printlogo


کد خبر: 292541تاریخ: 1403/7/8 00:00
لبیک یا حسین
مجاهد کبیر، پرچمدار مقاومت در منطقه، عالم بافضیلت دینی و رهبر کم‌نظیر حزب‌الله لبنان سید‌حسن نصرالله در حمله تروریستی رژیم سفاک صهیونیستی به ضاحیه بیروت به شهادت رسید

رهبر انقلاب درباره قضایای اخیر لبنان: بر همه‌ مسلمانان فرض است با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب‌الله بایستند
ساخت مستحکم حزب‌الله پابرجاست
گروه سیاسی: حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی درباره قضایای اخیر لبنان پیام مهمی صادر کردند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
کشتار مردم بی‌دفاع در لبنان از سویی بار دیگر خوی درندگی سگ هار صهیونیست را برای همه آشکار کرد و از سویی کوته‌نظری و سیاست ابلهانه‌ سران رژیم غاصب را به اثبات رساند. باند ترور حاکم بر رژیم صهیونیست از جنگ جنایتکارانه یک‌ساله‌ خود در غزه درس نگرفتند و نتوانستند بفهمند که کشتار دسته‌جمعی زنان و کودکان و مردم غیرنظامی نمی‌تواند در ساخت مستحکم سازمان مقاومت اثر بگذارد و آن را از پا بیندازد. اکنون همان سیاست حماقت‌آمیز را در لبنان می‌آزمایند. جنایتکاران صهیونیست بدانند که بسیار کوچک‌تر از آنند که به ساخت مستحکم حزب‌الله لبنان صدمه‌ مهمی وارد کنند. همه‌ نیروی مقاومت منطقه در کنار حزب‌الله و پشتیبان آنند. سرنوشت این منطقه را نیروهای مقاومت و در رأس آنان حزب‌الله سرافراز رقم خواهد زد. مردم لبنان فراموش نکرده‌اند که در روزگاری نظامیان رژیم غاصب تا بیروت را زیر چکمه قرار می‌دادند. این حزب‌الله بود که پای آنان را قطع کرد و لبنان را عزیز و سربلند ساخت. امروز هم لبنان به حول و قوه‌ الهی دشمن متجاوز و خبیث و روسیاه را پشیمان خواهد کرد. بر همه‌ مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.
والسلام علی عباد‌الله الصالحین
سید علی خامنه‌ای 
۷ مهر ۱۴۰۳
***
گزارش «وطن امروز» از واکنش چهره‌های سیاسی به خبر شهادت سیدحسن نصرالله
تغییر قواعد بازی
گروه سیاسی: عصر دیروز هنوز عقربه ساعت به وقت تهران به ساعت 3 بعدازظهر نرسیده بود که حزب‌الله لبنان طی بیانیه‌ای، شهادت سیدحسن نصرالله را تایید کرد. شامگاه روز قبل (جمعه ششم مهرماه) جنگنده‌های اف 35 آمریکایی که در خدمت رژیم صهیونیستی بودند، 10 بمب سنگرشکن 2 هزار پوندی را روی ساختمانی در منطقه ضاحیه بیروت ریختند. چند ساختمان همجوار هم تخریب شدند و چاله‌هایی که روی زمین ایجاد شده بودند، خبر از نفوذ بمب‌های سنگرشکن به سطوح زیرین ساختمان‌ها می‌دادند. سید مقاومت در همین حمله به شهادت رسیده بود. از سال‌ها قبل نام «سیدحسن نصرالله» مشهورترین و تاثیرگذارترین نام در جبهه مقاومت اسلامی بوده است. هرچند دشمنانش می‌گفتند در ایران به سر می‌برد و مردم لبنان را تنها گذاشته است اما او در کف میدان و در محلی به شهادت رسید که اوایل دهه 80 میلادی در ماجرای حمله اسرائیل به جنوب لبنان، نخستین گام‌های خود برای مقابله با رژیم صهیونیستی را از همان جا برداشته بود. سال 1361 شمسی، سیدحسن 22 ساله به همراه دیگر جوانانی که بعدها گروه حزب‌الله را تاسیس کردند، در همین منطقه ضاحیه لبنان در برابر تانک‌های اسرائیلی مقاومت جانانه‌ای کرده بودند. 
* تغییر شیوه مبارزه
شهادت نصرالله هرچند ضایعه‌ای برای جبهه مقاومت به شمار می‌رود اما همان‌طور که سفارت ایران در بیروت ساعتی پس از حمله وحشیانه اسرائیل به ضاحیه اعلام کرد «قواعد بازی را تغییر خواهد داد». در پیام سفارت کشورمان در این باره آمده بود: «بار دیگر رژیم اسرائیل با هدف قرار دادن محله‌های پرجمعیت مسکونی، کشتار خونینی را مرتکب شد، این رژیم در تلاش برای سرپوش گذاشتن بر این جنایت وحشیانه خود، توجیهات دروغین و بی‌اساسی را مطرح می‌کند. شکی نیست که این جنایتی که محکوم است، تشدید تنش خطرناکی است که قواعد بازی را تغییر خواهد داد و البته مجازات مناسب را برای عامل ارتکاب آن به همراه خواهد داشت».
محسن رضایی، فرمانده سپاه در دوران دفاع‌مقدس نیز پیش از آنکه خبر شهادت سیدحسن نصرالله قطعی شود، در صفحه ایکس خود با این عنوان که شاید اسرائیل به ایران هم حمله کند، نوشته بود: «باند جنایتکار و نژادپرست نتانیاهو با محکوم کردن متوقف نمی‌شود و پس از لبنان، به دمشق و بعد از آن به بغداد و اگر طعم خونریزی مست‌شان کند حتی شاید به ایران حمله کند، لذا دولت‌های سوریه، عراق و ایران هرچه زودتر تصمیم بگیرند».
به نظر می‌رسد با شهادت سیدحسن نصرالله، زنگ شروع دوران جدیدی در عرصه مقاومت اسلامی نواخته شده است. مقام معظم رهبری نیز در پیام‌شان در واکنش به وقایع لبنان گفتند «بر همه‌ مسلمانان فرض (واجب) است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند».
* واکنش‌ها به شهادت سید مقاومت
اما اعلام رسمی شهادت سیدحسن نصرالله از سوی حزب‌الله لبنان، واکنش‌هایی را از سوی چهره‌های سیاسی کشورمان درپی داشت. با نگاهی به این واکنش‌ها می‌بینیم که «تداوم خط مبارزه در حزب‌الله و حفظ استحکام این گروه» در مقابله با رژیم صهیونیستی مشهود است. 
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در مطلبی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: رهبری حزب‌الله با مقدس‌ترین و گرانقدرترین شهید در سفر فداکاری عهد می‌بندد که به جهاد خود در مقابله با دشمن، حمایت از غزه و فلسطین و دفاع از لبنان استوار و شریف آن ادامه خواهد داد.
محمد مخبر، مشاور و دستیار مقام معظم رهبری نیز ضمن تبریک و تسلیت به مناسبت شهادت دبیرکل حزب‌الله لبنان تاکید کرد: سیدحسن نصرالله همان‌گونه که وعده الهی بوده برای همیشه زنده است و در قلب‌های ما خواهد ماند.
اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم گفت: تشکیلات حزب‌الله نشان داده به فرد متکی نیست و با صلابت مقابل صهیونیست‌ها ایستادگی خواهد کرد. وی افزود: این جنایت‌ و ترورها نشان‌دهنده ضعف و استیصال رژیم صهیونیستی است. اگر اینها واقعا توان و قدرت داشتند از راه زمین وارد می‌شدند، آن موقع معلوم بود که این توان پابرجاست یا نه. قطعا و یقینا باید گفت که رژیم اشغالگر قدس از جهت ورود زمینی به لبنان کاملاً ناتوان است. کوثری تاکید کرد: صهیونیست‌ها در طول سال‌های اخیر تهدیدهای زیادی علیه حماس انجام دادند ولی به هیچ‌کدام از اهداف‌شان نرسیدند و فقط مشغول بمباران و جنایت علیه مردم غزه و لبنان هستند.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدحسن خمینی هم در پیامی تاکید کرد: راه نصرالله ادامه دارد، همان‌طور که راه سیدعباس موسوی و تمام فرماندهان مقاومت تا امروز تداوم داشته است اما درک مختصات دوره جدید از مبارزه با استکبار ضرورت فوری و حیاتی این شهادت‌های عظیم است.
محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس‌جمهوری نیز ضمن تسلیت شهادت سیدحسن نصرالله در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: بی‌تردید نقشه آشفته نتانیاهو و اسرائیل برای منطقه و دنیا شکست خواهد خورد و این مقاومت شکل گرفته در برابر وحشی‌گری‌ آنان از این پس با قدرت بیشتری پیش خواهد رفت.
همچنین محسن رضایی هم در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: شهادت مجاهد کبیر، برادر عزیز ملت ایران، سیدحسن نصرالله را به محضر حضرت ولیعصر(عج)، مقام معظم رهبری و ملت سربلند لبنان و جبهه پرافتخار مقاومت تسلیت عرض می‌کنم.
احمد دنیامالی وزیر ورزش و جوانان کشورمان هم در پیامی، شهادت «سیدحسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله را تسلیت گفت.
مهدی فضائلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب نیز در صفحه شخصی خود نوشت: ‏وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ... أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکُمْ...وَسَیَجْزِی‌الله الشَّاکِرِینَ.‏... و خداوند بزودی پاداش شاکران را خواهد داد. شهادت  سیدحسن نصرالله بزرگ پیرو پیامبر اعظم(ص) تبریک و تسلیت باد.
همچنین علی‌اکبر صالحی، رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی در پیامی نوشت: مبارزه در راه حق شهید سیدحسن نصرالله منجر به نصر عظیم مجاهدین در غزه و لبنان و یمن و عراق و سوریه خواهد شد.
آیت‌الله نوری همدانی هم در پیامی گفت: بی‌شک راه این عزیز که محو اسرائیل است ادامه می‌یابد.
* پاسخ سخت حزب‌الله در راه است
در واکنش به شهادت سیدحسن نصرالله، قریب به اتفاق کارشناسان و صاحب‌نظران اعتقاد دارند حزب‌الله لبنان همچنان شاکله قدرت خود را حفظ کرده و مسلما انتقام سختی از رژیم صهیونیستی خواهد گرفت. ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در این باره گفت: آنچه در شرایط فعلی و در لحظات پس از شهادت شهید نصرالله مهم است این است که به نظرم جبهه مقاومت و اضلاع جبهه مقاومت باید اتحاد، وحدت و همبستگی را حفظ و همه با یکپارچگی برای نابودی و مقابله با رژیم صهیونیستی تلاش کنند. همچنین جبهه مقاومت با اتحاد فشار را برای نابودی رژیم صهیونیستی تشدید کند. وی ادامه داد: راه پرافتخار شهید سیدحسن نصرالله ادامه پیدا خواهد کرد و قطعا با ترور رهبران مقاومت نه‌تنها راه مقاومت متوقف نمی‌شود، بلکه به برکت خون شهدای مقاومت انگیزه مجاهدان برای مقاومت برای آزادی خود مضاعف خواهد شد. رضایی همچنین بیان کرد: قطعا خون شهید سیدحسن نصرالله مسیر آزادی فلسطین و آزادی قدس را تسریع خواهد کرد و آن را به جلو خواهد انداخت. قطعا مقاومت انتقام سختی بابت شهادت شهید نصرالله خواهد گرفت.
سیدمجید میراحمدی، معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور نیز گفت: اگر فرماندهی از حزب‌الله به شهادت برسد، فرماندهان دیگر با صلابت مسیر را ادامه خواهند داد. وی افزود: ما اگر بخواهیم تحلیل درستی از وضعیتی که درباره موضوع لبنان پیش رو قرار دارد داشته باشیم، حتما باید نگاهی به گذشته، وقایع، جنگ‌ها و درگیری‌های گذشته در سرزمین لبنان و در واقع درگیری‌های حزب‌الله با رژیم صهیونیستی داشته باشیم و به آنها توجه کنیم.
جانشین سابق معاون اطلاعات و امنیت ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به پیام رهبر معظم انقلاب تصریح کرد: در متن پیام مقام معظم رهبری یکی از نکات بسیار مهمی که به آن اشاره شده این است که زمانی نظامیان رژیم غاصب تا بیروت را زیر چکمه قرار می‌دادند و حزب‌الله پای آنان را قطع کرد و امروز هم می‌بینیم که جنگ در درون خانه‌های صهیونیست‌ها و در عمق سرزمین‌های اشغالی است و این مناطق امروز از چند جهت مورد تهدید جبهه مقاومت است.
سیدهادی سیدافقهی، کارشناس مسائل غرب آسیا هم با عنوان اینکه «این جنایات رژیم صهیونیستی در ضاحیه لبنان هنر نیست، بلکه اینها قواعد بازی را به هم زدند و منتظر باشند که محور مقاومت پاسخ قاطعی به آنها بدهد»، تاکید کرد: قطعا از این پس شکل، ابعاد، راهبرد و منطق مبارزه با رژیم صهیونیستی تغییر خواهد کرد.
* تجمع مردمی در پی شهادت سیدحسن نصرالله
پس از اعلام رسمی خبر شهادت سیدحسن نصرالله توسط حزب‌الله لبنان، جمعی از مردم با حضور در میدان فسلطین تهران جنایت رژیم صهیونیستی در لبنان و ترور سیدحسن نصرالله را محکوم کردند. به‌رغم بارش باران در تهران، بسیاری از مردم در این تجمع که با عنوان «آغاز نصرالله» برگزار شده، حضور یافته‌اند. شرکت‌کنندگان در تجمع با سردادن شعارهایی خواستار پاسخ قاطع به جنایات رژیم صهیونیستی شدند، همچنین عده‌ای از تجمع‌کنندگان پرچم‌هایی از کشورمان و همچنین حزب‌الله لبنان و فلسطین را با خود همراه داشتند. 
زائران و مجاوران حرم رضوی نیز عصر دیروز با حضور در مراسمی جنایات رژیم صهیونیستی و حمله به غزه،‌ لبنان و شهادت دبیر کل حزب‌الله و شهدای مقاومت را محکوم کردند، همچنین در بسیاری از دانشگاه‌ها، مدارس و میادین شهرهای کشور نیز تجمعاتی در محکومیت جنایات صهیونیست‌ها برگزار شد.
***
پیام خانواده حاج قاسم سلیمانی به مناسبت شهادت سیدحسن نصرالله
خانواده شهید حاج‌قاسم سلیمانی در پی شهادت آیت‌الله سیدحسن نصرالله پیام تسلیت صادر کردند.
