گروه فرهنگ و هنر: تاریخچه ورود دوربین عکاسی و عمومیت یافتن هنر عکاسی در ایران به دوران قاجار بازمیگردد و قاعدتا پیش از این مقطع هیچ عکسی در کشور به ثبت نرسیده است. در واقع محمدشاه قاجار است که از کشورهای روسیه و انگلیس نخستین دستگاههای دوربین عکاسی را وارد میکند و در نهایت اواسط دسامبر ۱۸۴۲ یا به عبارتی پایان آذر ۱۲۲۱ هجری خورشیدی نخستین عکسبرداری در ایران انجام میشود. پس از این اتفاق به مرور عکاسی با تصدی عکاسباشی به یکی از اتفاقات ثابت دربار قاجار تبدیل میشود و کمکم جای خود را در مناسبات و اتفاقات پیدا میکند.
قاعدتا نخستین عکسهای ماه محرمی هم در دوران قاجار به ثبت رسیده و این سیاق از همان زمان تا امروز مورد توجه هنرمندان عکاس و مخاطبان بوده و هست. نخستین عکاسی که از عزاداریهای محرم عکاسی کرد، «آنتوان سوروگین» بود که اصالت گرجستانی داشت و طی دوران حکومت ناصرالدینشاه به عکاسی از مردم و مشاغل و آداب و مناسک ایرانیان پرداخت. سوروگین حدود 200 سال پیش نخستین عکسها از عزاداری مردم در ماه محرم به ثبت رساند و حال میتوان آنها را اسناد تاریخی تلقی کرد.
عکسهای این عکاس در گالری هنر فریر در واشنگتن، موزه ملی نژادشناسی شهر لیدن و موزه عکس آمستردام هلند نگهداری میشود.
ماه محرم در دوران قاجار مقطعی برای عزاداری هم در میان مسؤولان مملکت و هم تودههای مردم بود و آنتوان سوروگین و بعدتر عکاسان دیگر از این مناسبت عکاسی کردهاند. این رویه تا امروز ادامه داشته و عکاسان متعددی طی دهههای اخیر از عزاداری مردم عکاسی کردهاند اما در میان انبوه عکسهایی که تا امروز به ثبت رسیده، تنها برخی ماندگار شدهاند و به دل مینشینند.
ماه محرم به خودی خود ماه سوگ است و این سوگ و عزا بدون ذرهای کاستی در تمام مناطق ایران اجرا میشود. اگر عزاداری دستهها، هیاتها و سوگواری دهه اول محرم در تکایا را در نظر آوریم، متوجه خواهیم شد کلیت ماجرا یکی است. یعنی با انبوهی از مردم سیاهپوش یا کفنپوش مواجه هستیم که طی گردهمایی در محلی مشخص سینهزنی میکنند یا زنجیر میزنند و علمکشی میکنند. خروجی این کلیت یک شکل، برای عموم عکاسان یکی است و آنچه عکسهایی منحصربهفرد را خلق میکند، خلاقیت عکاس و شیوه نگاه او به عزاداری برای واقعه کربلاست.
بیشک عکاسی در این میان موفق خواهد بود که اثری نو و خلاقانه و کمتر دیده شده را توسط دوربینش به ثبت برساند. حال اینکه دوربین آن شخص متعلق به کدام برند است و به لحاظ تجهیزات چه امکاناتی دارد، موضوعاتی است که در وهله بعد قرار میگیرد؛ یعنی آنچه در عکاسی ماه محرم و ایام مربوط به آن اهمیت دارد، ایده و نگاه عکاس است.
اما یک عکاس بر چه اساس میتواند آثاری نو و خلاقانه را به ثبت رساند؟
همانطور که گفته شد کلیت عزاداریها یکی است و در ایام محرم آنچه به وفور یافت میشود، دستهها و هیاتهای عزاداری است، لذا عکاسی موفق خواهد بود که جزئیات را مد نظر قرار دهد. اینکه عزاداری امام حسین(ع) مملو از سمبل و نمادهاست، موضوعی است که به کمک عکاس خواهد آمد. علم، زنجیر، سنج، پر طاووس روی علم و ادوات موسیقایی چون طبل و دمام و سنج تنها برخی از نمادهایی است که در ماه محرم و عزاداریها بسیار با آنها مواجهیم و میتوانند برای ثبت آثار درخور و با کیفیت دستمایه کار عکاسان قرار گیرند.
