محمدباقر قالیباف، کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری برنامههایی درباره فقرزدایی و حمایت از سفره خانوارها مطرح کرد و وظیفه حفظ قدرت خرید خانوارها را مستقیما برعهده شخص رئیسجمهور دانست. او معتقد است از اساس در نظام توزیع یارانهها، هدفمند عمل نشده است، چراکه باید در استفاده از انفال به عنوان اموال عمومی، عدالت رعایت و از تبعیض جلوگیری شود.
او نیز همچون قاضیزاده هاشمی معتقد است باید یارانه با حفظ عدالت، به انتهای زنجیره (یعنی مصرفکننده) داده شود.
وی ضمن تاکید بر اینکه تورم، از جمله مشکلات جدی کشور است، اظهار کرد برنامه دارد که در دولت خود، این تورم را با افزایش حقوق مردم به دو طریق جبران کند. این افزایش حقوق یا به صورت نقدی یا به صورت ارائه کالاهای اساسی و لوازم ضروری خانگی خواهد بود که به انتخاب خود مردم پیشبینی میشود. قالیباف وعده داده که آن دسته از افراد جامعه را که توان کار ندارند و امکان توانمندسازی آنها نیز وجود ندارد ۱۰۰ درصد تحت حمایت و تامین دولت خود قرار خواهد داد، ضمن اینکه برای این منظور باید تا آخر برنامه، بیمه فراگیر در حوزه نظام تامین اجتماعی چندلایه فراهم کرد، البته تا آن زمان، مشکلات افراد زیر خط فقر، در خط فقر مطلق و افراد ضعیفشده را باید جبران کرد.
قالیباف با بیان اینکه ۴۴ درصد مردم خودرو ندارند و یارانه بنزین نمیگیرند، اظهار کرد: در مقابل خانوادههایی که حتی یک ریال یارانه بنزین نمیگیرند، خانوادههایی هم داریم که در طول سال ۱۴۵ میلیون تومان یارانه بنزین دریافت میکنند. نکته مهم و قابل توجه این است که انفال باید به نفع مردم باشد و دولت نیز اینها را در تولید و سرمایهگذاری استفاده کند تا کیک اقتصاد بزرگ شود. وقتی تلاشی برای اعتمادسازی نشد، مشخصا مردم اعتماد نمیکنند و راهکارها هم ناقص میماند.
***
چرا مشکلات جدی را پاسخ نمیدهید؟
مصطفی پورمحمدی در حوزه نظام توزیع یارانهها، ضمن اینکه معتقد است «خدماترسانی عدالتمحور» مسأله اساسی برای همه دولتهاست، اظهار کرد طی دو دهه گذشته، این موضوع جدیتر مطرح شد تا یارانهها به نحوی توزیع شود که خدمات مناسب به همه طبقات (بویژه محرومان) برسد و عدالت هم رعایت شود اما واقعیت این است که این حجم توزیع یارانهها، نهتنها موجب آسایش و آرامش و رضایت طبقه محروم نشد که مشکلات اقتصادی بیشتر هم شد.
وی معتقد است نظام نهچندان عدالتمحور توزیع یارانهها، صرفا منجر به غنی شدن یک عده و کم شدن دهکهای طبقه متوسط و فقیر شدن طبقات پایین و گسترش دهکهای فقیر شد. در حقیقت زمانی که توسعه توزیع یارانهها با تحریمها همزمان و موضوع انکار شد، فقر هم دامنگیر شد. به اعتقاد این کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری، عملا ۱۱-۱۰ سال است وضع به همین شکل باقی مانده و اقتصاد ما برای تبادل مالی قفل است لذا مشکل این است که منابع نداریم و اقتصاد ما در ریل درستی قرار ندارد. متاسفانه واقعیت این است که نمودارها منفی است؛ در همه دورهها نقدینگی و تورم بیشتر شده و خط فقر توسعه یافته و فاصله بین غنی و فقیر افزایش یافته است. پورمحمدی که طی 2 هفته اخیر (از زمان تایید صلاحیت تاکنون) در همه صحبتهای خود بر جلب اعتماد و اعتمادسازی تاکید موکد داشته است، در مناظره پنجشنبهشب نیز دوباره این موضوع را پیش کشید و گفت: باید به اعتمادسازی و پیشینه خود بازگردیم که با صداقت چه کردهایم؟ حقایق و واقعیتهای اجتماعی را قبول نداشتیم و هیچ تلاشی هم برای کنترل و خنثیسازی آن نکردیم، حال برای آن نسخه میپیچیم؟! معلوم است مردم قبول نمیکنند و راهکارها هم ناقص میماند. وی گلایه دارد که چرا به علتها نمیپردازیم و تصور میکنیم با سکوت و پاک کردن صورت مساله میتوانیم از مشکلات جهش کنیم؟ ما هنوز حاضر نیستیم به مشکلات اساسی اشاره کنیم. یارانه سوخت ۱۲۰ میلیارد دلاری باید بهصورت جدی مورد توجه قرار گیرد اما بزرگوارانی که دور این میز نشستهاند اصلا نمیخواهند به موضوعات جدی کشور بپردازند، اصلا نمیخواهند پاسخ دهند، میخواهند به سکوت بگذرانند.
***
در هر خانواده، حداقل نفر باید شاغل باشد
سیدامیرحسین قاضیزادههاشمی در بخش اول صحبتهای خود ضمن اشاره به اینکه رشد اقتصادی در دهه ۹۰، به صفر نزدیک یا حتی منفی هم شد، ماحصل آن را ۳۰ درصد کوچک شدن سفره مردم دانست و تاکید کرد برخورد با فقر در کشور، باید ریشهای شکل بگیرد.
