حنیف غفاری: دونالد ترامپ پس از یک ترور مشکوک، تبدیل به قهرمان پوشالی برخی شهروندان آمریکایی شده است. درست زمانی که رئیسجمهور سابق آمریکا بایدن را به سبب کهولت سن و ناتوانی ذهنی مورد تمسخر قرار داده بود، تیری که از بیخ گوش او گذشت، از او تصویر کاذب یک سیاستمدار محکم و استوار را ساخت. در این میان کمتر کسی این سوال مهم را میپرسد: چرا ترور دقیقا ۲ روز قبل از برگزاری کمیته حزب جمهوریخواه در ویسکانسین انجام شد! همچنین کمتر سیاستمداری در آمریکا در برهه کنونی جرأت میکند چرایی وقوع این حادثه در ایالت خاکستری و سرنوشتساز پنسیلوانیا را مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد! زمان و مکان ترور مانند چگونگی وقوع حادثه مشکوک است: این یعنی ابهام در متن و فرامتن ماجرا!
نظرسنجیهای عمومی و ایالتی انجام شده در آمریکا پس از ماجرای ترور ترامپ، نشاندهنده افزایش فاصله رئیسجمهور سابق و کنونی آمریکا در رقابت ۵ نوامبر/ ۱۵ آبان است. در ایالات خاکستری پنسیلوانیا، ویسکانسین، میشیگان، جورجیا و آریزونا، ترامپ توانسته با اختلاف 3 تا 10 درصد از رقیب خود بایدن پیشی بگیرد. در انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 میلادی، بایدن با اختلافی اندک در هر 5 ایالت مذکور ترامپ را شکست داده بود. اگر انتخابات ریاستجمهوری آمریکا همین امروز برگزار شود، بایدن شکستی تاریخی را به حزب دموکرات تحمیل خواهد کرد. بیدلیل نیست که مطابق گزارش اخیر آسوشیتدپرس، دوسوم دموکراتها خواستار کنارهگیری بایدن از رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری امسال هستند. بایدن حتی قبل از ترور ترامپ نیز وضعیت خوبی در نظرسنجیها نداشت و عملکرد ضعیف وی در مناظره اول انتخاباتی با رئیسجمهور سابق آمریکا، چهره یک بازنده مطلق را از وی ترسیم کرد. با این حال پس از ترور ترامپ شرایط علیه مستاجر کنونی کاخ سفید بدتر و سختتر شده است. از این رو میتوان ترور فیزیکی ترامپ را مترادف با ترور سیاسی بایدن تلقی کرد.
آشفتگی در اردوگاه دموکراتها در حالی رخ میدهد که بایدن اصرار دارد در رقابت با ترامپ باقی مانده و پیروزی خود در سال 2020 را تکرار کند. او روی آرای سلبی رایدهندگان مستقل علیه ترامپ حساب ویژهای باز کرده بود اما ترور رئیسجمهور سابق آمریکا محاسبات و امیدهای بایدن را نقش بر آب کرد. حتی حمایت باراک اوباما از استمرار حضور بایدن در رقابت با ترامپ نیز نتوانسته بدنه رایدهندگان دموکرات را مجاب به پذیرش این تصمیم حزبی کند.
در پشت پرده، هیلاری کلینتون، الگور، بیل کلینتون و سیاستمدارانی که از آنها تحت عنوان سوپر دلیگیت (نمایندگان ویژه) نام برده میشود، در صدد زمینهسازی برای خروج خودخواسته بایدن از کاخ سفید هستند. کامالا هریس و برخی نامزدهای بالقوه جانشینی بایدن نیز مدتهاست خود را برای لحظه کنارهگیری رئیسجمهور ناتوان آمریکا از قدرت آماده کردهاند.
بحران در حزب دموکرات آمریکا به اندازهای عمیق و دنبالهدار است که اختلافات داخلی در حزب جمهوریخواه را به حاشیه رانده است! در انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 میلادی، گردش آرای جمهوریخواهان مخالف ترامپ به سبد رای بایدن منجر به شکست رئیسجمهور سابق آمریکا در ایالات خاکستری سرنوشتساز شد. کار به جایی رسید که ۲ ایالت مهم قرمز (جمهوریخواه) یعنی جورجیا و آریزونا تبدیل به ایالات آبی( دموکرات) شدند. جمهوریخواهانی مانند میت رامنی، راند پال و بازماندگان جان مککین از ترامپ به عنوان یک آنارشیست یاد میکنند که با تکیه بر روشهای منحصر به فرد حکمرانی خود، اعتبار حزب جمهوریخواه را به بازی گرفته است. در مقابل برخی سناتورهای آمریکایی مانند لیندسی گراهام، تام کاتن و تد کروز معتقدند تنها فردی که میتواند به نماد انتقام جمهوریخواهان از دموکراتها پس از شکست در انتخابات ریاستجمهوری سال 20 20 تبدیل شود، ترامپ است. آنها حتی رئیسجمهور سابق آمریکا را بابت عدم حضور در مناظرههای درونحزبی جمهوریخواهان (در رقابتهای درونحزبی) مورد کمترین سرزنشی قرار ندادهاند. صورت مساله مشخص است: ترامپ در حال نقد کردن چک ترور خود در پنسیلوانیاست و جو بایدن نیز روزبهروز با فشارهای بیشتری از سوی همحزبیهایش جهت کنارهگیری دائمی از قدرت مواجه میشود. تحولات درونحزبی جمهوریخواهان و دموکراتها، نشانه سر کار آمدن دولتی ضعیف و بحرانساز در آمریکاست. در صورتی که دموکراتها در انتخابات پیش رو پیروز شوند، با یک اپوزیسیون خشمگین و شدیدا احساسی (از نوع خطرناک) مواجه خواهند شد که سرخوردگی از شکست ترامپ لحظهای آنها را آرام نخواهد گذاشت.
در صورت پیروزی جمهوریخواهان نیز اختلافات میان طیفهای گوناگون این حزب، از نومحافظهکاران و تیپارتی گرفته تا جمهوریخواهان سنتی از یکسو و نارضایتی ناشی از بازگشت ترامپ در میان دموکراتها و برخی رایدهندگان مستقل از سوی دیگر، جایی برای استقرار یک دولت متمرکز و قوی در واشنگتن باقی نخواهد گذاشت. روزهای تلختری برای آمریکا در پیش خواهد بود.