printlogo


کد خبر: 292330تاریخ: 1403/7/2 00:00
کلمات حکومت می‌کنند

حمید ملک‌زاده*: سیاست، درست مثل هر حوزه دیگری آداب و موضوعات خاص خودش را دارد. از این‌ جهت کسانی که به طور حرفه‌ای به آن مشغولند باید همه آنها را در نظر بگیرند. از این‌ جهت کار سیاستمدار درست مثل کار یک ورزشکار حرفه‌ای است، یعنی مستلزم رعایت‌کردن آدابی است؛ چه در سطح روابط ‌عمومی، در مقابل مردم و رسانه‌ها و چه در حوزه سلوک و رفتار شخصی در زندگی خصوصی. با این تفاوت که درباره سیاستمداران موضوع کمی پیچیده‌تر است. سیاستمداران، چه بخواهند و چه نخواهند، به شکل اجتناب‌ناپذیری الگوهای تربیتی و نمادهای تشخص مردمی هستند که آنها را نمایندگی می‌کنند. به بیان روشن‌تر، سیاستمداران صورت بیرونی و نشانه‌های در معرض دید دولتی که آن را نمایندگی می‌کنند و مردم کشور خود هستند. از این‌ جهت رعایت‌کردن آدابی که برای یک سیاستمدار حرفه‌ای تعریف می‌کنند، از اهمیتی ویژه برخوردار است. 
مجموعه آدابی که از آن صحبت می‌کنیم در چند سطح باید مورد توجه قرار بگیرد: پوشش مناسب، نحوه استفاده‌کردن از زبان و برخورداری از دانش صحیح درباره امور سیاسی. در این یادداشت تلاش می‌کنم سومین اصل آداب مربوط به سیاستمداران را برای ارائه بحث کوتاهی پیرامون نخستین نشست خبری رئیس دولت چهاردهم مورد بررسی قرار دهم.
* شوروی  نامی است که به تاریخ مربوط می‌شود
 این کاملا صحیح است که رئیس دولت بنا نیست در همه زمینه‌ها کارشناس باشد. همین‌طور استفاده‌ از نظرات کارشناسان در حوزه‌های مختلف ضرورتی است که نباید آن را از نظر دور داشت. با وجود این، تنها رئیس دولت است که باید بتواند در مواقع مقتضی تصمیمات درستی درباره موضوعات مختلف اتخاذ کند؛ در غیر این صورت، در وضعیتی که رئیس دولت بدون هیچ دانش زمینه‌ای یا در حالی ‌که دانش ناقصی درباره موضوعات مختلف دارد با سیل متداخل نظریات کارشناسانه مواجه شود، عملا امکان تصمیم‌گیری را از دست خواهد داد. استفاده‌کردن آقای دکتر پزشکیان از کلمه شوروی برای نامیدن یکی از مهم‌ترین شرکای سیاسی و نظامی دولت جمهوری اسلامی ایران در بهترین حالت نشان می‌دهد ایشان بر اساس دانشی کهنه درباره دولت‌ها به آنها می‌اندیشد. از آنجا ‌که نام‌ها هم‌پیوندهای منطقی مناسبات و روابطی هستند که پیرامون آنها شکل ‌گرفته، احتمالا می‌شود انتظار داشت وقتی کسی به‌ جای فدراسیون روسیه به اتحاد جماهیر شوروی می‌اندیشد، به لحاظ ذهنی هنوز در فضای جنگ سرد زندگی می‌کند. این موضوعی است که می‌تواند ایده جالبی برای نوشتن داستان یا شعرهای روایی در اختیار ما قرار دهد اما وقتی شخصی که از آن صحبت می‌کنیم در مقام رئیس دولت قرار گرفته باشد، ممکن است براحتی به مشکلاتی جبران‌ناپذیر در زمینه مناسبات واقعی موجود در مسائل مربوط به دولت و محیط پیرامون آن تبدیل شود. موضوع جالب‌ توجهی که نمایان‌ شدن و اصرار ساده‌دلانه بر آن اگر چه ممکن است دقایقی مفرح را در رقابت‌های انتخاباتی به وجود بیاورد اما بعد از تشکیل دولت بویژه در جلسه‌ای رسمی با حضور نمایندگان رسانه‌های جمعی داخلی و خارجی تا حد زیادی نگران‌کننده است. 
* ما، آمریکا و ارث‌بری بدون برادری