در این پیام آمده است: رژیم سفاک صهیونیستی پس از قتل‌عام ۴0 هزار جان آزاده و بی‌گناه، با عبور از خط قرمز جبهه مقاومت و با هماهنگی آمریکای جنایتکار، دست به جنایتی هولناک زد و مجاهد بزرگ و سید نستوه مقاومت آیت‌الله سیدحسن نصرالله را به شهادت رساند. قلم تاب سخن گفتن از این مرد بزرگ، خدمات و فداکاری‌های او را ندارد. چه می‌توان گفت از جوانمردی که پیوسته برای مبارزه با شقی‌ترین دشمنان بشر و خبیث‌ترین آنان مبارزه کرد، برای امت اسلام عزت آورد و فخر همه آزادگان جهان شد. شهید حاج‌قاسم سلیمانی بحق او را «آیت‌ الهی» می‌دانست؛ آیتی که توانست شجره طیبه حزب‌الله را چنان تناور کند که توطئه دشمنان به آن گزندی نرساند. شهادت او فرجامی نیک بر کارنامه درخشان بندگی‌اش و آغازی بر پایان عمر دشمنان غدار و خونخوار امت اسلام خواهد بود. خانواده شهید حاج‌قاسم سلیمانی ضمن ابراز تألم و اندوه عمیق، این مصیبت بزرگ و فقدان تاب‌سوز را به محضر بقیه‌الله اعظم، ولی‌امر مسلمین جهان آیت‌الله خامنه‌ای، آحاد امت اسلامی، آزادگان جهان و بیت معظم شهید نصرالله تبریک و تسلیت می‌گوید. امید است جبهه مقاومت طبق وظیفه خود، با قدرت به خونخواهی ایشان و شهدای قدس برخیزد و باند جنایتکار اسرائیل را هرچه سریع‌تر از نقشه روزگار محو کند؛ ان‌شاءالله.
***
رئیس‌جمهور: فرمان این حمله تروریستی از نیویور صادر شد
رئیس‌جمهور کشورمان در پی شهادت سیدحسن نصرالله پیامی صادر کرد. مسعود پزشکیان در پیام خود با تبریک و تسلیت شهادت سیدحسن نصرالله به رهبر معظم انقلاب اسلامی و جمیع مستضعفین و آزادگان جهان، تصریح کرد: جامعه جهانی فراموش نخواهد کرد که فرمان این حمله تروریستی از نیویورک صادر شد و آمریکایی‌ها نمی‌توانند خود را از هم‌دستی با صهیونیست‌ها تبرئه کنند.
متن پیام رئیس‌جمهور به شرح زیر است:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
«حَتَّی إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا آن هم قَدْ کُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّیَ مَن نَّشَاءُ وَلَا یُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ»
دبیرکل حزب‌الله لبنان، فخر مسلمانان و اسوه جهاد و مقاومت، شهید سیدحسن نصرالله به آرزوی دیرینه خود، یعنی نائل آمدن به درجه رفیع شهادت، دست یافت. کلمات در وصف رشادت‌ها، سلحشوری‌ها، دلاوری‌ها و مجاهدت‌های مداوم او حقیر و ناچیزند. داغی بزرگ بر دل همه مظلومان و مستضعفین عالم نشسته است. حمله تروریستی شامگاه 6 مهرماه صهیونیست‌ها به ضاحیه و فقدان شخصیت‌های برجسته‌ مقاومت و در رأس آنها رهبر جاویدالاثر حزب‌الله شهید سیدحسن نصرالله، شجره طیبه مقاومت را بیش از پیش مستحکم‌تر می‌کند و نام سیدحسن نصرالله تا ابد بر تارک اسلام خواهد درخشید. ما اینگونه آموخته‌ایم که فرماندهی از آن خداست. مسیر الهی هیچ‌گاه بدون فرمانده و رهبر باقی نمی‌ماند و این زمین به بندگان صالح خدا به ارث خواهد رسید.
جامعه جهانی فراموش نخواهد کرد که فرمان این حمله تروریستی از نیویورک صادر شد و آمریکایی‌ها نمی‌توانند خود را از هم‌دستی با صهیونیست‌ها تبرئه کنند.
اینجانب شهادت مجاهد عالی‌مقام، شهید سیدحسن نصرالله را به رهبر معظم انقلاب اسلامی و جمیع مستضعفین و آزادگان جهان تبریک و تسلیت عرض می‌کنم.  حزب‌الله لبنان بیش از پیش چونان خورشید خواهد درخشید و بی‌شک عَلَم مبارزه با ظالم بر زمین نخواهد ماند که «إِنَّ‌الله عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ».
***
آیت‌الله مکارم شیرازی: امت اسلامی مجاهدت‌ شهید نصرالله را فراموش نمی‌کند
آیت‌الله ناصر مکارم‌شیرازی از مراجع عظام تقلید با صدور پیامی ضمن تسلیت شهادت حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان آورده است مردم فلسطین و لبنان و امت اسلامی هرگز مجاهدت‌های این شهید را فراموش نخواهند کرد.
در این پیام آمده است: بسم‌الله الرحمن الرحیم مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا‌الله عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلاً. خبر شهادت عالم مجاهد و عبد صالح خدا، دبیر کل حزب‌الله، جناب حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدحسن نصرالله رضوان‌الله تعالی‌علیه، قلوب تمام مسلمانان و آزادی‌خواهان جهان را غرق در ماتم و عزا نمود.
شهادت مجاهدان راه خدا نه شکست و نه ذلت، بلکه تمنای قلبی و بالاترین پاداش و نعمت الهی برای آنان است.
در بخش دیگری از این پیام آمده است: در طول این سال‌ها مردم لبنان و فلسطین و امت اسلام مدیون فرماندهی حکیمانه او در جنگ با دشمن صهیونیستی بودند و هرگز رشادت‌های مخلصانه او را فراموش نخواهند کرد و پرچم مقاومت همواره سرافراز خواهد ماند و دشمن به آرزوی خود نخواهد رسید، چرا که این مسیر، رزمندگان و مخلصان فراوانی دارد که با تأسی به سیدالشهدا(ع) و عزمی راسخ‌تر راه شهدای بزرگ خود را پیموده و با نصرت الهی، صهیونیست خون‌خوار را زبون و ذلیل خواهد کرد، ان‌شاء‌الله.
اینجانب شهادت سید مقاومت را به پیشگاه حضرت ولیعصر ارواحنا فداه و رزمندگان مقاوم حزب‌الله و مردم غیور و علمای سرافراز لبنان و عموم مسلمانان آزادی‌خواه بویژه خاندان معزز ایشان تبریک و تسلیت گفته و علو درجات وی و صبر و اجر بازماندگان و پیروزی هرچه سریع‌تر محور مقاومت و نابودی صهیونیست جنایتکار و شکست و ذلت دشمنان اسلام و مستکبران عالم را از درگاه الهی مسالت دارم. فَإِنَّ حِزْبَ‌الله هُمُ الْغالِبُونَ.

******

پیام تسلیت رهبر انقلاب به مناسبت شهادت سیدحسن نصرالله: خون شهید سیدعباس موسوی بر زمین نماند، خون شهید سیدحسن هم بر زمین نخواهد ماند
ضربات مقاومت کوبنده‌تر می‌شود
حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت شهادت مجاهد کبیر و پرچمدار مقاومت، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله ضمن تبریک و تسلیت  شهادت رهبر کم‌نظیر حزب‌الله به سراسر جبهه مقاومت و امت اسلامی و اعلام 5 روز عزای عمومی در کشور تأکید کردند: اساسی که او در لبنان پایه‌گذاری کرد و به دیگر مراکز قدرت، جهت بخشید، با فقدان سید عزیز مقاومت نه تنها از میان نخواهد رفت که به برکت خون او و دیگر شهیدان این حادثه، استحکام بیشتر خواهد یافت و ضربات جبهه مقاومت بر پیکر فرسوده و رو به زوال رژیم صهیونی کوبنده‌تر خواهد شد.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
ملت عزیز ایران
امت بزرگ اسلامی
مجاهد کبیر، پرچمدار مقاومت در منطقه، عالم بافضیلت دینی و رهبر مدبر سیاسی، جناب سیدحسن نصرالله رضوان‌الله‌ علیه، در حوادث دیشب لبنان به فیض شهادت نائل آمد و به ملکوت پرواز کرد. سید عزیز مقاومت پاداش ده‌ها سال جهاد فی سبیل‌الله و دشواری‌های آن را در خلال یک پیکار مقدس دریافت کرد. در حالی شهید شد که سرگرم طراحی برای دفاع از مردم بی‌پناه ضاحیه‌ بیروت و خانه‌های ویران‌شده و عزیزان پرپرشده‌ آنان بود، همچنان که ده‌ها سال برای دفاع از مردم ستمدیده‌ فلسطین و شهر و روستای غصب‌شده و خانه‌های تخریب‌شده و عزیزان قتل‌عام‌شده‌ آنان طراحی و تدبیر و جهاد کرده بود. فیض شهادت پس از این همه مجاهدت حق مسلم او بود.
