فردین عبدالعلی امینی: فساد و بیقانونی در فوتبال ایران ریشه دوانیده و احدی نباید و نمیتواند منکر آن شود، چراکه هر از چندگاهی مصادیقی از آن برملا میشود. شوربختانه مبارزه با آن نیز هر روز سختتر از دیروز میشود! بهرهور اصلی این اوضاع نیز کانونهای قدرت، ثروت و نفوذ هستند؛ هرکس سمبهاش پرزورتر، طمع و ارتکاب و نیز حاشیه امنیتش هم بیشتر!
بازتاب فساد و بیقانونی سرزده از این مراکز مثل تشییع فقراست؛ خلوت و سوت و کور اما بازتابش برای نامرتبطان با این مراکز، مثل مرگ آدمی معروف و متنفذ است؛ شلوغ، شیون و زاری همگان و فریاد وااسفا! برای ارتکاب دسته اول معمولا اغماض و لاپوشانی مسؤولان و مجریان قانون را شاهدیم و برای ارتکاب دسته دوم، قاطعیت و برخوردشان!
در همین چند سال اخیر، مصادیق معتنابهی از آن را در فوتبال ایران و از سوی صاحبان زر و زور و شهرت (متنفذان فوتبال) دیدهایم که در قبال آن نیز نادر تنبیهاتی سراغ داریم؛ وصول چندباره چک مدیرعامل اسبق استقلال از بیتالمال، نامهای با جعل امضای مسؤولان فدراسیون توسط باشگاه استقلال، جعل در قرارداد خلعتبری و طارمی توسط باشگاه پرسپولیس که برای دومی پای مسؤولان ارشد سیاسی نیز به وساطت بینالمللی باز شد، دروغ و تخلف برای کسب مجوز حضور پرسپولیس در ۲ لیگ آخر قهرمانان آسیا با همراهی مسؤولان فدراسیون و اینک نیز مدرک جعلی امآرآی برای زنده کردن سهمیه سوخته بازیکن خارجی توسط پرسپولیس و نمونههایی که کم نیستند...! نسبت به چند تخلف محرز فوق، مجازات یا حداقل مجازات درخور عاملان و مرتکبان را سراغ دارید؟ در چند فقره آن همراهی مسؤولان (از فدراسیون تا بالاتر) را برای لاپوشانی و حتی ثمرنشینی این خدعهها و تخلفات به یاد دارید؟ قطعا دومی پررنگتر است!
مورد جدید و بهروز اما قضیه جعل «امآرآی» نبیل باهویی از سوی باشگاه پرسپولیس برای فریب مسؤولان سازمان لیگ و احیای سهمیه خارجی از دست رفتهشان است که توسط ایفمارک برملا شده است؛ سهمیهای که خود مسبب از دست رفتنش هستند و حالا برای احیای غیرمجازش به هر مستمسکی (مجاز و غیرمجاز) چنگ میزنند! این جعل و تخلف را مقایسه کنید با فریادهای ممتد عدالتخواهانه(!) مسؤولان همین باشگاه در روزهای گذشته!
هر چند در این مقوله سخن و نمونه کم نیست اما در عمق مساله غور کنیم؛ روشهای ماکیاولی در فوتبال و نرمش سمبه قانون...!