printlogo


کد خبر: 286892تاریخ: 1403/4/11 00:00
بررسی دلایل افت والیبال ایران
پشتوانه‌سازی را فراموش کردیم

عبدالله دارابی: تیم ‌ملی والیبال کشورمان که همین چند سال قبل جزو پدیده‌های رقابت‌های جهانی آن هم در حضور غول‌های والیبال دنیا بود با قرار گرفتن در مکان پانزدهم لیگ ملت‌ها به کار خود پایان داد و تیم والیبال ژاپن که درعصر طلایی والیبال ایران، غالبا مغلوب ما بود اکنون در نیمه‌نهایی این رقابت‌هاست! ژاپنی‌ها با شکست اسلوونی راهی فینال شدند تا از همین حالا نایب قهرمانی‌شان مسجل باشد و درصورت شکست دیگر فینالیست لیگ ملت‌ها یعنی فرانسه مدعی، تاریخ‌سازی شگفت‌انگیزی می‌کنند.
جست‌وجوی علل افت فاحش تیم ملی والیبال بزرگسالان ما در سال‌های اخیر و پیشرفت چشمگیر ژاپن، نه چندان کار شاقی است و نه‌چندان زحمتی دارد. فرمول همیشگی ناکامی‌ها و پسرفت‌های ما در عرصه ورزش این بار هم نقش اول را دارد که بازگویی آنها تکرار مکررات بدیهی است و لاغیر، فقط شاید در جزئیات تفاوت‌هایی داشته باشد.
ژاپن با شناخت دلایل افت والیبالش و برنامه‌ریزی درست به جایی رسیده که حتی در ایران نیز به تیم ما ستی نمی‌دهد و مهم‌تر از آن، اکنون در فینال رقابت معتبر جهانی است و ما هم با خواب در باد افتخارات گذشته، از برنامه‌ریزی درست و تلاش بایسته قصور ورزیدیم؛ همین قدر ساده و ملموس! 
چندان نیاز به زحمت و تلاش برای پیدا کردن دلایل افت‌مان نیست. فکر کردیم معروف، مهدوی، محمودی، غفور، موسوی و... تا نسل‌ها هستند و ما بی‌نیاز از پشتوانه‌سازی درست! والیبال جوانان‌مان در جهان صاحب عنوان شد و در بزرگسالان، ملتمس حضور قدیمی‌تر‌ها هستیم، دیگر مانند گذشته بازیکنان خلاق و آینده‌دار که بتوان نام ستاره کارساز روی‌شان گذاشت از دل والیبال‌مان بیرون نیامده! پس از ولاسکو، مربی‌ای در تراز وی نتوانسته یا نخواسته‌ایم جذب کنیم؛ مربی‌ای که تحول در فرم تیم و بازیکنان و والیبال ما ایجاد کند. رئیس فدراسیون‌مان با چه پشتوانه کاری چشمگیر، سکاندار این رشته جهانی شده است؟ اختلاف‌های درون تیمی از کجا نشأت گرفته و اصلا چرا؟
اکنون نیز گفتن مکرر مشکلات، هیچ ثمری ندارد؛ راه معلوم است و چاه نیز. شیوه رسیدن والیبال‌مان از تیم چهارم و پنجم آسیا به قهرمان این قاره و نیز به جمع تیم‌های مطرح جهان و کسب عناوین برتر جهانی در نوجوانان و جوانان، خود بهترین الگو و روش برای بازیابی مجدد والیبال ایران است که متاسفانه به ورطه فراموشی سپرده شده است. ما که اینگونه پیشرفت کردیم و به افتخارات آسیایی و جهانی رسیدیم نیاز چندانی به الگوبرداری نداریم، کافی است الگوی صعود و ترقی خود را مرور و بازآفرینی کنیم. باید در پایه باز سراغ بوگانیکف‌ها برویم تا والیبال‌مان را بسازند، هم اویی که قبل از شروع به آموزش مدعوین در تیم‌های پایه و بدون تست، بازیکنان زیر 190 سانتیمتر را خط زد و وقتی مورد اعتراض واقع شد که برخی از اینان بازیکنان بسیار خوب والیبال پایه کشورند، گفت: «در والیبال روز دنیا، فاکتور قد امری اجتناب‌ناپذیر و مهم شده، هنرآموز بالای یک و نود از شما و ساختن او از من». در بزرگسالان امثال ولاسکویی را بیاوریم که در کنار خط و هنگام مسابقه‌ای جهانی، با استفاده از یک تایم‌اوت تیم را متحول می‌کرد؛ نگارنده خوب به یاد می‌آورد که در لیگ جهانی و در دیداری حساس (اگر اشتباه نکنم بازی با آلمان) که در زمین حریف هم بود وقتی مدافعان حریف براحتی آبشارهای بازیکنان ما را دفاع می‌کردند و کار را برای تیم ما سخت کرده بودند، ولاسکو با گرفتن تایم‌اوت و گوشزد کردن مساله‌ای فنی که حاصل تجربه، ریزبینی، دقت‌نظر و دانش وی بود گره بسته را برای تیم ما باز کرد تا به رغم عقب بودن، برنده آن بازی شویم. ولاسکو در آن تایم‌اوت از اسپک‌زن‌های تیم خواست اسپک‌های‌شان را فقط به خط بزنند (از کنار دست دفاع و فضای اندک بین آنتن و دست مدافع و به سمت خط طولی مماس خودشان) و با همین نکته به ظاهر ساده اما فنی، باعث شد دفاع حریف در مهار آبشارهای بازیکنان ما موفق نشود و اکثر قریب به اتفاق اسپک‌های تیم ما منجر به امتیاز و در نهایت کسب پیروزی شد. به‌راستی چرا از قبل حضور ولاسکو، نتوانستیم مربیان کارآمدی تربیت کنیم؟ دلایل افت والیبال ما، واضح است و بی‌نیاز از کارگروه تحقیق و تفحص. فقط کافی است اراده‌ای برای اعتلای مجدد والیبال ما وجود داشته باشد.

Page Generated in 0/0058 sec