از تغییر رویکرد در مدیریت آب تا بهکارگیری آبخوانداری و آبخیزداری به جای سدسازی
گروه اقتصادی: در دهههای اخیر در کشور ما آب به شکل یک کالا دیده شده نه منبعی تجدیدپذیر و بررسیها نشان از این دارد که با توجه به اقدامهای انجامشده در دهههای اخیر و مجموعه دولتهای پس از انقلاب، وزارت نیرو مدیریتی متناسب با شرایط کشور را در این موضوع به کار نبسته تا جایی که امروز مدیریت منابع آب در کشور به یک نظام پیچیده مبدل شده است.
امروز که بحران آب و خشکسالی در نقاط مختلف جهان جدیتر شده، اخبار و شواهد حاکی از تداوم خشکسالی و کاهش سطح آب سفرههای زیرزمینی و حتی سدها به دلیل برداشتهای بیرویه در برخی مناطق کشور است که این مشکلات در مناطقی مانند شیراز، سیستان و بلوچستان و همدان و حتی تهران بحران آب را جدیتر نشان میدهد.
* سیاست اشتباهی که چند دهه دنبال شد
عباس محمدی، کارشناس محیط زیست حساسیت این موضوع را اینگونه بیان کرد: آب این روزها به دغدغه بسیاری از کشورها تبدیل شده است و شهرها با کمبود آب دستوپنجه نرم میکنند، حالا به نظر میرسد باید میان صنعت، کشاورزی و حفظ منابع آبی، یکی را فدای دیگری کرد.
این کارشناس گفت: اینکه آب کم شد در درجه اول به این موضوع بازمیگردد که جمعیت کشور ما زیاد شد و سرانه آب کاهش یافت اما دلیل مهمتر اینکه ما انبوهی از مشکلات را با هم تلفیق کردیم، اگر یک سیاست غلط با سیاست غلط دیگر ادغام شود اثرات منفی آن از جمع جبری آنها بیشتر میشود.
* آب به یک نظام پیچیده مبدل شده است
وی افزود: آب در ایران به یک نظام پیچیده از مسائل تبدیل شده که این مساله نتیجه سوءمدیریت در این حوزه است. بهرغم تمام هشدارهایی که داده شد مدیران بخش آب به نحوه مدیریت اشتباه خود از منابع عمومی کشور ادامه دادند، یعنی مثلا از خوزستان آب گرفتند و فرستادند اصفهان، از اصفهان آب گرفتند و فرستادند یزد. این بذل و بخشش آب از منابعِ دیگران همین نتیجهای را دارد که امروز میبینیم، مثلا به شکل اعتراض در خوزستان و اصفهان خودش را نشان میدهد.
با وجود همه مسائل بیان شده و در شرایط کنونی مشکل وقتی نمایانتر میشود که مدیران با وجود مشاهده مشکلات سیاست غلط گذشته را همچنان ادامه میدهند و میخواهند با تقسیم منابع آب، مشکل آب کشور را حل کنند، در حالیکه چنین کاری اگر امکانپذیر بود باید این سیاستها سالها پیش مشکل کشور را حل میکرد و این روند مشکلزا ادامهدار نمیشد.
به اعتقاد کارشناسان این حوزه چنین نظام مدیریتی حاصل دور شدن نخبگان از مدیریت است و این در حالی اتفاق میافتد که کشور ما این روزها در حال از دست دادن افراد باهوش و متخصص در این زمینه است.
امروز اگر کشاورزی و امنیت غذایی کشور که در گرو آب است لطمه ببیند، نان گران میشود. همه این چرخه بههم وابسته هستند و میتوانند زمینهساز اعتراضات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی شوند.
دولت چهاردهم باید تجدیدنظری اساسی در نحوه مدیریت آب مدنظر داشته باشد
به نظر میرسد امروز دولت چهاردهم باید تجدیدنظری اساسی را در وزارت نیرو در رأس امور خود قرار دهد. به نظر برخی کارشناسان اساسا مدیریت آب باید از وزارت نیرو گرفته شود. این دسته از مخالفان نحوه مدیریت اعتقاد دارند وزارتخانهای که تمام مهندسان آن در حوزه ساختوساز تخصص دارند نمیتوانند آب کشور را مدیریت کنند، پس مدیریت آب مملکت باید توسط کسانی مدیریت شود که در محیط زیست و کشاورزی و منابع طبیعی حرفی برای گفتن دارند.
