نگاهی به ژانر کمدی در سینمای ایران با توجه به رکوردداری فیلمهای طنز در 6 ماه نخست سال 1403
محمد محمدی: در حالی سال 1403 به نیمه خود رسیده است که از ابتدای سال تاکنون ۳۶ فیلم جز آثار بخش هنر و تجربه روی پرده سینماها رفتهاند و پس از ۶ ماه به فروش ۹۲۷ میلیارد تومانی رسیدهاند. در این مدت بیش از ۱۶ میلیون نفر هم به تماشای فیلمهای اکرانشده نشستهاند.
بر اساس آمار سامانه مدیریت فروش و اکران سینما (سمفا) تا بامداد ۳۱ شهریور، فیلمهای «تگزاس ۳»، «تمساح خونی» و «مست عشق» 3 فیلم پرفروش نیمه اول سال بودهاند و بعد از آنها فیلمهای «خجالت نکش ۲»، «پول و پارتی» و «سال گربه» در رتبههای بعدی قرار دارند.
فیلم «تگزاس ۳» که در صدر جدول فروش است، در مدت بیش از ۳ ماه که روی پرده سینماها بوده، به فروش ۲۳۳ میلیارد تومان رسیده است. البته فیلمهایی هم هستند که با وجود اکران طولانیمدت و برخورداری از شرایط ویژه گروه سینمایی فرهنگ که به حمایت از فیلمهای غیرتجاری اختصاص دارد، نتوانستند در فروش و جذب مخاطب موفق عمل کنند؛ فیلمهایی که حتی درباره واقعی بودن تعداد بلیتهای فروختهشده آنها نیز شبهه وجود دارد.
از طرفی با اعلام سازمان سینمایی در فصل پاییز نیز سالنهای سینما میزبان فیلمهای «رکسانا» به کارگردانی پرویز شهبازی و «زودپز» به کارگردانی رامبد جوان میشوند و آبان فیلم «صبحانه با زرافهها» به کارگردانی سروش صحت روی پرده خواهد رفت تا ماراتن کمدیها همچنان ادامه داشته باشد.
آنچه مشخص است اینکه همچنان سینمای ایران بر مدار اکران فیلمهای کمدی در حال چرخیدن است؛ سیاستی که شاید در سال نخست اجرا و برای برونرفت از وضعیت اسفناک سینما پس از کرونا بهترین و درستترین تصمیم بود اما مبتلا شدن سینما به اکرانهای کمدی که راحتترین راه برای رسیدن به رکوردها و به نوعی بیلان کاری مدیران باشد، میتواند آفتی طولانیمدت را برای سینما به همراه داشته باشد. همین موضوع باعث شد مروری داشته باشیم به وضعیت سینمای کمدی در 4 دهه گذشته سینمای ایران.
کمدی اساسا در سینمای ایران به فیلمهایی گفته میشود که صرفا برای جذب مخاطب تولید شده باشند. این در حالی است که تنها در دهههای 60 و 70 آن هم به فراخور شرایط اجتماعی کشور، آثاری با عنوان فیلمهای کمدی روی پرده رفتند که با اشاره به معضلات اجتماعی با زبان طنز، با غنا و عمق در مفهوم و محتوا تولید شدند و رنگ پرده دیدند؛ آثاری چون «اجارهنشینها»، «روز باشکوه شهر کوچک»، «کفشهای میرزا نوروز» و بسیاری دیگر.
اما با مرور زمان بویژه در دهههای 80 و 90 شاهد آثاری با عنوان سینمای کمدی بودیم که نه تنها هیچ بهرهای از سینما با آن معنا و مفهومی که میدانیم و در دهههای گذشته تجربه کرده بودیم، نبرده بودند، بلکه با هر دستاویزی تلاش میکردند به سخیفترین حالت ممکن تنها مخاطبان را به سالن سینما کشیده و از قِبل آن سود و سرمایهای بر هم زنند؛ سینمایی که با گذشت ۲ دهه امروز به سینمایی شبیه سینمای پیش از انقلاب و حتی نازلتر از آن بدل شده است.
