printlogo


کد خبر: 286925تاریخ: 1403/4/12 00:00
نگاهی به رئالیتی شوی جوکر که این روزها از شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود
ظهور و سقوط جوکر

گروه فرهنگ و هنر: طول کشید تا «رئالیتی شو» یا همان برنامه «واقع‌نما» در میان مخاطب ایرانی جا بیفتد و مخاطب گسترده پیدا کند. اینکه همه‌گیری ویروس کووید تا چه اندازه در این میان تأثیرگذار بوده، نیازمند پژوهشی جداگانه است اما نمی‌توان کتمان کرد که تولید زیاد برنامه‌های واقع‌نما در شبکه خانگی و پلتفرم‌های پخش آنلاین در آن دوران و خانه‌نشینی اجباری مخاطبان سرگرمی نمایشی در محبوبیت این برنامه‌ها تأثیر داشته است.
در همین‌ دوران «شب‌های مافیا» ساخته سعید ابوطالب بر اساس بازی مافیا گل کرد، این در حالی بود که برنامه‌های دیگری بر اساس همین بازی پیش از این و همزمان تولید و از شبکه‌های رسمی صداوسیما پخش می‌شد اما تا این اندازه مخاطب و محبوبیت نداشت. «شب‌های مافیا» نخستین رئالیتی شوی ابوطالب نبود («رالی ایرانی» و «شام ایرانی» هم از کارهای این کارگردان بود که دست‌کم به اندازه آخرین کارش یعنی «‌شب‌های مافیا» موفق نبودند) اما بدون شک‌ موفق‌ترین کار او و یک رئالیتی شوی موفق ایرانی بود.
بیراه نیست اگر بگوییم موفقیت و استقبال گسترده مخاطبان از «شب‌های مافیا» که به دلیل تقاضای بالا تولیدش ادامه‌دار شد، راه را برای تولید برنامه‌هایی اینچنینی هموار کرد. «جوکر» یکی از همین تولیدات است. البته نه ایده‌ها یک‌شبه شکل می‌گیرند و نه تولید یک‌شبه اتفاق می‌افتد اما به هر روی وقتی ایده‌ای در مدت ‌زمانی کوتاه در جذب مخاطب موفق عمل می‌کند، کارهای بعدی آسان‌تر خواهد بود، البته مولفه تبلیغات گسترده را هم نباید نادیده گرفت که درباره تمام تولیدات فعلی شبکه خانگی صدق می‌کند.
احساس علیخانی که فرد اصلی پشت ساخت و‌ تولید جوکر است، پیش از این به طور همزمان برنامه استعدادیاب موفق «عصر جدید» را هم در شبکه 3 سیما داشت. او که در‌ این عرصه باتجربه است، با ایده‌ای که البته نو نیست اما ایرانیزه شده است، توانست خیلی زودتر (تنها با 4 فصل) از «شب‌های مافیا» مخاطب خود را پیدا کند. البته حضور بازیگران مشابه و به طور کلی حضور بازیگران شناخته‌شده و محبوب سریال و بعضاً سینما (با تمرکز بر کمدین‌ها) در این برنامه در جذب سریع مخاطب هم بی‌تأثیر نبود.
اگر «شب‌های مافیا» سابقه‌ای تقریباً 10 ساله برای جذب مخاطب دارد، «جوکر» چیزی دارد که همیشه و‌ در‌ همه حال برای مخاطب تشنه شادی حکم دوا را دارد؛ تولید خنده. البته خنده‌ گرفتن از مخاطب ایرانی در سال‌های اخیر دست‌کم در سینما کار چندان سختی‌ نبوده است. کافی است کمی شوخی‌های مثبت 18 و جوک‌های دست‌چندم تلگرامی و‌ اینستاگرامی چاشنی قصه‌های بی‌سر و ته شود تا مخاطب هم در سالن‌های سینما قهقهه سر دهد و هم به طرز متناقض‌گونه‌ای موتور از نفس افتاده اقتصاد سینمای ایران را به حرکت وادارد.
