printlogo


کد خبر: 290596تاریخ: 1403/6/5 00:00
زنگ خطر برای سرمربی پرسپولیس به صدا درآمد
اینجا زود دیر می‌شود

بهراد رشوند:‌ نه اینکه تساوی در تبریز با یک یار کمتر برای پرسپولیس خیلی بد باشد یا یک نتیجه شوکه‌کننده شمرده شود... نه! 
شما امسال احتمالا با بهترین تراکتور تاریخ طرف هستید. اما آنچه برای هواداران پرسپولیس  غافلگیر‌کننده بود به تغییراتی مربوط می‌شود که متاسفانه ریشه در عدم شناخت گاریدو از فوتبال ایران و فوتبالیست ایرانی دارد. 
در 2 بازی گذشته پرسپولیس او دست‌کم ترکیب اصلی‌اش را با 3 تغییر همراه ساخت و همچنین 2 سیستم متفاوت را پیاده کرد و این نشان می‌دهد هنوز به آن ‌شناختی که باید و شاید نرسیده است. 
در نبرد نخست مقابل ذوب‌آهن از یک روش استفاده کرد اما در زمین تبریز با توجه به سختی کار و  قدرت ویرانگر حریف در میانه میدان از روش دیگری. 
بین بازی ذوب و تراکتور تنها چند روز فاصله بود و نهایت با 3 یا 4 جلسه تمرینی نمی‌شود ترکیب 2-4-4 را  ناگهان به 3-3-4 تغییر  داد و هیچ سوختی نداد. 
بدون شک این مربی امتحانش را پیش‌تر در لالیگا و دیگر کشورها پس داده است، از این رو درباره توانایی‌هایش هیچ شک و تردیدی نداریم اما مساله زمان است. موضوع شناخت است و فرصت اندکی که او باید در کمترین زمان ممکن به بالاترین درجه آگاهی از بازیکنان خودی و همچنین تیم‌های حریف برسد. 
 پیش‌تر کالدرون در چنین وضعیتی وارد فوتبال ایران شد؛ در 7 هفته اول با قبول ۳ شکست موفق نبود اما هرچه گذشت تیمش بهتر و بهتر شد و دست آخر روزی  که ایران را در نیم‌فصل ترک کرد، پرسپولیس قهرمان نیم‌فصل بود. 
از این رو قطعا گاریدو که مربی بهتر و کارنامه‌دار‌تری نسبت به کالدرون به حساب می‌آید گلیمش را از آب بیرون می‌کشد اما مساله زمان است. 
طبیعتاً آنچه ما بعد از بازی تراکتور دیدیم و نوع نتیجه و عملکرد بعضی‌ها، نظرمان را تغییر داد. 
هنگامی که سروش رفیعی اخراج شد طبیعتا خیلی‌ها نسبت به بی‌احتیاطی‌اش گله‌مند بودند و سروش را مقصر اصلی می‌دانستند اما وقتی زمان گذشت و کارشناسان داوری درباره صحنه قضاوت کردند، دیدیم که چگونه با وجود کمک‌داور ویدئویی آن اشتباه رخ داد. 
بحث اصلی صحبت این است که مسیر پیش‌روی پرسپولیس با گاریدو  چقدر هموار است؟ او باید چه کند؟ تکلیف چیست؟ در تمرینات یک هفته گذشته یعنی از بعد بازی با ذوب‌آهن و رسیدن به تراکتور ناگهان تغییر رویه داد. تیمی که روز اول 2-4-4 چیده بود را ناگهان 3-3-4 کرد. او چند بازیکن را به ترکیب اضافه کرد. اسدبیگی بدون آنکه در بازی گذشته ثابت باشد، در این نبرد  به عنوان یکی از بازیکنان کلیدی در میانه میدان به کار گرفته شد. 
طبیعتا بدون هماهنگی کافی بین بازیکنان، موفقیت سخت حاصل می‌شود نه اینکه اسدبیگی یا ریگی و یا دیگری بد باشند؛ نه! موضوع هماهنگی  است. 
