«وطن امروز» از تقابل خبرنگاران فلسطینی در برابر رسانههای جریان اصلی غرب گزارش میدهد
حالا آمار شهدای غزه به 40 هزار شهید نزدیک شده است. یک قدم مانده تا تعداد انسانهایی که در سکوت رسانهای کشته شدهاند به 40 هزار نفر برسد. شاید همین امروز و یا شاید فردا، آمار شهدا از 40 هزار انسان که براثر بمبها یا شلیک مستقیم سلاحهای صهیونیستها هدف قرار گرفتهاند فراتر رود. مهم نیست که شما جلیقه خبرنگاری به تن داشته باشید، یا روپوش پزشکی، یا کاور امدادی؛ شما هیچ مصونیت بشردوستانهای در برابر بمبهای وارداتی ندارید. همه آنچه درباره «حقوق بشر، لزوم حفظ جان خبرنگاران، حراست از مراکز درمانی در زمان جنگ، منطقه امن، حفظ جان زنان و کودکان» یا هر چیز دیگری سالها در رسانهها به آن اشاره شده است، در غزه بدون اثر است.
فقط 6 آمبولانس فعال در سرزمینهای اشغالی باقی مانده است ولی مگر اهمیتی دارد؟ چند نفر در جهان هستند که از این مساله مطلع باشند؟ اساسا چند نفر در جهان هستند که آمار تعداد کودکان کشتهشده در غزه را بدانند؟ مساله مهم در اینجا این است که در این نسلکشی فقط نظامیها دخیل نیستند و جریان دیگری نیز سهامدار نسلکشی فلسطینیهاست. نظامیهای رژیم صهیونیستی در کنار تامینکنندههای سلاح، شریک اصلی دیگری هم دارند و آن «رسانه» است.
* خبرنگارها حالا یک هدف هستند!
از زمان آغاز عملیات توفان الاقصی تا امروز 165 خبرنگار در غزه به شهادت رسیدهاند. آخرین خبرنگاری که در غزه شهید شد، یک روز پیش بود و «محمد عیسی ابوسعدا» نام داشت. حالا همه ما میدانیم که رژیم صهیونیستی زنان را میکشد و به قتلعام کودکان مشغول است و از خبرنگارها انتقام میگیرد. 165 برای ما نباید یک عدد باشد، شما تصور کنید تعداد روزنامهنگارانی که طی ۳ ماه گذشته در غزه به شهادت رسیدهاند بیشتر از تمام جنگ دوم جهانی و جنگ ویتنام بوده است.
دکتر «رئیسه احمد» فعال اجتماعی درباره وضعیت خبرنگارها در سرزمینهای اشغالی مینویسد: «در غزه پوشیدن جلیقه خبرنگاری، روزنامهنگاران را بیشتر در معرض خطر قرار میدهد، در صورتیکه باید به عنوان محافظ برای آنها عمل کند. اسرائیل روزنامهنگاران را میکشد، زیرا نمیخواهد جهان حقیقت را ببیند. وزارت خارجه آمریکا همچنان به تحمیق روانی مردم ادامه میدهد و اظهار میدارد آنها هیچ مدرکی مبنی بر اینکه اسرائیل عمدا روزنامهنگاران را هدف قرار میدهد، ندیدهاند. گروههای برجسته آزادی مطبوعات و سازمانهای حقوق بشری، ژانویه نامهای به بایدن - رئیسجمهور آمریکا - نوشتند و به گزارشهای موثق مبنی بر اینکه اسرائیل مسؤول مرگ روزنامهنگاران است، استناد کردند».
حالا ما در سرزمینهای اشغالی با ۲ وضعیت مواجهیم: نخست شاهد هدف قرار گرفتن روزنامهنگارها و خبرنگارهایی هستیم که تلاش میکنند صدای «نسلکشی و نقض حقوق بشر» را به گوش جهانیان برسانند. سپس در مقابل این جریان، رسانههایی قرار گرفتهاند که نه تنها در برابر این نسلکشی سکوت کردهاند، بلکه در جهت توجیه «نسلکشی» در حال فعالیت هستند. «زبانی که رسانههای جریان اصلی در غرب برای توصیف وضعیت مردم غزه به کار میبرند، بسیار جنایتآمیز، غیرعاطفی و بیرحمانه است. آنها نهتنها اطلاعات نادرستی درباره جنگ غزه به مردم ارائه میدهند، بلکه به انسانیتزدایی تکاندهنده از فلسطینیها نیز ادامه میدهند».