بر کسی پوشیده نیست که سازندگان این آثار سینمایی سلیقه مخاطب را هم دست‌کم گرفته‌اند و هم پایین آورده‌اند اما نکته جالب این است که در وهله نخست بعضی سریال‌سازان به‌ خصوص و بعد تولیدکنندگان برنامه‌های شبکه خانگی به طور ویژه همین برنامه‌های واقع‌نما، مسیری عکس جریان منحرف به سمت ابتذال سینما را طی کرده‌اند. 
این‌‌ اتفاقی است که بسیاری از سریال‌سازان کمدی ما رقم زده‌اند. در سال‌های اخیر اشخاصی مثل محسن تنابنده، سعید آقاخانی و امثالهم تجربه‌های بسیار موفقی در این زمینه داشته‌اند و در گذشته کسی مثل مهران غفوریان که میهمان جوکر نوروزی بوده است. شبکه خانگی البته به لحاظ ممیزی فضای بازتری را تجربه می‌کند و این نکته مثبتی است. از جمله نمونه‌های آن می‌توان به استفاده از ساز و موسیقی زنده در رئالیتی شو و تاک‌شوها اشاره کرد. اصلاً بستر به گونه‌ای مهیا شده است که شخصیت‌ها کمی بیشتر و راحت‌تر با خود واقعی‌شان در برابر دوربین و‌ مخاطب قرار بگیرند و وجه خودمانی آشنای خودشان را با آنها به اشتراک بگذارند و این بویژه در رئالیتی شو یک نیاز است و به احتمال زیاد یکی از دلایل محبوبیت این برنامه‌ها.
این وجه در واقع نمایش حقیقی این شخصیت‌هاست که حالا در قالبی خارج از قصه و نزدیک‌تر به زندگی برای مخاطب جذابیت ایجاد می‌کند. اگر در «شب‌های مافیا» قرار‌ گرفتن چهر‌ه‌های برخی بیشتر شناخته‌شده، بعضی‌ کمتر شناخته‌شده در بازی دزد و پلیس مافیا و توانایی آنها در نقش بازی کردن زنده و در لحظه است که مخاطب را با خود همراه می‌کند، در «جوکر» همین موقعیت برای خلق کمدی زنده و آنی ایجاد می‌شود که البته فاکتور تلاش برای نخندیدن به آن‌ که شرط بازی است، موقعیت را از بیرون قرار است برای مخاطب خنده‌دار کند.
«جوکر» تا به حال با به‌کارگیری چهر‌ه‌های شناخته‌شده‌ای در سطوح و مدیوم‌های مختلف، از امین حیایی ستاره سینما و تلویزیون تا سهیل مستجابیان تازه‌وارد به سینما که محبوبیتش را مدیون شبکه‌های اجتماعی است، در تحریک کنجکاوی مخاطب علاقه‌مند به سینما و سرگرمی دائماً درگیر با شبکه‌های اجتماعی موفق عمل کرده است. درست است این چهره‌های محصول شبکه‌های اجتماعی در عمل نتوانستند در حد و اندازه حضور مجازی‌‌شان ظاهر شوند اما در هر حال مخاطبانی را با خود همراه کرده‌اند.
از سویی درخشش کسانی چون رضا نیکخواه و عباس جمشیدی‌فر، مخاطبان را متوجه بازیگرانی کرده است که شاید تا پیش از این توجه زیادی را به‌ عنوان کمدین به خود جلب نمی‌کردند. یک‌جور توازن و عدالتی هم سعی شده است در انتخاب میهمانان برنامه رعایت شود که این هم حرکت قابل احترام و هوشمندانه‌ است. وجود ریش‌سفیدها، میدان دادن به جوانان و چهره‌های مطرح‌شده در شبکه‌های اجتماعی و دعوت از کمدین‌های قدیمی و بار نوستالژیک دوست‌داشتنی حاصل از آن، چهره‌هایی که زمانی شناخته‌شده بودند و حالا تقریباً از یاد رفته‌اند، از تصمیمات قابل دفاع سازندگان «جوکر» است. 
جوکر که در پایان فصل دوم موفق شد مخاطبان ثابت خود را پیدا کند، فصل سوم موفقی را پشت سر نگذاشت و فصل چهارم را به ‌کل بر دوش شیطنت‌های گاه سرسام‌آور یوسف تیموری و البته شوخی‌های دوستانه اما بامزه‌اش با یوسف صیادی از سر گذراند تا اینکه برای فصل پنجم که ویژه‌ نوروز بود، سنگ‌ تمام گذاشت و برگ‌های برنده خود را رو کرد. میهمانانی را دعوت کرد که دست‌کم ۳ نفرشان، هر کدام در سطوح مختلف، به قول خودشان غول خنداندن هستند و عامل اصلی جذابیت فصل ویژه‌ نوروز «جوکر» بودند.
