به بهانه حضور عروسکهای خاطرهساز «هادی و هدی» پس از نزدیک به ۳ دهه بر صحنه تئاتر
گروه فرهنگ و هنر: اوایل دهه ۶۰ صداوسیما با بهرهگیری از هنرمندان خلاق، اقدام به تهیه برنامههای عروسکی کرد که برخی از آنها بسیار جذاب و موفق بودند تا جایی که شخصیتهای این برنامهها نه تنها در آن دوران به عنوان تنها سرگرمی کودکان و نوجوانان به حساب میآمدند، بلکه تا سالها در یاد و خاطره کودکان دیروز و بزرگسالان امروز همچنان ماندگار ماندهاند. در واقع تنها سرگرمی کودکان و نوجوانان در اواخر دهه 50 و اوایل 60 تماشای همان برنامههای عروسکی بود که در سیما تولید میشد. کاراکترهایی چون زبان دراز، سر روشن، موش و کرکس در برنامه «بچهها مواظب باشید».
این استقبال به حدی بالا بود که کمکم پای کاراکترهای دیگر در برنامههای تلویزیونی باز شد. ساخت برنامههای عروسکی از رمان کلیله و دمنه که با ۳ عروسک شیر، شتر و روباه جذابیتهای خاص خود را داشت آغاز و بعدها هادی و هدی، آسمون و ریسمون، مدرسه موشها و چند برنامه دیگر در همین حوزه تولید و پخش شد که آنها نیز با گذشت ۳ دهه همچنان در ذهن کودکان دیروز ماندگار است.
حالا رضا فیاض در گفتوگویی خبر از اجرای یک نمایش در تالار هنر با حضور عروسکها یا بهتر بگوییم شخصیتهای ماندگار یکی از بهترین برنامههای دهه 60 با عنوان هادی و هدی داده است.
فیاض در این گفتوگو که دیروز منتشر شد، گفت: «شخصیتهای هادی و هدی در دهه 60 برای مجموعهای به همین نام توسط من و رضا شمس خلق شدند. من و گروهم سال 1398 پس از سالها در حال آمادهسازی اثری بر اساس این کاراکترها به عنوان نمایش «هادی و هدی و وروره جادو» برای کودکان و نوجوانان بودیم که متاسفانه به دلیل همهگیری ویروس کرونا از ادامه روند تمرین این نمایش بازماندیم».
وی افزود: «اکنون بعد از گذشت 5 سال به دعوت رئیس تالار هنر و البته به شرط تامین بودجه قرار است این نمایش را دوباره برای اجرا آماده کنم. شعرهای این اثر پیش از این نوشته شده بود اما اکنون بخشهایی از این اشعار برای ایجاد فضایی ریتمیک توسط امیر سلطاناحمدی در حال بازنگری است».
این هنرمند با تاکید بر اهمیت تامین بودجه برای تولید اثر نمایشی افزود: «کار کودک همواره پرهزینهتر از تولید نمایش برای گروه سنی بزرگسال است. ما برای تولید یک نمایش کودک نیاز به بودجه و حمایت بیشتری داریم، چرا که آثار این گروه سنی نیازمند ساخت عروسک، موسیقی متناسب، همچنین دکور متفاوت است».
همین موضوع باعث شد ابتدا نگاهی داشته باشیم به محبوبترین شخصیتهای عروسکی طی 4 دهه گذشته و در ادامه نیز بررسی کنیم آیا نسل امروز با توجه به شرایط فعلی، پذیرای این شخصیتهاست؟
از دهه ۶۰ تا امروز عروسکهای بسیاری را سراغ داریم که همچنان با دیدنشان خاطرات شیرینی در ذهن ما تداعی میشود؛ کاراکترهایی که صرفا یک عروسک نبودند، بلکه به شخصیتی محبوب تبدیل شدند.
* یک مدرسه پر از موش
کمتر کودک و نوجوان دهه شصتیای را سراغ دارید که با مجموعه «مدرسه موشها» خاطره نداشته باشد؛ همان مدرسهای که پر از موشهای دوستداشتنی بود که هرکدام تکیهکلامی داشتند و یک معلم جدی هم داشتند که با لحن و صدای خاصی مدام میگفت: «بنشینید بچهموشهای عزیز». در کنار این معلم جدی اما باحوصله، بچهموشهای شیرین و دوستداشتنی بودند که هرکدام ویژگیهایی داشتند.
