عبدالله دارابی: در لیگ گذشته همگان حق را به مدیریت و سرمربی استقلال میدادند که یکی از محدودیتهای «تیم خوب بستن» به واسطه عملکرد مدیران قبلی میگفت و دیگری از ناسازگاریهایی که در عوض همکاری، دستانش را بسته بود. اینک اما هلدینگ خلیجفارس آمده است، چندین هفته قبل از پایان لیگ قبلی نیز آمده، با تمکن مالی خوب و وعدههایی مبنی بر رساندن استقلال به جایگاه درخورش؛ فتح قلل داخلی و خارجی و رسیدن به جمع بهترینهای بینالمللی. از سویی جواد نکونام نیز فرصت بهینه برای بستن تیمی مطابق انتظار خود و خواسته هواداران استقلال را دارد. پس آقایان! امسال برای مدیریت (هلدینگ) هنگام وفای به عهد است و برای سرمربی، انقضای بهانههای فصل قبل.
اما هفتههاست لیگ پایان یافته و هنوز خبری امیدوارکننده برای استقلالیها مخابره نشده است، فقط اخیرا ادامه همکاری با نکونام اعلام شد؛ امید است واقعا در سکوت، به دنبال عمل به وعدهها و اتخاذ تصمیمات شایسته بوده و باشند. هنوز اما وضعیت اعضای هیاتمدیره و مدیرعامل باشگاه مشخص نیست؛ هفتهها مانده به پایان لیگ، مدیرعامل باشگاه تغییر کرد ولی فرصت تعیین هیاتمدیره و متعاقب آن وضعیت مدیرعامل عملا به زمانی نامشخص موکول شده است. آیا واقعا تعیین اعضای هیاتمدیره و مدیرعامل نیازمند هدررفت چنین زمانی بود؟! فکر این را کردهاید که احیانا مدیریت بعدی هم - در صورت انتخاب فردی جدید - اصطکاکهای فصل قبل مدیرعامل سابق با سرمربی را پیدا خواهد کرد؟ اختلافاتی که در واقع ریشه در این داشت که سرمربی تیم انتخاب مدیر قبلی ( کریمی) بوده و مدیر وقت (خطیر) برخلاف ظاهر تمایل به انتخاب سرمربی مورد نظرش داشت و تحرکاتی را هرچند بینتیجه نیز انجام داد! یعنی انتخاب هیاتمدیره اینقدر زمانبر است؟ اگر جواب تصمیمگیران، فرصت گذاشتن برای انتخابی با مطالعه است، چندان مورد پذیرش نیست، زیرا این کار را باید با توجه به اهمیت آن و در اولویت قرار دادن موضوع و برگزاری جلسات فوقالعاده و فشرده زودتر به سرانجام رسانده باشند. موضوع بعدی اینکه، آیا قرار است فرشید سمیعی به عنوان مدیرعامل به کار ادامه دهد؟ اگر جواب منفی باشد که باز به هدر دادن زمان میرسیم و اگر مثبت باشد که بسیار جای بحث دارد! آیا مجموعهای که سودای اعتلای ریشهدارترین باشگاه ایران و پرافتخارترین تیم فوتبال ایران در عرصه آسیا و مضاف بر آن حضور در جمع بهترینهای بینالمللی را دارد نباید مدیری در تراز این برنامهها به کار گیرد؛ توانمند، متخصص، مجرب و آگاه؟!
در حیطه فنی هم ایرادات و کاستیهایی بود که با توجه به بضاعت تیم و همت و تلاش مجموعه فنی اعم از مربیان و بازیکنان، قابل پذیرش بود ولی قطعا در سال جاری چنین نخواهد بود. نکونام به عنوان مسؤول فنی تیم باید کنکاشی در عملکرد سال قبل، آن هم با دید باز و نگاه درست کارشناسانه بکند؛ نگاهی که اگر درست انجام شود و اقدام شایسته متعاقبش باشد میتواند نویدبخش و امیدوارکننده باشد اگرنه...!
جواد نکونام ناگزیر از تغییر و اصلاح برخی امور است؛ او ابتدا باید برخی بازیکنان را از لیست خارج کند و مهرههایی در حد یک تیم مدعی برای رقابتهای داخلی و لیگ نخبگان آسیا به تیم اضافه کند. مسلما همیشه با بازیکنان معمولی نمیتوان در کورس بود و در آسیا حرفی برای گفتن داشت، بلکه بازیکنانی لازمند که در شرایط سخت و حساس قادر به درآوردن کار باشند؛ چیزی که لیگ قبل و در حساسترین موقع، استقلال از نداشتنش ضربه سنگینی خورد. نکته دیگر مربوط به خود نکونام و دستیارانش میشود؛ سرمربی استقلال با توجه به رقابتهایی که امسال تیمش در آن حضور پیدا میکند، باید برخی تفکرات خود و عدهای از همکارانش را تغییر دهد. یکی از ایرادات نکونام، تفکراتش در استخدام برخی بازیکنان مدنظرش چه در فولاد و چه در استقلال است؛ تفکری که با گذشت زمان اشتباه بودنش آشکار شده است! سرمربی استقلال باید در استخدام بازیکن دیدی جامعنگرتر و مجهزتر داشته باشد. دیگری نحوه بازی تیمهای او است که قطعا در استقلال و بویژه امسال مطلوب واقع نخواهد شد (لیگ قبل را با توجه به مشکلاتی که وی درگیرش بود، باید از لحاظ پذیرش عموم در زمره استثنائات فوتبال تلقی کرد)، همانگونه که در بزنگاههای لیگ گذشته، گلوگاهی برای استقلال صدرنشین شد. البته تغییر سبک حتما برای نکونام سخت خواهد بود، چه از منظر دیدگاه وی و چه از منظر اجرا. حتی شاید از سوی وی مورد استقبال هم قرار نگیرد ولی اگر او خواهان موفقیت تیمش و ادامه حضورش روی این نیمکت است، ناگزیر از تغییر سبک و افزایش کارایی آن خواهد بود؛ به این منظور باید از دستیارانی توانا بهره بگیرد؛ تمریندهندگان و طراحان خوب خارجی که البته باید با مطالعه و دقت انتخاب شوند.
نکونام باید بپذیرد استخدام اینگونه مربیان، نیاز مسلم استقلال است. از کادر فعلی وی، هاشمینسب به لحاظ تسلط بر موارد روحی و روانی و شاید رجبی به لحاظ فنی، بتوانند برای فصل پیش رو کمک حال وی باشند و افزایش کارایی در این حیطه جزو ضروریات استقلال است که نیاز به تغییر را ملموس میکند. نهتنها استقلال بلکه فوتبال ما برای بهره بردن از دانش روز و افزایش توانایی نیازمند به کارگیری مربیان بادانش و کارآمد خارجی است.
مدیریت و سرمربی استقلال باید بدانند امسال بهانهای از سوی طرفین پذیرفتنی نیست و توجیهی برای عدم موفقیت نخواهند داشت مگر اینکه یکی از طرفین کارش را به نحو مطلوب انجام دهد ولی باز دیگری در کار او بگذارد؛ یکی عملا دنبال توفیق باشد و دیگری به اختلاف و لجبازی بپردازد. پس سنگهایتان را با هم همین الان وا بکنید!