حنیف رضا گلزار، کارشناس حوزه آبوخاک در رابطه با تخصیص منابع آب و تأثیر آن بر محیط زیست میگوید: بحران مدیریت منابع آبی در کشور امری واضح است و آنچه هنوز درباره آن به یک اجماع نظر دست نیافتهایم راهکار است.
وی گفت: متولی پاسخگوی آب در کشور وزارت نیرو است اما به اعتقاد بنده این کار درستی نیست، چرا که وزارت نیرو برای تولید انرژی از منابع آبی استفاده میکند، پس نوعی نگاه مصرفکننده به آب دارد و نمیتوان مدیریت آب را به وزارتخانهای واگذار کرد که به خودش آب تخصیص دهد.
* مدیریت آب را به مجموعهای واگذار کنیم که مصرفکننده آب نیست
وی افزود: اگر آب را به عنوان یکی از ارکان تشکیلدهنده منابع طبیعی به رسمیت بشناسیم باید مدیریت منابع آب را به مجموعه مدیریت منابع طبیعی کشور واگذار کنیم.
گلزار با اشاره به اینکه تجربه چند سال مدیریت آب توسط وزارت نیرو یک تجربه کاملا شکستخورده است، گفت: نگاه وزارت نیرو به منابع آب یک نگاه صرفا مهندسی و سازهمحور است و نگاه حفاظتی به عنوان یکی از ارکان تشکیلدهنده منابع طبیعی را ندارد.
وی تاکید کرد: وزارت جهاد کشاورزی نیز مانند وزارت نیرو یکی از مصرفکنندگان منابع آبی است و بنابراین اگر مدیریت منابع آبی را از وزارت نیرو به وزارت جهاد کشاورزی واگذار کنیم باز هم نحوه مدیریت به همان شکل ادامه خواهد یافت.
محمد بازرگان، مشاور اتاق اصناف کشاورزی نیز در این زمینه معتقد است اگر یکدهم هزینهای که در سدسازی شده، در بخش اصلاح، لایروبی و ترمیم قنوات هزینه میشد هیچکدام از مشکلاتی را که در حال حاضر با آنها دست و پنجه نرم میکنیم نداشتیم.
وی افزود: بخش زیادی از آبهای سطحی به دلیل قرارگیری در پشت سدها تبخیر میشوند و تجمیع آب پشت سد باعث شده حقابه بخش کشاورزی و محیط زیست نادیده گرفته شود و به جای آن به صنایع تخصیص یابد. در حقیقت میتوان گفت تفکر وزارت نیرو آبفروشی است نه مدیریت آب!
مشاور اتاق اصناف کشاورزی با بیان اینکه نزدیک به ۶۰ درصد آب موجود در کشور در بخش کشاورزی استفاده میشود و ما متهم به استفاده ۹۸ درصدی هستیم، گفت: اگر این ۶۰ درصد مستقیما به کشاورز سر مزرعه داده میشد عدد بسیار خوبی بود ولی مساله اینجاست که وقتی آب سدها را رها میکنند این آبها وارد نهرها، رودخانهها و شبکههای زیردست شده و در پاییندست به مزارع کشاورزی میرسند.
* گسترش آبخیزداری و آبخوانداری باید جایگزین سدسازی شود
وی با بیان اینکه متاسفانه با ایجاد سد، رودخانهها و شبکههای زیردست از بین رفتهاند، گفت: آب وقتی در مسیل رود، نهر از سراب تا پایاب در حرکت باشد، میتواند آبخوان را تغذیه کند. تفکر سدسازی، آبخوانداری و آبخیزداری را از بین برده و لازم است دیر یا زود این روند اصلاح شود که در صورت ادامه روند کنونی در واقع مشکلات افزایش خواهد یافت.
در نهایت کارشناسان درباره این موضوع اعتقاد دارند تغییر مدیریت آب در شرایط کنونی امری لازم به نظر میرسد، بنابراین ضرورت دارد در دولت جدید یک تجدیدنظر اساسی در نحوه مدیریت آب در وزارت نیرو و اساسا مدیریت در سطح حاکمیت آب در نظر گرفته شود و این روند را افرادی مدیریت کنند که در محیط زیست و کشاورزی و منابع طبیعی حرفی برای گفتن داشته باشند تا با این عملکرد اشتباهات دهههای اخیر جبران شود و با تقویت زمین بتوانیم موضوع امنیت غذایی را نیز در کشور تقویت کنیم و توسعه دهیم.