printlogo


کد خبر: 287764تاریخ: 1403/5/9 00:00
گفت‌وگوی «وطن امروز» با سید‌محمدجواد‌طاهری، کارگردان نمایش «سراب» که این روزها در تالار وحدت روی صحنه است
اندیشه را با اشک درآمیختیم

گروه فرهنگ و هنر: نمایش آیینی و سنتی در سرزمین ما ریشه‌ای بسیار عمیق دارد و در 4 دهه گذشته با فراز و فرود‌های خاص خود، همواره مسیر رشد و شکوفایی را طی کرده است. در این بین دهه 70 را باید اوج دوران فعالیت نمایش‌های مذهبی و سنتی دانست؛ بازه‌ای که طی آن آثار قابل ملاحظه و ماندگاری روی صحنه رفت اما آنچه مشخص است با توجه به تغییر ریل سیاست‌گذاری از اواسط دهه 70 این هنر نیز به نوعی یا نادیده انگاشته شد یا بدون هیچ‌گونه به روز‌رسانی در همان قالب سنتی خود که چندان مناسب  نسل جدید نبود، فریز شد. 
در حالی که مخاطبان و هنرمندان دل در گرو این نوع آثار دارند اما اهتمام چندانی از سوی مسؤولان برای حمایت از این نوع نمایش‌ دیده نمی‌شود. اگر طی سالیان اخیر نیز نمایشی با این مختصات روی صحنه رفته، ناشی از دغدغه هنرمندانی بوده است که دل در گرو این هنر با اصالت دارند. 
البته این نکته نیز نباید نادیده گرفته شود که طی 3 سال گذشته تلاش‌هایی برای احیای دوباره این هنر نمایشی شده که با توجه به غنای این گونه نمایشی، کافی نبوده است. 
آنچه مشخص است یکی از عمده ضعف‌هایی که این گونه نمایشی در خود دارد، عدم به روز‌رسانی است و همان‌طور که به آن اشاره شد، ریشه در تغییر سیاست‌گذاری از اواخر دهه 70 دارد. 
در این بین نمایش «سراب» به نویسندگی سیدحسین فداحسین را که اوایل دهه 80 در مجموعه تئاترشهر با حضور بازیگرانی چون سیدمحمدجواد طاهری، کورش زارعی، حمیدرضا آذرنگ، امیررضا دلاوری و بسیاری از هنرمندان تئاتر با استقبال مخاطبان روی صحنه رفت باید از جمله متون پیشرو و به روز در حوزه هنرهای آیینی و نمایشی دانست؛ متنی که با توجه به عدم تاکید بر زمان و مکان مشخص، امروز در ورژن و مدیومی دیگر، مورد توجه نسل جوان و جدید قرار گرفته است و با همین ملاحظات، بار دیگر با معدود هنرمندان باقی مانده از همان اجرا، در تالار وحدت میزبان مخاطبان است. «وطن امروز» با سیدمحمدجواد طاهری، کارگردان این اثر گفت‌وگو کرد. 
***
* لطفا کمی درباره علل و چرایی بازتولید نمایش «سراب» بفرمایید؟
اجازه بدهید ابتدا به این نکته اشاره کنم که آیین و مذهب در کشور ما با لحظه لحظه زندگی و شئون اجتماعی ما عجین شده است، به گونه‌ای که در همه لحظات زندگی دین، آیین و مذهب ساطع شده است  و با توجه به همین اصل نمی‌توان آثار نمایشی را به نمایش‌های مناسبتی و غیرمناسبتی تقسیم کرد، بنابراین به نظرم تمام آثار را باید مناسبتی بدانیم، زیرا معتقـــدم تمام ادیان و مذاهب در رابطه با انسان و انسان‌سازی آمدند، لذا این نمایش را هم با توجه به محتوا و مضمون آن که یک موضوع انسانی را دستمایه قرار داده، با نگاه و روایتی از  تاریخ اسلام که به نظر بنده دراماتیک‌ترین مقطع تاریخ جهان به شمار می‌رود، نمی‌توان در این دسته‌بندی‌ها قرار داد. از طرفی قابلیت پرداخت به این مقطع 
-‌همانطور که بیان کردم یک مقطع خاص و دراماتیک به شمار می‌رود- با نگاهی انسانی تلاش دارد یک رسالت را بیان و تعریف کند؛ رسالت یک سقا که در تلاش است آبی را به کودکان تشنه برساند که این تشنگی و رساندن آب نمادی از شرایط فعلی جهان است؛ شرایطی مانند وضعیت کودکان مظلوم غزه که روزهای بسیار سختی را سپری می‌کنند و در این میان ایران به مثابه یک فرد، یک‌تنه در مقابل این ظلم ایستاده است و رسالتش را انجام می‌دهد و در مواجهه با بسیاری از امان‌نامه‌های امروزی که سرابی بیش نیست، کوتاه نیامده است.
