مرور مهمترین فیلمهای سینمایی با موضوع المپیک در آستانه آغاز بازیهای 2024 پاریس
گروه فرهنگ و هنر: شاید در ظاهر المپیک و سینما سنخیت چندانی با هم نداشته باشند اما تنها کافی است بدانیم آنچه امروز به عنوان بازیهای حرفهای یا المپیک مدرن هر 4 سال یکبار برگزار میشود سابقهای همچون سینما دارد، بنابراین میتوان گفت هر دو آنها اگر در هیچ موضوعی به هم شباهت نداشته باشند در آغاز به کارشان مشترک هستند. امروز المپیک و سینما با قدمت 128 ساله از مخاطبان و علاقهمندان پرشماری در جهان برخوردارند. بازیهای المپیک همواره دارای سوژهها و موضوعات جذاب بسیاری است و شاید به همین دلیل باشد که در تاریخ سینما شاهد بسیاری از فیلمهای داستانی و مستند هستیم.
سینماگران در تمام این سالها برای به تصویر کشیدن پیروزیها، شکستها و تراژدیها تلاش فراوانی کردهاند. البته در برخی موارد، فیلمهای مربوط به المپیک حتی درباره خود بازیها نیست و خیلی دورتر از سکوهای سهگانه اتفاق میافتد اما هنوز هم شایسته تماشا هستند. برای مثال استیون اسپیلبرگ، کلینت ایستوود و بنت میلر هر کدام ما را به مکان و زمانی فراتر از استادیومها و عرصههای المپیکی بردهاند و از همین رو است که آثار و فیلمهای المپیکی همچنان جمعیت زیادی را به عنوان مخاطب جذب میکنند و حتی جزو پرمخاطبترین فیلمهای سینمایی قرار دارند. «ریچارد جوول»، «فاکسکَچِر» و «شکست ناپذیر» از جمله فیلمهای موفق در این حوزه است. اما اکنون در حالی که تنها 2 روز به آغاز ماراتن المپیک 2024 پاریس زمان باقی مانده، مروری کردهایم به فیلمهای شاخص و مطرح سینمای جهان که با موضوع المپیک ساخته شده است. البته همانطور که پیشتر بیان شد در تاریخ سینما فیلمهای بسیاری درباره المپیک ساخته شده و روی پرده رفته است اما تنها تعداد محدودی از آنها به عنوان فیلم شاخص در اذهان مخاطبان و علاقهمندان هنر هفتم باقی مانده است که در این گزارش به تعدادی از شاخصترین و ماندگارترین آنها نگاهی انداختهایم.
* «جیم تورپ - آمریکایی»
فیلم سینمایی Jim Thorpe – All-American اگر چه متعلق به سالها پیش است اما هنوز هم فیلمی پرطرفدار و قوی به حساب میآید. تورپ بازیکن اهل آمریکا بود و از بومیان این کشور به حساب میآمد. اطلاعات قومیتی او اگر چه پراکنده و متفاوت است اما همه این اطلاعات گواهی میدهند که تورپ یک ستاره الهام بخش بوده است. او سال ۱۸۸۸ متولد و فیلم سینمایی زندگی او سال ۱۹۵۱ ساخته شد. مایکل کورتیز، کارگردان اهل مجارستان - آمریکا بود که ساخت شاهکاری نظیر «کازابلانکا» را در کارنامه اش داشت. کورتیز کسی بود که تصمیم به ساخت فیلم «زندگی تورپ» گرفت و او را در المپیک ۱۹۱۲ به تصویر کشید. تورپ نخستین بومی آمریکا بود که توانست به مدال طلای المپیک دست پیدا کند و در این فیلم، علاوه بر موفقیت تورپ در المپیک، وجههای دیگری از زندگی اش نیز به تصویر کشیده شده است.
* «ریچارد جوول»
«ریچارد جوول» به کارگردانی کلینت ایستوود یکی دیگر از آثار شاخص این لیست است که هر چند با ورزش به صورت مستقیم سروکار ندارد اما با حوادث حاشیهای المپیک آتالانتا در ارتباط است. پل والتر هاوزر، بازیگر شخصیت ریچارد جوول قبل از ایفای نقش در این اثر به خاطر بازی در فیلم من، تونیا در سال 2017، یک فیلم کاملاً المپیکی در کارنامه خود داشت و سپس بازی در فیلم «ریچارد جوول» ساخته کلینت ایستوود را نیز در سال 2019 تجربه کرد. او تنها بازیگری است که در 2 فیلم این لیست ظاهر میشود و همین باعث ایجاد یک ویژگی دوگانه فوقالعاده برای کارنامه کاری او میشود.
