printlogo


کد خبر: 287471تاریخ: 1403/4/30 00:00
به بهانه ساخت فیلم سینمایی 24 از سوی کمپانی قرن بیستم
ژانر حساس سینمای جذاب

گروه فرهنگ و هنر: کمپانی فاکس قرن بیستم روز گذشته خبری را مبنی بر آغاز پیش‌تولید فیلم سینمایی برگرفته از سریال  24 منتشر کرد؛ سریالی که فصل نخست آن سال 2001 آغاز و پس از 9 فصل در ماه مه 2014 پایان یافت. این سریال که در سراسر دنیا با استقبال مخاطبان روبه‌رو شد، به کارگردانی جول سارنو و رابرت کاکرین، داستان مامور اطلاعاتی با نام جک باوئر است که طی 24 ساعت یک عملیات ضدتروریستی را خنثی می‌کند.
جک باوئر ابرمردی است که در هر فصل از سریال یک فاجعه تروریستی را کنترل و خنثی می‌کند. باوئر خشن تروریست‌ها را بی‌محابا شکنجه می‌دهد و گاه مجبور است همین برخورد را با افرادی که به نظر بیگناه هم می‌رسند انجام دهد، حتی همکاران نزدیک خود را می‌کشد و همه اینها برای مخاطب در فیلم توجیه می‌شود، چرا که باوئر مجبور است برای هدف والایی که نجات هموطنانش است، این کارها را انجام دهد، اگر چه این اعمال با قوانین جاری ایالات متحده هم همخوانی نداشته باشد. هم رئیس‌جمهور و هم بیننده سریال، حق را به باوئر می‌دهند.
سریال 24 قرار بود به آمریکایی‌ها و مردم دیگر ملت‌ها بگوید دولت آمریکا بدون اینکه چندان مقصر باشد، مورد تهاجم عده‌ای تروریست قرار گرفته که به مردم عادی و بیگناه بی‌محابا حمله می‌کنند و حالا مجبور است برای نجات مردم آمریکا و جهان با آنها برخورد کند و این برخورد می‌تواند حتی خیلی خشن باشد.
اما نکته قابل توجه در این سریال و نمونه‌های مشابه اینکه اساسا کمتر مخاطبی پیدا می‌شود که از تماشای آثار مربوط به این ژانر با المان‌های هیجان، ترس، درام، زندگی مخفیانه و... لذت نبرد یا دست‌کم سرگرم نشود اما آنچه مهم است اینکه موج تولیدات مشابه با توجه به المان‌های جذاب برای مخاطبان، متولیان امر را مجاب کرده است در بسته‌های تبلیغاتی، سیاست‌های کلی و اهداف اصلی‌شان را به مخاطبان سراسر دنیا القا کنند؛ ظرفیتی که می‌توانست برای ما هم قابل استفاده باشد اما با مروری بر فیلم‌ها و سریال‌های امنیتی تولید داخل بسادگی مشاهده می‌شود متاسفانه هر چه در آن سوی مرزها بویژه در ایالات متحده به‌رغم داستان‌های غیرواقعی و تخیلی در سطح و کیفیت بسیار بالا و عالی تولید می‌شود، در داخل با وجود پرونده‌ها و داستان‌های واقعی، آثار بسیار بی‌کیفیت و نه‌چندان جذاب تولید می‌شود.
