عرفان صادقی: سینمای ملی در تعریف میان صاحبنظران مختلف دچار ابهام بسیاری است و هر یک به گونهای متفاوت آن را تعریف میکنند. برخی وجود سینمای ملی در یک کشور را مستلزم وجود بعد صنعتی هنر هفتم دانسته و عدهای دیگر نمود آن را وابسته به وجود مبادی قدرتمند فرهنگی در یک کشور میدانند. سینمای ایران با قدمت بیش از 100 سال و کسب تجربههای گوناگون، حالا این آمادگی را دارد تا در راستای شکلگیری سینمای ملی گامهای عملی بردارد. وجود پشتوانه غنی فرهنگ ایرانی - اسلامی و ارزشهای اصیل مستتر در آن، از جمله مواردی است که میتواند دستاویزی برای خلق ایده و طرحهای سینمایی باشد.
نکته مهم این است که زمینهسازی برای شکلگیری این اتفاق، تنها با اتکا به قوه خلاقه سینماگران امکانپذیر نیست و به سیاستگذاریهای کلان در دستگاهها و نهادهای متولی سینما در کشور نیاز دارد. به علاوه، امروز برای بسیاری از سازمانها و مراکز دولتی نیز بودجههای فرهنگی تعریف شده و در سالیان اخیر برخی از همین نهادها با اهدافی از پیش تعیین شده به مشارکت در تولید آثار سینمایی دست زدهاند.
همچنین سالانه جشنوارههای موضوعی مختلفی در کشور برگزار میشود که هر یک بنا بر رویکرد خود، سعی در برجستهسازی بٌعد معنایی و محتوایی دارند. این موارد هر یک به عنوان روزنههایی قابل اتکا در عرصه فرهنگ مطرح بوده و شاید بتوان بهترین نقطه شروع برای شکلگیری جریان دائمی و مستمر سینمای ملی را در همکاری میان نهادهای مختلف و توانمندسازی چنین جشنوارههایی دانست. برای نمونه این روزها در آستانه برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم کوثر هستیم؛ رویدادی که بناست به نقش و اهمیت زنان در اجتماع بپردازد و برگزاری نشستهای هماندیشی و جلسات مختلف در خلال آن نیز بیش از هر چیز بر نقش موثر زنان به عنوان بخش اثرگذار جامعه تاکید دارد.
در ابتدای دهه 90 شمسی، رهبر انقلاب برای نخستین بار صحبت از «الگوی زن سوم» را به میان آوردند. معرفی این الگو به واسطه مقابله با تصویر ارائه شده از زن به عنوان یک کالا در جامعه غربی بود. عموم این کشورها به واسطه تاثیر رسانههای قدرتمندی که سالانه میلیونها دلار هزینه صرف آنها میشود، زن مدرن، امروزی و آزاد را با تعاریفی برآمده از سکولاریسم گره زده و در نتیجه هویت فردی و اخلاقی نهفته در وجود و باطن زنان را نادیده میگیرند.
آنها پوشیدگی و رعایت مبادی اخلاقی را که در ادیان الهی بویژه دین مبین اسلام به آن توجهی ویژه شده است نادیده پنداشته و نمود چنین مفاهیمی را در جامعه، معادل با تحجر میدانند. بدیهی است یکی از مهمترین روشها برای مقابله با این نگاه مادی، استفاده از ظرفیتهای بیانی هنر سینما است. از این رو، باید برگزاری پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کوثر را پس از وقفهای طولانی به فال نیک گرفت و به چشم یک فرصت ویژه برای تبیین و معرفی نگاه والای دین اسلام به مقوله زنان نگریست.
بدیهی است ارزش و قدرت اثرگذاری هر رویداد فرهنگی وابسته به عنصر تداوم است و به همین دلیل نباید توقع داشت که جشنواره فیلم کوثر در دورههای ابتدایی برگزاری خود بتواند در سطحی وسیع قدرت اثرگذاری و بر هم زدن معادلههای شکل گرفته توسط جریان رسانههای غربی را داشته باشد. فرهنگ در آرای فیلسوفان و نظریهپردازان اجتماعی به عنوان جریانی تدریجی مطرح است و باید این نگاه، سرلوحه برگزاری این رویداد ارزشمند باشد.
جشنواره بینالمللی فیلم کوثر میتواند با فراهم آوردن زمینههایی برای تبادل افکار میان فیلمسازان مختلف و اهالی رسانه، آغازگر مسیری روشن در شکلگیری و پیدایش سینمای ملی ایران مبتنی بر ارزشهای اصیل و جاودانه فرهنگ ایرانی - اسلامی باشد.