* انسانیتزدایی توسط رسانههای شرکتی
«احمد النائوق» روزنامهنگار فلسطینی و یکی از بنیانگذاران سازمان «ما عدد نیستیم» از جمله افرادی است که این روزها تلاش میکند صدای مظلومیت مردم فلسطین را به دیگر مردم جهان برساند. او در برابر جریانی قرار گرفته که در 10 ماه گذشته تلاش کرده است تا از مردم فلسطین «انسانزدایی» کند. ۲۱ نفر از اعضای خانواده «النائوق» توسط اسرائیل شهید شدهاند! او بارها توضیح داده است که «رسانههای غربی در مصاحبه با او ابتدا از وی بازجویی میکنند و قبل از اینکه به او اجازه حضور روی آنتن را بدهند، خواستار ارائه مدرک از سوی وی میشوند». این در حالی است که این ادعاهای بیسند و پرتکرار برای دیگر رسانههای غربی برقرار نیست. نیویورکتایمز در پایان دسامبر ۲۰۲۳، مقالهای را تحت عنوان «فریادهای بدون کلام؛ چگونه حماس خشونت جنسی را به سلاح تبدیل کرد» منتشر کرد. در این گزارش ادعا شد به برخی از افراد «تجاوز» شده است. این گزارش آزاردهنده در حالی منتشر شد که خانواده «گل عبدوش» فردی که ادعای تجاوز به او نسبت داده شده بود، ادعاهای نیویورکتایمز را رد کردند. پس از آنکه افکار عمومی خواهان توضیحات بیشتر شد، پلیس رژیم صهیونیستی بیانیهای منتشر کرد و در آن توضیح داد نمیتواند شاهدان عینی تجاوز جنسی در ۷ اکتبر را پیدا کند!
یا شاید شما هم ادعاهای دروغینی مانند «حماس ۴۰ نوزاد را سر برید» را شنیده باشید. ادعاهای بیسندی که هر روز از رسانههای غربی منتشر میشود اما پس از تکذیب یا آن لحظه که اسناد مدعا مطالبه میشود، خیلی زود و ساکت از کنار آن عبور میکنند.
در واقع میتوان گفت سکوت عامدانه و مداوم رسانههای جریان اصلی غرب در گزارش حقیقت، تنها یک قصور ژورنالیستی نیست و آنها باید به دلیل فراهمکردن امکان نسلکشی در غزه پاسخگو باشند.
این شرایط در حالی است که فعالیت بسیاری از رسانهها در سرزمینهای اشغالی ممنوع اعلام شده است. دادگاه عالی اسرائیل دستور داده است دولت همچنان میتواند ورود خبرنگاران خارجی به غزه را ممنوع کند. تعداد بسیار کمی از روزنامهنگاران خارجی اجازه ورود به غزه را پیدا کردهاند اما آنها هم در کنار نیروهای اشغالگر اسرائیل هستند لذا باید در نظر داشت که در این شرایط هیچگونه همبستگیای توسط روزنامهنگاران مستقل در غرب با همکاران خود در غزه شکل نمیگیرد. این در حالی است که روزنامهنگاران جریان اصلی نیز میلی برای ارتباط با روزنامهنگاران مستقر در غزه ندارند.
ما در این رابطه شاهد هستیم که همسو با سیاستهای رژیم صهیونیستی که با رویکرد «انسان متمدن - انسان متوحش» در حال نسلکشی در غزه هستند، رسانههای جریان اصلی غرب نیز با همین نگاه در حال پوشش دادن و ضریب دادن به گزارشهای سرزمینهای اشغالی هستند. گزارشهای بسیاری وجود دارد که رسانهها با نگاهی سوگیرانه وقایع غزه را پوشش میدهند. رفتار رسانههای غربی را دیگر نمیتوان نوعی سوگیری دانست، آنها به صورت عامدانه بدیهیترین اصول روزنامهنگاری را زیر پا میگذارند.
* «قتل وحشیانه» عبارتی که هرگز استفاده نمیشود!
بر اساس مطالعه مبسوطی که توسط وبسایت «openDemocracy» روی بخشهای خبری شبکه «بیبیسی ۱» بین ۷ اکتبر تا ۴ نوامبر انجام شده است، عبارات «قتل»، «جنایت»، «قتل دستهجمعی» و «قتل وحشیانه» در مجموع ۵۲ بار برای مرگ اسرائیلیها استفاده شده است اما هرگز این عبارات برای مرگ فلسطینیها استفاده نشده است. بررسیهای بیشتر نشان میدهد روزنامههای بزرگی مانند «نیویورکتایمز»، «واشنگتنپست» و «لسآنجلس تایمز» نیز یک سوگیری مداوم علیه فلسطینیها در گزارشهای خود نشان میدهند.