* یکی از آفت‌های آثار مشابه «سراب» عدم به‌روز‌رسانی و به نوعی بازی با احساسات مخاطبان است؛ شما برای این موضوع چه تدبیری اندیشیدید؟
همان‌طور که گفتید ما در این نمایش با توجه به شرایط امروزی، نمایش را از یک اثر احساسی دور کردیم و تلاش داشتیم تئاتری همراه با تفکر و اندیشه‌ روی صحنه ببریم. به هر حال کم از این نمایش‌ها طی سالیان اخیر روی صحنه نرفته است اما من به عنوان یک هنرمند تئاتری تلاش کردم در هیچ جای اجرا اشاره مستقیم به موضوع و هدف اصلی نداشته باشم و این نمایش را به نوعی اندیشه‌ورز می‌دانم. به هر حال همه ما بر این امر واقفیم که برخی همکاران ما در تولید آثار مناسبتی با تمرکز بر برخی پارامترها تلاش کردند به صورت مستقیم احساس تماشاگر را درگیر کنند اما من و همکارانم در این اثر تمرکز و تلاش‌مان درگیر کردن اندیشه مخاطب با استفاده از المان‌هایی چون تعزیه و نمایش‌ها ایرانی بود تا از این رهگذر اندیشه و تفکر تماشاگر را درگیر کنیم، البته که هنر آیینی ظرفیت بسیار عظیمی برای درگیر کردن اندیشه دارد که هنرمندان ما از آن غافلند یا بدان اشراف علمی ندارند و به همین دلیل است که بسیاری از آثار مشابه در حس‌گرایی می‌مانند و درجا می‌زنند. ببینید! عناصر موجود در تعزیه همه برای درگیر کردن ذهن است نه احساس و همین عناصر دستمایه ما در نمایش «سراب» شده است.
* ممکن است به مصداق‌هایی در این خصوص هم اشاره کنید؟
شما اگر در تعزیه دقت کنید حضرت ابوالفضل العباس(ع) به هیچ‌وجه از روبنده استفاده نمی‌کند، یعنی حتی طراحی لباس‌ها در شبیه‌خوانی در راستای ایجاد فاصله‌گذاری است و ما همین المان‌ها را در نمایش «سراب» به کار بستیم. یا حتی تعمد استفاده از میکروفن در نمایش نیز به همین دلیل است و ما در تلاش بودیم به جای واقعیت‌سازی، شبیه‌سازی کنیم و تلاش کردیم حرمت این فاصله‌گذاری را رعایت کنیم.