دنیای اسلام، شخصیتی باعظمت را و جبهه‌ مقاومت، پرچمداری برجسته را و حزب‌الله لبنان، رهبری کم‌نظیر را از دست داد ولی برکات تدبیر و جهاد چند ده ساله‌ او هرگز از دست نخواهد رفت. اساسی که او در لبنان پایه‌گذاری کرد و به دیگر مراکز مقاومت، جهت بخشید، با فقدان او نه تنها از میان نخواهد رفت که به برکت خون او و دیگر شهیدان این حادثه استحکام بیشتر خواهد یافت. ضربات جبهه‌ مقاومت بر پیکر فرسوده و رو به زوال رژیم صهیونی، به حول و قوه‌ الهی کوبنده‌تر خواهد شد. ذات پلید رژیم صهیونی در این حادثه، به پیروزی دست نیافته است.
سید مقاومت، یک شخص نبود، یک راه و یک مکتب بود و این راه همچنان ادامه خواهد یافت. خون شهید سیدعباس موسوی بر زمین نماند، خون شهید سیدحسن هم بر زمین نخواهد ماند.
 اینجانب به همسر گرامی سید عزیز که پیش از او فرزندش سیدهادی را نیز در راه خدا داده و به فرزندان گرامی‌اش و به خانواده‌های شهیدان این حادثه و به یکایک افراد حزب‌الله و به مردم عزیز و مقامات عالیه‌ لبنان و به سراسر جبهه‌ مقاومت و به مجموع امت اسلامی، شهادت نصرالله بزرگ و یاران شهیدش را تبریک و تسلیت عرض می‌کنم و در ایران اسلامی ۵ روز عزای عمومی اعلام می‌کنم. خداوند آنان را با اولیائش محشور فرماید.
والسلام علی عبادالله الصالحین
سیدعلی خامنه‌ای - 1403/7/7
***
گریز از جنگ، جنگ گریز ناپذیر
حمید ملک‌زاده، پژوهشگر اندیشه‌های سیاسی: درست بعد از ترور بزدلانه شهید اسماعیل هنیه در تهران، در مرکز امن مقاومت درباره آن دسته از تحلیل‌هایی که دولت جمهوری اسلامی ایران را به خویشتن‌داری دعوت می‌کردند این‌طور نوشتم که بحث درباره خویشتن‌داری موضوعی مربوط به زمانه صلح است. همین‌طور این نکته را اضافه کردم که بحث درباره خویشتن‌داری تنها وقتی موضوعیت دارد که شما در آستانه تبدیل ‌شدن مناقشه‌ای سیاسی با یک طرف مشروع سیاسی، یعنی یک دولت مشروع دیگر، درباره موضوعی مشخص هستید و در این مناقشه از پیش در جایگاه برتر قرار دارید، یا اینکه انتظار دارید خویشتن‌داری شما وضعیت برتری را برای شما به ارمغان بیاورد. امروز، یک روز بعد از شهادت سیدحسن نصرالله توسط ارتش صهیونیستی، نتایج آن دسته از تحلیل‌هایی را که زنهار می‌دادند از اقدامی که به «افروخته شدن آتش جنگ منتهی می‌شود» به‌ وضوح می‌توانیم ببینیم: ترور فرماندهان بزرگ مقاومت، گسترش دامنه تجاوز رژیم صهیونیستی به محدوده سرزمینی لبنان و مورد هدف قرار دادن دبیرکل حزب‌الله لبنان. قدمی بزرگ از طرف رژیم صهیونیستی علیه تمامیت مقاومت که به 2 اعتبار انجام ‌گرفته است: الف - اطمینان رژیم صهیونیستی از همراهی و حمایت دولت‌های غربی با محوریت ایالات متحده آمریکا، ب - اطمینان این رژیم از فقدان اراده سیاسی معنادار برای پاسخ‌ دادن به اقدامات خصمانه‌ای که علیه ایران و محور مقاومت انجام می‌دهد. اگرچه ما عادت کرده‌‌ایم که مورد اول را برجسته و درباره آن صحبت کنیم، اما چیزی که بیش از مساله دیگری باید به آن پرداخته شود همین مساله دوم است: در روابط بین‌الملل تنها به دولت‌هایی احترام می‌گذارند که از توانایی و اراده لازم برای وارد شدن به جنگ برخوردار باشند. من در این یادداشت کوتاه سعی می‌کنم موضوع خویشتن‌داری را با عنایت به ترور بزدلانه دبیرکل حزب‌الله لبنان مورد بررسی قرار دهم.
* خویشتن‌داری؛ سازوکار تنظیم مناقشه میان دولت‌های رقیب
موضوعات مهمی هستند که در بحث پیرامون خویشتن‌داری نادیده گرفته می‌شوند. مهم‌ترین این موضوعات این است که خویشتن‌داری موضعی سیاسی از طرف دولت در مقابل یک دولت مشروع دیگر است؛ یعنی موضوع روابط میان دولت‌هایی است که اصل مشروعیت حیات یکدیگر را پذیرفته‌اند. با وجود این برای حل‌کردن مسائلی که درباره منافع واقعی خود دارند، فرصتی دوباره به دیپلماسی می‌دهند تا از این طریق رابطه میان خود را به‌ عنوان اعضای مسؤولی در محیط بین‌الملل تنظیم کنند. بحث درباره خویشتن‌داری در غیاب شناسایی وجودشناختی طرفین موضوعیت ندارد. به این معنا که وقتی بحث درباره رابطه میان دولت با یک بازیگر سیاسی به رسمیت شناخته‌شده نباشد، اصولا با فقدان بستر مشترکی که امکان تنظیم رابطه متقابل میان طرفین رابطه را به وجود می‌آورد سروکار داریم. در چنین وضعیتی تنها زور مادی است که بر رابطه میان طرفین مناقشه حاکم است. برای اینکه منظور من را بهتر درک کنید این نکته را در نظر بگیرید که مناقشه یا منازعات حادی را که میان 2 دولت به وجود می‌آید می‌شود بر اساس امکاناتی که حقوق بین‌الملل در اختیار آنها قرار می‌دهد حل‌وفصل کرد. در چنین وضعیتی خویشتن‌داری به معنای فرصت دادن به دیپلماسی است. یعنی رهبران دولت‌ها تصمیم می‌گیرند فرصتی را به وجود بیاورند تا دیپلمات‌های حرفه‌ای در طرفین مناقشه به راه‌حلی مشروع در چارچوب اصول حقوق بین‌الملل برای حل مسائل فی‌مابین دست یابند. اما در وضعیتی که صحبت درباره رابطه دولت با یک بازیگر به رسمیت شناخته‌نشده باشد، بحث درباره خویشتن‌داری اصولا فاقد معنای سیاسی است. خویشتن‌داری تنها وقتی از نظر سیاسی معنا دارد که انتظار داشته باشیم آورده‌هایی سیاسی در زمینه برآورده ‌شدن منافع دولت را به ارمغان بیاورد. اینکه چطور می‌توان از این مفهوم برای تنظیم‌ کردن رابطه دولت با بازیگری که اصولا هستی آن را مورد هدف قرار داده و هیچ بستر مشترکی نیز برای تفسیر کردن رابطه دولت با آن وجود ندارد استفاده کرد موضوعی قابل بحث است‌؛ در چنین وضعیتی تکیه کردن بر مفهوم خویشتن‌داری بیشتر به در انداختن سیاست به ورطه عمیق و غیرسیاسی فضایل مدنی منتهی خواهد شد.
