printlogo


کد خبر: 287021تاریخ: 1403/4/14 00:00
دو رویی

رفیق گرگم و غمخوار چوپان 
 چه دشوار است درد گوسفندان
 لب خشک زمین دارد تَرَک‌ها
 نَمی زن بر لبش با دست باران 
 علف ناچیز و زرد و خشک‌ و تلخ است
 تر و تازه کن آن را و فراوان
 بده بر گوسفندان شیر و برّه
 به چوپانان از این شربت بنوشان
 ببر در کوه و در صحرا، رها کن
 از این بز برّه‌ها در حد امکان
 اگر برداشت زخمی بره در کوه
 به دست خود بده امداد بر آن
 گمانم زوزه یک گرگ یعنی
 هوس کردم دو لقمه بره بریان
 عزیز ماست این گرگ گرسنه 
 ببَر این بره را سمتش شتابان
 خداوندا سگ گله بریزد
 به مشتی از دهان گرگ دندان
 هوای‌گرگ‌ومیش صبح ابریست
 ببَر این ابر را با دست توفان
 زدن گاهی به نعل و گاه بر میخ
 مرا کرده گَه افتان،گاه خیزان
 خداوندا دورویی کار سختی‌ست
 دو روی سکه کی گردید پنهان؟

Page Generated in 0/0050 sec