گاریدو هنوز در حال آزمون و خطاست. در دل تمرینات مرتب بازیکنان را جابه‌جا می‌کند. وحید امیری در این سن و سال سخت است دفاع چپ رونده و تأثیرگذار سابق باشد. در این سیستم اورونوف به عنوان وینگر چپ در کارهای تدافعی به امیری کمک نمی‌کند و همین موضوع سبب شده فشار مضاعفی به سمت چپ پرسپولیس وارد  شود. بازی فیزیکی سروش به خاطر پر کردن چنین خلأیی است و در چنین حالتی یک داور حتی با کمک داور ویدئویی هم ممکن است اشتباه کند. البته  قرار نیست در زمین داور بازی کنیم یا او را مقصر بدانیم.
 فرشاد احمدزاده هنوز با تیم به صورت کامل هماهنگ نشده است. بازی‌های فصل قبل او را با لباس سپاهان با همین 2 بازی قیاس کنید. آیا این همان فرشاد است؟ طبیعتا او در جو جدید هنوز جا نیفتاده است و با رسیدن عالیشاه شاید دیگر چنین فرصت بکری نصیبش نشود. 
یکی از ضعف‌های بزرگ پرسپولیس که روز بازی با تراکتور کاملا به چشم آمد، نساختن مثلث و همکاری‌های 2 نفره در کانال  کناری بود. چه در زمان برانکو، چه در زمان یحیی و اوسمار، یکی از حربه‌های پرسپولیس، پاسکاری‌های ریز و سریع در کانال‌های کناری بود. چه از چپ، چه از راست. اما هنوز بین ایوب و فرشاد احمدزاده در سمت راست هارمونی مدنظر شکل نگرفته و در جناح چپ وحید امیری و اورونوف و حتی سروش به آن هماهنگی قبلی نرسیده‌اند. 
قطعا باید بدانیم کار کردن با یک بازیکن حرفه‌ای در لالیگا یا کشورهای دیگر تفاوت‌هایی با اینجا دارد. اینها همان نکات خاص مربیگری است که از یک فرد معمولی، یک مربی بزرگ می‌سازد. 
سرمربی موفق در فرهنگ و کشور جدید باید روان‌شناس باشد، باید انسان‌شناس باشد، باید جامعه‌شناس باشد و... اما مساله زمان است. 
پرسپولیس چاره‌ای ندارد جز اینکه زودتر به نظم تاکتیکی مد نظرش برسد. زودتر ترکیب اصلی را پیدا کند و مهم‌تر از همه همانگونه بازی کند که هوادارانش انتظار دارند. 
تردید نکنید امسال اکثر تیم‌های لیگ برتری در تبریز به مشکل می‌خورند. شاید باید زمان بگذرد تا بفهمید پرسپولیس در تبریز با یک یار کمتر چه کار بزرگی را انجام داد. 
در اینکه پرسپولیس قهرمان فصل قبل راضی‌کننده نبود، تردیدی نیست اما باید شرایط را هم در نظر گرفت و واقعیت‌ها را هم کنار هم گذاشت. شاید بازی با فولاد می‌تواند شروع‌کننده همان مسیری باشد که همه انتظارش را می‌کشند. 
گاریدو زودتر از اینها باید بداند ترکیب اصلی‌اش چیست و روش نهایی‌اش کدام است. در این بین طبیعتاً  7-6 هفته اول تأثیرگذار است. 
باید از گاریدو حمایت کرد و دید که او موفق می‌شود تیمش را سریع به آن نقطه مطلوب  برساند یا نه. در مجموع اما هواداران اگر باز هم قهرمانی می‌خواهند چاره‌ای ندارند جز حمایت. 
البته همانطور که مدافع  چپ بعد از تاخیر فراوان  گرفته شد، باید تکلیف خرید قلی‌زاده یا حتی بازیکن دیگر خارجی مشخص شود. حالا باید از گاریدو‌ تیمی را خواست که هم زیبا بازی می‌کند هم مدعی قهرمانی است. سطح توقع هوادار پرسپولیس بسیار بالا رفته و این بزرگ‌ترین چالش این مرد اسپانیایی است. 

Page Generated in 0/0083 sec