* اومد فقط بدو بهطرف دریا!*
«سرم ز دست بشد چشم از انتظار بسوخت
در آرزوی سر و چشم مجلسآرایی
مکدر است دل آتش به خرقه خواهم زد
بیا ببین که کرا میکند تماشایی»
ای صاحب فال! زمان زیادی است که در انتظار آوار شدن موشک و پهپاد بر سرت هستی، آنقدر به آسمان و اخبار نگاه کردهای که سرت کچل شده، چشمت سوخته، گردنت کج شده، دهانت یکوری شده، گوشهایت آویزان شده و...
وانگهی نگران نباش که بهزودی انتظارت به پایان خواهد رسید و آنچه روزها در انتظارش بودی شب سراغت خواهد آمد و چنان آتش به تنبانت خواهد افتاد که تنبانت با همه محتویات داخلش خاکستر خواهد شد.
ای ذلیل چشم به راه، سفری در پیش داری که چشمانتظاری زیبا و بزرگ در انتظار قدوم نامبارک توست! از آداب سفر آن است که سبکبال بار ببندی اما خوشا بهحالت که برای چون تویی تنها یک مایو هم کفایت است چرا که در دریای بزرگ و زیبا با وجود کوسههای گرسنه صهیونخوار به چیزی نیاز نداری جز آموزشهای قبلی شنا. در صورت علاقه به ثبتنام در کلاس شنا کلمه «من یک صهیونیست بیهمهچیزم» را به شماره ۰۰۹۸ ارسال کنید!