* علت بازتولید و اصطلاحا دست گرفتن این متن برای اجرا آن هم در تالار وحدت چه بود و در این میان با چه مشکلاتی روبه‌رو شدید؟
یکی از عمده مشکلات ما زمان بسیار کم بود، در واقع عمده چالش ما کمبود زمان است. علل چرایی دست گرفتن این متن نیز به دوران حضورم در مجموعه تئاترشهر به عنوان مسؤول و خدمتگزار اهالی تئاتر بازمی‌گردد. من در دوران حضور در این مجموعه شاهد بودم که هنرمندان ما چندان اهتمام یا حتی دغدغه‌ای برای تولید چنین آثاری ندارند و از همان زمان بود که تلاش کردم چنین کمبودی را در حد توان خودم به عنوان یکی از اهالی تئاتر جبران کنم، هرچند از زمانی که به صورت جدی وارد شدم حوزه هنری بویژه مدیران و مسؤولان این نهاد مانند برادر عزیزم آقای دادمان یا باطنی هم پای کار آمدند و با توجه به محدودیت‌ها و حداقل‌ها وارد گود اجرا یا صحنه اجرا شدیم. در این بین کمبود بودجه باعث افزایش فشار برای تولید این اثر بر من به عنوان کارگردان و گروهم شد، البته تمام تلاشم را کرده‌ام که کمبود بودجه در کیفیت اثر خللی ایجاد نکند اما قطعا و حتما اگر بودجه مناسب‌تری در اختیارمان قرار می‌گرفت می‌توانستیم با فراغ بال و راحت‌تر نمایش را تولید کنیم اما همین میزان هم حداکثر تلاش دوستان ما بود که خود جای قدردانی و تشکر ویژه دارد. در کل باید عرض کنیم عمده مشکلات و معضلات برای تولید آثاری چون «سراب»، کمبود زمان و بودجه است که فشار بسیار مضاعفی را به گروه تولید وارد می‌کند. 
* کمی درباره متن و اجرای قبلی این نمایش بفرمایید و اینکه آیا نمایشنامه‌ای که 20 سال پیش اجرا شده، قابلیت اجرا در روزگار فعلی بامخاطبان جدید تئاتری را می‌تواند داشته باشد؟
همان‌طور که فرمودید نمایش «سراب» 20 سال پیش بر اساس مدیوم «بلک باکس» سالن چهارسوی آن سال‌های تئاترشهر نوشته و کارگردانی شده؛ نمایشی که با حضور بازیگرانی چون کورش زارعی، حمید آذرنگ، امیررضا دلاوری و خود بنده با استقبال قابل توجه مخاطبان روبه‌رو شد و ما شاهد صف‌های طویل جلوی در ورودی برای تماشای این اثر بودیم اما این نکته را عرض کنم که محتوا و مضمون این نمایش فرازمانی بود و محدود به یک بازه زمانی نبود و این از جمله مهارت‌های نویسنده آن است که اثر را به شکلی مکتوب کرده است که در هر زمانی قابلیت اجرا دارد. به هر حال موضوع «سراب» یک موضوع به روز و به نوعی امروزی است. شما دقت بفرمایید الان در نقاط مختلف جهان شاهد جنگ هستیم؛ جنگی که در یک طرف آن حق است و در طرف دیگر باطل قرار دارد، یک طرف ظالم است و طرف دیگر مظلوم قرار دارد؛ نمونه واضح و روشن آن جنایت رژیم صهیونیستی علیه کودکان غزه است که قلب تمام مردم جهان را به درد آورده اما در این بین هستند افرادی که همواره به دنبال منافع خود می‌روند. این موضوع از موضوع کربلا آغاز شده و تاکنون ادامه یافته است. اساسا وقتی شما به جنگ‌ها نگاه می‌کنید، افراد و جریان‌هایی را می‌بینید که از این جنگ به دنبال منافع خود هستند و نمایش «سراب» دقیقا به این موضوع اشاره می‌کند؛ افرادی که برای منصرف کردن حضرت ابوالفضل العباس(ع) برای آبرسانی سرابی را جلوی پایش قرار می‌دهند و این هسته و ایده مرکزی ما است. افرادی برای امیال و منافع شخصی تلاش می‌کنند حضرت را منصرف کنند اما حضرت با هوشمندی در مقابل آنها می‌ایستد و امان‌نامه‌ها را سرابی بیش نمی‌بیند.
* در پایان اگر صحبتی مانده است، بفرمایید.؟
در پایان مجدد تشکر می‌کنم از حوزه هنری که متعهدانه پای کار آمدند. از شخص آقای دادمان و کورش زارعی که با حمایت‌های مادی و معنوی‌‌شان باعث به صحنه رفتن این نمایش شدند تشکر می‌کنم.

Page Generated in 0/0060 sec