این کاندیدا شرایط فقر در جامعه را به گونهای توصیف کرد که ۳۰ درصد از مردم کشور، درآمد کمتر از ۱۲ میلیون تومان دارند و نیمی از این ۳۰ درصد، حتی یک شاغل هم در خانواده خود ندارند لذا وی وعده داد که این موضوع را حتما در دستور کار دولت خود قرار خواهد داد.
وی ضمن گلایه از اینکه مشخص نبودن ۱۰۰ میلیارد دلار توزیعشده طی دهههای اخیر که منفعت آن صرفا برای قاچاقچیان سوخت و... بود و منجر به رشد معیشت مردم نشد، تاکید کرد که حتما داراییهای در اختیار دولت که متعلق به مردم است، باید به خود مردم منتقل شود (اقدامی که در بنیاد شهید هم اجرایی و این سازمان از بنگاهداری به نفع مردم خارج شد). بر این اساس باید در سازوکارهای مندرج در هدفمندی یارانهها اصلاحاتی اتفاق بیفتد تا مجموعه جامعه از آن برخوردار شود. افرادی که درآمدشان بیش از هزینهشان است، بر اساس کل درآمد خود، مالیات میپردازند؛ یارانه را باید به انتهای زنجیره بدهیم اما ابتدای زنجیره نیز نیاز به توجه دارد. دیگر ایدهای که قاضیزاده هاشمی برای دولت خود مطرح کرد، این بود که تصمیم دارد یارانهها را در انتهای زنجیره توزیع کند البته قصد ندارد از ابتدای زنجیره نیز غافل شود و معتقد است باید به تولیدکنندگان نیز کمک کرد.
او قصد دارد برنامهای یکپارچه برای مالیات و یارانه تعریف کند تا براساس آن، افرادی که درآمد بیش از هزینه دارند، بر اساس کل درآمد خود مالیات بپردازند.
***
یارانهها را باید به دهکهای پایین تخصیص داد
مسعود پزشکیان در فرصت 4 دقیقهای صحبتهای خود در حوزه اقتصاد، ضمن ارائه نمودارهای اقتصادی، مصرف دهکهای پایین و بالای جامعه در رابطه با یارانههای انرژی و بنزین را وحشتناک توصیف کرد و معتقد است اختلاف بسیاری میان دهکهای بالا و پایین وجود دارد؛ به کسانی که توانمند هستند، بیشتر امکانات داده شده و به آنهایی که ضعیفترند، تخصیص کمتری صورت گرفته است. وضعیت جمعیت زیر خط فقر، بدتر شده که بهتر نشده است؛ مناطق در حاشیه و مرزها بهشدت وضع نامناسبی دارند، لذا برای آنکه بخواهیم این بیعدالتی را اصلاح کنیم، باید اولویت نخست پیدا شود. وی چگونگی حل این مشکل را در گام اول، به داشتن زبان و نگاه مشترک میبیند و معتقد است مشکلات داخلی باید حل شود؛ از سوی دیگر دولت باید برای تقسیم منابع، بهطور هدفمند رفتار کند و با مشارکت اقتصاددانان دانشگاهیان و هماهنگی مجموعهها و البته مردم، یارانهها هدفمند و به دهکهای پایین تخصیص یابد. نباید اجازه داد دهکهای پایین، بهره کمتری نسبت به دهکهای بالا ببرند البته پیش از آن، اگر کنترل تورم و رشد اقتصادی را اصلاح نکنیم، هر اقدامی که انجام دهیم منجر به فقیر شدن همه خواهد شد. پزشکیان محاسبه کرده است که بهراحتی میتوان نفری ۱۰ میلیون تومان یارانه پرداخت کرد اما لازمه آن، مدیریت تورم و شاخصها، انسجام داخلی، کنار گذاشتن دعواها و رسیدن به زبان و نگاه مشترک، همچنین دیدن مردم محروم است: اگر ما وضعیت رشد اقتصاد و اشتغال را درست نکنیم و مشکلاتمان با دنیا را حل نکنیم، راه به جایی نخواهیم برد.
***
یارانه انرژی به خانوادهها تخصیص مییابد
علیرضا زاکانی در صحبتهای خود در این حوزه، گویی با یک تیر دو نشان زد. وی اعلام کرد یارانه طلایی تنظیم کردهایم؛ به ازای آن در خانوار به هر خانواده سه نفره معادل اعتبار ۲۰ گرم طلا یارانه میرسد یعنی یک خانواده پنج نفره ۱۱۰ میلیون تومان در سال یارانه خواهد گرفت. بر این اساس وی هم وعده یارانه بیشتر داده و هم در راستای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت اقدام کرده است.
وعدههای زاکانی موضوعهایی چون افتتاح حساب ویژه برای خانوارها، معاف از تاثیر تورم، تخصیص ۲۲ میلیون تومان یارانه انرژی بهازای هر نفر، تک قیمتی شدن بنزین و ثبات قیمت آن و تخصیص یارانه از تولید تا توزیع بود.
نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری وعده میدهد که از ابتدای شروع دولت خود، برای خانوارها حساب ویژه باز خواهد کرد و اعتبار واریزشده به این حساب را مصون از تورم نگه خواهد داشت، همچنین از همان ابتدای دولت خدمت، قصد دارد به ازای هر نفر، ۲۲ میلیون تومان یارانه انرژی به اعتبار طلا پرداخت کند. با حساب و کتاب وی، دهک اول شرایط ویژهای پیدا میکنند، مگر کسانی که در مصرف صرفهجویی نکنند، ضمن اینکه بنزین از ۳۰۰۰ به ۱۵۰۰ تومان کاهش مییابد و قیمتهای دیگر نیز تغییر نمیکند و یارانه به حلقه ماقبل آخر و فرآیند تولید، توزیع و مصرف پرداخت خواهد شد.