اساسا در سینمای ایران از ابتدای انقلاب تاکنون حدود 7 هزار فیلم روی پرده رفته است که سهم سینمای کمدی با توجه به آمار ارائهشده از سوی سازمان سینمایی کشور در سالنامه آماری، عددی حدود 300 فیلم است و این یعنی سهم سینمای کمدی کمتر از 4 درصد سینمای ایران است و این در شرایطی است که طی سالیان اخیر پرمخاطبترین و حتی پرحاشیهترین فیلمهای سینمای ایران شامل آثار طنز و کمدی بوده است.
این در حالی است که در دهههای 60 و 70 وضعیت سینمای کمدی به مراتب متفاوتتر از اکنون و سینمای امروز بود. سینمایی که روزگاری با «آپارتمان شماره 13» به معضلات شهرنشینی و فرهنگ آپارتماننشینی اشاره میکرد یا «اجارهنشینها» موضوع اجارهنشینی و رابطه موجر و مستأجر در شهر تهران را بیان میکرد، امروز آثار سخیفی را تولید میکند که حتی نمیتوان خلاصهای از آن را در یک خط نوشت و اکنون به جایگاهی رسیده که تنها با دارا بودن چند چهره سینمایی و با دیالوگهای طنز، بدون داشتن یک خط داستان درست و منطقی بسیاری از مخاطبان را به سینما میکشاند.
اما در کنار این معضل، مساله و بحث اصلی تاثیرگذاری این بخش کوچک سینما بر کل سینمای ایران است. با نگاهی به وضعیت حدود 300 فیلم طنز اکران شده طی 4 دهه، مشخص میشود تنها در دهه 90 و سالهای اخیر این سینما تاثیرگذاری بسیاری را بر کل سینمای ایران داشته است.
به عنوان نمونه سال 66 در حالی فیلم «اجاره نشینها» با 3 میلیون مخاطب و با گروهی از بازیگران تراز اول سینمای ایران، عنوان دومین فیلم پرمخاطب آن سال را از آن خود میکند که فیلم «بگذار زندگی کنم» با موضوع اجتماعی و بدون دارا بودن بازیگران چهره در مقایسه با «اجارهنشینها» با 4 میلیون مخاطب به عنوان نخستین فیلم پرمخاطب سال انتخاب میشود. در نمونه دیگر میتوان به فیلم طنز «روز باشکوه شهر کوچک» اشاره کرد که با وجود بیش از 2 میلیون مخاطب رده دوم را از آن خود میکند و فیلم «افق» با موضوع دفاعمقدس با بیش از 3 میلیون به عنوان پرمخاطبترین فیلم سال 68 برگزیده میشود.
در این بین میتوانیم فیلمهایی چون «دو فیلم با یک بلیت»، «هی جو»، «افسون»، «تحفهها»، «خارج از محدوده»، «وکیل اول»، «جعفرخان از فرنگ برگشته» و «مدرک جرم» را نیز طی سالهای 64 تا 70 نام ببریم که با وجود کمدی بودنشان در ردههای سوم یا چهارم سالنامه آماری قرار گرفتهاند و جایگاه نخست سال یا در اختیار فیلمهای ژانر اجتماعی بوده است یا دفاعمقدس و حتی کودک و نوجوان.
دهه 70 نیز وضعیت کما بیش همانند دهه 60 بود و در حالی که فیلمهای چون «کلاه قرمزی و پسرخاله» در ژانر کودک، «پرواز از اردوگاه» در ژانر دفاعمقدس و «شوکران» و «قرمز» در ژانر اجتماعی در ردههای نخست پرمخاطبهای سالهای 70 تا 80 قرار داشتند، در رتبه بعدی فیلمهایی چون «جیببرها به بهشت نمیروند»، «چهارشنبه عزیز»، «لیلی با من است»، «مرد عوضی» و «عینک دودی» بودند.