خویشتن‌داری در مقام یک فضیلت مدنی موضوعی مربوط به رابطه افراد بشر با یکدیگر است. در بهترین حالت تنها درباره رابطه میان اعضای یک دولت با هم و یا رابطه میان یک دولت با شهروندان خودش از معنای سیاسی رقیقی برخوردار است. خویشتن‌داری اگر بنا باشد به‌ عنوان فضیلتی سیاسی در نظر گرفته شود تنها به اعتبار نقشی که در تأمین منافع دولت خواهد داشت و نه ارزش اخلاقی و مدنی آن موضوعیت پیدا می‌کند. این مساله‌ای است که به نظر می‌رسد ما در سطح تصمیم‌گیران دولت درباره آن دچار اشتباهاتی اساسی شده‌ باشیم.
از این‌ جهت مساله‌ای که با آن دست‌به‌گریبان هستیم ناشی از همین کج‌فهمی درباره مفهوم سیاسی از خویشتن‌داری است. وقتی رژیم صهیونیستی ضمن زیر پا گذاشتن همه خطوط قرمزی که می‌توانستیم تصور کنیم، رئیس‌دفتر سیاسی حماس را در تهران، در پایتخت مقاومت ترور کرد، ما به شکل بی‌معنایی از خویشتن‌داری صحبت کردیم. خویشتن‌داری در آن زمان تنها وقتی معنایی سیاسی داشت که دولت ایران از موضع بالا اعلام می‌کرد تنها 10 روز یا مثلا 15 روز برای اعلام آتش‌بس کامل در سرزمین‌های اشغالی به‌ طرف صهیونیستی فرصت می‌دهد و اگر بعد از آن از عدم امکان دست‌یابی به آتش‌بس مطمئن شد از حق خود برای پاسخ‌ دادن به اسرائیل استفاده خواهد کرد. خویشتن‌داری در معنایی که بعد از ترور هنیه در تهران مشاهده کردیم تنها یک‌جور بی‌عملی ناشی از کج‌فهمی درباره معنای سیاسی لغات و اصطلاحات بوده است. من می‌توانم بدون اینکه بیمی از اشتباه داشته باشم اقدام ارتش رژیم صهیونیستی برای حذف فیزیکی فرماندهان مقاومت لبنان و دبیرکل حزب‌الله لبنان را به‌ عنوان دلیلی برای درستی ادعاهای خودم مطرح کنم.
* دیپلمات بی‌سلاح؛ واعظ کلیسای کاتولیک متروک
درباره مسائلی که به طور مستقیم به ترور دبیرکل حزب‌الله، سید الشهدای مقاومت، آقای سیدحسن نصرالله، مربوط می‌شود مساله دیگری هست که باید به آن توجه داشته باشیم. این موضوع نیز پیش‌تر در یادداشت‌های مختلفی آورده‌ شده است.
 آن دسته از تحلیل‌هایی که از نخستین ساعات پس از حمله ارتش رژیم اشغالگر قدس به اماکن دیپلماتیک ایران در سوریه از خویشتن‌داری دفاع می‌کردند، انتظار داشتند مسائل ناشی از تجاوز نظامی ارتش رژیم صهیونیستی به اماکن دیپلماتیک ایرانی را از طریق مذاکرات سیاسی و دیپلماتیک حل‌وفصل کرد. در بخش اول توضیح دادم که چطور دفاع از خویشتن‌داری و بحث درباره دیپلماسی متعاقب آن درباره خاصی که از آن صحبت می‌کنیم فاقد معنا یا وجاهت سیاسی است. یعنی اصلا نمی‌توانیم به شکل معناداری از جهت سیاسی درباره آن صحبت کنیم. در این بخش بنا دارم موضوعی عام‌تر درباره دیپلماسی را مورد بررسی قرار دهم: 
 در سیاست بین‌الملل دیپلماسی فرع بر جنگ است. یعنی آن چیزی که در محیط بین‌الملل اصالت دارد جنگ است. تنها در وضعیتی می‌توانیم از دیپلماسی صحبت کنیم که در آن یک‌جور نظم ناشی از جنگ در رابطه میان دولت‌ها مستقر شده باشد. در نهایت دیپلمات‌ها، فاقد از توانایی‌های حرفه‌ای ویژه‌ای که باید داشته باشند، تنها در صورتی می‌توانند کار معناداری انجام دهند که از حمایت توان نظامی و اراده سیاسی دولت‌هایی که آن را نمایندگی می‌کنند برای واردشدن به جنگ برخوردار باشند. در غیر این صورت دیپلماسی چیزی جز فرایند اطلاع ‌پیدا کردن از اراده طرف قوی‌تری که در میز مذاکره وارد شده است نخواهد بود. برای مثال وضعیت و شرایط مربوط به توان چانه‌زنی دولت جمهوری اسلامی ایران در روزهای بعد از اجرای عملیات وعده صادق را در نظر بگیرید: تنها وقتی از توان و اراده سیاسی برای استفاده‌ کردن از سلاح برخوردار باشید به شما احترام می‌گذارند. ما از فردای اجرای عملیات «وعده صادق» بود که می‌توانستیم به شکل معناداری انتظار داشته باشیم که در دیپلماسی منطقه‌ای توفیق‌های قابل‌توجهی به دست بیاوریم اما روندی که تحت‌تأثیر اتفاقات داخلی ناشی از سقوط بالگرد رئیس‌جمهور فقید ایران، شهید ابراهیم رئیسی در مقابل ما قرار گرفت فرصت استفاده‌ کردن از این اماکن دیپلماتیک را تا حد زیادی از دست برد. همین‌طور تحلیل غلطی که درباره پایداری توازن ایجاد شده بعد از آن داشتیم شرایطی را به وجود آورد که ما خباثت رژیم اسرائیل و تلاشی را که برای بازگرداندن توازن از دست ‌رفته انجام خواهد داد نادیده بگیریم. تا جایی که حتی بعد از ترور اسماعیل هنیه در تهران نتوانستیم اقدام مناسبی برای جلوگیری از تداوم اقدامات باند تبهکار اسرائیلی صورت دهیم. در این زمینه ما حداقل می‌توانستیم بعد از فراهم ‌آوردن شرایط لازم برای برداشتن گامی مهم در زمینه بازگردان توازن نیروها در منطقه در دکترین دفاعی و هسته‌ای خودمان تجدیدنظر کنیم. این گام مهمی بود که می‌توانست در درجه اول اسرائیل را از دست ‌زدن به اقداماتی خصمانه علیه محور مقاومت و منافع دولت جمهوری اسلامی ایران بازدارد و در مرحله دوم فرصت دوباره‌ای را برای دیپلماسی قدرتمند و عزتمندانه دستگاه دیپلماسی ایران در اختیار دولت جدید قرار دهد. اهمیت این موضوع بیشتر در این مساله نهفته است که دیپلمات‌هایی که ابزار نظامی یا پشتوانه نظامی لازم برای وارد شدن به مذاکرات سیاسی را نداشته باشند بیشتر مانند واعظان اخلاقی کلیسای کاتولیک متروکی هستند که به‌ جای منافع دولت، درباره ارزش‌های اخلاقی و فضایل مدنی سخنرانی می‌کنند. واعظانی که هر دو طرف صورتشان از سیلی دشمنان سرخ می‌شود تا مبادا به آنها انگ جنگ‌طلبی بزنند.
