اما نکته قابل تامل اینکه بزرگترین حامی همجنسبازها همواره صهیونیستها بودهاند و جشنواره کن نیز ذیل نفوذ گروههای پرقدرت صهیونیستها قرار داشته است اما در موضوع اعطای جایزه ویژه به آلن دلون به واسطه محبوبیت بسیار این هنرپیشه نتوانستند کاری کنند. در همان روزها یک سازمان فمینیستی فرانسوی نیز گفته بود تجلیل از این بازیگر به معنی ارسال پیام مخالف به زنان و قربانیان خشونت است، البته واقعیت این است که جشنواره کن به مرور در حال عقبنشینی مقابل فمینیستهاست. در هر صورت به نظر میرسد اهدای جایزه به دلون را نباید ناشی از مقاومت کن دانست، چراکه این جشنواره پس از اینکه با انتقاد روبهرو شد که چرا فیلمهای کارگردانهای زن را کمتر نشان میدهد، در دوره هفتاد و سوم - یعنی سال بعد از اهدای جایزه به دلون - در این زمینه رکورد زد و ۴ فیلم از کارگردانهای زن را در بخش رقابتی جای داد. با همه اینها بسیاری از مجامع و سازمانهای حامی حقوق زنان اعتراضی به انتخاب آلن دلون برای دریافت این جایزه نکردند.
آلن دلون در بیش از ۸۰ فیلم سینمایی نقشآفرینی و با کارگردانهای بزرگی چون آنتونیونی، ویسکونتی، ژان پییر ملویل و ژان لوک گدار همکاری کرد و همبازی بازیگرانی چون رومی اشنایدر، ژان گابن، ایو مونتان و لینو ونتورا بود.
دلون فیلمهای بسیار موفقی در کارنامه بازیگری خود در فرانسه و اروپا دارد اما هیچکدام به سینمای هالیوود راه پیدا نکردند و ترجمه نشدند. دلون ۳ ماه آموزش زبان انگلیسی دید و به آمریکا رفت و ۷ سال در آنجا زندگی کرد. در آمریکا شخصیت او بارها مورد انتقاد قرار گرفت چون او میهنشیفتگی فرانسوی را به نمایش گذاشت که موردپسند جامعه آمریکایی نبود. بیشتر نقشهایی که او در این دوره بازی کرد، تحتالشعاع همبازیهای آمریکایی او قرار گرفت. منتقدان بر این باورند که آلن دلون نتوانست همچون فرانسه در آمریکا نیز تبدیل به سوپراستار شود.
آلن دلون در کنار مواضع و نظراتی که همواره از سوی برخی مورد انتقاد قرار میگرفت، این اواخر پیرامون مرگ نیز به صراحت بیان کرده بود: «دیگر تاب ماندن در این جهان را ندارم. هنوز غرق در دنیای جوانیام و این روزهای سالخوردگی باقیمانده را تاب نمیآورم. از دنیای امروز متنفر و بیزارم. همه چیز مصنوعی و تحریف شده است. بدون هیچ دلبستگی و افسوسی این جهان را ترک خواهم کرد. همه چیز آماده است. حتی گوری که در معبد در انتظار من است».
با توجه به آنچه بیان شد به جرأت میتوان گفت آلن دلون را باید به معنای واقعی یک سوپراستار بنامیم؛ بازیگری که تا آخرین روزهای زندگیاش نیز مورد توجه و تاثیرگذار بود. در ادامه نیمنگاهی به کارنامه کاری این بازیگر سرشناس میاندازیم.
سال ۱۹۶۰ کارگردان ایتالیایی «لوکینو ویسکونتی» او را برای بازی در فیلم «روکو و برادرانش» انتخاب کرد؛ یک اثر عمیق واقعگرای اجتماعی درباره مشکلات یک خانواده از جنوب ایتالیا که سعی دارند در منطقه صنعتی شمال زندگی کنند؛ فیلمی که با جایزه بزرگ هیات داوران در جشنواره فیلم ونیز مورد تقدیر قرار گرفت. 2 سال بعد، کارگردان مشهورتر ایتالیایی «میکل آنجلو آنتونیونی»، از بازی دلون در فیلم «کسوف» بهره برد که موفق به دریافت جایزه بزرگ هیات داوران از جشنواره کن شد.
سال ۱۹۶۳ دلون در نقش برادرزاده محبوب و کاریزماتیک پرنس سالینا، در اقتباس مجلل ویسکونتی از شاهکار «جوزپه تومازی» با عنوان «یوزپلنگ» مقابل دوربین رفت که این فیلم جایزه نخل طلای جشنواره کن را به دست آورد.
در همان سال، دلون برای نخستینبار با «ژان گابن» بازیگر بزرگ فرانسوی در فیلم «هر شمارهای میتواند برنده شود» همکاری کرد؛ جایی که آلن دلون ستاره نوظهور در کنار نماد تثبیتشده سینما در نقش یک تیم 2 نفره بازی کردند که در حال برنامهریزی برای سرقت از یک کازینو در کن بودند. گابن که بیشتر به خاطر نقشهایش به عنوان بازرس مایگر در آثار «ژرژ سیمنون» شناخته میشود و سابقه طولانیای از دوران پیش از جنگ داشت، به نوعی الگوی دلون بود.