از فیلم‌های چندقسمتی مثل «جیمز باند» و «ماموریت غیرممکن» تا تک‌فیلم‌هایی مانند «مرد سوم» و «مونیخ» همه سرشار از تعلیق، آدرنالین و ضرباهنگ بالا هستند اما از این سو آثاری چون «سقوط»، «ماتادور» و «آسمان من» حتی در زمان پخش‌شان نیز چندان مورد توجه مخاطبان قرار نگرفتند، چه برسد به ماندگاری و تاثیرگذاری‌شان اما در مدیوم سینما نیز به‌رغم کیفیت بالاتر نسبت به قاب سیما باز هم آنچنان که باید و شاید انتظارات برآورده نشده است. شاید یکی از مهم‌ترین دلایل آن این است که سازندگان بیش از آنکه مرکزیت قصه و داستان را حول ماجرای امنیتی جلو ببرند، سعی کرده‌اند این موضوع را در حاشیه یک داستان بعضا احساسی و عاشقانه تولید کنند؛ مانند «هناس»، «سیانور» و «به رنگ ارغوان» که همگی بیش از مطرح شدن مباحث امنیتی، قصه عاشقانه و احساسی را پرداخت و در حاشیه آن به سوژه و موضوع مورد بحث اشاره کردند.  آنچه مشخص است در سینمای جهان با انبوهی از آثار ماندگار و تاثیرگذار در این ژانر مواجه هستیم؛ آثاری که تا سالیان سال از زمان پخش‌شان همچنان با استقبال مخاطبان روبه‌رو هستند. از همین رو نیم‌نگاهی به بهترین و پرمخاطب‌ترین فیلم‌ها و مجموعه‌های جاسوسی تاریخ انداخته‌ایم.
فارغ از همه نقدهای ریز و درشت بر این آثار، باید گفت دیپلماسی عمومی آمریکا اقلا در حوزه هنرهای نمایشی و به صورت محدودتر در حیطه سریال‌سازی توانسته است با خلق شخصیت‌هایی شبیه سوپرمن قرن بیستم و تعریف بدمن‌هایی به نام تروریست، الگوی مورد نظرش را به سراسر جهان صادر کند و این در حالی است که نهاد‌های رسانه‌ای داخل کشور به‌ رغم  اعتقاد به نگاه جهانی، متاسفانه در این حوزه بشدت ضعیف و ناتوان ظاهر شده‌اند. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، اغلب آثار تولیدی به دلیل تصنع در بیان و ضعف در پرداخت نه تنها ماندگار نشده‌اند، بلکه به نوعی به ضدتبلیغ نیز دچار شده‌اند. از همین رو وقتی خبری چون تولید ورژن سینمایی سریال 24 از سوی کمپانی فاکس قرن 20 اعلام می‌شود، تمام رسانه‌ها و خبرگزاری‌های معتبر جهان با اشتیاق از آن سخن می‌گویند اما در داخل کشور تولید فصل دوم و مجموعه‌های امنیتی به دلیل عدم جذابیت و ماندگاری، مورد استقبال اهالی رسانه و فرهنگ کشور قرار نمی‌گیرد، چه رسد به خارج از مرزها.
***
شمال از شمال غرب (1959)کارگردان: آلفرد هیچکاک
آلفرد هیچکاک حداقل با ۵ فیلم می‌تواند در این فهرست حضور داشته باشد که یکی از آنها همین «شمال از شمال غرب» است؛ فیلمی که الهام‌بخش آثار جاسوسی متعددی شد و درباره مرد بی‌گناهی است که می‌کوشد از اتهام‌های اشتباه و نیروهای اهریمنی جان سالم به ‌در برد. کری گرانت نقش یک تبلیغاتچی را بازی کرده که هویتش اشتباه گرفته می‌شود و برای همین سفری در سراسر ایالات متحده را از سر می‌گذراند تا در نهایت به آغوش شخصیت اوا مری سنت برسد. پیرنگ حول یک مک‌گافین هیچکاکی کلاسیک جریان دارد: حلقه‌ای میکروفیلم که بخوبی نشان می‌دهد داستان‌های جاسوسی چطور اغلب درباره هر چیزی هستند جز آنچه همه به دنبال آن هستند. «بدنام» (Notorious) محصول ۱۹۴۶، «۳۹ پله» (The 39 Steps) محصول ۱۹۳۵ و «خانم ناپدید می‌شود» (The Lady Vanishes) محصول ۱۹۳۸ از دیگر آثار هیچکاک هستند که می‌توان در چنین فهرستی به آنها پرداخت.