* گریز از جنگ،‌گریز از سیاست است
ما در سیاست داخلی باید از ادبیات وفاق پیروی و آن را بیش‌ازپیش تقویت کنیم. در این زمینه احتمالا تا حد زیادی اقدامی دیرهنگام نیز داشته‌ایم. با این‌ وجود این مساله را متذکر می‌شوم که بحث درباره دوستی، وفاق و مدارای با دشمن موضوعاتی مربوط به سیاست داخلی هستند. یعنی مسائلی هستند که باید در داخل مرزهای دولت به آنها پرداخت. نباید از نظر دور داشته باشیم که با پایان ‌گرفتن حدود جغرافیایی دولت این نه قانون، اخلاق یا ادبیات کهن و سنت دیرینه مهربانی، بلکه اصل اجتناب‌ناپذیر جنگ است که بر روابط دولت‌ها حاکم است. از این‌ جهت صلح تنها وقفه‌ای کوتاه در میانه جنگ‌های بزرگ است. صلح وقفه‌ای ناشی از نظمی است که دولت‌های پیروز در آخرین جنگ بزرگ ایجاد کرده‌اند. وقفه‌ای برای بازسازی قدرت نظامی تا آغاز جنگی دیگر. صحبت‌ کردن از دوستی در چنین محیطی، اگر پوششی برای حقنه ‌کردن منافع دولت‌ها نباشد، یک‌جور اخلاق‌گرایی بی‌معنا و غیرسیاسی در محیطی نامناسب است. برای مثال وقتی دولت ایالات متحده از ضرورت تلاش برای کاهش تنش‌ها یا دامن ‌نزدن به مناقشات جاری و خویشتن‌داری همه طرف‌ها صحبت می‌کند موضوعی طبیعی را اعلام کرده است. دولت آمریکا با ارائه‌ کردن این درخواست تلاش می‌کند از نظمی که بعد از پیروزی در جنگ دوم جهانی ایجاد شده به نفع منافع واقعی خود و هم‌پیمانانش دفاع کند اما وقتی دولتی که هم از منافع اقتصادی ناشی از این نظم و هم تا حد زیادی از امنیتی که انتظار می‌رود حاکم شدن یک نظم خاص در جهان برای همه طرف‌های موجود در آن ایجاد کند محروم شده و نفس وجودش توسط بازیگری غیرمسئول، خشن و غیرقابل‌کنترل مدام تهدید می‌شود از خویشتن‌داری صحبت می‌کند، احتمالا این کار را به‌ خاطر عدم درک درست از واقعیت‌های جاری در محیط بین‌الملل انجام داده است. در نهایت این دو مساله اساسی را متذکر می‌شوم: الف - دولت‌ها قبل و بیش از هر چیز اراده‌های واقعی برای استفاده ‌کردن از سلاح علیه بازیگرانی هستند که تمامیت وجودشناختی آنها را به چالش می‌کشند؛ ب - تنها گلوله ضامن معاهدات شریف در سیاست بین‌الملل است.
***
چرا انتقام بزرگ ضروری است؟
رضا رحمتی، عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی سینا: سرانجام اسرائیل تیر آخر بر تئوری «صبر استراتژیک» و ایده «تله جنگ» را البته با فرکانس بسیار زیاد و شعاع تاثیر بر کل محور مقاومت شلیک کرد و مهم‌ترین نیروی سیاسی، فکری، رزمی و ایدئولوژیک محور مقاومت، سیدحسن نصرالله را به شهادت رساند. شهادت سیدحسن نصرالله، بسیاری از معادلات را در منطقه خاورمیانه تغییر خواهد داد. خاورمیانه فردا، مثل خاورمیانه امروز نیست. هیچ چیز به قبل از شهادت سیدالشهدای مقاومت بر نخواهد گشت. حتما همه ما در ایران نسبت به توانمندی و درک فرماندهان نظامی کشور باور داریم اما در عین حال نسبت به برخی مسائل نیز نگرانیم. در این یادداشت با توجه به نقش ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی سیدحسن نصرالله، به دلایل «پاسخ متناسب» به تجاوزات اسرائیل به تمامیت ارضی و حوزه نفوذ ایران اشاره خواهد شد.
چند نکته درباره شهادت سیدحسن نصرالله در این چارچوب مهم است:
1- نقش سیدحسن نصرالله در تشکیلات نظامی و سیاسی حزب‌الله: آنچه تحت عنوان محور مقاومت از آن یاد می‌شده و می‌شود، مهم‌ترین نیروی معنوی، سیاسی و لجستیک خود را از دست داده است. در ادبیات تشکیلات نظامی و سیاسی، طبیعی است که حذف یک نیرو یا شخصیت، به فروپاشی سازمان منتهی نمی‌شود اما این موضوع تا اندازه زیادی به آن «نیرو» بستگی دارد. سیدحسن نصرالله خود عامل موجهه دوام تشکیلات حزب‌الله بود و جبران فقدان این شخصیت برای تشکیلات حزب‌الله لبنان و در سطح گسترده‌تر برای محور مقاومت به سادگی امکانپذیر نیست. اگر چه تشکیلات حزب‌الله به دوام خود ادامه می‌دهد (همان‌طور که بعد از شهادت سیدعباس موسوی به دوام خودش ادامه داد) اما بحث بر سر جبران شخصیت است. 
2- شخصیت چندبعدی؛ سیدحسن نصرالله، دارای شخصیتی چندبعدی بود و تمام ویژگی‌های یک رهبر را داشت. شخصیت فردی، سیاسی، معنوی، فکری، ایدئولوژیک و حتی در سطح ملی در لبنان، شخصیتی تعاملی، از جمله ویژگی‌های منحصر به‌فرد ایشان بود. سیدحسن نصرالله علاوه بر این شخصیتی کاریزماتیک بود و نقش هماهنگ‌کننده واقعی در بین نیروهای مقاومت را داشت. نقش و نفوذ و تاثیر استراتژی‌های نبرد ایشان برای فرماندهان نظامی موضوعی تمام‌کننده بود. در بسیاری از مواقع، رهبری ایشان ناهماهنگی‌های تشکیلاتی را از بین می‌برد. همین موضوع سبب یکدست شدن فضای مقاومت و محور مقاومت شده بود. 
3- بالاترین سطح هماهنگی با رهبر انقلاب ایران: سیدحسن نصرالله از نظر روابط استراتژیک، معنوی و فکری با رهبری جمهوری اسلامی ایران در بالاترین سطح هماهنگی بود. رابطه بی‌نظیر سیدحسن با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بر هیچ کس پوشیده نبود. علاوه بر این اعتقاد به نظریه ولایت فقیه، اعتماد به رهبری محور مقاومت یعنی مقام معظم رهبری، بینش اساسی نسبت به جایگاه ایران در محور مقاومت، تعلق شدید به آرمان آزادی قدس و استنباط و تحلیل عمیق سیاسی ایشان سبب شده بود در بزنگاه‌های حیاتی نقش مقاومت و لبنان، کاملا مثبت باشد. در جریان فتنه داعش، قطعا نقش بینش سیاسی و استراتژیک سیدحسن، عامل درک ملت لبنان و نیفتادن لبنان در ورطه فتنه‌ای شبیه سوریه بود. 
4- درک سیدحسن نصرالله نسبت به مناسبات ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی: اگر چه سیدحسن رهبر مقاومت مردم لبنان بود اما نسبت به مناسبات ملی لبنان، نبرد بین نیروهای سیاسی، نسبت به معادلات منطقه‌ای، موازنه قدرت بین بازیگران منطقه‌ای، خنثی‌سازی خوانش‌های رادیکال اسلامی از مبارزه و در نهایت نسبت به مناسبات نظام بین‌الملل، هندسه قدرت در نظام بین‌الملل، متغیرهای کلان ساختار نظام بین‌الملل، نقش آمریکا در بی‌نظمی‌های نظام بین‌الملل، نقش اروپا و... بسیار دقیق می‌اندیشید؛ همین موضوع سبب شده بود تا بر اساس تغییرات ملی، منطقه‌ای و نظام بین‌المللی رفتار کند و از بسیاری از رهبران منطقه‌ای در همین کشورهای عربی بسیار عمیق‌تر به معادلات در حال تغییر می‌نگریست.