* مادربزرگ مهربان و بچهها
یکی از ویژگیهای مجموعههای عروسکی دهههای ۶۰ موسیقی تیتراژ بود؛ ملودیهایی که هنوز هم با شنیدنشان خاطرات آن مجموعهها در اذهان تداعی میشود. «خونه مادربزرگه» یکی از همین مجموعهها بود که به واسطه موسیقی و شخصیتهای جالبش همچنان جزو کارهای موفق تلویزیون در زمینه کودک محسوب میشود. ماجرای این خانه از جایی آغاز میشد که «مخمل» گربه یکییکدانه مادربزرگ، تنها همدم او بود اما با ورود خانواده «آقا حنایی» و «گلباقالی خانم» به همراه ۲ جوجهشان، آرامش خانه مادربزرگ برای مخمل به هم ریخت و از این رو مخمل درصدد بیرون کردن این خانواده بود.
* ماجراهای یک قورباغه سبز
زندهیاد «علیرضا توپچیان» را شاید بتوان نخستین بازیگری دانست که با عروسک دستکشی که یک قورباغه سبز بود، همزمان هم عروسکگردانی و هم مقابل دوربین بازی میکرد و هنوز هم با همان شخصیت مهربان و صبورش که حرفهای قشنگی برای بچهها میزد، در ذهن مخاطبان مانده است. همچنین قورباغه سبز را میتوان نخستین عروسکی دانست که از پشت میزهای دکوری خارج شد و همراه عروسکگردانش به کوچه و خیابان میرفت.
* داستانهای خواهر و برادری
«هادی و هدی» یکی از قدیمیترین مجموعههای عروسکی تلویزیون است که برای بچههای دهه ۶۰ تبدیل به نوستالژی شده است؛ عروسکهایی که در مقابل یک پرده سیاه و تاریک نقشآفرینی میکردند. طراحی آنها به گونهای بود که بدون اینکه دهانشان باز شود، صحبت میکردند و چشمهایشان هم بیحرکت بود. گاهی نخهایی که به دستشان بود هم بهوضوح دیده میشد، با این حال به عروسکهای محبوب ما تبدیل شده بودند. در کنارشان خانوادهای بود که شامل پدر و مادر و مادربزرگ میشد و هر یک از تجربیاتش برای تربیت بچهها استفاده میکرد.
* لاکیجون باهوش
تنها لاکپشت عروسکی که در برنامههای کودک حضور داشت و با شیطنتها و بازیگوشیهایش بچهها را پای تلویزیون مینشاند، «لاکیجون» یک لاکپشت باهوش بود. البته به طور دقیقتر این عروسک یک تنپوش بود که بسیار ورجه وورجه میکرد و همین شیطنتهایش باعث شده بود محبوب بچهها شود.
* عروسکهای دهانگشاد
احتمالا خاطرتان هست «هاچین واچین» را؛ 2 عروسک دهان گشادی که زیر دستهایشان نخهایی داشتند که عروسکگردانها با استفاده از آن نخها، حرکتشان میدادند؛ عروسکهایی که هر بار داستانها و ماجراهایی را خلق میکردند. یک پستچی هم بود که اکبر عبدی نقش آن را بازی میکرد.
* وسوسههای دون دون
«السون و ولسون 3 تا میشن با دون دون»؛ این شعر تیتراژ ابتدایی مجموعه عروسکی «السون و ولسون» بود که در کلبه کوچکی زندگی میکردند. ضمن اینکه 2 خواهر کبوتر در نزدیک خانه آنها، لانهای برای خود ساخته بودند. شخصیت دیگر، «دون دون» بود که با آن چهره ترسناک سعی داشت به بهانههای مختلف، السون و ولسون را وسوسه کند تا شکلات و شیرینی بخورند و دندانهایشان مثل او خراب شود.
* پسربچههای بازیگوش
«آفتاب و مهتاب» ۲ پسربچه عروسکی سبزهروی بسیار بازیگوش و کنجکاو بودند. این دو نماد بچههای آن روزها، سرشار از شیطنت و سؤال بودند. تیتراژ برنامه با معرفی این 2 شخصیت توسط خودشان آغاز میشد و شعری هم در این باره میخواندند و اتفاقا با کلمهسازی خودشان را معرفی میکردند که همین نکته هم برای بچهها جالب بود. این 2 عروسک همیشه پشت یک میز بودند و قصههایشان را روایت میکردند.
