گروه فرهنگ و هنر: پاتوقهای فیلم کوتاه که چند سال است در سراسر کشور به همت انجمن سینمای جوانان رونق و رشد روزافزونی یافته است، ریشه در اوایل دهه 80 و روزگاری که فضای مجازی به این وسعت و گستردگی نبود و فیلمهای تولیدی هنرجویان و علاقهمندان به این شکل در دسترس نبود، دارد؛ روزگاری که دیدن و تماشا کردن تجربیات و کارهای سایر هنرجویان جزو آرزوهای هر سینماگر جوان بود و تنها مکانی که این امکان در آن فراهم بود، اتاق کوچکی در انجمن سینمای جوانان واقع در میدان انقلاب بود اما شاید مهمتر از دیدن و تماشا کردن، حضور هنرمندان و سازندگان فیلم کوتاه باتجربه برای نقد و بررسی این آثار بود. آن سالها فیلمسازان اصطلاحا ترم بالایی و باتجربهتر، آثار را مورد نقد و بررسی قرار میدادند.
امروز با گذشت بیش از ۲ دهه، انجمن سینمای جوانان در سراسر کشور پاتوقهای فیلم کوتاه را نه در یک سالن یا اتاق کوچک، بلکه در سالنهای کاملا حرفهای و مجهز با حضور کارشناسان و منتقدان مجرب و نامآشنای سینما برای انبوهی از علاقهمندان برگزار میکند؛ اقدامی که میتواند تاثیر قابل توجهی در رشد و یادگیری علاقهمندان و کسب تجربه از به نقد کشیده شدن، آن هم در سطح حرفهای به ارمغان آورد.
آخرین پاتوق فیلم کوتاه، هفته گذشته با پخش 4 فیلم شامل «ترموستات» به کارگردانی روزبه اخوان، «آرامگاه» به کارگردانی علی دارایی، «دریچه» به کارگردانی مجید ابراهیمیان و «نارَس» به کارگردانی نوا نعمتی با همکاری مؤسسه فرهنگی - تبلیغاتی بهمن سبز با حضور محمدرضا مقدسیان، منتقد نامآشنای سینما و محمد صابری به عنوان مجری - کارشناس برگزار شد.
در این نشست محمدرضا مقدسیان با اشاره به اینکه لازمه رشد هنرجویان و فیلمسازان، صراحت در نقد آثارشان است، اظهار داشت: به گروه سازنده و کارگردانان هر 4 فیلم خسته نباشید میگویم، چون به هر حال فیلمسازی کار سادهای نیست. در این جلسه تلاش میکنم تا آنجا که فهم و دانشم اجازه میدهد، با فیلمسازان صادق و در عین حال صریح باشم، چون به نظرم راهی غیر از صراحت نداریم و به واسطه صراحت رشدی پیش میآید. بهترین فیلمنامه، بهترین فیلمبرداری و پول زیاد، همه و همه خوب است اما قرار است ما را کجا ببرد؟ نسبت فیلمنامه با ایده چیست؟ مجموع فیلمهایی که امروز تماشا کردم مثل خیلی دیگر از فیلمهای بلند و کوتاه مشکل فیلمنامه داشتند، در حوزه سریالسازی این موضوع به مراتب بدتر است. اصلا به نظرم یکی از عوامل بحران کمآبی ما فیلمنامههای آبکی سریالهای خانگی است!
مقدسیان درباره فیلمکوتاه «آرامگاه» گفت: ایده این فیلم مثل تیتر روزنامههاست و سوال این است: چرا باید چنین فیلمی بسازیم؟ چه ویژگیای باید به آن اضافه کنیم تا تبدیل به فیلم شود؟ اگر تنها عدم امکان خاکسپاری قانونی نوزادان بدون شناسنامه به واسطه فقر دغدغه ما است، میتوانیم آن را توئیت یا استوری کنیم، پرسش این است که چه زمانی این ایده تبدیل به فیلم میشود؟ در این فیلم یک ایده وجود دارد که جذاب است و آن ایده پست کردن پیکر بچه به آرامگاه در پایان فیلم است که به نظرم خیلی سینمایی است اما قبلش چه چیزی داریم؟ فیلم مدام بدیهیات را به ما میگوید، پس وقتی مختصات بصری و محتوایی نداشته باشیم، در واقع داریم روی هوا خانه میسازیم.
وی در ادامه درباره فیلم کوتاه «ترموستات» بیان کرد: یکسری فیلمها، فیلمهای «چرایی» و یکسری فیلمها، فیلمهای «چگونگی» هستند؛ «چگونگی» گاهی در روایت و گاهی در بازی رخ میدهد. «ترموستات» حرف خاصی نمیزند و ادعایی هم ندارد. در واقع درباره پوچگرایی و نیستانگاری است، پس طبیعتا در چنین فیلمی یکسری آدمها به احمقانهترین شکل ممکن رنج میکشند، میمیرند و درگیر چیزهایی میشوند که اصل نیست و به بیارزشترین شکل ممکن میمیرند.
این منتقد سینما تأکید کرد: اگر بابت پوچگرایی یک فیلم عصبانی میشویم، به این دلیل است که اتفاقا فیلم خوب عمل کرده است، چون ما به طور کلی دوست نداریم بگوییم آدم پوچی هستیم. «ترموستات» اگرچه یک فیلم درجه یک نیست اما حرف خود را میزند، همین نگاههای تشابهگرایانه ما است که باعث میشود برادران ارک بعد از ۲ اثر خوب، حالا نمیدانند چه بسازند. کسی که میخواهد درباره پوچگرایی بسازد، تمام اتفاقات برای او پوچ و بیاهمیت است. وی در بخش دیگری از نشست، درباره فیلم کوتاه «دریچه» توضیح داد: این فیلم دغدغه مهمی دارد، اگرچه فیلم خوبی به لحاظ کارگردانی، فیلمنامه و... نیست اما برای فیلم اول درخشان است. آنچه اهمیت دارد مساله ارتباط با سینماست. سوال این است که آیا مجموعه آن چیزی که تحت عنوان سینما و رسانه با آن مواجهیم با چیزی که فیلم به آن اشاره میکند، متفاوت است؟ در این فیلم، فیلمساز تلنگری به خودش میزند و میگوید نسبت من با سینما، زندگی و محتواهای تصویری چیست.
در ادامه در غیاب کارگردان فیلمکوتاه «نارَس»، مقدسیان درباره این فیلم مطرح کرد: وقتی میخواهیم یک فیلم (چه کوتاه و چه بلند) بسازیم، مهم است که بضاعت خودمان را بسنجیم. یکی از کارهای مشاوران فیلمنامه یا مشاوران کارگردان این است که پیچش مو را میبینند. اگر بتوانیم اندازه توانایی خودمان را در همان مرحله فیلمنامه بسنجیم، موفقتر خواهیم بود.
این منتقد با اشاره به برخی ویژگیهای مثبت این فیلم کوتاه مانند تصویربرداری آن تأکید کرد: «نارس» به نظرم یک فیلم نارس است، مثل 70 درصد فیلمهایی که در فضای کوتاه میبینیم و البته ایرادی هم ندارد، چون بچهها گامهای اولیه را برمیدارند. دلبسته جشنوارهها نباشید و همواره فیلم خودتان را بسازید.