نگاهی به تاریخ انتخابات ایران و رفتار اخلاقمدارانه جریان انقلاب در مواجهه با رقبای پیروز
گروه سیاسی: بعد از اینکه نام مسعود پزشکیان به عنوان رئیسجمهور منتخب از صندوقهای رای خارج شد، رفتار جریان انقلاب در مواجهه با انتخاب وی حائز اهمیت بود، آن هم پس از یک ماراتن 25 روزه که در کوران رقابتهای انتخاباتی سپری شد و طی این مدت حرف و حدیثهای بسیاری بین طرفین رد و بدل شد که گاه به سمت جدل پیش رفت. اوج این کشمکشها در ۲ مناظره کاندیداهای باقیمانده در مرحله دوم پدیدار شد و بحثهایی پیش آمد که بخشی از آن به جامعه و بین هواداران ۲ طرف نیز کشیده شد.
مسعود پزشکیان از ابتدای ورود به رقابتهای انتخاباتی نامزد طیف اصلاحطلب بود و این را خودش هم قبول داشت. سپس بحث حضور اعضای دولت روحانی در ستاد انتخاباتی وی پیش آمد که جدلها از همین جا ضریب خورد و رفتهرفته شدت گرفت. در نهایت پس از فراز و فرودهایی به روز انتخابات رسیدیم و پزشکیان به عنوان منتخب مردم، نهمین رئیسجمهور ایران شد.
اما پس از پایان رقابتها، همانطور که از جبهه انقلاب انتظار میرفت و مسبوق به سابقه بود، اکثر چهرههای اصولگرا به پزشکیان تبریک گفتند و اعلام آمادگی کردند او را در مسیری که پیش رو دارد یاری دهند. حتی رقیب پزشکیان «سعید جلیلی» نیز به دیدار وی رفت و گفت در صورت احساس نیاز میتواند تجربیاتش را در اختیار دولت جدید قرار دهد.
رفتار اخلاقمدارانه جبهه انقلاب در برابر نوع برخورد طیف مقابل در شرایط مشابه، قابل مقایسه نیست. با مروری بر گذشته بهتر میتوان این معنا را درک کرد. نخستین بار که اصلاحطلبها در یک انتخابات مهم و تاثیرگذار به پیروزی رسیدند، خردادماه 1376 بود. از آن زمان تا چند سال بعد، این جمله که «پیام دوم خرداد را شنیدید یا نه؟» در بوق و کرنا شده بود و مرتبا از اردوگاه اصلاحطلبان شنیده میشد! حتی عنوان شد کسانی که به خاتمی رای ندادهاند باید بروند توبه کنند!
* انتقال قدرت با کمترین تنش
کنشهای تحریکآمیز جبهه اصلاحات در حالی بود که پس از پیروزی خاتمی در انتخابات، انتقال قدرت به این طیف با کمترین تنش انجام گرفت تا حدی که حتی تحسین اصلاحطلبان را نیز برانگیخت. چنانکه فرشاد مومنی (دستیار سابق و مشاور ارشد اقتصادی نخستوزیر در دولت میرحسین موسوی) گفته بود: «حاکمیت نیز با آنکه از همه ابزارهای قهرآمیز برخوردار بود و حتی در معرض تحریکهایی هم برای استفاده از این ابزارها قرار داشت اما این نهاد نیز به نوبه خود بلوغی درخور و کمسابقه از خود نشان داد».
ناطق نوری در سال 76 رقیب اصلی خاتمی در انتخابات بود. او پس از پیروزی رقیبش به او تبریک گفت. سال 1380 هم که خاتمی برای بار دوم به پیروزی رسید، احمد توکلی به عنوان رقیب او، طی پیامی پیروزی رئیس دولت اصلاحات را تبریک گفت و از آنجا که در 4 سال اول ریاستجمهوری خاتمی تندرویهایی از سوی جناح اصلاحطلب صورت گرفته و فضای جامعه را به سوی انشقاق پیش برد، توکلی در پیامش آورده بود: «پایان رقابتهای انتخاباتی را آغاز فصل جدیدی از تلاش برای حاکم کردن آرمانهای ملت نجیب ایران میدانم و به حـول و قـوه الهی به نمایندگی از میلیونها رایدهـنده، موفقیت اجـزای مختلف حاکمیت از جمله دولت جدید را پاس خواهم داشت و به کاستیها اعتراض خواهم کرد. در همین جا، مسؤولیت جنابعالی را در دفاع از حقوق شهروندانی که برای پیروزی سایر نامزدها تلاش کرده و به آنان رای دادهاند، یادآوری میکنم. امیدوارم با همت شما، آنان از تسـویهحسابهای متعصـبانه سیاسی مصـون بمانند».
