printlogo


کد خبر: 290976تاریخ: 1403/6/20 00:00
نگاهی به فیلم‌های جدید در اکران پاییزی
همیشه پای یک کمدی در میان است

گروه فرهنگ و هنر: روز گذشته شورای صنفی نمایش نام فیلم‌های اکران پاییز سینمای کشور را اعلام کرد. بر این اساس فیلم‌های «بازی را بکش» به کارگردانی محمدابراهیم عزیزی، «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز، «صبحانه با زرافه‌ها» به کارگردانی سروش صحت، «شه‌سوار» به کارگردانی حسین نمازی و «آغوش باز» به کارگردانی بهروز شعیبی از هفته سوم شهریور اکران خود را آغاز خواهند کرد. به این ترتیب چیدمان اکران پاییزی سینمای ایران متشکل از 2 کمدی، یک اثر گروه سنی نوجوان و 2 اجتماعی است و ناگفته پیداست همچنان قرار است گیشه روی پاشنه کمدی بچرخد و گویا نسخه ارائه شده در سال نخست کرونا برای نجات سینما کماکان کارکرد دارد! این در حالی است که سینمای ایران تا نیمه نخست سال حدود 15 میلیون مخاطب داشته است که انتظار می‌رود با اکران فیلم‌های کمدی این عدد در نیمه دوم بیشتر هم شود. شاید در نگاه نخست استقبال مخاطبان اتفاق خوبی باشد اما نباید فراموش کرد اقبال مخاطبان صرفا به فیلم کمدی آفتی است که می‌تواند همچون ویروسی خطرناک برای آینده سینما بسیار خطرناک باشد. در ادامه نگاهی به 5 فیلم اکران پاییز داریم.
* بازی را بکش
«بازی را بکش» کنجکاوی برانگیزترین اکران اول پاییز سینماهای کشور است، چرا که برخلاف دیگر فیلم‌های یادشده برای نخستین‌بار نمایش داده خواهد شد و اکران جشنواره‌ای نداشته است. نکته جالب دیگر درباره این فیلم تهیه‌کنندگی مصطفی کیایی و حضور یک فیلم‌اولی به نام محمدابراهیم عزیزی در جایگاه کارگردان است. عزیزی پیش‌تر فیلم کوتاه کار کرده و باید منتظر ماند و دید آیا قرار است استعداد جدیدی به سینمای اجتماعی ایران معرفی شود یا کلیشه‌های فیلم‌های اصغر فرهادی، سعید روستایی و... تکرار خواهد شد.
* باغ کیانوش
یکی از قدرنادیده‌ترین آثار جشنواره فیلم فجر در سال گذشته قرار است در اکران اول پاییز به نمایش درآید؛ فیلمی که به خاطر قرار گرفتن در طبقه فیلم‌های کودک و نوجوان آنچنان که باید و شاید در جشنواره دیده نشد، این در حالی است که «باغ کیانوش» از بهترین فیلم‌های سال‌های اخیر سینمای ایران در گونه کودک و نوجوان است که هم قهرمان دارد، هم داستان جذاب و فضای متنوعی که مخاطب را تا انتها همراه کند.
فیلمنامه فیلم باغ کیانوش اقتباس از کتابی با همین نام است. این کتاب به قلم علی‌اصغر عزتی‌پاک برای گروه سنی نوجوان از سوی انتشارات کانون پرورش فکری منتشر شده بود. داستان رمان «باغ کیانوش» در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق در روستایی از توابع شهر همدان اتفاق می‌افتد. «حمزه» و «عباس» تصمیم می‌گیرند در روز جشن ازدواج پسر کیانوش به باغ او دستبرد بزنند. این ماجرا با سقوط یک هواپیمای بمب‌افکن عراقی در نزدیکی باغ همزمان می‌شود. سقوط هواپیما و ورود خلبان آن به باغ کیانوش ماجراهای جالبی را رقم می‌زند.
یک منتقد سینما درباره این فیلم نوشته: «باغ کیانوش» اثری بی‌ادعا و پرمحتواست که فیلمنامه دارد، کاراکتر می‌سازد و روایت سرراست، ساده و درگیرکننده‌ای دارد. یکی از معدود پدیده‌های جشنواره بد چهل‌ودوم که نتیجه اعتماد به جوان‌ها را نشان می‌دهد؛ فیلمی که حد و حدود دارد، تم و شخصیت می‌سازد و در نهایت سرگرم‌کننده و تماشایی است. بچه‌ها در فیلم شیرینی کودکان و ماجراجویی آنها را بدرستی منتقل می‌کنند‌ و عباس جمشیدی‌فر در نقش یک کمدین و شهرام حقیقت‌دوست در جایگاه یک قهرمان سینمای بزرگسال، جایگاه درستی دارند و باعث جذابیت و فروش فیلم می‌شوند. الگوی فیلمنامه کلاسیک است و جایگاه ضدقهرمان بخوبی پرداخت شده است.
* صبحانه با زرافه‌ها
امید اول اکران پاییز، بر دوش یک فانتزی کمدی است که سروش صحت ساخته و حضور ستارگانی چون هوتن شکیبا، هادی حجازی‌فر، پژمان جمشیدی و بهرام رادان آن را دیدنی‌تر کرده است. این فیلم در نخستین رونمایی در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر مورد توجه اهالی رسانه و منتقدان قرار گرفت، هر چند انتقاداتی به مضامین اگزیستانسیالیستی فیلم مطرح شد.