فیلم «هر شمارهای میتواند برنده شود» نه تنها تحسین منتقدان را جلب کرد، بلکه موفقیت تجاری نیز داشت و 3.5 میلیون بلیت فروخت. با این حال، زمانی که دلون سعی کرد شانس خود را در بازار بزرگ سینمای آمریکا محک بزند، 3 فیلم هالیوودی او با وجود حضور چهرههای مشهوری مانند دین مارتین با شکست تجاری مواجه شدند. دلون که از پروژههایی که بعداً به او پیشنهاد شد چندان راضی نبود، به اروپا بازگشت.
آلن دلون سال ۱۹۶۹ با بازیگر آلمانی - فرانسوی «رومی اشنایدر» در فیلم «استخر» همبازی شد. این فیلم توانایی دلون را به عنوان یک بازیگر به نمایش گذاشت. در همان سال، او با ژان گابن و کارگردان آنری ورنوی برای فیلم گانگستری «دسته سیسیلیها» دوباره همکاری کرد که جایگاه او را در سینمای فرانسه تقویت کرد.
اما همکاری او با «ژان پییر ملویل» از چهرههای برجسته موج نوی سینمای فرانسه بود که به تولید یکی از نمادینترین فیلمهای دلون در شاهکار نئو - نوآر «سامورایی» منجر شد. در این فیلم، ظاهر زیبای دلون تضاد قابل توجهی با نقش او به عنوان یک قاتل تنها داشت. این همکاری با ملویل با 2 فیلم دیگر «دایره سرخ» و «یک پلیس» ادامه یافت که هر دو دارای فضایی غمگین و تاریک بودند و استعداد دلون را در ایفای شخصیتهای پیچیده به نمایش گذاشتند.
دلون علاوه بر بازیگری در نهایت در طول دوران حرفهایاش 4 فیلم تهیه و کارگردانی کرد. او سال ۱۹۸۱ با فیلم جنایی «برای پنهان کردن یک پلیس» به عنوان کارگردان فعالیت خود را آغاز کرد و در سال ۱۹۸۳ فیلم دیگری به نام «مبارز» را ساخت.
با وجود موفقیتهای حرفهایاش، دلون از سال ۱۹۶۸ با سایهای از مظنونیت روبهرو شد. در آن سال، جسد «استوان مارکوویچ» محافظ او در یک زبالهدان پیدا شد و نامهای از مارکوویچ به برادرش پیدا شد که در آن گفته بود اگر کشته شود، ۱۰۰ درصد تقصیر دلون و رئیس تبهکارش «فرانسوا مارکانتونی» است. با اینکه پلیس مدتها به مظنون بودن آنها در قتل مارکوویچ شک داشت، دلون و همسرش ناتالی هرگز تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند اما این موضوع سایهای بر شهرت او انداخت. در پایان دهه ۱۹۸۰ دلون 30 سال کار حرفهای را پشت سر داشت اما با وجود همه تحسینهای حاصل از این مجموعه آثارش در تعداد فزایندهای از فیلمهای نه چندان موفق ایفای نقش کرد.
او در دهه ۱۹۹۰ در چندین فیلم تجاری مانند «ماشین رقص» و «بازگشت کازانووا» بازی کرد. پس از چندین شکست و در نهایت با بازی در فیلم «روز و شب» به کارگردانی فیلسوف فرانسوی «برنارد هانری لوی» دلون سال ۱۹۹۷ بازنشستگی خود را از سینما اعلام کرد، اگرچه او به ایفای نقشهای گاه به گاه ادامه داد. با این وجود، در این دوره بود که دلون برخی از معتبرترین جوایز موسسات سیاسی و فرهنگی را دریافت کرد. سال ۱۹۹۱ فرانسوا میتران، رئیسجمهور وقت فرانسه، او را با اعطای نشان لژیون دونور مورد تقدیر قرار داد و 14 سال بعد، ژاک شیراک، رئیسجمهور دیگر فرانسه نیز او را به دلیل «نقش موثر در هنر سینمای جهان» با درجه «commander» تجلیل کرد. سال ۱۹۹۵ جشنواره فیلم برلین به او خرس طلایی افتخاری را به پاس یک عمر دستاورد هنری اهدا کرد. سپس سال ۲۰۱۹، جشنواره فیلم کن نیز نخل طلای افتخاری خود را به آلن دلون اعطا کرد، هر چند تصمیم کن برای تجلیل از او با اعتراضهایی بویژه از سوی سازمانهای فمینیستی روبهرو شد و از آلن دلون به خاطر اظهارات «نژادپرستانه و زنستیزانه» به صورت علنی انتقاد کردند. آلن دلون سال ۲۰۰۸ برای آخرین بار روی پرده بزرگ ظاهر شد و در کمدی فانتزی «آستریکس در بازیهای المپیک» بازی کرد.
این بازیگر مطرح سینمای فرانسه در سالهای پایانی خود با جنجالهای خانوادگی نیز دست و پنجه نرم میکرد و ظاهرا ارثیه میلیون دلاری و نحوه مراقبت از او، میان فرزندانش اختلافاتی جدی ایجاد کرده بود.