printlogo


کد خبر: 288015تاریخ: 1403/5/16 00:00
آیا دولت بدون وعده پزشکیان می‌تواند از گزند مطالبات در امان بماند؟
تحقق «عدالت» شعار کمی نیست!

سیده‌آزاده امامی: مسعود پزشکیان با دریافت حکم تنفیذ از رهبر معظم انقلاب و ادای سوگند در آیین تحلیف، رسما کار خود را به عنوان نهمین رئیس‌جمهور ایران آغاز کرد و چند روز دیگر هم با معرفی کابینه، دولت چهاردهم عنان امور اجرایی کشور را به دست خواهد گرفت. با وجود بسته شدن پرونده انتخابات ریاست‌‌جمهوری با همه فراز و فرودها و حاشیه‌هایی که داشت اما ارزیابی‌ آن هنوز پایان نیافته و زوایای متعددی باقی است که در همین ابتدای کار رئیس‌جمهور جدید بایسته است از منظر آنها به این پدیده پرداخته شود.
انتخابات ریاست‌‌جمهوری چهاردهم به چندین اعتبار ویژگی‌های منحصر به فردی داشت که باید در هر تحلیل جامعی لحاظ شوند، البته واضح است هر انتخاباتی خصوصا در ایران ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارد که آن را از دیگر انتخابات‌ها متمایز می‌کند، آن هم به این دلیل که شرایط زمانی و اجتماعی در رویدادهایی از این قبیل شدیدا موضوعیت دارد و از آنجا که انتخابات‌ متعدد در تاریخ 45 ساله جمهوری اسلامی هر یک در بستری متفاوت برگزار شده‌اند، مشمول این حکم کلی شده و هر یک به نوعی از اسلاف خود متمایز شده‌اند. این انتخابات اما علاوه بر همه آن تمایزهای مرسوم و معمول، به لحاظ زمینه و زمانه پدیده نسبتا منحصربه‌فردی در تاریخ جمهوری اسلامی است و این امر آن را شایسته التفاتی مضاعف می‌کند.
از کوتاه بودن بازه زمانی فرآیند انتخابات که به دلیل برگزاری ناگهانی و زودهنگام آن در پی سانحه دلخراش سقوط بالگرد حامل رئیس‌جمهور و شهادت ایشان و همراهان‌شان واقع شد و هم بر کار تشکیلاتی و برنامه‌ریزی نامزدها تأثیرگذار بود، بگذریم، یک مؤلفه خاص انتخابات ریاست ‌جمهوری چهاردهم را از موارد مشابه متمایز کرد و آن پیروزی نامزدی بود که می‌توان ادعا کرد تقریبا هیچ وعده ایجابی نداد و هیچ شعار مشخص و تنقیح‌شده‌ای مطرح نکرد!
آنگونه که گفتیم می‌توان از ابعاد گونا‌گون به این انتخابات نظر داشت و حتی مشارکت کسانی را که سال‌ها با اتهام تقلب به تخطئه امر انتخابات و صندوق رأی پرداخته بودند، به ‌مثابه سوژه‌ای مستقل مورد مداقه قرار داد. با همه این احوال به نظر می‌رسد آنچه بیش از همه در انتخابات اخیر شایسته واکاوی جامعه‌شناسانه است این است که چگونه در جامعه‌ای که انباشتی از مطالبات وجود دارد، مردم به فردی رأی می‌دهند که هیچ وعده ایجابی نداد و تقریبا به جز بیان وضع موجود به زبان ساده و تا حدی عامیانه کاری نکرد!
آیا مردم اساسا این نکته را درنیافتند و جای خالی وعده‌های جزئی و مشخص در پس عبارت‌های خودمانی نامزد پیروز گم شد؟ یا مردم به سبب آنکه از وعده‌های متعدد محقق‌نشده به تنگ آمده و ناامید شده بودند وقعی برای وعده‌های انتخاباتی قائل نشدند و ترجیح دادند کسی را انتخاب کنند که وعده خاصی نمی‌دهد تا بعدا کمتر دچار سرخوردگی ناشی از عدم تحقق وعده‌ها شوند؟ یا اینکه برای مردم اذعان به وضع موجود و بیان شرایط حال حاضر کشور به زبان خودشان (مردم) از جانب فردی که قرار بود در جایگاه عالی‌ترین مدیر اجرایی کشور جلوس کند، به مراتب اهمیتی بیش از این داشت که آن فرد مطابق سنت اسلافش به  بیان وعده‌های مرسوم و چشم‌اندازگشایی بپردازد؟
