گروه اقتصادی: طبق بیانات رهبر معظم انقلاب، در مقطع کنونی اقتصاد اولویت نخست کشور است، بر همین مبنا انتظار میرود مجلس شورای اسلامی روی صلاحیت گزینههای وزارتخانههای اقتصادی تمرکز ویژهای داشته باشد. اینکه تنها به برنامههای وزرای پیشنهادی اکتفا کنند منطقی نیست، چرا که در حال حاضر هر کسی گزینه یک وزارتخانه باشد بالاترین هدفگذاریها را ارائه میدهد تا بتواند رای مثبت نمایندگان را جلب کند.
ارائه برنامههای مثبت حداقل کاری است که وزرای پیشنهادی باید انجام بدهند. برای نمونه وزیر نفت اعلام کرده افزایش ظرفیت تولید نفت یکی از برنامههای کلیدی اوست. آیا این برنامه جزو اهداف سایر وزرای قبلی نبوده است؟ در حالی که دوران زنگنه، وزیر نفت روحانی، ایران کمترین تولید و صادرات نفت را داشته است. آیا در آن زمان نمایندگان مجلس به او اعتماد نکردند که تولید و صادرات نفت را بهبود میبخشد. حالا از وزیر پیشنهادی که در دوران زنگنه هم مسؤولیت داشته است و به نوعی معرف او زنگنه است، آیا میتوان انتظار یک جهش بزرگ در تولید و صادرات نفت داشت؟
برنامه نداشتن محسن پاکنژاد، وزیر پیشنهادی نفت با حواشی بسیاری همراه شده است. جلسه یکشنبه شب او با کمیسیون انرژی جنجالی شد. این جلسه به درخواست رسمی پاکنژاد از هیاترئیسه مجلس شورای اسلامی ترتیب داده شده بود اما از آنجا که او همان توضیحات جلسه پیش را مطرح کرده بود با اعتراض مخالفان در کمیسیون روبهرو شد. آنها معتقد بودند او در جلسه جدید باید برنامه ارائه میکرد. با این وجود، موافقان پاکنژاد خواستار رایگیری مجدد شدند اما با مخالفت بیشتر اعضا مواجه شد.
پاکنژاد قطعا رویکرد زنگنه در وزارت نفت را دنبال خواهد کرد و به نوعی وضعیت تولید و صادرات ایران را به مذاکرات خارجی گره خواهد زد. هرچند برای همه کارشناسان سیاسی و اقتصادی مسجل شده که حیات دوباره برجام ممکن نیست، بنابراین این چالشی بزرگ برای وزارت او خواهد بود. نکته دیگر اینکه در دوران 3 ساله دولت سیزدهم میزان تولید و صادرات نفت ایران افزایش قابل توجهی داشته است. ادامه این روند نیازمند چند موضوع از جمله جذب سرمایهگذاری برای توسعه میادین نفت و گاز کشور، همچنین ورود به بازارهای خارجی جدید است. آیا در مقطع کنونی وزیر پیشنهادی ارزیابیای برای چگونگی اجرای چنین هدفی را ارائه کرده است؟
هر ۱۰۰ هزار بشکه نفت در روز، سالانه ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار درآمدزایی برای کشور به همراه دارد، از این رو هر اندازه که تولید نفت و ظرفیت پالایشی کشور افزایش یابد به تبع آن توان اقتصادی و منابع ارزی دولت هم بیشتر میشود. ذخایر هیدروکربنی مایع بیش از ۱۵۳ میلیارد بشکه است و هر چه بتوانیم تولید نفت و ظرفیت پالایشگاهی را افزایش دهیم، درآمدهای ارزی قابل توجهی به دولت میرسد که توان اقتصادی دولت و منابع ارزی کشور را افزایش خواهد داد.
افزایش ظرفیت تولید نفت خام در دولت سیزدهم در دستور کار بود که این هدفگذاری محقق شد، از این رو با توجه به اهمیت این مساله باید در دولت چهاردهم نیز با دقت مورد پیگیری قرار بگیرد. در برنامه محسن پاکنژاد، وزیر پیشنهادی نفت آمده است: «تولید نفتخام ایران پس از برجام و پیش از برگشت مجدد تحریمهای بینالمللی در سال ۱۳۹۷ به طور متوسط برابر با ۳۸۲۶ هزار بشکه در روز بوده است. در حال حاضر با وجود اینکه موانع صادرات نفت بهطور تدریجی برداشته شده است و امکان تولید حداکثری از میادین نفتی وجود دارد، به حدود ۳۴۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یافته است. به نظر میرسد علت این موضوع، تاخیر در اجرای طرحهای توسعه میادین نفتی و نیز اجرای ناکافی برنامههای نگهداشت توان تولید است و در صورت تداوم این روند طی ۴ سال آینده با کاهش تولید روزانه ۶۰۰ هزار بشکهای، تولید کشور به ۲۷۵۰ هزار بشکه در روز میرسد».
* نظر نمایندگان مجلس درباره برنامه وزیر پیشنهادی
غلامرضا دهقان، عضو کمیسیون انرژی با اشاره به برنامههای وزیر پیشنهادی نفت گفت: در جلسه کمیسیون تخصصی انرژی آقای وزیر پیشنهادی برنامه کامل، جامع، منسجم و راهبردی که مورد نظر کمیسیون تخصصی بود ارائه نکرد. از این رو با توجه به اهمیت موضوع و جایگاه کمیسیون انرژی و وزارت نفت، فردی که باید در رأس وزارتخانه نفت قرار بگیرد، باید از لحاظ مدیریتی توانمند و از لحاظ تخصص دارای تجارب کافی باشد. در نهایت همراه با برنامههای کلی و اصول کلی نظام و در خط ولایت و رهبری حرکت کند، بنابراین آقای پاکنژاد شرایط عمومی را داشت اما در دفاع از برنامههای خود نتوانست برنامه مورد نظر کمیسیون را ارائه دهد. در پایان بعد از رایگیری نیز نتوانست نظر کمیسیون را جلب کند و از ۲۳ نفر تنها ۷ نفر به پاکنژاد رای مثبت دادند.
