سعی کرد به نوعی همه را از خود راضی نگه دارد! وی در کنار انتقادهایی به دولت شهید رئیسی اما همچنان از حمله بیپروا به دولت سیزدهم خودداری کرد. تاکید بر رفع مشکل محرومان و دیدن محرومیتهای آنها کرد و خود را ملزم دانست برنامههای ابلاغی هفتم توسعه، همچنین منویات رهبری را دنبال کند. هرچند این بخش از سخنان پزشکیان فینفسه رد نمیشود اما قاضیزاده هاشمی انتقاد بهجایی از سخنان او داشت. آنجا که خطاب به او و پورمحمدی گفت: «خطاب به برادران عزیز پزشکیان و پورمحمدی بگویم که مغالطه اتفاق میافتد و مسائل کلی بیان میشود. من در بنیاد شهید بودم و همه خانواده آنها یک سفره درمان دارند و سرانه آنها در دولت شهید رئیسی افزایش یافته است. شما هم وزیر بهداشت و دادگستری بودید، گزارش عملکرد خود را بدهید. نباید ما مدام مساله را شرح و بسط دهیم و نگوییم چه برنامهای داریم». کلیگویی مشخصه پزشکیان در هر 2 مناظره بود. او هر جا احساس میکند نمیتواند از پس پاسخ به سوالات برآید، انجام امور را به کارشناسان وامیگذارد، یا اظهار میکند: «قوانین وجود دارد و ما باید آنها را اجرا کنیم!» در جمعبندی پایانی مناظره نیز تقریبا هر 6 نامزد همان خطی را دنبال کردند که در متن مناظره تعقیب میکردند. در این بخش اما زاکانی بحث مناظره با روحانی را نیز مطرح کرد که مورد توجه قرار گرفت: «مردم عزیز! بسیاری از موضوعات ناظر به حوزه سیاست و موضوعاتی بود که ناظر به دولت روحانی است. با توجه به نوع رفتارهایی که مشاوران برخی افراد داشتند، سر جای خود صحبت خواهم کرد. عناصری پیرامون دوستان هستند که اسباب تمام این اختلافات هستند و ادامه میدهند. توصیه اخلاقی برای ما اثرگذار نیست. افرادی که در ستادهای برخی هستند مسببان وضعیت موجودند که باید پاسخگو باشند. چطور در موضع طلبکاری قرار گرفتهاند. آماده مناظره با روحانی و افراد دیگر که مسببان وضع موجودند، هستم تا برای مردم مشخص شود وضع موجود حاصل کار چه کسانی است».
* سخنی با نامزدهای جبهه انقلاب
پیشتر در گزارشی که در «وطن امروز» پیرامون نخستین مناظره منتشر کردیم، نوشته شد: تجربه مناظره اول نشان داده کاندیداهای جبهه انقلاب باید در مناظرات بعدی یا برنامههای تبلیغاتی آتی به ۲ نکته اساسی توجه کنند؛ اول اینکه در بیان برنامههای خود، مصداقی و واضح صحبت کنند. در واقع برنامهها را طوری تشریح کنند که مورد فهم عموم مردم از هر قشری باشد. مسلما مردم مطالباتی دارند که در انتظار شنیدن آنها از زبان نامزدهای ریاستجمهوری هستند. دهه از دست رفته 90 از حیث مسائل اقتصادی و منوط کردن مشکلات کشور به مسائل فرامرزی، باعث شده مردم دغدغه معیشت داشته باشند و از این رو نیازهای آنها واقعی است. دیگر بحثهای سیاسی مطرح نیست و مردم به دنبال دغدغههای خود در سخنان نامزدها هستند. همین نکته است که باعث میشود باز تاکید کنیم نامزدهای جبهه انقلاب باید به صورت علمی و مستند و البته با زبان ساده، تمام آن برنامههایی را که برای رفع مشکلات مردم دارند، بیان کنند. نکته دوم اینکه اصلاحطلبها همانطور که در 2 دولت روحانی تمام هم و غم خود را در به برجام و مسائل فرامرزی گذاشته بودند، این بار نیز حرف جدیدی ندارند. آنها این بار هم مجددا تمام تخم مرغهای خود را در سبد برجام و مذاکره گذاشتهاند. با این حال اهتمام اصلاحطلبان بر آن است که برجام به عنوان یک آرزو مورد بحث قرار بگیرد و نه یک تجربه؛ آرزوی برجام آرزوی یک فضای بدون تحریم است اما تجربه برجام یک تجربه شکست خورده است که اتفاقا میتواند به پاشنه آشیل آنها درباره عدم فهم صحیح واقعیات بینالمللی و اعتماد شکست خوردهشان به آمریکا شود. از این رو نامزدهای جبهه انقلاب باید بدانند که علاوه بر عدم ورود به دام دوقطبیسازی، به جای مسائل حاشیهای، هر چه بیشتر به بیان برنامههای خود بپردازند و فرصت مناظرهها را مغتنم بشمارند. 3 سال دولت شهید رئیسی نشان داد جبهه انقلاب میتواند در کنار ادامه مذاکره سازنده، به تواناییها و پتانسیلهای داخلی بپردازد و در آن سو نیز دنیا را تنها «کدخدا» نبیند، بلکه به مراوده با دیگر کشورها غیر از بلوک غرب توجه کند. جبهه انقلاب با چنین رویکرد جامعی حرفهای زیادی برای گفتن دارد و مسلما برنامههای متنوعتری میتواند داشته باشد. پس باید روی این برنامهها تاکید کرد و به نیازهای واقعی مردم پاسخی درخور داد. هر کاندیدای انتخاباتی باید ادبیاتی در 3 سطح داشته باشد؛ سطح نخست برای جلب نظر بدنه همراه با جبهه انقلاب و تشویق آنها به مشارکت فعال در جمعآوری آرا، سطح دوم برای ارتباط برقرار کردن با مرددان و راغب کردن آنها نسبت به برنامهها و نقشه راه خود و سطح سوم برای بیاعتبار کردن ایدههای رقیب. عمده مباحث رد و بدل شده در 2 مناظره نخست در سطح اول و سوم بوده است و آنها در طرح مباحثی که لایههای مردد جامعه را به سمتشان جلب کند، چندان موفق نبودهاند. با نظر داشتن به یک جمعیت 30 درصدی مردد در میان کسانی که قصد مشارکت در انتخابات را دارند و یک جمعیت بیش از 10 درصدی از واجدان شرایط که ممکن است تصمیم به مشارکت بگیرند، میتوان پی به اهمیت بالای قشر مردد برد. عبور از کلیات و مباحث انتزاعی و تاکید بر مسائل جاری کشور به گونهای که جامعه امکان تغییر شرایط را حس کند، باید در دستور کار نامزدهای جبهه انقلاب قرار بگیرد.