حامد آهنگی که از کمدین‌های مشهور است، پیش از این در «خندوانه» معرفی شد اما کمدی‌ و شخصیت فوق‌‌ هایپرش جلو دوربین چندان به مذاق مخاطب تلویزیونی خوش نیامد؛ در رئالیتی شو «شام ایرانی» هم چون هنوز شناخته‌شده نبود، نتوانست خودی نشان دهد تا «شب‌های مافیا» که هوش زیاد و طنز دوست‌داشتنی‌اش بیش از هر شرکت‌کننده‌ دیگری در این برنامه جلب توجه کرد. خداداد عزیزی، حسین مهری و مجید واشقانی - که محبوبیتش در «شب‌های مافیا» در انتخابش به عنوان میهمان نوروزی «جوکر» بی‌تأثیر نبود - هم که با هوش فطری‌شان برای بازی مافیا بر سر زبان‌ها افتادند، پای‌شان به «جوکر» باز شد. اما حامد آهنگی چند پله بالاتر از سایرین، تنها کمدینی بود که در این رئالیتی شو درخشید.
نتیجه‌ این درخشش، تولید یک تاک‌شوی انفرادی به نام خودش بود که هنوز هم در حال پخش است و کلیپ‌های کوتاه و بلندی از برنامه‌های او در شبکه‌های اجتماعی دست‌ به‌ دست می‌چرخد. طنز حامد آهنگی چیز خاصی نیست، نسخه‌ کمی به‌روزشده‌تر بهزاد محمدی و حمید ماهی‌صفت در سال‌های دور است که هر دو در سال‌های اخیر به حاشیه رانده شده‌اند و زندگی حرفه‌ای‌شان را به دور از توجه دوربین‌ها و مخاطبان شبکه‌های اجتماعی از سر می‌گذرانند. نه بهزاد محمدی که در فصل سوم میهمان «جوکر» شد توانست در حد و‌ انداز‌ه‌‌ سال‌های دور خود ظاهر شود و نه ماهی‌صفت که میهمان برنامه‌ حامد آهنگی «شب آهنگی» شده بود.
اما حامد آهنگی که در «جوکر» نه محدودیت «بازی مافیا» را داشت و نه نقش مجری و میزبان، با نزدیک شدن به شخصیت صحنه‌ای‌اش و با فراغ بال، هر آنچه تجربه‌ خلق کمدی صحنه‌ای و‌ موقعیت را در چنته داشت روی دایره آورد، مجموعه‌ای از توانایی‌هایش را که گیتارنوازی، خوانندگی، بازی بدن، تقلید صدا، گویش و‌ لهجه، لطیفه‌گویی و تکه‌پرانی سر بزنگاه بود، به کار گرفت و با اینکه شاید در لحظاتی به اصطلاح سینمایی «اُوِراَکت» داشت، موفق شد هم از همکاران همبازی‌اش خنده بگیرد و هم مخاطب. شاید بتوان‌ ادعا کرد مورد دوم خیلی بیشتر از تمام پدیده‌های فصل‌های قبلی. «جوکر تایم» او از «جوکر تایم» سایر شرکت‌کنندگان هم خلاقانه‌تر بود، هم با مشارکت بیشتری از سوی خودش و هم خنده‌آورتر. او در تمام تیپ‌هایی که خلق می‌کند، چنان فرو می‌رود که کاملا باورپذیر می‌شود. تقلید صدا و بدن او بی‌آنکه اهانتی به منبع اصلی صدا باشد، هم دقیق بود و هم موقعیت‌های کمدی خوبی را خلق کرد.