همچنین جلیل مختار، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس هم گفت: با توجه به اینکه وزیر پیشنهادی نفت در لحظات آخر به عنوان عضو کابینه به مجلس معرفی شد، فرصت کافی برای تنظیم دقیق برنامههای خود نداشت و به همین دلیل در جلسات اولیه کمیسیون انرژی موفق به جلب نظر حداکثر اعضا نسبت به برنامههای خود نشد. با توجه به درخواست آقای پاکنژاد جهت ارائه برنامه تطبیقی به هیاترئیسه مجلس، ضمن موافقت هیاترئیسه با بررسی بیشتر برنامههای وی از طریق معاونت نظارت مجلس، این موضوع به کمیسیون انرژی ارجاع شد.
* افزایش تولید فرآوردههای نفتی یک ضرورت است
با توجه به روند افزایشی مصرف فرآورده در کشور، بخش اصلی تولید در سال ۱۴۰۷ صرفا پاسخگوی بخش پالایشگاهی و مصرف داخلی است. از این میزان تولید حدود ۹۵۰ هزار بشکه در روز برای صادرات باقی خواهد ماند که کشور را با چالشهای جدی تأمین درآمد مواجه خواهد کرد. بر این اساس لازم است با رفع چالشها و تدوین برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت نسبت به افزایش تولید نفتخام کشور طی ۴ سال آینده با اولویتدهی به میادین مشترک و افزایش ضریب بازیافت اقدام کرد.
رشد اقتصادی گروه نفت و گاز در سال ۱۴۰۱، ۱۰ درصد و در سال ۱۴۰۲، ۲۰ درصد بوده است و تولید نفت تا امروز به رقم روزانه ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه رسیده است. طبق برآوردهای انجامشده تا پایان امسال تولید نفت به ۴ میلیون بشکه در روز خواهد رسید، بدان معنا که روزانه ۴۰۰ هزار بشکه باید به تولید نفت اضافه شود، با توجه به برنامه وزیر پیشنهادی در صورت اجرا تحقق رشد تولید نفت دور از ذهن نخواهد بود.
* مهمترین چالش حوزه انرژی در سال ۱۴۰۳
مهمترین چالش حوزه انرژی در سال ۱۴۰۳ مساله ناترازیهاست. این ناترازی به گونهای تمام بخشها را با چالش مواجه کرده است. شاهد بودیم که کمبود گاز و برق در سال جاری تا چه اندازه از ظرفیت تولید کشور در این حوزهها کاسته است. بسیاری از واحدهای پتروشیمی نتوانستهاند به اهداف خود دست یابند و همین مساله باعث کاهش صادرات در حوزه انرژی شده است.
مرتضی بهروزیفر، عضو موسسه مطالعات انرژی گفت: مهمترین چالش ایران در حوزه انرژی تحریمهاست و باید امکان توسعه و حتی حفظ امکانات موقعیت و زیرساختهای فعلی را با وجود شرایط موجود انجام داد. اینکه چقدر مخازن در زیر زمین داریم، تعیینکننده نهایی نیست. آنچه باعث موفقیت کشورهای صاحب منابع انرژی در دنیا میشود، توان تولید، داشتن روابط بینالمللی و استفاده از فرصتها و منابع و درآمدهای خود است.
در این راستا حمید حسینی، کارشناس اقتصادی درباره مهمترین چالش اقتصاد انرژی ایران گفت: ناترازی مهمترین مشکل این روزهای اقتصاد ایران است. به واسطه تحریمها سرمایهگذاری جدید در کشور انجام نمیشود. از طرف دیگر امکان نگهداری از طرحهای و تجهیزات و سرمایهگذاریهای قبلی هم ممکن نبوده یا به سختی و با هزینههای بالا انجام میشود. برای مثال ما با مساله افت فشار در پارس جنوبی مواجه هستیم. به دلیل شرایط تحریمی عملا دسترسی ما به تجهیزات و منابع بینالمللی ممکن نیست. این افت فشار در حالی در آینده نهچندان دور در کشور اتفاق خواهد افتاد که هر روز بر مقدار مصرف افزوده میشود.
حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که قرار نیست از مقدار تولیدات پارس جنوبی کاسته شود، با توجه به رشد تعداد مشترکان و مقدار مصرف فاصله بین عرضه و تقاضا هر سال بیشتر شده و مساله ناترازی هر روز بزرگ و بزرگتر میشود.
صنعت نفت و گاز ایران به ارقام هنگفتی سرمایه نیاز دارد تا بتواند وضعیت فعلی را حفظ کند. حدود ۲۷۵ میلیارد دلار سرمایه برای حفظ و نگهداشت تولید نفت خام و گاز از سال ۱۴۰۳ تا افق سال ۱۴۲۰ نیاز است. از آن سو سرمایهگذاری کلان و درخور توجهی در صنعت نفت و گاز ایران انجام نشده است. حال دولت برای جبران کسری سرمایهگذاری دست به دامن چه شرکتهایی خواهد شد؟
مدیریت و حکمرانی غلط دیگر چالش اصلی اقتصاد انرژی است که هاشم اورعی، کارشناس انرژی به آن اشاره کرده و آن را عامل عدم توسعهیافتگی حوزه انرژی میداند.