شخص ریچارد جوول در بازیهای المپیک تابستانی 1996 در آتلانتا، ایالت جورجیا نگهبان امنیت پارک المپیک سنتنیال بود. او در حین کار بمبهایی را در محل کشف کرد، به مقامات مربوط هشدار داد و قبل از منفجر شدن آنها به تخلیه منطقه کمک کرد. در این حادثه 2 نفر جان خود را از دست دادند و بیش از 100 نفر زخمی شدند اما بدون کشف او این حادثه میتوانست بسیار بدتر باشد. جوول که در ابتدا به عنوان یک قهرمان شناخته میشد، بعداً توسط FBI مظنون اصلی شد و سپس در جریان توفان رسانهای مورد اهانت قرار گرفت؛ این در حالی بود که در نهایت همه اتهامات از روی نام وی پاک شد. هر چند این خسارت واردشده زندگی او را خراب کرد.
* «ارابههای آتش»
«ارابههای آتش» یک فیلم بریتانیایی است که سال ۱۹۸۱ پخش شد. داستان این فیلم بر اساس سرگذشت واقعی 2 ورزشکار مسیحی بنیادگرا و یهودی بریتانیایی است که برای حضور در المپیک تابستانی ۱۹۲۴ تمرین میکنند. در واقع «اریک لیدل» اسکاتلندی (چارلسن) و «هارولد ایبراهمز» (کراس) - پسر یک یهودی اهل لیتوانی - با پیراهن انگلستان در مسابقات دو المپیک سال ۱۹۲۴ پاریس شرکت و برای به دست آوردن مدال طلا تلاش میکنند. این فیلم برنده 4 جایزه اسکار، از جمله بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین موسیقی متن نیز شده است.
حتی اگر شما تا به حال ارابههای آتش را ندیده باشید، احتمالا میتوانید تم و امضای موسیقی آن را بدون هیچگونه انگیزهای زمزمه کنید. موسیقی متن این فیلم که توسط Vangelis ساخته شده، پسزمینهای برای نمایش بسیاری از برنامههای ورزشی و انگیزشی در 4 دهه گذشته بوده است اما همانطور که گرفتن اسکار بهترین فیلم نشان میدهد، «ارابههای آتش» چیزی فراتر از یک عنوان تیتراژ به یاد ماندنی و موسیقی متن عالی ارائه میدهد. «ارابههای آتش» داستانی جذاب و اجراهای فوقالعادهای را ارائه میدهد و همانطور که اشاره کردیم، ترانه تم آن نیز بسیار فروتنانه و گوشنواز است.
* «فاکسکَچِر»
فاکسکَچِر فیلم درام زندگینامهای به کارگردانی بنت میلر و بازی چنینگ تیتوم، مارک روفالو و استیو کارل است. ای. مکس فرای و دن فاترمن فیلمنامه آن را بر اساس حوادث و شخصیتهای واقعی نگاشتهاند. فاکسکچر در بخش اصلی برای نخل طلایی در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۴ رقابت کرد که میلر در آن برنده جایزه بهترین کارگردانی شد. داستان فیلم بر اساس زندگی واقعی و تراژیک دیو شولتز، قهرمان کشتی آزاد المپیک ساخته شده است. نام فیلم نیز از عنوان باشگاهی گرفته شده است که دیوید شولتز و برادرش مارک شولتز زیر نظر جان دوپان در آن کار میکردند.
مارک و دیوید شولتز، برادران ورزشکاری بودند که هر دو در رشته کشتی آزاد در المپیک 1984 طلا گرفتند. آنها هنگامی که یک خیر ثروتمند وارد زندگیشان میشود تا به آنها کمک مالی کند تا برای بازیهای 1988 میلادی در سئول کرهجنوبی آماده شوند، به شهرت دیگری میرسند که پایه این اثر را شکل میدهد. به طور کلی هیجان پیروزی و درد و رنج شکست در «Foxcatcher» به شکل خیرهکنندهای به نمایش درآمده است.