آغاز موج تولیدات طنز بیکیفیت را باید اوایل دهه 80 دانست؛ سالهایی که مدیریت سینمای کشور تلاش داشت چشم روی سینمای دغدغهمند ببندد و تمرکز خود را تنها بر جذب مخاطب بگذارد و نتیجه این سیاست اکران آثاری چون «توکیو بدون توقف»، «شارلاتان»، «شام عروسی»، «کلاهی برای باران»، «کلاغپر» و بسیاری آثار سخیف از این دست شد.
البته در این بین فیلمهای طنز باکیفیت نیز تولید شد اما غالب آثار دهه 80 همان فیلمهایی بودند که اکرانشان زمینهساز تولیدات سخیف در دهههای بعد شد، تا جایی که سالهای 88 و 89 فیلم نخست سال اختصاص به آثار طنز داشت؛ فیلمهای چون «خروس جنگی»، «پسر تهرونی»، «حلقه ازدواج»، «نیش زنبور»، «بعد از ظهر سگی سگی» و امثالهم.
در دهه 90 با افزایش قیمت بلیت سینماها به صورت چشمگیر شاهد بالا رفتن میزان فروش فیلمها بودیم. از همین رو با توجه به آسان بودن ساخت فیلمهای کمدی در سیاستگذاریهای مدیریت سینمای ایران شاهد انبوهی از تولید آثار طنز برای کسب منافع مادی و سود مالی برای سرمایهگذاران بودیم.
در این دهه شاهد کمدیهایی با موضوعات و شوخیهایی بودیم که دیگر نمیتوان با خانواده به تماشای این فیلمها نشست. موضوعات جنسی، الفاظ رکیک، شوخیهای دوپهلو، روابط عاشقانه، تضاد بین طبقه پایین شهر و بالای شهر و تفاوت بین قشر مذهبی و غیرمذهبی مورد توجه فیلمنامهنویسان قرار گرفت. فیلمهایی که همگی شبیه هم بودند و گویی فقط نام آنها تغییر میکرد؛ موضوعاتی سخیف با بازیگران مطرح که صرفا جذبکننده مخاطب بودند بدون هیچ محتوایی! در این میان سیدمسعود اطیابی جایگاه اول را به خود اختصاص داد که به مدت ۳ سال به صورت پیدرپی آثارش در لیست پرفروش گیشه قرار گرفت.
تکرار شدن اسامی فیلمهای سینمایی با عددهایی که به همراه دارد، نشان از سود زیاد در این عرصه و ژانر است. «گشت ارشاد ۳» و «نهنگ عنبر ۲» به صورت متوالی ساخته شدند و اکنون دیگر میتوان گفت کدام بازیگر صرفا برای گیشه و فروش در فیلمها حضور مییابد. فیلمهای پرفروش ژانر کمدی در دهه ۹۰ و ۱۴۰۰ به شرح زیر است: «انفرادی»، «دینامیت»، «بخارست»، «سگ بند»، «گشت ارشاد ۳»، «مطرب»، «هزارپا»، «نهنگ عنبر ۲» و «آینه بغل».
شروع ژانر کمدی توانست نویددهنده روزهای خوب سینمای ایران باشد و مخاطب خود را راضی نگه دارد اما با توجه به نگاه گذرا به آثاری که در این سالها بر پرده سینما شاهد بودیم، متاسفانه تهیهکنندگان تنها برای فروش میلیاردی توجه جدی به موضوعات مبتذل و سخیف دارند و منبع و دستاویز آنها لوکیشن و طراحی دهه ۶۰ است. باید دید در ادامه به بهانه خنداندن تماشاگر و درآمد ده ها میلیاردی سرمایهگذاران، شاهد چه آثاری خواهیم بود.