printlogo


کد خبر: 290512تاریخ: 1403/5/31 00:00
یادداشتی درباره خالق سرودهای ماندگار انقلاب
سبزواری، شاعری خادم خلق

مصطفی محدثی‌خراسانی: بسته دارد لب من دشمن تَردامن
تا برِ دوست نگویم سخن از دشمن
راز‌ها دانم در پرده و نتوانم
پرده برداشتن از راز نهانی من
بس که در پرده سخن گفتم و کس نشنود
خود همان به که ز گفتار شوم الکن ...
شاعری خادم خلقم نتوانم کرد
کسوت بندگی بی‌هنران بر تن
تا نیاساید از دست ستم مظلوم
مرمرا نیست از اظهار حق آسودن
کیست ظالم که ز پرواش سخن گویم
من نه آنم که به فرمانش نهم گردن
من حمیدم نه ستایش‌‌گر هر محمود
حق‌پرستم نه ستاینده اهریمن
شعر بالا ابیاتی از قصیده خادم خلق شادروان حمید سبزواری است که تاریخ سرایش آن سال 1345 شمسی  است. سبزواری از آغاز نهضت امام خمینی با اقتدا به حضرت روح‌الله، چون او مجاهد شد و مظهر شرف و آماده گذشتن از جان در راه هدف.
او برعهدی که بسته بود تا آخرین نفس پایدار ماند و حنجره‌اش فریادگر ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی شد.   
شادروان استاد حمید سبزواری که تاریخ، شعر و ادبیات انقلاب اسلامی را با نام او خواهد شناخت، مرد خودساخته‌ای بود که از دل توده‌ها و حسرت‌ها و آرزوهای آنها رویید و به درختی تناور و سر به فلک کشیده در گستره هنر و ادبیات انقلاب اسلامی تبدیل شد.
من از سنین نوجوانی وصف استاد حمید سبزواری را از زبان بزرگان شعر خراسان شنیده بودم. بزرگانی چون ذبیح‌الله صاحبکار، غلامرضا قدسی، محمد قهرمان، احمد کمالپور که نقل می‌کردند آقای حمید سبزواری ایامی که هنوز به تهران هجرت نکرده بود، جمعه‌ها از سبزوار خودش را به انجمن ادبی فرخ در مشهد می‌رساند و وقتی نوبت به شعرخوانی آقای سبزواری می‌رسید، تن همه ما می‌لرزید که آقای سبزواری باز چه رجزی علیه استبداد و ظلم وستم و به کنایت علیه نظام شاهنشاهی خواهد خواند و نگران این می‌شدیم که یک ساعت بعد سروکله ساواکی‌ها دور و بر انجمن پیدا شود.
من از سال‌های اول انقلاب توفیق آشنایی با این پیر جوانمرد را پیدا کردم و در سفرهای بسیاری با لطفی که نسبت به من داشتند چون فرزندشان در معیت‌شان بودم و همواره بخش زیادی از سفر به نقل خاطرات از فراز و فرودهای زندگی اجتماعی و فرهنگی استاد می‌گذشت. یادم هست با چه افتخاری از دشواری‌هایی که در زندگی پپشت سرگذاشته‌ بود. سخن می‌گفت، از اینکه در نوجوانی همراه پدر به کار طاقت‌فرسا در معدن اشتغال داشته‌ تا تعقیب و گریزهایی که با ساواک داشته‌ و مدت‌ها مخفیانه زندگی می‌کرد، مرتب هم به من می‌گفت من این خاطرات را نقل می‌کنم چون می‌دانم تو با جوانان زیادی در ارتباط هستی و دوست دارم برای آنها تعریف کنی تا این نسل بداند باید برای رسیدن به هدف خستگی‌ناپذیر باشد و کار فرهنگی را به مثابه جهاد فی‌سبیل‌الله ببیند.
شعر انقلاب حاصل تلاش جمعی شاعران انقلاب در چند دهه اخیر است و در شکل‌گیری بنیان و بنای آن همه سهیم‌اند و هرکدام به نسبت توانایی بخشی از این دستاورد عظیم را شکل داده‌اند اما اگر قرار باشد رصد کنیم شعر انقلاب با تمام مولفه‌های ذهنی و زبانی‌اش در شعر کدام یک از شاعران انقلاب یک‌جا و به تنهایی قابل مشاهده است بی شک آن شاعر کسی نخواهد بود جز حمید سبزواری. شعر سبزواری ریشه در پیشینه‌ها و پشتوانه‌های فرهنگی و ادبی ما دارد. شعری است تلفیق‌یافته از حماسه و عرفان و عشق. معرفتی اجتماعی در شعر او موج می‌زند و در نهایت شعری مردمی است. از دیگر سو در حوزه مضامین، تمام ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی از عدالت‌خواهی و دفاع از مستضعفین گرفته تا مبارزه با استبداد و استکبار و ارج نهادن به فرهنگ شهادت و ایثار و امید به رهایی و... در آن موج می‌زند. شعر سبزواری شعر عقیده و جهاد است و فریاد امت واحده اسلامی که خواستار وحدت است و اتحاد و مبارزه برای رسیدن دوباره اسلام به مجد و عظمت و رهایی قدس شریف و...
و اینگونه است که استاد حمید سبزواری اکنون و در زمان حیات با برکت خویش تبدیل به یکی از اسطوره‌های انقلاب اسلامی شده است.
همان‌گونه که شهید چمران اسطوره دفاع‌ مقدس و شهید مرتضی آوینی اسطوره فرهنگی و سیدآل‌قلم نام گرفت و شهید مطهری اسطوره اندیشه اسلام انقلابی و... بدون تردید استاد حمید سبزواری با حضور مستمر و موثر خویش از ابتدای قیام امام خمینی در سال 1342 و با خلق آثاری که به تمامی بر شالوده ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی شکل گرفته‌اند، از شعرهای شکوهمندی چون «جلودار» گرفته تا سرودهای ماندگاری که بسیاری از آنها شناسنامه انقلاب اسلامی هستند، سرودهایی چون «خمینی ای امام»، «برخیزید ای شهیدان»، «آمریکا مرگ به نیرنگ تو» ،«ای مجاهد» و صدها اثر دیگر، می‌تواند اسطوره شعر انقلاب اسلامی نام بگیرد. من یقین دارم در قرن‌های بعد که وجدان بیدار تاریخ به مرور انقلاب اسلامی خواهد پرداخت نام استادحمید سبزواری از معدود نام‌هایی است که در کنار عظمت انقلاب اسلامی از آنها یاد می‌شود و این نام پرطنین و سراسر افتخار به حافظه تاریخ شرافت و حریت سپرده خواهد شد.

Page Generated in 0/0089 sec