* «شکست ناپذیر»
فیلم سینمایی Unbroken به کارگردانی آنجلینا جولی سال ۲۰۱۴ ساخته شده است؛ فیلمی که از کتابی با همین نام اقتباس شده است و بر اساس داستانی واقعی شکل میگیرد. این فیلم روایتگر بخشی از زندگی لوئیس زامپرینی در اردوگاه اسرا در ژاپن است. سختیهای زندگی زامپرینی باورناپذیر است و فراز و نشیبهایی که پشت سر میگذارد، یک تراژدی تمام عیار است. فیلم اگرچه طولانی است اما ریتم سریع و رخ دادن اتفاقات یکی پس از دیگری، از خسته شدن مخاطب جلوگیری میکند. در بخشهایی از این فیلم که به حضور زامپرینی در المپیک مربوط است، تلاش و خستگی ناپذیری اش بخوبی به نمایش گذاشته میشود. تماشای این اثر حماسی و زیبا، بی شک حالتان را خوب میکند.
* «من، تونیا هستم»
«من، تونیا هستم» یک فیلم زندگینامهای کمدی سیاه آمریکایی به کارگردانی کریگ گیلسپی و نویسندگی استیون راجرز است که سال ۲۰۱۷ منتشر شد. از بازیگران آن میتوان به مارگو رابی در نقش اسکیتر نمایشی تونیا هاردینگ، سباستین استن، جولیان نیکلسون، بوجانا نوواکوویچ، بابی کاناوله و آلیسون جانی اشاره کرد. فیلم سینمایی من، تونیا با بازیگری مارگو رابی مرور دقیقی به زندگی تونیا و رقیب او در ماجرای المپیک زمستانی سال ۱۹۹۴ میکند. تونیا هاردینگ، نخستین اسکیتباز زن آمریکایی بود که در رقابتهای حرفهای با یک جهش حرکتی ماندگار کرد و ۲ بار نماینده آمریکا در المپیک بود. این فیلم با واکاوی اتفاقات مربوط به زندگی شخصی و حرفهای هاردینگ قبل از المپیک، توانست نظرات مثبت فراوانی را به دست آورد. همچنین مارگو رابی نیز برای اجرای نقش تونیا هاردینگ نامزد دریافت بهترین بازیگر زن آکادمی اسکار شد.
«تیغههای افتخار» Blades of Glory نام فیلم سینمایی دیگری است که رقابت در میدان المپیک را به تصویر میکشد. تیغههای افتخار رگههایی از کمدی دارد و روایتگر زندگی ۲ اسکی باز روی یخ است که در حاشیه مسابقات المپیک با هم درگیر میشوند. فدراسیون جهانی آنها را برای همیشه از شرکت در مسابقات انفرادی اسکی روی یخ محروم میکند و سالها بعد، مربی یکی از این دو نفر پیشنهاد میدهد با رقیب دیرینه اش در مسابقات دونفره اسکی روی یخ شرکت کنند. چز و جیمی که از لحاظ اخلاقی در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند، با هم متحد میشوند و در ادامه ماجراهای زیادی برای این ۲ ورزشکار رقم میخورد. تیغههای افتخار در سینمای آمریکا سروصدای زیادی به پا کرد و منجر به افزایش فروش آن شد.
* «مسابقه»
داستان جذاب جسی اونز، قهرمان المپیک برلین، موضوع فیلم سینمایی «مسابقه» یا «نژاد» است و مشکلات زندگی این جوان سیاهپوست در دهه ۱۹۳۰ میلادی آمریکا را روایت میکند. اونز بعد از اثبات مهارتهایش موفق میشود در بازیهای المپیک تابستانی برلین رقابت کند. با وجود اظهارات افراد ضد هیتلر برای بایکوت این رویداد، اونز تصمیم میگیرد در این رقابتها حاضر شود و در نهایت ۴ مدال طلا دریافت میکند. رسانههای مخالف دولت هیتلر مانور زیادی روی موضوع دست ندادن هیتلر با این ورزشکار سیاهپوست آمریکایی دادند اما در آن روز هیتلر به دلیل تسریع در امر مراسم اهدای جوایز، دست دادن با هر ورزشکاری چه آلمانی و چه غیرآلمانی را منع کرده بود.
* «بدو میلکها بدو»
طبق رتبهبندی بانک اطلاعات سینمایی IMDb، این فیلم ۳ ساعته هندی بهترین اثری است که درباره بازیهای المپیک ساخته شده است. این فیلم سینمایی داستان واقعی میلکها سینگ است که به نام «سیک پرنده» نیز شناخته میشود. بعد از قهرمانی در مسابقات آسیایی ۱۹۵۸، او راه رسیدن به المپیک ۱۹۵۶ استرالیا را پیدا میکند. اگرچه او نخستین مسابقه خود را نمیتواند ببرد اما تلاش خود را بیشتر میکند تا در نهایت در المپیک ۱۹۶۰ رم موفق به کسب جایگاه چهارم میشود.