یکی دیگر از موضوعاتی که در جریان نخستین نشست خبری آقای رئیس‌جمهور مورد توجه رسانه‌های داخلی و خارجی قرار گرفت، اصطلاحی بود که آقای رئیس‌جمهور ضمن اشاره ‌کردن به دولت ایالات متحده آمریکا مورد استفاده قرار داد: برادری. این احتمالا چالش‌برانگیزترین بخش صحبت‌های دکتر مسعود پزشکیان در نشست خبری با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی بود، تا جایی که حتی یکی از سخنگویان دولت ایالات متحده نسبت به آن واکنش نشان داد. اگرچه در روزهای اخیر صحبت‌های زیادی درباره این موضوع شده است اما همچنان مسائل مهمی درباره آن وجود دارد که باید به آنها پرداخت. در حالی‌ که خواهری و برادری مفاهیمی مربوط به حوزه خصوصی و روابط غیرسیاسی افراد می‌شود، دوستی و دشمنی موضوعاتی واقعی و عمیقا سیاسی است. این موضوعی است که عموما در میان بخشی از علاقه‌مندان به ایده ایران فرهنگی مغفول مانده است؛ غفلتی که از آن صحبت می‌کنیم وقتی اتفاق می‌افتد که مفاهیم سیاسی را به اعتبار مفاهیم فرهنگی فهم کرده باشیم. مساله اساسی مورد غفلت قرار گرفته در اینجا ناشی از نادیده‌گرفتن این مساله است که دولت‌ها هستی‌هایی واقعی هستند که به اعتبار نهادهای مادی و روانی حقیقی تشکیل‌دهنده‌شان، به شکل اجتناب‌ناپذیری در منازعه‌ای مداوم با یکدیگر قرار دارند، یعنی در محیط بین‌الملل این تنها منافع واقعی ناشی از هستی واقعی دولت‌هاست که رابطه آنها را تعیین می‌کند. 
از این‌ جهت دولت‌ها ممکن است در برخی موارد، به اعتبار منافع مشترکی که دارند به همکاری‌های دو یا چندجانبه دست بزنند اما این روابط غیرخصمانه تنها تا جایی معتبر است که منافع و اراده سیاسی مشترکی برای ادامه ‌دادن به آنها در میان طرفین رابطه فعال باشد. به بیان بهتر رابطه اصیل میان دولت‌ها، بنا به حیثیت وجود شناختی‌شان رابطه‌ای خصمانه است: این جنگ است که اصالت دارد، حتی وقتی گلوله‌ای شلیک نشده باشد. نادیده‌گرفتن این موضوع و تقلیل‌دادن رابطه میان دولت‌ها به مناسبات میان افراد خانواده، دوستان یا رابطه‌‌ای که هر دولت باید با شهروندان خود داشته باشد، خطای ‌شناختی بسیار خطرناکی است که دولت را در مقابل رفتارهای خصمانه و زیاده‌خواهی‌های سیاسی دشمنان یا رقیبان خود بی‌دفاع می‌کند. تفاوت زیادی وجود دارد میان وقتی که یک رئیس دولت از دوستی و وفاق درون جامعه خودش صحبت می‌کند، با وقتی رقیبان یا دشمنان خارجی را مورد خطاب قرار می‌دهد. هیچ 2 دولتی در جهان واقعی با یکدیگر دوست نیستند و در نهایت نمی‌توانند دوست باشند. دولت‌ها تنها ممکن است به سازوکارهای نهادی یا سیاسی کارآمدی برای مدیریت خصومت‌ها یا موضوعات رقابتی میان خودشان دست یابند و همکاری‌های مؤثری داشته باشند. این موضوع وقتی صحبت از دولت ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران می‌شود، اهمیت بیشتری می‌یابد. در اینجا ما با نزاع تاریخی خصمانه‌ و واقعی از طرف دولت ایالات متحده آمریکا با ایران و نه فقط جمهوری اسلامی ایران سروکار داریم که حل‌ آنها مستلزم داشتن فهمی روشن از مسائل پیچیده‌ای است که در طول سال‌ها اتفاق افتاده است. در محیط بین‌الملل، حتی اگر بنا باشد به مدیریت خصومت با قدرت‌های متخاصم بپردازیم، باید قبل از هر چیز، فهم درستی از نفس خصومت مورد نظر داشته باشیم تا بتوانیم سازوکار مناسبی را برای مدیریت‌  این خصومت پیش‌بینی کنیم. صرف برادر نامیدن دشمنی واقعی که هر روز در حال دست‌زدن به اعمالی خصمانه علیه ایران است، نه مشکلی را حل می‌کند، نه پیشنهاد معناداری را برای مدیریت خصومت جاری میان دولت‌ها در مقابل ما قرار می‌دهد.
پژوهشگر اندیشه‌های سیاسی *

Page Generated in 0/0069 sec