سروش صحت درباره درونمایه این فیلم گفته است: « به نظرم «صبحانه با زرافه‌ها» در ترویج دوستی است. اگر ما در فیلم درباره مواد مخدر صحبت کرده‌ایم، به معنای ترویج آن نیست، بلکه می‌خواستیم نشان دهیم که مشکلات از همان نشأت می‌گیرد. می‌دانم که همیشه نمی‌توانیم بخشش داشته باشیم اما اگر به آن دقت کنیم می‌بینیم که با بخشش زندگی بهتر می‌شود. شاید چون آدم پراشتباهی هستم، می‌خواهم بخشش هم ترویج یابد. من فکر کردم در فیلمی که فقط با ۶ نفر پیش می‌رود، بهتر است از بازیگرانی استفاده شود که مخاطب از پیش، با آنها آشناست».
* شه‌سوار
«شه‌سوار» از نظر حال و هوا حد فاصل میان «آپاندیس» فیلم اول نمازی با حس و حال تراژیک و «شادروان» فیلم سوم او  با فضای کمدی و طنز است. از نظر کیفی هم، جزو آثار متوسط این فیلمساز محسوب می‌شود. در خلاصه داستان فیلم «شه‌سوار» آمده است: به‌ دنبال درگذشت پدر خانواده در جریان برگزاری عروسی که چند بار به‌هم خورده است، خانواده او قصد پنهان کردن این خبر را دارند.
در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر، این فیلم آنچنان از سوی منتقدان تحویل گرفته نشد با این وجود موفق به کسب نامزدی بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای ناهید استواری شد. مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، سید هادی کاظمی، عباس جمشیدی‌فر، گیتی قاسمی، سعید عطایان، ایمان برات‌پور، حافظ نبی‌زاده، مهرناز افلاکیان، ناهید استواری، رمضانی‌فر و امیر دژاکام بازیگران این اثر سینمایی هستند. این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی است که با مشارکت بخش خصوصی تولید شده است. حسین نمازی درباره این فیلم گفته است: «به نظرم «شه‌سوار» بهترین فیلم من تاکنون است. اصل این است که همه شخصیت‌ها باید قصه‌ای داشته باشند. شیوه من این است که فیلمنامه را چندبار می‌نویسم، می‌خوانم و بازنویسی می‌کنم. من این ویژگی را دارم که نمی‌توانم فیلم‌ خلوت بسازم و از شخصیت‌های زیادی استفاده می‌کنم».
* آغوش باز
اگر آثار مستند، سریال‌ها و مجموعه‌های نمایش خانگی بهروز شعیبی را در جایگاه کارگردان محاسبه کنیم، «آغوش باز» شانزدهمین فیلم این کارگردان نسل نو سینمای ایران است که توانسته نام خود را به عنوان یک فیلمساز دغدغه‌مند اجتماعی به ثبت برساند. آغوش باز در امتداد سینمای اجتماعی شعیبی و فیلمی متفاوت از دیگر آثار او به حساب می‌آید. داستان فیلم «آغوش باز» درباره خواننده‌ای است که در روز کنسرتش با قهر همسرش درمی‌یابد زندگی علاوه بر کارها و مشغله‌های شخصی، ابعاد دیگری هم دارد و می‌توان بدون آنکه خللی در حرفه پیدا شود، به خانواده، همسر، پدر و مادر هم عشق ورزید.
سید حامد کمیلی، محسن کیایی، گلاره عباسی، شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر، علی عطایی، روژین فاطوری‌فر، ساینا توکلی، میثم نوروزی، سهیل هژبر، مسعود خانی، مهدی هاشمی، احترام برومند؛ حسن معجونی و هاتف شعیبی و نفس‌ نکی (بازیگران کودک) بازیگران این فیلم سینمایی هستند. شعیبی درباره این فیلم در جشنواره گفته بود: «آغوش باز یک روی جدید از سینما برای من بود؛ هم در نوع فیلمسازی و هم در شکل اجرا. من مدت‌ها طرحی در ذهن داشتم تا اینکه سجاد نجفی یکی از نویسندگان فیلم و محمدمهدی عسگری خواستند با هم همکاری داشته باشیم. من فیلمنامه‌های آماده داشتم اما وقتی این طرح را برای‌شان تعریف کردم، بسیار از آن استقبال کردند. صادقانه بگویم آغوش باز کار سخت و پربازیگری بود‌ و اگر همدلی و همکاری این گروه نبود، این فیلم حتما امتیازاتی را از دست می‌داد».
با این حال، با اینکه تنوع‌طلبی بهروز شعیبی در انتخاب ژانر فیلم و نماندن در هیچ شیوه و سبکی، قابل تقدیر است اما کاش این تغییر و تحول موضوعی، منجر به تجربه قابل قبولی شود. فیلم «آغوش باز» دقیقا از همین نقطه (بی‌تجربگی سازنده‌اش در ساخت فیلم کمدی - درام یا همان خانوادگی خوشحال خودمان!) ضربه می‌خورد. تازه‌ترین اثر شعیبی، سردرگم، پرحرف، بی‌ارتباط، آشفته و نامتوازن است و افسوس که برای همه این حرف‌ها نمی‌شود مثال آورد. مثال زدن کل فیلم را اسپویل می‌کند! فیلم سکانس‌های خوب هم دارد، برعکس حرف‌های قشنگی هم دارد ولی دغدغه پس فیلم گم است. شخصیت اصلی آنقدر که باید قوت ندارد و نتیجه اینکه سیر تحولش ساختگی به نظر می‌رسد، ایده شخصیت غایب فیلم هم با آن همه اشاره و شگفتی، به سرانجام نمی‌رسد. فیلم اصرار دارد تمام شود؛ هم در ذهن ما و هم در سرنوشت تک‌تک قصه‌ها و این اتفاق مبارکی برای یک فیلم امروزی نیست.

Page Generated in 0/0066 sec