جعفر علیاننژادی: در نگاه حکمای اسلامی، جامعه ترکیبی حقیقی است و نه اعتباری. به این معنا که همچون آدمی، جمعی وحدتیافته از قوای گوناگون است. شخصیت هر انسان نیز چنانکه میدانیم حول سروری یک قوه شکل میگیرد؛ قوه غضب، قوه شهوت، قوه وهم و قوه عقل.
کالبد جسمانی انسان و تجمیع این قوا در او موجب شده هیچکس یک انسان را ترکیبی اعتباری و قراردادی از چند قوه یا میل نبیند، بلکه همگان متفقالقول او را یک فرد مشخص دانسته و رفتار او را به حساب یک شخص میگذارند، نه یک عضو یا قوه او.
اگر این شخص قوای خود را تحت لگام و هدایت عقل قرار دهد، به یک وحدت روش رسیده و تکثر قوا مانع و مزاحم حرکت و رشد او نمیشود. او به اصطلاح دارای وجدان عقلی است و رفتارش گزنده و زننده و مکارانه نیست.
به تعبیر حکمای اسلامی جامعه نیز ترکیبی حقیقی از انسانهایی است که از قوای گوناگون برخوردارند. این جامعه دارای یک روح واحد است که رفتار افراد را در آشکار و نهان تحت تأثیر قرار میدهد.
اگر این قوا، تحت هدایت عقل باشند، آن تکثر قوا به وحدت رویه تبدیل میشود. یعنی در خدمت یک عمل واحد و یک هدف مشترک قرار میگیرد اما اگر غیر از این باشد، گرد جهل بر رخ جامعه نشسته و رفتارهایش متکثر و متفاوت و ضد یکدیگر خواهد شد.
اگر از این منظر به اربعین بنگریم، بویژه تحولاتی که در 20 سال اخیر در نوع رخداد و برگزاری آن ایجاد شده، متوجه میشویم آنچه سال به سال در حال رشد است، هممسیر شدن و مشارکت جمع بیشتری از انسانهاست که در قالب یک ملیت و حتی یک دین و مذهب (هرچند به صورت اندک) نمیگنجد.
درکنار جنبههای فوقالعاده و موثر این اجتماع عظیم که درباره آن بسیار نوشته شده و گفتهاند، میتوان شاهد رشد عقلانیت اجتماعی جامعه مسلمین نیز بود. راه یکی، هدف یکی، رنگ و نژاد یکی، مرام و مسلک یکی و همه تحت هدایت عقل بیدار اسلامی.
میتوان گفت اربعین حسینی صدای رسا و بیدارگر عقل است که وجدان جمعی جامعه مسلمین را هر سال خطاب قرار داده و بر عقلانیت آن میافزاید و نشان میدهد اگر قوای جامعه اسلامی تحت هدایت عقل باشد، همه چیز با هم به وحدت میرسد، همه در یک کانال قرار میگیرند و به سمت یک هدف جهتگیری میکنند.