یکی دیگر از چهره‌های حاضر در «جوکر» محمدرضا علیمردانی بود. علیمردانی تا به‌ حال در بازیگری در تصویر نتوانسته از قابلیت‌های شخصیت صدایش و قوه‌ بداهه‌پردازی‌اش بهره‌ لازم را ببرد اما هم گرداننده‌ محبوب «شب‌های مافیا» است و هم در «جوکر» می‌توانست قابلیت‌های خلق کمدی صحنه‌ای‌اش را به کار گیرد. او هم همچون حامد آهنگی، البته در زمینه‌ صداسازی بیشتر و باتجربه‌تر از او، توانایی گیتارنوازی، خوانندگی، تقلید صدا و لهجه و گویش (رقابت این ۲ برای تقلید زبان و لهجه‌ ژاپنی و کره‌ای جالب بود)، بازی بدن را دارد. جز اینها یک‌جور بداهه‌گویی موزیکال کمدی را هم بلد است که در قسمت سوم از آن استفاده کرد و تحسین و تعجب و خنده‌ تماشاچیان را برانگیخت. او طنازی حامد آهنگی را ندارد اما خلاق است و با استفاده از صداسازی‌های آشنا برای مخاطبانش موفق شد به یکی از نقاط قوت و جذابیت «جوکر» نوروزی بدل شود.
از اتفاقات خوب این فصل ویژه‌ «جوکر» همین قابلیت استفاده‌ درست از موسیقی (و موسیقی نواحی) و هوش موسیقایی شرکت‌کنندگانش بود. علی اوجی هم سازهای ضربی را می‌نوازد، هم ژوست است و هم توانایی اجرایی خوبی دارد. او هم خوب از این توانایی بهره ‌برد و با طنازی‌های خاص خودش و بامزه تعریف کردن لطیفه‌های نه‌چندان خنده‌آور یکی از دیگر میهمانان این فصل بود که بار طنز برنامه را به دوش کشید و حتی توانست حامد آهنگی را بخنداند. مجید واشقانی در جوکر تایمش با تقلید صدا و خوانندگی سهم خودش را در خلق طنز تا اندازه‌ای که در‌ توانش است، ادا کرد. حضور ریش‌سفیدی همچون سیروس میمنت که با مجموعه‌ «نون خ» سعید آقاخانی نامش بر سر زبان‌ها افتاد و استفاده‌ای که از همین ریش‌سفیدی‌اش شد، موقعیت‌های کمدی خارق‌العاده‌ای را خلق نکرد اما شیرین بود. همچون امیرحسین صدیق که مهربان و دوست‌داشتنی و آشپز بودنش را می‌توان به جای خلق لحظات خلاقانه و کمدی از او پذیرفت. علی مشهدی هم که به سیاق فصل‌های پیشین «جوکر» شخصیت «نخند» و بالطبع منفور(!) جمع بود.
و‌ اما مهران غفوریان که دوباره به خانه‌های مردم بازگشته است؛ ستاره‌ یکه‌تاز سال‌های دور تلویزیون‌، خالق شخصیت‌های غیرمتعارف هژیر و سریال محبوب «زیر آسمان شهر»، یکی از دوست‌داشتنی‌ترین کمدین‌ها در میان مخاطبان و البته همکارانش، به قول دوستانش در «جوکر»، «غول مرحله‌ آخر»، پیشکسوت کمدین‌های جمع است که قلبش هم درد می‌کند و دیگر توان جنب و جوش گذشته را ندارد اما همین که دهان باز کند، طناز است.
اما جوکر در جدیدترین فصل خود به جای آنکه ادامه‌دهنده مسیر رو به رشدش باشد، در نهایت تعجب، مسیر رو به افولی را طی می‌کند.
فصل جدید با یک دکور بسیار پرهزینه و البته جذاب، پیش از پخش این تصور را که قرار است با درخشان‌ترین فصل تمام قسمت‌ها جوکر روبه‌رو شویم، ایجاد کرد اما با پخش چند قسمت کاملا مشخص شد جوکر این فصل نه تنها نسبت به قسمت‌های قبلی متفاوت است بلکه فرسنگ‌ها با استانداردهای ساده و معمولی نیز فاصله گرفته است تا جایی که بسیاری از کارشناسان پس از پخش چند قسمت، آن را کاملا ناامیدکننده و البته مبتذل خواندند.
رئالیتی شویی که در فصل‌های قبلی به یک برنامه پیشرو و شاخص بدل شده بود، اکنون با پخش چند قسمت از فصل جدید بشدت ناامید‌کننده و بی‌رمق شده است.

Page Generated in 0/0139 sec