نگاهی به فیلم «پول و پارتی» به کارگردانی سعید سهیلی که این روزها در حال اکران است
گروه فرهنگ و هنر: سعید سهیلی، کارگردان قدیمی سینمای ایران بعد از سالها با فیلم «پول و پارتی» به سینماها بازگشته است تا تجربه جذب موفق مخاطب در اکران فیلمهای «گشت ارشاد» را تکرار کند. اکران این فیلم از ۳ مرداد در سینماها آغاز و همانطور که پیشبینی میشد با استقبال مخاطبان تا اینجای کار روبهرو شده است. این کمدی عاشقانه، با حضور بازیگران مخاطبپسند توانسته در ۲ هفته ابتدای اکران با بیش از 400 هزار بیننده به فروشی معادل 23 میلیارد تومان دست یابد.
سهیلی که پیشتر با ساخت فیلمهایی چون «شب برهنه»، «کلاشینکف»، «گشت ارشاد» و «گشت ۲» به شهرت رسیده بود، در «پول و پارتی» نیز با رویکردی مشابه سراغ ساخت یک کمدی اجتماعی رفته است.
اولین برداشتی که از فیلم پس از اتمام آن و خروج از سالن سینما به ذهن میآید، این است که یک فیلمفارسی تمامعیار است اما همه چیز به اینجا ختم نمیشود و باید گفت «پول و پارتی» حتی از آن دست فیلمهایی که به عنوان فیلمفارسی میشناسیم، یک پله عقبتر است، چرا که از برخی ویژگیهای آنها در این فیلم اثری نیست. فیلم، داستان پسری از طبقه پایین جامعه است که میخواهد با کلاهبرداری از یک خانواده بالاشهری، رویای خود و خانواده خود را به واقعیت تبدیل کند و به همین خاطر با تمام اعضای خانواده وارد عمل میشود تا نقشه خود را عملی کند اما در ادامه داستان اتفاقاتی میافتد که این موضوع اهمیت خود را از دست میدهد.
اگر سنتان به دوره فیلمفارسیها قد بدهد یا پیگیر حرفهای سینما باشید، با فیلمهایی که از آنها به عنوان فیلمفارسی یاد میشود، آشنایی دارید؛ فیلمهایی که داستان آنها معمولا در میان اقشار پایین میگذرد و عشق میان پسر فقیر و دختر پولدار را را روایت میکند. شخصیت اصلی یا قهرمان فیلم، پسری لوتیمسلک است که هوای همه را دارد. از سویی پای ثابت تمام فیلمفارسیها خواندن ترانه در میانه فیلم بود. حال اگر فیلم «پول و پارتی» را نیز حتی با نگاهی گذرا بررسی کنیم، مشخص است قصد کارگردان چیزی بیشتر از ساختن یک فیلمفارسی نبوده است.
با نگاه به همین خلاصه داستان مشخص است داستان فیلم از یک کلیشه نخنما استفاده کرده است تا بتواند شوخیهای خود را روایت کند. از سویی در حالی که در اینگونه فیلمها همواره یکی از ویژگیها این است که کاراکتر پسر فیلم شخصیتی لوتیمسلک، مردمدار و... به تصویر کشیده میشود اما شخصیت «شاهد» با بازی ساعد سهیلی، نشانی از آن شخصیتها را ندارد. همچنین اسم شخصیتهای فرعی فیلم مثل پری، ملی آمریکایی، لشکر کوسه و... نیز با چنین دیدی انتخاب شده است که بیش از پیش به زنده کردن یاد فیلمفارسیهای پیش از انقلاب کمک میکند. یکی از ویژگیهای فیلم «پول و پارتی» این است که در تقلید، شاگرد خوبی بوده و ما در آن اصلیترین مشخصه فیلمفارسیهای پیش از انقلاب، یعنی خواندن ترانه آن هم به بیربطترین شکل ممکن را شاهد هستیم. شاید تنها تفاوت این فیلم با نمونههایی را که از آنها تقلید کرده بتوان در این دانست که پیش از انقلاب از خوانندههای زن استفاده میشد، البته «پول و پارتی» حتی بر این مشکل هم فائق آمده و با بازپخش ترانهای قدیمی از یک خواننده زن پیش از انقلاب، کار را در آورده است! اما از حق نباید گذشت که سهیلی در «پول و پارتی» در طول فیلم و پایان خیلی عجیب فیلم، نتیجهای نو گرفته است که شخصیت «دنیا» (پردیس احمدیه) آن را بیان میکند: اینجا همه فقیر هستند فقط بعضیها فقیر مارکدارند!