یکی دیگر از مقولات مهمی که به کار عکاسان میآید، پرداختن به عزاداریهای اقوام مختلف کشور است. ناگفته پیداست ایران از تنوع قومی بالایی برخوردار است و این در حالی است که دین و مذهب قومهای مختلف در شمال، جنوب، شرق، غرب و میانه کشور یکی است. این یکدستی، کلیتی واحد را در عزاداریها رقم میزند اما به لحاظ تفاوتهای فرهنگی، پوششی، قومی، اجتماعی و اقلیمی جزئیاتی در سوگواریها وجود دارد که برای افراد غیر بومی جالب خواهد بود و عکاسان میتوانند از این پتاسیل برای خلق آثار درخور و متفاوت بهره ببرند.
یکی دیگر از موضوعاتی که به تفاوت سوگواریها در نقاط مختلف کشور میانجامد، آیین و مناسک و رسومی است که در هر نقطه کشور وجود دارد. به طور مثال مراسم سنج و دمامزنی در هیچکدام از مناطق کشور جز شهرهای جنوبی انجام نمیشود. یا اینکه برخی شهرها مراسمی دارند که «علم رقصون» نام دارد و اهالی دیگر شهرها از آن بیخبرند.
حتی نوع، جنس و سایز علمها هم در نقاط مختلف ایران دارای تفاوتهایی است. مثلا علمی که در شهر دزفول عمومیت دارد، چوب یا کتلی عمودی و بسیار مرتفع است که توسط شخصی، دسته عزاداری را همراهی میکند. مثال دیگر در نوع زنجیرزنی و سینهزنیهای عزاداران است که در شهرهای مختلف دارای تفاوتهایی است. به طور مثال شیوه عزاداری سینهزنان استان اردبیل را نمیتوان با سینهزنی اهالی آبادان و اهواز که به آن «چلاب» میگویند یکی دانست. در نهایت اینکه هر آنچه مطرح شد، تنها برخی از تفاوتهایی است که در نوع عزاداریهای مردم شهرهای مختلف تنوع ایجاد میکند و همه این موارد در صورت جدی انگاشته شدن دست عکاس را برای خلق آثار بدیع و خلاقانه بازمیگذارد.
بدون شک عکسهای ثبت شده توسط عکاسان گذشته و امروز جز آن که وجههای هنری دارد، حاوی روایاتی از مقاطع مختلف تاریخ است و این آثار را میتوان در سالها و دهههای آینده سند تاریخی قلمداد کرد. یکی دیگر از موارد مهمی که توجه عکاسان به مقوله محرم و کربلا را اهمیت بیشتر میبخشد، جلب توجه اهالی دیگر کشورها نسبت به آیینهای مذهبی و ملی ایرانیهاست.
بیشک یک عکس بدیع و خلاقانه از یک مسابقه یا جشنواره بینالمللی، از صدها ساعت سخنرانی و مشاجره و میتینگ و کنفرانس، گویاتر و کاربردیتر خواهد بود، چرا که خاصیت و خصلت هنر همین است. فقط با زبان هنر است که میتوان زیباییها و ظرایف را بدون ذرهای تحریف به دیگران نمایاند و در میان هنرها هم عکاسی است که واقعیتها را با جزئیات و بدون جانبداری روایت میکند.
طی سالهای اخیر هنرهای متعدد تجسمی، مسیر پرفراز و نشیبی را در جهت تکامل پیمودهاند. در همین راستاست که رویدادهای مهمی چون جشنوارههای چندگانه فجر و دوسالانهها ایجاد شده و ادامه حیات دادهاند. بیشک وجود رویدادهای جمعی و رقابتی و حتی تجاری بستر مهم و مناسبی برای فعالیت نسلهای مختلف است. عکاسی هم به عنوان یکی از هنرهای مهم و شناسنامهدار از این قاعده مستثنا نیست. درست است که ظاهرا هنر عکاسی دارای رویدادهای متعدد است اما در واقع اینطور نیست. به این دلیل که اغلب رویدادها غیررسمی هستند و توسط ارگانهای مختلف به صورت مقطعی برگزار میشوند و استمرار ندارند. واقعیت این است که تعداد رویدادهای مهم و رسمی که با محوریت عکاسی برگزار میشود، کمتر از انگشتان یک دست است. در رابطه با عکسهای محرمی و عاشورایی هم هنوز یک مسابقه یا جشنواره مستقل و مستمر برگزار نشده است، لذا عکاسان ایرانی برای دیده شدن آثار و سبک و سیاقشان باید در رویدادهای خارجی حضور یابند که این رویه نیز دشواریها و چالشهای خودش را
دارد.
در پایان باید گفت با اینکه حضور عکاسان ایرانی در رویدادهای معتبر بینالمللی و مسابقات خارجی کاری دشوار است اما طی این سالها عکاسان متعددی با عکسهای عاشورایی و محرمی خود در میادین جهانی عرضاندام کردهاند و عنوانهای مهمی به دست آوردند.