***
مکالمه (1974) کارگردان: فرانسیس فورد کاپولا
شخصیت اسمایلی لوکاره بی‌شک می‌تواند گفت‌وگویی طولانی و معنادار در باب هزینه‌های شخصی جاسوسی با هری کال (جین هاکمن) پروتاگونیست «مکالمه» داشته باشد؛ کسی که متخصص جاسوسی است و بویژه در زمینه شنود مهارت دارد. او چالش ضبط مکالمه‌های زوجی را در فضای باز می‌پذیرد اما خیلی زود متوجه می‌شود موفقیتش عواقبی دارد که دامنگیر خودش می‌شود و به ‌واسطه آنچه ضبط می‌کند،‌ ترس زیر نظر بودن، وجودش را تسخیر می‌کند. کاپولا «مکالمه» را در وقفه‌ای ساخت که میان تولید قسمت اول و دوم سه‌گانه «پدرخوانده» افتاد و ظاهرا دورانی بود که او هیچ حرکت اشتباهی نمی‌کرد و فقط آثار بزرگ و فراموش‌نشدنی خلق می‌کرد و یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های «مکالمه» هم این است که شباهت چندانی به شاهکارهای گنگستری کاپولا ندارد، با اینکه آسیبی را بررسی می‌کند که به یک مرد وارد می‌شود؛ مردی که در جریان جاسوسی در زندگی دیگران به عمق تنهایی خود پی می‌برد.
***
«کازینو رویال» (2006) کارگردان: مارتین کمبل
جیمز باند که با عنوان «مامور ۰۰۷» هم شناخته می‌شود، با نوع معرفی کردن نمادینش به صورت «باند، جیمز باند» خودش را به عنوان یکی از مشهورترین جاسوسان تاریخ سینما تثبیت کرده است. او از زمان نخستین حضورش در «دکتر نو» (Dr. No) محصول ۱۹۶۲ در ۲۵ فیلم ظاهر شده است؛ فیلم‌هایی که این مامور مخفی انگلیسی را در ماموریت‌های مختلف و مقابل آدم‌بدهای مخوف قرار می‌دهد. «کازینو رویال» بیست‌ویکمین فیلم در این طولانی‌ترین مجموعه فیلم تاریخ سینماست که دنیل کریگ را به عنوان جیمز باند جدید معرفی کرد. باند در این داستان از یک سو مامور نابودی آدم‌بدی به نام لو شیفرِه (با بازی تحسین‌برانگیز مَس میکِلسِن) و از سوی دیگر، دلباخته مامور دیگری، وِسپِر لیند (اِوا گرین)، می‌شود. «کازینو رویال» به خاطر تصویرش از باندی آسیب‌پذیرتر و ابعاد احساسی پیچیده‌ترش تحسین می‌شود. به‌ طور طبیعی خیلی از دیگر فیلم‌های جیمز باند و شاید همه‌شان را می‌توان در این فهرست جای داد که «کازینو رویال» از نگاه خیلی از منتقدان داخلی و خارجی بهترین فیلم این مجموعه است.
***
«مأموریت غیرممکن» (2023) کارگردان: کریستوفر مک‌کوری
برایان دی‌پالما نخستین قسمت از این مجموعه فیلم‌های اکشن جاسوسی را کارگردانی کرد که اقتباسی از یک سریال محبوب دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ است. در این فیلم‌ها تام کروز نقش ایتن هانت را بازی می‌کند که مامور «نیروی ماموریت‌های غیرممکن» (IMF) است. «روزشمار مرگ – قسمت اول» هفتمین فیلم مجموعه است که سال گذشته اکران شد و این بار مامور هانت را با هوش مصنوعی قدرتمندی با نام اِنتیتی سرشاخ کرده است. روزشمار مرگ با بودجه ۲۹۱ میلیون دلاری‌اش به عنوان گران‌ترین فیلم مجموعه – که دنباله مستقیم آن امسال اکران خواهد شد – با تحسین منتقدان هم روبه‌رو شد.

Page Generated in 0/0064 sec