با این مقدمات ذکر چند نکته برای روزهای آینده منطقه و نقش ایران بسیار ضروری است.
1- آیا جمهوری اسلامی کماکان باید صبر استراتژیک پیشه کند؟ جمهوری اسلامی ایران، نزدیک‌ترین متحد خود از نظر تمام ابعاد را از دست داده است و حتما باید نقش مهمی برای جبران چنین خسران بزرگی بازی کند. شاید بخشی از گسترش دامنه نبرد و رسیدن به وضعیتی که اینک منطقه در آن دست و پا می‌زند، به پاسخ نامتناسب به ترورهایی بازمی‌گردد که پیش‌تر انجام شده است. استراتژی اسرائیل برای «حذف» نیروهای میانی محور مقاومت نزدیک به چند ماه و به صورت سنگر به سنگر، جلو آمده است تا در نهایت به مهم‌ترین نیروی محور مقاومت رسیده است. ایران به عنوان ستون و تکیه‌گاه مقاومت حتما باید به سرعت واکنش قاطعی علیه رژیم صهیونیستی نشان دهد. واکنشی که باید از سوی همه اضلاع مقاومت انجام شود. پیام رهبر انقلاب درباره حادثه بیروت درباره این انتقام امیدواری زیادی ایجاد کرده است.
2- بی‌عملی در برابر نتانیاهو، خاطرات اروپای زمان هیتلر را یادآوری می‌کند: از نظر ادبیات نظامی و سیاسی، بی‌عملی در برابر نتانیاهو، صحنه منطقه‌ای را شبیه به آن چیزی خواهد کرد که در دوره بین ۲ جنگ اروپا در برابر هیتلر دچار بی‌عملی شده بود. تئوری بی‌عملی یا عدم واکنش متناسب توسط فرانسه و بریتانیا همان‌طور که نتوانست مانع تجاوزات گسترده‌تر هیتلر و شروع یک جنگ بزرگ شود که هم‌اینک نیز از حافظه جامعه بین‌المللی حذف نشده است، در برابر نتانیاهو و کابینه اسرائیلی نیز نخواهد نتوانست مانع شروع یک نبرد منطقه‌ای یا حتی در سطح وسیع‌تر بین‌المللی شود، بنابراین گاهی ضربه دوم حساب‌شده و معقول از یک جنگ گسترده جلوگیری می‌کند. 
3- بازیابی اعتماد به نفس محور مقاومت: اگر چه مقاومت بعد از سیدعباس موسوی، سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی، فؤاد شکر، سردار زاهدی و...، به روند خود ادامه داده است اما پاسخ به هیچ یک از موارد فوق به اندازه شهادت سیدحسن نصرالله، نمی‌تواند به بازیابی اعتماد به نفس محور مقاومت کمک کند. محور مقاومت اینک دست و پاهای بزرگی در کل منطقه غرب آسیا و حتی در شرق آسیا دارد، بازآفرینی اعتماد به نفس این جریان به صورت قطعی و اجتناب‌ناپذیری به رفتار دقیق «اکنون» محور مقاومت بستگی دارد. 
4- بازیابی موازنه قدرت: بر اساس موازنه قدرت، بازیگر رقیب یا دشمن نباید از نظر روانی به وضعیتی برسد که احساس برتری نظامی داشته باشد، اگر نه وضعیت دشمنی مستمر و استراتژی خشونت نظامی سرریز خواهد شد. در هر صورت تعادل قدرت باید حفظ شود. بعد از عملیات پیجرها، اسرائیل از نظر روانی خود را در موضع برتری اطلاعاتی و نظامی می‌بیند. علاوه بر این ترور فواد شکر به این اعتماد به نفس و درک برتری اطلاعاتی کمک کرده است. شهادت سیدحسن نصرالله نقطه عطف وضعیت روانی یا درک روانی اسرائیل نسبت به توانمندی اطلاعاتی و نظامی است. این سکه روی دیگری هم دارد و آن استنباط یا درک اطلاعاتی اسرائیل نسبت به توانمندی اطلاعاتی یا نظامی محور مقاومت است. بازگرداندن این توازن به این دلیل ضرورت دارد که با این میزان از اعتماد به نفس در اسرائیل نسبت به توان اطلاعاتی و نظامی خود، می‌تواند هزینه‌های دیگری به جا بگذارد که از اکنون قابل پیش‌بینی است. برای پیشگیری از رسیدن به وضعیت غیرقابل کنترل، شرایط باید به حالت کنترل‌شده هدایت شود. 
5- شرط رسیدن به توسعه، امنیت هستی‌شناختی است: در پایان و برای کسانی که تصور می‌کنند عدم ورود جدی برای کنترل رفتارهای تجاوزگرانه نتانیاهو، همسو با ایده توسعه ایران است، یادآوری می‌شود که غزه و لبنان نزدیک‌ترین‌ها برای اسرائیل هستند، امنیت هر دو اینک نابود شده است؛ نزدیک به یک سال است غزه با خاک یکسان شده و لبنان در آستانه یک جنگ تمام‌عیار است. کشوری که روی امنیتش و مؤلفه‌های هستی شناختی‌اش قمار کند، امنیتی نخواهد داشت که بر اساس آن توسعه به ارمغان آورد.
***
سلام بر سیدحسن نصر‌الله پرچمدار مقاومت
سلام بر سیدحسن نصر‌الله کشته راه خدا که زنده است و نزد پروردگارش روزی داده می‌شود.
آنان که سر و کاری با تاریخ دارند، نیک می‌دانند هیچ دوره‌ای از تاریخ خالی از رنج‌های بزرگ، دور از شکست‌های تلخ و پیروزی‌های شیرین نیست. آنان که سر و کاری با تاریخ دارند، می‌دانند که سنجش ناکامی‌ها و کامیابی‌ها در بازه زمانی کوتاه بیراهه رفتن است و بازه‌های زمانی میان‌مدت است که نشان می‌دهد در غزوه احزاب که کافران از بالا و پست بر مومنان تاختند و چشم‌ها خیره ماند و قلب‌ها به حنجره آمد (احزاب، ۱۰) چه کسی سربلند بیرون آمد و بازه‌های زمانی بلندمدت است که نشان می‌دهد پیروز میدان دهم محرم سال ۶۱ ق چه کسی بود؟ آنان که سر و کاری با تاریخ دارند، نیک می‌دانند که تلخی کوچ سید مقاوم سپهر مقاومت نخواهد پایید و کام اسرائیلی‌های یزیدی پست و پلید و خبیث زودتر از آنکه بپندارند آکنده از زهر پلشتی‌های‌شان خواهد شد و نفرین ابدی خدا و فرشتگان خدا و اولیای خدا و بندگان نیک خدا و همه انسان‌های حق‌جو بدرقه راه‌شان به سوی زباله‌دان خواهد بود.
قلب‌های‌مان از زخم جانکاه شهادت سید مقاومت فشرده است و عصاره اندوه بزرگ نشسته بر دل‌های‌مان در جامه سرشگ از دیدگان‌مان جاری است اما امیدوارتر از همیشه چشم به آینده دوخته‌ایم، سستی به دل راه نمی‌دهیم و گام‌های‌مان را کوتاه و آهسته نمی‌کنیم. بر این باوریم که در هنگامه «ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ» و در کارزار «زُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِیدًا» (برگرفته از احزاب، ۱۱) و حتی در زمانه‌ای که زمزمه‌های «وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا» گوش‌های‌مان را می‌آزارد، باید «اذْکُرُوا نِعْمَةَ‌الله عَلَیْکُمْ» را در برابر دیدگان‌مان نهیم و به «جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا» (برگرفته از احزاب، ۹) باور داشته باشیم.