یا اینکه اساسا این پدیده را باید در نسبت با طرف دیگر رقابت تحلیل کرد و مدعی شد این گزینش به میزان قابل‌توجهی سلبی و مرهون نگرانی‌هایی بود که از روی کار آمدن طرف مقابل در فضای جامعه ایجاد شده بود. واقع اما آن است که در دور اول انتخابات نیز نتیجه مشابهی رقم خورد و با وجود در صحنه بودن نامزدی با کارنامه‌ای پربار و برنامه‌هایی کاملا انضمامی، باز هم رأی نخست از آن کسی شد که نه برنامه مشخص و منسجمی داشت و نه شعار جذاب و وعده‌ خاصی!
پاسخ به این سوال و تحلیل این گزاره که چگونه در جامعه‌ای که انبوهی از مطالبات و انتظارات در ساحت‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی وجود دارد، فردی با کلی‌گویی و تنها تأکید بر اصل «عدالت» آن هم به زبان مردم کوچه و بازار، توانست اعتماد اکثریت رأی‌دهندگان را جلب کند، می‌تواند در عرصه حکمرانی راه‌گشای بسیاری از سیاست‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌های آینده باشد.
پاسخ این سوال هر چه باشد اما از منظری می‌توان این تاکتیک آقای پزشکیان را ناشی از هوشمندی مشاوران رسانه‌ای ایشان در زمان تبلیغات انتخابات به حساب آورد که به‌زعم خود با این شیوه از همین ابتدای کار راه نقد و مطالبه‌گری را بر دولت او مسدود یا لااقل تنگ کردند- چرا که تا شعار و وعده مشخصی در میان نباشد به سختی می‌توان دولت و مسؤول آن را نیز بازخواست کرد - و شاید ناظر به همین رویکرد بود که خود آقای پزشکیان هم در گردهمایی شوراهای اسلامی سراسر کشور ۲ مرتبه بر این مسأله تأکید کرد و گفت: «من وعده خاصی ندادم، من در انتخابات هیچ وعده عدد و رقمی ندادم ولی تا جایی که ممکن است تلاش می‌کنم عدالت و انصاف را پیگیری و پیاده کنم». با این همه این تدبیر می‌تواند به‌ مثابه شمشیری دولبه عمل کند و از منظری دیگر برای مسعود پزشکیان و دولت آینده‌اش دردسرساز شود؛ چه اینکه هرچند آقای پزشکیان وعده انضمامی و شعار تنقیح‌شده خاصی را در ایام کارزار تبلیغات انتخابات بیان نکرد اما صرف تأکید ایشان بر عدالت و نیز نقد رادیکال وضع موجود و اصرار بر ضرورت تغییر این شرایط، انتظاراتی کلی و کلان‌تر را در جامعه رقم زد که برآورده ساختن آنها سعی و تلاش مضاعفی را از او و دولتش می‌طلبد.
در واقع اتفاقا اگر آقای پزشکیان فهرستی از وعده‌های دقیق و مشخص را مطرح کرده بود، در پایان دوره مسؤولیتش نیز عملکردش ناظر به میزان تحقق همان‌ها ارزیابی می‌شد اما وقتی سخن از شعارهای کلی «عدالت» و «یکی کردن سفره مردم با مسؤولان» است، انتظارات مردم هم به طور کلی اوج می‌گیرد و توقع بهبود شاخص‌های زندگی هم «به طور کلی» و در «همه سطوح و ساحت‌ها» به وجود می‌آید. از طرفی چون هم «عدالت» مفهوم به ‌غایت موسّعی است، هم ایده «یکی شدن سفره مردم و مسؤولان» سقف خاصی ندارد و هر اندازه در این راه گام برداشته شود ظرفیت‌ تحقق باز هم افزون‌تری دارد، مطالبه مردم این خواهد بود که سطح زندگی‌شان به مسؤولان همواره نزدیک و نزدیک‌تر شود و این تازه همان دردسری است که دامنگیر دولتی می‌شود که می‌پنداشت بدون طرح شعار و وعده خاصی می‌تواند از گزند مطالبه‌گری‌ها در امان بماند!
این تازه سوای آن است که به هر حال شما در مقام رئیس‌جمهور به عنوان عالی‌ترین مسؤول اجرایی کشور وظیفه دارید از مشکلات بکاهید و لاجرم عملکرد شما ناظر به تحولی که نسبت به وضع موجود رقم می‌زنید ارزیابی خواهد شد، خواه وعده‌ای داده باشید، یا نه!

Page Generated in 0/0065 sec