به هر روی دولت اصلاحات در ۲ دوره 4 ساله تداوم یافت و سپس محمود احمدینژاد در انتخابات سال 1384 به پیروزی رسید. قبل از انتخابات، طیف اصلاحطلب اگرچه ۸ سال کرسی ریاستجمهوری و حداقل یک دوره ۴ ساله اکثریت مجلس شورای اسلامی (مجلس ششم) را در اختیار داشتند و از مجرای قانونی انتخابات نیز به این کرسیها دست یافته بودند، اما زمانی که احساس کردند نمیتوانند در انتخابات سال 84 موفق باشند، این اتهام را به نظام وارد کردند که طرف پیروز انتخابات از پیش تعیین شده است!
در همین باره مصطفی معین (از وزرای دولت خاتمی) گفته بود: «آنها بر اساس تحلیل نادرست و نابجا انتخابات را تحریم کردند. حالا یا به خاطر ایدهآلگرایی یا به خاطر نداشتن واقعگرایی و شناخت جامعه. این تحلیل را داشتند که ما چه بیاییم و چه نیاییم، فلان شخص که منظورشان آقای رفسنجانی بود رئیسجمهور میشود پس چرا ما بیاییم و وسیله آن شویم؟! از یک طرف میگفتند ما دیدهبان دموکراسی و حقوق بشر هستیم اما در موعد انتخابات که سرنوشتساز بود و باید از حقوق مردم دفاع میکردند آن را تحریم کردند! تحریم هیچوقت جواب خوبی نیست. تحریم برای اپوزیسیونی است که اساس این نظام را قبول ندارد».
پس از پیروزی محمود احمدینژاد در سال 84، مرحوم هاشمی انتخاب او را تبریک نگفت. در حالی که پیشتر عنوان شد در زمان پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری هفتم، ناطقنوری به وی تبریک گفته و جانب اخلاق را رعایت کرده بود اما عدم تبریک هاشمی به احمدینژاد بنای غلطی را بنیان نهاد که ۴ سال بعد تبدیل به یک اغتشاش چند ماهه شد.
* رفتار غیراخلاقی اصلاحطلبان در سال 88
اوج رفتارهای غیراخلاقی طیف اصلاحطلب به سال 1388 و انتخاب مجدد احمدینژاد بازمیگردد. در شب انتخابات (22 خردادماه) و در حالی که هنوز فرآیند رأیگیری ادامه داشت، میرحسین موسوی در یک کنفرانس خبری اعلام پیروزی کرد و از صبح روز بعد نه تنها از تبریک به رئیسجمهور منتخب خبری نبود، بلکه ۲ نامزد شکستخورده (موسوی و کروبی) و بخشی از هوادارانشان به خیابانها آمدند و ۸ ماه تمام، کشور را درگیر آشوبهایی کردند که تا آن زمان در تاریخ نظام اسلامی بیسابقه بود.
حتی پس از حماسه نهم دیماه که مردم ایران با حضور میلیونی در خیابانها از آشوبگران اعلام برائت کردند و اغتشاشات پس از آن فروکش کرد، همچنان بیاخلاقیها از سوی طیف اصلاحطلب در مواجهه با رئیسجمهور منتخب ادامه یافت. از خرداد 88 تا مدتها پس از آن، رسانههای اصلاحطلب سعی میکردند تا حد امکان از به کار بردن لفظ رئیسجمهور برای کاندیدای منتخب اجتناب کنند! این موضوع درحالی بود که حتی سعید حجاریان به عنوان یکی از شناختهشدهترین چهرههای اصلاحطلب در نقد آشوبهای انجامشده طی مصاحبهای که با ایرنا انجام داد، گفت: «دفاع کورکورانه احزاب سیاسی از خطمشی مهندس موسوی و اعلام حمایت از وی و دامن زدن به شایعات تقلب» یکی از دلایل آشوبهای رخداده بود.
سال 1392 حسن روحانی که از سوی طیف اصلاحطلب در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کرده بود، به پیروزی رسید. پس از ۸ سال که فضای سیاسی کشور از پیام تبریک طرف بازنده انتخابات به نامزد پیروز محروم شده بود، بار دیگر با انتخاب روحانی به ریاستجمهوری، جبهه انقلاب جانب اخلاق را رعایت کرد و پیامهای تبریک از این سو و آن سو به سمت روحانی روانه شد.
در همان سال 92، محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی و محسن رضایی که نامزدهای جبهه انقلاب به شمار میرفتند، پیروزی روحانی را تبریک گفتند. کما اینکه این پیروزی پس از مناظرات داغی رقم خورد که همگان اذعان داشتند روحانی توانست با موفقیت در آنها سبد رای خود را تا حد زیادی افزایش بدهد. او در مناظرات از فن بیان خود برای حمله به رقبای انتخاباتی به خوبی بهره برد و گاه اتهاماتی را وارد کرد که احساس میشد باعث شود پس از پیروزی روحانی، حداقل در صدور پیام تبریک از سوی رقبا مانع ایجاد کند که در عمل چنین نشد.