* قصههای تابهتا
یکی از ماندگارترین عروسکهای دوران کودکی ما مربوط به مجموعه «قصههای تابهتا» و زیزیگولو است؛ موجود ناشناخته و عجیب صورتیرنگی که یکباره فرزندخوانده «آقای پدر» و «مادرخانومی» شد و ماجراهایی را خلق کرد. زیزیگولو در همسایگیشان دوستی به نام «امیر آقا جمالی» داشت که این دو در کنار هم ماجراجویی میکردند. این عروسک دوستداشتنی از سیارهای ناشناخته به زمین آمده بود که با خواندن ورد «زیزیگولو آسی پاسی دراکوتا تابهتا» کارهای خارقالعاده انجام میداد.
* یک شهر پر از بستنی
بستنی یکی از علاقهمندیهای همه بچههاست چه بچههای دیروز و چه بچههای امروز. از این رو در دهه ۷۰ مجموعه عروسکیای به نام «صبحبخیر کوچولو» تولید و پخش شد که شخصیتهایش بستنیهای خوشمزهای بودند که در کنار «خانوم بهار» برنامه اجرا میکردند. شعر معروف «دست کی بالا» را هم میخواندند و فضای شادی را برای بچهها ترسیم میکردند. این مجموعه یک مرغ نامهبر هم داشت که عروسک لکلک بود و در کنار این بستنیها حضور داشت. بستنیها عروسکهای تنپوشی بودند که با لحنی که صداپیشههایشان داشتند، داستانهایی را برای بچهها روایت میکردند.
* عروسک برای نسل گیمر؟!
با توجه به آنچه بیان شد و فهرست بلندبالایی از شخصیتهای محبوب نسل دیروز، این سوال مطرح میشود: آیا این عروسکها حالا هم میتوانند همانند سالهای دور، جذاب و محبوب باشند؟
از اواخر دهه 80 شاهد حضور بسیار پررنگ وسایل ارتباط جمعی و به تبع آن دسترسی آسان به تولیدات خارجی با تکنولوژی روز هستیم، در واقع نسل جدید با انبوهی از تولیدات روبهرو و مواجه است که این حجم تولید اصلا با دهه 60 قابل قیاس نیست.
طبیعی است در سالهایی که تنها سرگرمی موجود چند ساعت برنامه تلویزیونی بود، شخصیتهایی چون هادی و هدی یا حتی السون و ولسون به عنوان تنها سرگرمی به شمار میرفتند و طبعا یکی از دلایل ماندگاری آنها خاطرات شیرینی است که از آن روزها در اذهان باقی مانده است.
امروز در حالی نسل جدید وابسته به وسایل ارتباط جمعی شدهاند که جداسازیشان از آن بدل به یکی از معضلات و چالشهای خانوادهها شده است، آن هم در شرایطی که به گفته وزیر ارشاد بیش از 34 میلیون گیمر داریم که تنها 4 میلیون آنها به صورت حرفهای فعالیت میکنند اما از این میزان 80 درصد نوجوانان و کودکان هستند. حال تصور کنید نسلی با این میزان فعالیت در حوزه بازیهای هوشمند و دیجیتال که نزدیک به 90 درصدش در گوشیهای هوشمند متمرکز شده است، چگونه میتواند علاقهمند عروسکهایی شود که حتی خیلی از همنسلان ما هم در عجب هستند که چگونه این کاراکترها را دوست میداشتند و هنوز دارند.
حال با چنین شرایطی، آیا جان بخشیدن به کاراکترهای محبوب دهه 60 در سالن تئاتری که مختص کودکان و نوجوانان است، جز اینکه با عدم استقبال نسل جدید روبهرو شود، نتیجه دیگری خواهد داشت؟
در هر صورت نفس عمل، امری بسیار محترم و قابل تقدیر است اما اساسا هادی و هدی در کنار بازه زمانی پخش، بستر پخشش نیز در ماندگاریاش بسیار موثر بود؛ اگر این برنامه دیده و ماندگار شد، چون از قاب سیما میهمان خانهها شد، بنابراین تقلیل آن به یک سالن 100 نفره بدون شک نتیجهای جز از بین بردن یکی از خاطرهسازترین شخصیتهای نسل دیروز نخواهد شد.