printlogo


کد خبر: 287524تاریخ: 1403/5/1 00:00
یادداشت
کدام وحدت، کدام ائتلاف؟

فاطمه بیگی: «انسجام اجتماعی» و «دولت وحدت ملی» از جمله وعده‌های پرتکرار رئیس‌جمهور برگزیده در ایام تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری بود. این وعده‌ها هرچند در هفته‌های پس از انتخابات نیز تکرار شد اما انتشار «فهرست اسامی اعضای شورای راهبری» همه امید‌ها به تشکیل دولت وحدت ملی را از بین برد. حالا انتقادهای بسیاری به تیم آقای پزشکیان وارد است که تشکیل دولت وحدت ملی بر عهده افرادی قرار گرفته است که «تماما جناحی» هستند، همه تجربه‌ها را زیر کنش اصلاح‌طلبانه تفسیر می‌کنند و بعضا «تفکر» تند و التقاطی دارند. برای نمونه برخی از همین افراد روزگاری وعده «فروپاشی» به معترضان و آشوبگرها می‌دادند و از منافقین و براندازها دعوت می‌کردند با خردورزی «هزینه‌های مردم ایران در فرآیند فروپاشی را کاهش دهند»! از سوی دیگر در این فهرست نام برخی‌ها وجود دارد که التزام به رعایت نخستین مبانی انقلاب اسلامی را هم برای خود نمی‌بینند. یعنی کسانی در حال کنش سیاسی در ساختار نظام هستند که خود را بر نظام تعریف کرده و می‌کنند. لذا عجیب آن است که مساله توجه به اقشار مختلف کاملا یک‌طرفه و تک‌سویه در حال پیش رفتن است! 
یعنی شورای راهبری فهرستی را ارئه کرده است که نمی‌توان نام آن را «لیست وحدت ملی» گذاشت و در نهایت می‌توان نام «شورای راهبری جناحی با استفاده از ظرفیت شبکه پشتیبانی‌ برانداز» را برای آن انتخاب کرد. از آن زمان که رئیس‌جمهور جدید عنوان می‌کرد «ما آمده‌ایم تا یک دولت وحدت ملی تشکیل دهیم؛ از اصولگرا، اصلاح‌طلب و مستقل همه در دولت پزشکیان جا خواهند داشت»، چند  روز بیشتر نگذشته است اما مشهود است که شرایط بر اساس وضعیت ترسیم‌شده پیش نمی‌رود. رهبر معظم انقلاب در توصیه‌ای موکد خطاب به دولت چهاردهم در جهت تشکیل کابینه تذکر دادند کابینه‌ای متشکل از افراد مؤمن، کارآمد، انقلابی، امیدوار به آینده، مشهور به پاکدستی و صداقت، دارای نگرش ملی و برخوردار از اعتقاد عمیق به جمهوری اسلامی تشکیل شود. موارد تاکیدشده از سوی رهبر انقلاب صرفا یک توصیه اخلاقی به دولت محسوب نمی‌شود، بلکه طرح مساله‌ای راهبردی است که به مسعود پزشکیان و تیم راهبری وی شده است. در همین رابطه لازم است مسعود پزشکیان به عنوان رئیس دولت چهاردهم نسبت به برخی حواشی به وجود آمده پیش از تشکیل دولت شفاف‌سازی کرده یا موضع خود را به صورت علنی اعلام کند. 
1- دولت به صورت مشخص و صریح اعلام کند چه نسبتی با شورای راهبردی داشته و این شورای جناحی با چه سازوکاری قرار است مساله تشکیل دولت وحدت ملی را محقق کند، چرا که این شورا خود را صرفا بازوی مشورتی می‌داند اما مدل رفتاری آن کاملا سیاست‌گذارانه و پذیرفته ‌شده در حال راهبری است. نگرانی از آنجا تشدید شد که در گزارش شورای راهبری اظهارات عجیب و غیرعلمی از سوی محمدجواد ظریف مطرح شد و انتشار فهرست، نشان‌دهنده تداوم مشی جناحی با همراهی و همکاری تدارکات‌چی‌های جریان ‌برانداز است. 
