مهدی تقوی: تمرکززدایی نسبت به حقیقت و جایگزینی مجاز، تاکتیک همیشگی جریان سلطه برای وارونهنمایی و تحریف واقعیات مسلم جاری در جهان بوده و هست. طرح هر ایدهای در مدل حکمرانی کشورها، مخصوصا زمانی که پای مردم و انتخابات در میان است، به طور طبیعی دارای مقادیری هیجان و مخالفت یا موافقت سرسختانه است. تا زمانی که این حس هیجان و رقابت منتج به مرزبندی میان واقعیت و دروغ یا همان حقیقت و مجاز شود، نهتنها مشکلی نیست، بلکه در اعتلای کشور و مردم نیز نقش بسزایی ایفا میکند. اساسا نمیتوان یک رقابت انتخاباتی را صرفا به میدان رفت و برگشت ایدههای آکادمیک و اجرایی تقلیل داد و هیجان سالم رقابتی، روح حاکم بر انتخابات به شمار میآید. این قاعده درباره انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم نیز صادق است. در یک رقابت سالم انتخاباتی، واقعیت پای هیجان ذبح نشده و قضاوت عادلانه درباره دستاوردها و نواقص را به بدرفتاریها و کژتابیها نمیسپارد.
۱ـ نامزد متبوع دولت آقای روحانی، یعنی آقای دکتر پزشکیان (و ستاد انتخاباتی ایشان) در جریان برگزاری مناظرههای اول و دوم نسبت به یک واقعیت مهم آگاه شدند: کارنامه سیاه دولت روحانی، جایی برای دفاع از آن و تصویرسازی آیندهای مطلوب نزد افکار عمومی باقی نگذاشته است. نظرسنجیهای غیررسمی و رسمی منتشرشده نیز حکایت از همین موضوع دارد. در جریان برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند 1402، برخی گروهها آن رقابت سیاسی را تحریم کرده و حتی از لیست موسوم به صدای ملت (به سرلیستی علی مطهری) نیز به دلیل اطمینان از عدم اقبال قشر خاکستری به آن حمایت نکردند. اما اعضای دولت روحانی تصور میکردند حمایت همهجانبه و نظاممند آنها از مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری امسال کافی است تا پیادهنظام آنها بار دیگر گوش به دستورالعملهای بخشنامهای رئیس دولت اعتدال سپرده و آرای خود را به سود طرفداران اقتصاد تحریممحور به گردش درآورند. این اتفاق اما رخ نداد! از جبهه منحله مشارکت و نهضت آزادی گرفته تا اپوزیسیون خارجنشین به میدان آمدند تا بلکه تنفس مصنوعی به کالبد بیجان گفتمان امتحان پسداده دولت روحانی بدمند؛ اما موفق نشدند.
۲ـ کارنامه سیاه اقتصادی دولت روحانی و نقش آن در کوچک شدن سفره مردم به دلیل اعتماد به آمریکا - دشمن قسمخورده ملت ایران - جایی برای اعتماد دوباره به آنها باقی نگذاشته است. در چنین شرایطی جریان غربگرا دست به تاکتیک انحرافی و غیراخلاقی جدیدی زد؛ بازآرایی صحنه رقابت در راستای محو واقعیت و حاکمیت دروغ و کژتابی!
همین یک هفته قبل، وزیر خارجهای که خندههای معروفش در پیادهروی با جان کری زبانزد خاص و عام بود، روی خشمگین خود را نه به دشمن، بلکه به مردمی که زخمخورده اعتماد وی به واشنگتن بودند و از وی انتقاد کردند، نشان داد.
۳- مخلوط کردن خطرناک مرزهای شفاف اخلاقی و رقابتی با دستکاری علنی ذهن مردم در تبلیغات انتخابات و تغییر قواعد بازی سالم، تبدیل به دستورالعمل تاکتیکی آقایان شده است. چرا؟ چون برای آنها فقط کسب قدرت مهم است و نه کارنامه موضوعیت دارد، نه برنامه و نه ایده! پزشکیان و همراهانش پس از ناکامی در نقد منصفانه دولت آیتالله شهید رئیسی و دفاع از عملکرد نامطلوب و غیرقابل توجیه دولتهای یازدهم و دوازدهم، رو به شانتاژ سیاسی ـ تبلیغاتی آورده و آنارشیسم را به دال مرکزی رویکرد انتخاباتی روزهای اخیر خود تبدیل کردهاند. درگیریهای متعدد مخالفان خشونت(!) در ایام انتخابات برای برکشیدن پزشکیان که نه در دادن آمار و ارقام و ایدهها توفیقی کسب کرد و نه برنامه خاصی جز استفاده از کارشناسان ارائه کرد، ستادش را مجبور به رفتارهای پوپولیستی کرده است. اطرافیان پزشکیان معتقدند مانور هیجانات کاذب، هر اندازه نیز برای جامعه و امنیت کشور خطرناک باشد، تنها راه لاپوشانی ضعف تئوریک، سوءمدیریت بیسابقه و ناتوانی اجرایی آنها و انحراف افکار عمومی از ۸ سال تلخ و تاریک ۹۲ تا ۱۴۰۰ خواهد بود. آنها به دنبال خلق بستری هستند که در آن به راحتی ادعا کنند دولت احتمالی پزشکیان تکرار دولت روحانی نیست و حضور همه مهرههای دولت وی در کمپین انتخاباتی پزشکیان نیز کاملا تصادفی(!) و غیرسیستماتیک است. گویا نه ظریف وزیر خارجه دولت سابق بوده و نه آذریجهرمی وزیر ارتباطات آن! نه جهانگیری معاون اول روحانی بوده و نه آخوندی وزیر شهرسازیاش؛ ستادی که همهکارهاش یاران روحانیاند!
مسأله اصلی کشور در برهه کنونی، اثبات کارآمدی و ترسیم راهکارهای عینی و عملیاتی در راستای ارتقای نقاط قوت و برطرف ساختن نقاط ضعف است، نه احیای دوقطبیهای کاذب و بازگشت به سالهای دهه از دست رفته ۹۰! آقای پزشکیان و همراهان وی اطمینان داشته باشند حاشیهسازی با هدف کسب رأی، جز ناکجاآباد به جایی ختم نمیشود.