شهاب خادم: این روزها که تب و تاب انتخابات در کشور دوباره بالا رفته و نامزدهای سیاسی با تفکرات و دیدگاههای مختلف دوباره خود را در برابر رای مردم قرار دادهاند، بازار تحریف، وارونهنمایی و حتی دروغگویی هم گرم شده است.
یکی از نامزدهای انتخابات به وضوح تلاش میکند با چسباندن خود به دولتهای یازدهم و دوازدهم و آنچه جریان اعتدالگرا میخواند، آرای مردم را به سمت خود جذب کند. اگر چه وی مدعی است دنبالهرو سیاستهای روحانی نیست اما مواضع و اظهارات وی در مناظرههای انتخاباتی و افرادی که در ستاد گرد او جمع شدهاند، همگی حکایت از این دارد که ایشان همین جریان را نمایندگی میکند.
میتواند موفق شود؟
1- خوشبختانه هنوز از پایان دولت دوازدهم ۳ سال بیشتر نگذشته و مردم دوران 8 ساله ریاستجمهوری حسن روحانی و کابینه او را فراموش نکرده و بخوبی به یاد دارند.
در حوزه اقتصادی وعدههای روحانی هرگز محقق نشد و آمارها نشاندهنده شکست کامل او در اقتصاد بود. تورم نه تنها کاهش نیافت بلکه به صورت تصاعدی رشد کرد. روحانی دولت را با تورم 35 درصدی در سال 1392 تحویل گرفت و در مرداد 1400 که دولت را به شهید آیتالله رئیسی تحویل داد نرخ تورم 60 درصد بود. دولت روحانی مدعی است سالهای 1395 و 1396 که اوج اجرای برجام بود موفق شده تورم را به زیر 10 درصد برساند اما کارشناسان چیز دیگری میگویند. طبق نظر کارشناسان اقتصادی، کاهش تورمی که در سالهای ۹۵ و ۹۶ به زیر ۱۰ درصد رخ داده بود به دلیل سیاستهای اقتصادی دولت وقت نبود؛ علت آن عمیقتر شدن رکود اقتصادی و تعطیل شدن فضای تولید (تولیدات کارخانجات روانه انبارها میشد) تعریف شده است به طوری که تقاضایی در بازار شکل نمیگرفت و همین امر سبب کاهش رشد تورم در آن ۲ سال شد.
2- در زمینه ارزی و پولی هم دولت روحانی سالهای سیاهی را در کارنامه خود ثبت کرده است. قیمت دلار در زمان شروع به کار دولت یازدهم 3000 تومان بود. در حالی که روحانی با امضای برجام بخشی از پولهای مسدودشده ایران در خارج را هم وارد کشور کرد و میزان فروش نفت طی آن سالها افزایش یافت، سال 1400 قیمت دلار به بالای 27 هزار تومان رسید. شهریور 1400 که روحانی از پاستور خارج شد شاخصهای اقتصادی در بدترین وضعیت بود؛ تورم 59 درصدی، میانگین نرخ رشد اقتصادی نزدیک به صفر در دهه 90، نرخ نگرانکننده تشکیل سرمایه ثابت، کاهش درآمد سرانه و یکسوم کوچکتر شدن سفره مردم و افزایش افراد در خط فقر مطلق و فقر نسبی.
3- یکی از اهداف برجام که روحانی همه تخممرغهای خود را در آن سبد گذاشته بود افزایش میزان فروش نفت بود که اگر چه در سالهای 95 و 96 افزایش یافت اما به دلیل نقصهای فاحش توافق و ضعف مذاکرهکنندگان در انعقاد یک قرارداد محکم همان را هم بر باد داد.
عدم تعبیهساز و کارهای متوازن و مکفی برای جلوگیری از خروج اعضا از توافق، مهمترین ضعف برجام بود که به دلیل تعجیل دولت در حصول آن و ذوقزدگی امضای یک قرارداد با غرب ضررها و آسیبهای جدی به منافع ملی کشورمان وارد کرد که تبعات آن هنوز ادامه دارد.
یکی از محورهایی که تیم مذاکرهکننده شهید رئیسی در مذاکرات احیای برجام روی آن تمرکز کرده بود، همین بود که تلاش میکرد برجام را نه به شکل ضعیف قبلی بلکه با برطرف کردن نقاط ضعف آن احیا کند اما ساختار ضعیف برجام دستیابی به چنین هدفی را بسیار مشکل کرده بود.
با خروج دونالد ترامپ از برجام در سال 1397 میزان فروش نفت ایران به پایینترین میزان طی دهههای اخیر رسید و تقریبا نزدیک به صفر شد. انبار کردن نفت باد کرده روی دست دولت در نفتکشها روی آب یکی از خاطرات تلخی است که هرگز از ذهن ایرانیان خارج نخواهد شد.
با این حال با آغاز به کار دولت سیزدهم و استفاده از روشهای ابتکاری و ابداعی که وزیر نفت هنگام رای اعتماد در مجلس قول آن را داده بود، میزان فروش نفت ایران به سرعت افزایش یافت. جواد اوجی دیماه 1400 تاکید کرد وزارت نفت خود را معطل تحریمها نمیکند و تلاش میکنیم با استفاده از ظرفیتها و روشهای مختلف فروش، توفیقات بیشتری حاصل شود.
4- اکنون مشخص نیست چرا برخی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری بهرغم اینکه مدعی هستند دولت سوم روحانی نیستند، میخواهند با اتکا به چنین آمارهای سیاهی برای خود اعتبار بخرند و دوباره کشور را وارد چاه دوران ۸ ساله روحانی کنند.
شاید یک دلیل آن نداشتن برنامه و استیصال جناح اصلاحطلب در برابر کارنامه درخشان دولت شهید رئیسی است که آنها را وادار کرده با اتکا به آمارهای دروغ و تحریف شده برای خود وزنی در انتخابات آتی پیدا کنند.