2- مسعود پزشکیان امروز می‌تواند اعلام کند منظور او از تشکیل دولت با استفاده از ظرفیت همه گروه‌های فعال جامعه و در واقع فراجناحی، صرفا یک شعار بوده است و او در عمل قادر به تشکیل و اداره چنین دولتی نبوده و نیست. این مطالبه از این جهت حائز اهمیت است که در هر صورت همه بخش‌های جامعه باید به رئیس‌جمهور مستقر کمک کنند تا ایران بتواند به صورت پویا و توانمند پیش برود. در صورتی که جامعه دچار یک «امید کاذب» شود، ممکن است ظرفیت پشتیبانی ملت از دولت به حاشیه برود و جامعه همراهی دولت با خود را برای ادامه همکاری و همراهی احساس نکند، لذا عدم موضع‌گیری صریح رئیس‌جمهور موجب می‌شود مردم همسو و جامعه همراه، خود را جدا‌افتاده از بدنه دولت احساس کنند و ظرفیت‌های فعال موجود با سرخوردگی و یأس اجتماعی روبه‌رو شوند.
3- رهبر انقلاب بر 12 معیار برای تعیین کابینه تاکید کردند. در حالی شورای راهبری در حال چینش کابینه با محورهای کمّی و فرمی است که رهبر انقلاب در نکاتی تفصیلی و دقیق بر چینش کابینه با شرایط کیفی و محتوایی تاکید و حتی دولت را از به‌کارگیری برخی چهره‌هایی که «افق به نظرشان تاریک است و معتقدند کاری نمی‌شود کرد» نهی کردند. ایشان تاکید کردند «آن کسی را باید میداندار کرد که امین باشد، صادق باشد، متدین باشد، از بن دندان به جمهوری اسلامی؛ به نظام اسلامی معتقد باشد» لذا رئیس‌جمهور باید در این رابطه نیز نگاه خود را با مساله چینش کابینه شفاف کند و از رفتارهای سلیقه‌ای موجود به رفتارهای علمی که پیش از آن نیز وعده آن را داده بود رو بیاورد.
4- مساله مهم دیگری که باید نسبت به آن شفاف‌سازی شود، موضوع تعریف دولت از عناوینی مانند «انسجام اجتماعی»، «دولت وحدت ملی» و... است که باید مشخص شود. گاهی برخی دولت‌ها تصور می‌کنند در حال پیش رفتن به سمت یک موضوع ملی با نگاهی مدنی هستند، در حالی که در واقع خود عامل بر هم زدن نظم اجتماعی و ضریب دادن به شرایط بی‌نظمی هستند. برای نمونه دولت حسن روحانی - که رگه‌های مدیریتی آن در دولت چهاردهم مشهود است - در بزنگاه‌های مختلف در شرایطی که مردم در صف کالای اساسی می‌ایستادند معتقد بود «کرامت» را به جامعه بازگردانده است یا رئیس‌جمهور وقت، حسن روحانی تصور می‌کرد از پشت شیشه ماشین می‌تواند نظرسنجی و وضعیت اجتماعی را درک کند. خطر این مساله از سوی پزشکیان نیز احساس می‌شود. وی که معتقد است با اعضای هیات علمی دانشگاه و افرادی که علوم دانشگاهی را فراگرفته‌اند نمی‌شود برنامه نوشت، احتمالا آرای این قشر جامعه را در تعریف و تفسیرها نیز قبول نداشته باشد. لذا لازم است مفهوم عبارات طرح‌شده از سوی وی شفاف شود تا جامعه درک درستی نسبت به آرا و نظرات رئیس‌جمهور پیدا کند.

Page Generated in 0/0072 sec