شاید عجیبترین کاراکتر فیلم «پول و پارتی»، شخصیت «عمران» (داریوش فرهنگ) باشد که بیش از اینکه در فیلم او را ببینیم، اسمش را میشنویم که به عنوان رقیب عشقی شاهد معرفی میشود و در پایان فیلم نقش مهمی دارد. عجیب بودن این کاراکتر از این بابت است که او نفر اول قاچاق مواد مخدر ایران معرفی میشود که چند سال است زندانی شده و الان پس از آزادی، میخواهد با دنیا ازدواج کند. شب عروسی دنیا، عمران، شاهد را مجبور میکند دست در دست هم با آهنگی معروف تانگو برقصند و در میانه پخش آهنگ و حرکات موزون ساعد سهیلی و داریوش فرهنگ، قابهایی از دنیا و لشکر، پدر شاهد که گریه میکنند و داد میزنند، به نمایش درمیآید و شاهد خود را به همراه عمران از بالکن ساختمان به پایین پرت میکند. با دیدن چنین سکانسهایی آدم از خودش میپرسد که دستگاه فرهنگی کشور ما که اهالی فرهنگ و مردم جامعه آنقدر دم از محدودیتهای مختلف در آن میزنند با چه فرآیند و دلیلی، اجازه ساخت چنین فیلمی را داده است؟ فیلمی که مهمترین بخش، یعنی پایان آن، یک رقص تانگو است میان ۲ مرد که با دیدن آن هر چیزی میتواند به ذهن مخاطب خطور کند.
سعید سهیلی در تازهترین اثر خود نشان داده است همچنان در سهگانه قبلی خود بویژه «گشت ارشاد ۳» گیر کرده است. سهیلی آنچه را که در فیلمهای پیشینش خوب از آب درآمده، سعی کرده در پول و پارتی هم اجرا کند، بویژه اینکه گونهای که برای فیلم خود انتخاب کرده، ظرفیت استفاده از آن سکانسها را داشته است. اولین نکتهای که دیدن آن در فیلم «پول و پارتی» یادآور فیلمهای «گشت ارشاد» است، همان تکگویههایی است که ساعد سهیلی در اولین فیلم سهگانه «گشت ارشاد» داشته و تا آخرین نسخه آن نیز حداقل یک نمونه از آن وجود داشت. دیگر نکته مشترک «پول و پارتی» با «گشت ارشاد ۳» به سکانس پایانی آن بازمیگردد؛ شخصیتهای دنیا و شاهد در حال موتورسواری هستند و دیالوگ آنها پخش میشود که درباره مرگ و زندگی حرف میزنند، دقیقا مانند آنچه در سکانس پایانی «گشت ارشاد ۳»، میان ساعد سهیلی و پولاد کیمیایی رخ میدهد.
علاوه بر تمام ضعفها و موارد عجیبی که در فیلم «پول و پارتی» میتوان مشاهده کرد، باید گفت این اثر بیشتر از هر چیزی به یک تبلیغ بازرگانی بلند شبیه است تا یک اثر سینمایی. تبلیغ در آثار سینمایی امر عجیبی نیست و پیش از این هم اینگونه استفاده از تبلیغ در دنیا سابقه داشته است اما ویژگی مهم این تبلیغات غیرمستقیم بودن آنهاست که متاسفانه در سینمای ایران به واضحترین شکل ممکن اجرا میشود و کاربرد آن، جز ضربه زدن به فیلم چیز دیگری نیست. در فیلمهای روی پرده سینما هم پیش از این، فیلم «تگزاس ۳» چنین کاری را کرده بود که در میانه فیلم رسما یک ویدئوی تبلیغاتی از هتلی که فیلم در آن ضبط شده بود، پخش شد. در فیلم «پول و پارتی» اما سهیلی یک قدم فراتر گذاشته است و فیلم خود را صحنه تبلیغ محصولات مختلف مانند تن ماهی و نوشابه انرژیزا کرده است و در تمام سکانسهایی که این محصولات وجود دارد، گویی آن محصول مهمتر از فیلم و بازیگر است و در مرکز تصویر قرار دارد، حتی در نمونهای کمنظیر در دیالوگهای شخصیت شاهد، اسم محصول را گنجاندهاند تا اطمینان حاصل شود مخاطب فیلم تبلیغاتی «پول و پارتی» حتما متوجه حضور این محصول در فیلم شود.
فروش فیلم «پول و پارتی» صرفا به خاطر کمدی بودن فیلم و پیشینه کارگردان اثر بوده و فیلم ارزش سینمایی خاصی ندارد. به عبارت دیگر فروش یک اثر نشانه کیفیت آن نیست. این فیلم شاید شوخیهای زننده و جنسی نداشته باشد اما شوخیهای آن در ابتذال کم از آن شوخیها ندارد. اگر این فیلم را به عنوان یک تفریح خانوادگی میخواهید در نظر بگیرید، پیشنهاد میکنم دیگر فیلمهای روی پرده را انتخاب کنید، حتی اگر یک بار هم آن فیلم را دیده باشید. خلاصه اینکه «پول و پارتی» چیزی جز یک فیلمفارسی تمامعیار نیست و اگر از این دست فیلمها خوشتان میآید، گزینه خوبی برای تماشاست اما در غیر این صورت با ندیدن آن چیزی را از دست نمیدهید.