***
الگوی اخلاقمداری شهید رئیسی
در انتخابات سال 96 که باز هم نام حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور منتخب از صندوق آرا خارج شد، رقیب جدی او شهید سید ابراهیم رئیسی بود. سیاستمدار با اخلاقی که در طول رقابتهای انتخاباتی چه از سوی خود حسن روحانی و چه از سوی نامزد پوششی آن دوره از رقابتها (اسحاق جهانگیری) با انواع و اقسام تهمتها روبهرو شد اما پس از انتخاب حسن روحانی، شهید رئیسی نخستین کسی بود که به او تبریک گفت؛ اگرچه رئیسی در پیامش به بیاخلاقیهای صورت گرفته در رقابتهای انتخاباتی اشاره کرده بود: «اگرچه حضور بانشاط و حداکثری مردم پای صندوقهای رای کام هر ایرانی را شیرین کرد، لکن برخی بداخلاقیهای انتخاباتی و تخلفات آشکار در قبل و حین برگزاری انتخابات از لحظات تلخ این انتخابات بود که آن را از مسیر قانون پیگیری خواهم نمود، اما هم اکنون همگان باید عزم خود را جزم کنیم تا با ساختن ایرانی آباد بر استقلال و آزادی و کرامت برای این ملت پافشاری کنیم».
به هر روی پس از شهادت سیدابراهیم رئیسی و برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری که قرار شد چهره نهمین رئیسجمهور را مشخص کند، بهرغم مجادلاتی که در این دوره از انتخابات رخ داد، مسعود پزشکیان با کسب اکثریت آرا نهمین رئیسجمهور ایران شد. پس از پیروزی او نخستین کسانی که به او تبریک گفتند، رقبای انتخاباتیاش و همینطور چهرهها و شخصیتهایی بودند که در جبهه انقلاب قرار دارند. رسانههای موسوم به طیف اصولگرا نیز همراهی شایستهای با منتخب مردم داشتند و جانب اخلاق را رعایت کردند.
تقی دژاکام، روزنامهنگار اصولگرا در همین خصوص نوشته است: «ما هیچگاه رئیسجمهور جدیدمان را به خاطر آنکه مانند احمدینژاد کاپشن میپوشد پوپولیست و عوام نمیخوانیم، اگر سیدابراهیم رئیسی را به خاطر 3-2 تپق و سهو لسان در کل مدت ریاستجمهوریاش مسخره و مضحکه کردند، ما اگر مسعود پزشکیان در ۲ هفته چند برابر آن مرد تپق و سهو لسان داشته باشد و حتی در روخوانی از متنهای آماده هم اشتباه کند، استهزا نمیکنیم و اینکار را خلاف ادب و مروت میدانیم. ما اگر پزشکیان پس از ۳ سال از دوره قبل و افزایش جمعیت و با افزایش مشارکت در دور دوم باز هم نتوانسته باشد به اندازه رئیسی شهید رای و اعتماد مردم را داشته باشد، هیچگاه آرای کسانی را که به او رای ندادهاند با تعداد کسانی که در انتخابات شرکت نکردند با هم جمع نخواهیم بست و به او نخواهیم گفت تو رئیسجمهور ۱۷ درصد مردم ایرانی!».
15 تیرماه حماسه دیگری از سوی مردم ایران خلق شد و بهرغم تهمتها و افتراهایی که همواره از سوی برخی جریانها درباره مهندسی انتخابات زده میشود، نام نامزد طیف اصلاحطلب از صندوق آرا خارج شد. به دنبال حماسهای که مردم خلق کردند و حضور 10 درصدی بیش از دور اول داشتند، جبهه انقلاب اعلام آمادگی کرد که با تمام توان حاضر است مسعود پزشکیان را در مسیر خدمت به کشور و ملت کمک کند. مادامی که او در مسیر و خط رهبری و نظام اسلامی حرکت کند، جبهه انقلاب نیز یاریاش خواهد داد.
این رفتار جبهه انقلاب برگرفته از توصیههایی است که حضرت امام و مقام معظم رهبری همواره همگان را به رعایت آنها امر کردهاند. چنانکه مقام معظم رهبری در پیام تبریکشان به مسعود پزشکیان نوشتند: «اکنون ملت ایران رئیسجمهور خود را انتخاب کرده است. اینجانب با تبریک به ملت و به رئیسجمهور منتخب و به همه فعالان این صحنه حساس بویژه جوانان پرشور ستادهای انتخاباتی نامزدها، همگان را به همکاری و نیکاندیشی برای پیشرفت و عزت روزافزون کشور توصیه میکنم. شایسته است رفتارهای رقابتی دوران انتخابات به هنجارهای رفاقتی تبدیل شود و هرکس در حد توان خود برای آبادانی مادی و معنوی کشور تلاش کند».
ایران امروز در پس تحریمها، کینهورزیها و دشمنان قسمخوردهای که دارد، بیش از هر زمان دیگری به اتحاد، یکدلی و رعایت اخلاق در رقابتهای انتخاباتی، بویژه پس از اتمام این رقابتها نیاز دارد. جبهه انقلاب نشان داده همواره آماده است اخلاقمداری را سرلوحه خود قرار دهد و بارها و بارها این مهم را در صحنه عمل به اثبات رسانده است.