گروه فرهنگ و هنر: برنامه «سینما ملت» جزو معدود برنامههای تخصصی در حوزه سینماست که فارغ از نقد و بررسی فیلم به موضوعات سینمایی میپردازد؛ برنامهای که این روزها از قاب شبکه 5 سیما با حضور محمدرضا مقدسیان از کارشناسان و منتقدان حوزه سینما روی آنتن میرود و در هر قسمت با محوریت قرار دادن موضوعات روز سینمای ایران با حضور کارشناسان و منتقدان به نقد و بررسی وضعیت موجود میپردازد. این برنامه در آخرین نشست خود با حضور رامتین شهبازی و امیررضا نوریپرتو با محوریت سینمای اجتماعی به نقد و بررسی این ژانر بسیار مهم و تاثیرگذار پرداخت. امیررضا نوریپرتو، منتقد سینما در توضیح سینمای اجتماعی گفت: یکسری واژهها وجود دارد که متاسفانه در نقدها، میزگردها، نشستها و حتی بدتر از همه سر کلاسهای دانشگاه نهادینه شده است. این اصطلاحات از ترمهای آکادمیک و تئوریک وجود دارد از جمله سینمای کودک و نوجوان، سینمای اجتماعی و سینمای سیاسی اما با توجه به رویکردی که در ایران وجود دارد متاسفانه این نوع به کارگیری واژهها و مفاهیم اشتباه است. این منتقد سینما دلیل به کارگیری اشتباه واژهها را نیز بیان کرد و گفت: ما به چشم ژانر نگاه میکنیم وقتی میگوییم ژانر اجتماعی، پس باید دنبال مولفههای ژانری بگردیم .باید نشانههایی را که مخصوص آن ژانر است بتوانیم پیدا کنیم، زیرا هر ژانر یکسری زیرگونه دارد و سوال این است که ژانر اجتماعی چه زیرگونهای دارد. برای مثال بسیاری از تولیدات ۱۵ سال اخیر سینمای ایران اگر در ژانر کمدی نباشند اکثرا درامهای شهری هستند، یعنی مایههای اجتماعی دارند و معضلات و مشکلات زندگی در جامعه شهری و خانوادگی را بیان میکنند. مثلا در ژانر تریلر یا مهیج، تریلر سیاسی داریم که مصداق آن ماجرای نیمروز آقای مهدویان است. اجتماعی بودن و سیاسی بودن، رویکردی برای یک فیلم است و ژانر نیست.
در ادامه برنامه سینماملت رامتین شهبازی، منتقد سینما گفت: برای واژه سینمای اجتماعی در ادبیات سینمایی تعریف مشخصی نداریم و در واقع سینمای آسیبهای اجتماعی داریم. ما بیشتر در سینمای ایران تابع سینمای ملودرام هستیم و اصولا سینمای ما آن ژانر را به شکلی که در سینمای جهان پیگیری میشود دنبال نمیکند. آن چیزی که غالب است سینمای ملودرام بوده و در این سینما آسیبهای اجتماعی نیز معمولا ذیل ملودرام قرار میگیرد. اواسط دهه ۸۰ به بعد بویژه بعد از سینمای اصغر فرهادی، در واقع ما تراژدی مدرن را هم میبینیم که در سینمای دنیا به دهه ۴۰ برمیگردد که آرتور میلر آن را در حوزه ادبیات نمایشی بنیانگذاری میکند و بعد وارد سینما هم شده است. وی ادامه داد: در ایران ملودرامهایی داریم که سیاستگذاریها اجازه نمیداد پایان خشک یا تلخ داشته باشند. پایانهای باز که میتواند جزو ساختارهای تراژدی مدرن باشد در سینمای ما پا میگیرد.
شهبازی این نکته را هم خاطرنشان کرد که بحث ممیزیها جداست و ما منکرش نیستیم و به هر حال سیاستگذاریها ما را به این ممیزیها میرساند اما مشکل از آنجا شروع میشود که ما در سالهای اخیر در حوزه سیاستگذاری سینما با آن مواجه هستیم؛ فیلمسازهای ما فیلم ساختن را فراموش کردند و از آن نقطه، ملودرام متمایل به آسیبهای اجتماعی و تراژدی مدرن دچار مشکل شد. وی با اشاره به مهارت فریدون جیرانی در روزنامهنگاری افزود: آقای فریدون جیرانی روزنامهنگار قهاری است اما موقع فیلمسازی، روزنامهنگاری را پشت در میگذاشت و به عنوان فیلمساز وارد میشد. الان متاسفانه کارگردانهای جوان ما در قامت یک جامعهشناس و روانشناس وارد فیلمسازی میشوند، در حالی که سینما کلاس درس نیست. اگر در کسوت جامعهشناس میخواهید فعالیت کنید در کلاس درس درباره جامعهشناسی سینما صحبت کنید. نوریپرتو در ادامه نگاه سلیقهای را یکی از چالشهای فیلمسازی دانست و گفت: 2 دلیل عمده و بنیادین وجود دارد که یکی از آنها ممیزی است و با تغییر دولت نیز تفاوتی حاصل نمیشود. در واقع آنقدر که شوراها سلیقهای رفتار میکنند، ممیزی خاصی هم به نظرم تعریف نشده است.
وی حال و هوای جامعه را امری اثرگذار در موفقیت یک اثر تولیدی دانست و افزود: بخش زیادی از موفقیت یک سری فیلمها در یک بازه زمانی و یک گونه سینمایی از طریق سلیقه مخاطب و حال و هوای جامعه پیرامون رقم میخورد.
نوریپرتو همچنین با ذکر مصداقی تصریح کرد: مثلا فیلمهای کمدی فروش بیشتری دارند اما سریالهای نمایش خانگی که به سمت کمدی رفتند ناموفق بودند، در حالی که در سینما برعکس است. این نکته هم یادمان نرود ما در جامعهای زندگی میکنیم که در دوره گذار هستیم. شرایط و وضعیت ملتهبی را پشت سر میگذاریم که یکی از المانهای بحث روز جامعه امروز خشونت است و این فیلمها با نگاه اجتماعی روی این مسائل دست میگذارند.