گروه فرهنگ و هنر: تئاتر اصفهان از دیرباز با ۲ شاخه تئاتر جدی و کمدی همواره حضوری کاملا فعال و پررنگ بر صحنه تئاتر کشور داشته است. تئاتر جدی اصفهان به سرپرستی مرحوم ناصر فرهمند و تئاتر کمدی به سرپرستی مرحوم رضا ارحام صدر در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی جوانان و علاقهمندان بسیاری را در خود پرورش داد و به تئاتر حرفهای کشور معرفی کرد.
هرچند با فوت ناصر فرهمند در سال 1350 عملا تئاتر جدی اصفهان آنچنان که باید و شاید پیگیری نشد و به نوعی رو به افول رفت اما از طرفی با ممارست ارحام صدر شاخه کمدی تئاتر اصفهان بدون رقیب به کار خود ادامه داد، از همین رو است که امروز اصفهان به معدنی از بازیگران و کارگردانهای کمدی بدل شده است.
اما در این میان گروه تئاتر سپاهان به سرپرستی ارحام صدر یکی از مهمترین گروههای نمایشی در این استان بود که عشاق بازیگری در دهه 40 و 50 را به خود جذب میکرد. همچنین علاقه مردم و خانوادهها به تماشای آثار کمدی مزید بر علت شده بود تا این گروه تئاتری روز به روز موفقتر شود و به نوعی در دهه 50 در اصفهان گروه تئاتر سپاهان یکهتازی کند.
هنرمندان بسیاری از این گروه به سطح حرفهای راه پیدا کردند که از معاصرترین آنها میتوان به هنرمندانی چون حسن اکلیلی، قدرتالله ایزدی و سید هوشنگ حریرچیان اشاره کرد.
روز گذشته سیدهوشنگ حریرچیان که یکی از بازماندههای تئاتر سپاهان به شمار میرفت در ۹۲ سالگی دار فانی را وداع گفت؛ بازیگری که ابتدای کار خود را با تئاتر جدی در کنار مرحوم ناصر فرهمند آغاز کرد. پس از فوت فرهمند، حضور حریرچیان در رادیو اصفهان باعث شد او نیز به گروه تئاتر سپاهان بپیوندد و در نهایت نیز بدل به بازیگر کمدی شود؛ بازیگری که 9 روز بعد از 92 سالگیاش صبح روز گذشته دار فانی را وداع گفت تا یکی از قدیمیترین اعضای گروه تئاتر سپاهان هم رخت سفر ببندد.
حریرچیان طی 8 دهه فعالیت در سریالهایی چون «عکاس باشی»، «هشت بهشت»، «تفنگ سرپر»، «آشپزباشی»، «ساختمان پزشکان»، «یکی بود یکی نبود»، «سایه سلطان»، «خاتون» و «پژمان» به ایفای نقش پرداخت. اما شاید باورکردنی نباشد که نخستین تجربه حضور مرحوم حریرچیان در سینما و سطح حرفهای هنرهای نمایشی با فیلم «جعفرخان از فرنگ برگشته» به کارگردانی علی حاتمی بود؛ فیلمی معروف و مشهور در تاریخ سینمای ایران که اقتباسی از نمایشنامهای به قلم حسن مقدم در سال ۱۳۰۱ است.
نمایشنامه درباره جوانی است که پس از سالها از فرنگ به ایران بازگشته و حالا با خانوادهاش دچار تضادهای فرهنگی شده است. این نمایشنامه در واقع نقد ایرانیان است. چه آنها که به «فرنگ» میروند و چه آنها که در رسوم قدیمی و خرافات غرق شدهاند.
در فیلم حاتمی البته شخصیتهای مثبت و منفی عوض شدهاند. بعضی منتقدان معتقدند «جعفرخان» فیلم ضعیفی است و حاتمی حتی موفق به تکمیل آن هم نشده و محمد متوسلانی این کار را انجام داده است. هوشنگ حریرچیان در این فیلم نقش مهمی ندارد اما فیلم برای او فرصتی میشود تا راهش را برای فیلمهای بعدی پیدا کند.
مرحوم حریرچیان در 80 سال فعالیت حرفهایاش آثار زیاد و ماندگاری را کار کرده است؛ فیلمها و تئاترهایی که امروز تنها در کتب درسی و دانشگاهی از آنها سخن گفته میشود و بسیاری از هنرجویان و دانشجویان رشتههای هنری بویژه هنرهای نمایشی تئاتر و سینما در حسرت یک فریم عکس یا بروشور از آنها هستند؛ آثاری که مرحوم حریرچیان در آنها به ایفای نقش پرداخته است و به اصطلاح اگر برای نسل امروزی به نوعی اسناد و منابع مهم هستند برای همنسلان مرحوم حریرچیان خاطره بهیادماندنی به شمار میروند.
با توجه به حضور مرحوم حریرچیان در آثار بسیار مهم و تاثیرگذار تئاتر و سینمای کشور اما آنچه باعث شناخته شدن و به نوعی چهره شدنش شد حضور در برخی سریالهای معاصر و کمدی است که طی چند سال گذشته ساخته و پخش شده است.
از این بین میتوان به مجموعه «ساختمان پزشکان» اشاره کرد؛ سریال موفق و پربینندهای که باعث شد هوشنگ حریرچیان بین مردم شناخته شود. او در سریال سروش صحت نقش پدر دکتر نیما افشار را داشت که برادر خلافکارش را از او بیشتر دوست داشت. تکیهکلامها و تکه انداختنهایش به نیما و بقیه برای تماشاگر جالب بود و لهجه اصفهانیاش هم به شیرینی نقش اضافه کرده بود.
بعد از ساختمان پزشکان و بازی پژمان جمشیدی در نقش خودش در یک سکانس بسیار کوتاه، سروش صحت و گروه ساختمان پزشکان سریال بعدیشان را درباره پژمان جمشیدی، یک فوتبالیست بازنده و با بازی خودش ساختند. سریال شاید حتی از ساختمان پزشکان هم بیشتر دیده شد و باعث شد پژمان جمشیدی به پولسازترین بازیگر سینمای ایران و پرکارترینشان تبدیل شود.
هوشنگ حریرچیان در این سریال نقش پدر پژمان جمشیدی را داشت و باز هم بین او و برادر دیگرش که در خارج از ایران زندگی میکرد، تفاوت قائل میشد.
مرحوم حریرچیان ۲سال پایانی عمر خود را به سبب کهولت سن در خانه گذراند تا جایی که در گفتوگویی اظهار کرده بود با توجه به علاقه قلبی برای حضور در آثار اما به سبب عدم توانایی به کارگردانها پاسخ منفی داده است. او حتی با توجه به علاقهای که به سروش صحت و کارهایش داشت، گفته بود: اخیرا آقای سروش صحت تماس تلفنی با من داشت و گویا یک کاری قرار بود در اصفهان داشته باشد که از من هم دعوت کرد گفت اگر شرایطش را دارم مقابل دوربین بروم ولی در عین حال گفت اگر نمیتوانی اصرار نمیکنم، سلامتی شما از همه چیز مهمتر است که متاسفانه نتوانستم با ایشان همکاری کنم اما خیلی خوشحال شدم که صدایش را شنیدم و اینکه هنوز به یاد من هستند. دوستان زیادی به من لطف دارند و تماس میگیرند و جویای حالم میشوند.
از همه ممنونم و آرزو میکنم ۱۰۰سال دیگر زنده باشم و عمـر کنم (باخنده). بزرگترین آرزویم زندگی در کنار عزیزانم است.