همچنین مطالعه مشابه دیگری درباره اخبار مربوط به سیانان، فاکسنیوز و اماسانبیسی بین ۷ اکتبر تا ۷ نوامبر توسط «The Column» انجام شده است که یافتههای این مطالعه نشان میدهد ۳ کانال بزرگ رسانه خبری ایالاتمتحده، سوگیری واضح و قابل سنجشی را به نفع اسرائیل در جنگ علیه غزه نشان دادهاند.
همچنین بررسیها نشان داده است در ۱۴ روز اول نسلکشی، روزنامه پرتیراژ «Daily Mail»، با وجود ذکر آمار تلفات اسرائیلیها، یک بار هم در صفحه اول خود به تلفات مضاعف و تصاعدی فلسطینیها اشاره نکرده است.
بر اساس پایشهای مطالعاتی، نوع روایت رسانههای جریان اصلی غرب سوگیری روشنی نسبت به وضعیت سرزمینهای اشغالی دارد. با وجود آنکه جریانهای رسانهای مستقل مستقر در فلسطین تا حدودی توانستهاند تصویری از شرایط نسلکشی در سرزمینهای اشغالی به مردم ارائه کنند اما باید بدانیم که این روایتها توسط رسانههای جریان اصلی بایکوت میشود. حتی اگر روزنهای باز شود و روزنامهنگاری شرایط را گزارش دهد، باید پیش از آن خود را برای محدودیتهای احتمالی و اخراج آماده کرده باشد.
* هیس! خبرنگار فریاد نمیزند
کمی به گذشته بازگردیم، کمتر از 50 روز از نسلکشی در غزه گذشته است، 19 ماه نوامبر، بیش از ۷۵۰ روزنامهنگار از دهها سازمان خبری نامهای سرگشاده در محکومیت کشتار روزنامهنگاران فلسطینی توسط اسرائیل امضا کردند و از نحوه پوشش اخبار جنگ غزه توسط رسانههای جریان اصلی در غرب انتقاد کردند. از همان زمان بود که محدودیتها در رسانههای جریان اصلی برای روزنامهنگارها و خبرنگارها تشدید شد. روزنامهنگاران در این نامه صریح تأکید کردند: «وظیفه ما حسابکشی از قدرت است، در غیر این صورت، ما در معرض خطر تبدیل شدن به لوازم نسلکشی خواهیم بود».
هشدار روزنامهنگارها به رسانههای جریان اصلی غرب در حالی است که امروز بر کارشناسها و تحلیلگران موضع همراهی با نسلکشی پوشیده نیست. میتوان نامهای بسیاری را ذکر کرد که بر اثر رفتار حرفهای روزنامهنگاری در پوشش جنایتهای رژیم صهیونیستی از حرفه خود برکنار شدهاند و یا با محدودیتهای جدی روبهرو هستند.
پروفسور «مایکل آیزن» سردبیر یهودی مجله دانشگاهی علوم پزشکی و زیستی «eLife» پس از حمایت از یک مقاله کنار گذاشته شد.
«آنتوانت لاتوف» خبرنگار لبنانی - استرالیایی شبکه تلویزیونی استرالیایی «ایبیسی» بخشی از لیست اخراجیهای این شبکه تلویزیونی است.
همچنین «ماشا گسن» روزنامهنگار و فعال برجسته یهودی روس - آمریکایی که مقالهای با عنوان «در سایه هولوکاست» در نشریه «The New Yorker» منتشر کرد.
به این لیست میتوان «مهدی حسن» روزنامهنگار مشهور به همراه ۲ خبرنگار مسلمان دیگر را که توسط شبکه خبری «اماسانبیسی» کنار گذاشته شدند نیز اضافه کرد.
«جازمین هیوز» روزنامهنگار آمریکایی - آفریقاییتبار نیز پس از امضای نامه سرگشاده «ائتلاف موقت نویسندگان علیه جنگ غزه»، مجبور به استعفا از نیویورکتایمز شد.
همه این موارد نشاندهنده این است که نظامیان صهیونیست در نسلکشی تنها نیستند. بخشی از بدنه ثروتمند غرب در حال تامین سلاح برای تروریستهای صهیونیست هستند و بخش دیگری یعنی رسانههای جریان اصلی در حال حمایت از این نسلکشی هستند.
با وجود ادامه نسلکشی در غزه و در شرایطی که این وضعیت از تیتر یک رسانههای جریان اصلی کنار گذاشته شده است اما تلاشهای قهرمانانه روزنامهنگاران شجاع فلسطینی در غزه را شاهد هستیم؛ قهرمانان رسانهای که حالا خود به مستندترین نسلکشی تاریخ تبدیل شدهاند. روزنامهنگاران و خبرنگاران مستقر در غزه با ایستادگی خود توانستند «ورشکستگی اخلاقی غرب از جمله رسانههای جریان اصلی» را افشا کنند.