اکنون سید رشید و اسوه مقاومت شادمان از دهش الهی، برای کسانی که راه او را پی می‌گیرند نیز خوشحال است، چه می‌داند که بیم و اندوهی بر آنان نیست (برگرفته از آل‌عمران، ۱۷۰). ادامه‌دهندگان راه سید کسانی هستند که وقتی به آنها گفته شود همه جبهه کفر در برابرتان صف آراسته‌اند پس باید از آنان بترسید، جز بر ایمان‌شان افزوده نمی‌شود و جز این نمی‌گویند که خدا ما را بس (برگرفته از آل‌عمران، ۱۷۳).
درود بر او که در عمل اثبات کرد ایده مقاومت به قرائت امام خمینی، نه امری ممتنع که کنشی به کلی امکان‌پذیر است. او با تمام وجود به رهبری شایسته جانشین امام خمینی باور داشت و با هدایتش حرکت حزب‌الله را چنان رشد داد که طی تنها ۳ دهه، ایده هسته‌های مقاومت خمینی، در قامت فراجنبشی بزرگ و الهام‌بخش ظهور کرد.
در هیاهوی منطقه، فریاد رسای مقاومت علیه غرب بود. بخوبی به ما نشان داد چگونه دین و چه نگرشی به دین می‌تواند در ستیز با سلطه، نماینده شایسته فرودستان این نظم نابرابر جهانی باشد.
هستند انسان‌هایی که به رهایی، مقاومت، سلطه، استکبار، مستضعفان، جنبش و انسان می‌اندیشند؛ برای برپایی یک «جهان انسانی» جهاد می‌کنند و «تصمیم دارند پرچم لااله الا‌الله را در قلل رفیع کرامت به اهتزاز درآورند».
برای این مبارزان بی‌همتا، خون فرمانده  شهید نصرالله الهام‌بخش‌تر از سخنرانی‌ها و عملیات‌های او خواهد بود.
***
چرا حمله به اسرائیل آسان‌تر از انتظارات است؟
لزوم فعال شدن سناریوهای جنگ علیه رژیم صهیونیستی
محسن سلگی: سیاست پایان باز، کنترل جنگ، جنگ محدود منظم، جنگ نامنظم محدود، سیاست ابهام و تاکتیک اختفا دیگر پاسخگو نیست.
ایران و مقاومت، باید تمام سناریوهای ده‌گانه حمله را به طور همزمان فعال کنند. در غیر این صورت، رژیم صهیونیستی که از حیث تجهیزات شناسایی برتری دارد، فرصت کافی برای تضعیف حداکثری مقاومت خواهد داشت و در ادامه پروژه خود و با این امید که از حماس و حزب‌الله فراغت یابد، سراغ مقاومت در یمن و عراق هم خواهد رفت.
از دیگر سو، آمریکا و اروپا از آغاز در پی جنگ تدریجی، دنباله‌دار و طولانی با نتایج تمام‌کننده که خسارت عمیق را برای مقاومت در پی داشته باشد و در نهایت منجر به حذف آن شود، بوده‌اند. 
در مقابل، جنگ تمام‌عیار که اسرائیل را به جای تهاجم خونسرد در مقام دفاع مضطرب قرار می‌دهد، نه برای غرب و نه برای اسرائیل، مطلوب و حتی ممکن نیست.
رژیم صهیونیستی در صورت جنگ هماهنگ و وسیع یا حتی حمله بی‌سابقه ایران با دامنه وسیع‌تر و عمق بیشتر نسبت به عملیات «وعده صادق»، ناچار به تغییر در دستور کار جنگ می‌شود، بویژه که با وجود برخورداری ایران در حق دفاع مشروع و پاسخ به رژیم مذکور (شهادت هنیه در خاک ایران و ترور سفیر ایران در لبنان)، رژیم صهیونیستی به این برآورد رسیده که ایران قصد کنترل جنگ را دارد.
اگر مقاومت تغییر در معادله جنگی خود ایجاد نکند، این فرصت را به رژیم صهیونیستی خواهد داد که جنگ (تخریب مواضع مقاومت) را به یک بازی برای خود بدل کند؛ اینکه در یک اتاق بنشینند و در کمال آسایش و هیجان مانند یک گیم اهداف خود را محقق کنند.
دیگر اینکه خط قرمز مقاومت برای پرهیز از خسارت به مناطق مسکونی، دیگر کارکرد و معنای سابق را ندارد. از نظر فنی و کارکردی و با عزل نظر از بحث درباره مبانی اخلاقی و دینی، موشک‌باران مناطق مسکونی به کلی معادله جنگ را تغییر داده و رژیم صهیونیستی را عقب می‌راند. حتی آمریکا هم در این حالت، نمی‌تواند وارد جنگ مستقیم شود. یعنی هرگز مانند الگوی افغانستان یا عراق عمل نخواهد کرد، بویژه اگر ایران مستقیما وارد جنگ مستمر نشود. 
آمریکا نمی‌تواند با مقاومت در عراق رویارو شود، بویژه اینکه یک سال دیگر ضرورتا این کشور را ترک خواهد کرد. همچنین امکان حمله تمام‌کننده و پیاده کردن نیروی نظامی در یمن و لبنان برای آمریکا وجود ندارد. ملاحظه مهار چین و روسیه و انتخابات پیش روی این کشور دلایل کوچک‌تر آمریکا برای واهمه از جنگ با ایران است. 
 نکته دیگر، اقتصاد ضعیف جنگ برای رژیم صهیونیستی است. بیشترین خسارت مالی از جنگ را نه حزب‌الله و نه هیچ‌کس، بلکه رژیم مذکور متحمل شده است.
کمبود سربازان و تجربه شکست حمله زمینی و زرهی در جنگ ۳۳ روزه و سایر عوامل، مانع ورود زمینی رژیم صهیونیستی به خاک لبنان است.
همه این موارد، زمینه مناسب‌تر حمله‌ای وسیع و یکباره و غافلگیرانه را برای ایران مقابل چشم می‌گذارد.
 قابل تأکید است دیگر نمی‌توان الگوهای جنگ را به معنای کلاسیک و رایج آن محدود کرد. در معنای کلاسیک و رایج از 3 نوع جنگ سخن در میان بوده است؛ جنگ نامتقارن (در این جنگ، یکی از طرفین، ۶ برابر طرف دیگر قدرت دارد)، جنگ نیابتی و جنگ پارتیزانی یا نامنظم.
جنگ‌های امروز، پیچیدگی‌های زایدالوصفی یافته‌اند. این پیچیدگی در وهله اول به منطق جنگ (شروع و پایان) آن بازمی‌گردد؛ در جنگ مقاومت و رژیم صهیونیستی تا همین اواخر شاهد وضعیتی بودیم که هم جنگ و هم ناجنگ بود (ناجنگ به معنای صلح نیست).  برای تقریب به ذهن، مشخص نبود مذاکرات قاهره برای غزه به کجا می‌رسد. تا همین روزهای اخیر، بایدن و مکرون در جریان حضور در سازمان ملل، خواهان آتش‌بس ۲۱ روزه میان رژیم غاصب و حزب‌الله بودند. این مذاکرات نیز که امید زیادی در غرب برای آن وجود داشت، به سادگی به سخره گرفته شد.
پیچیدگی عمیق‌تر در این نکته نهفته است که اگر سابقا گفته می‌شد نظم بین‌الملل یک نظم بدون سر است (آرناکی)، امروز باید گفت دیگر از یک نظم خبری نیست که بتوان آن را بی‌سر خواند، بلکه با وضعیت بی‌بدنی و بی‌شکلی مواجه هستیم؛ کل پیکر بین‌الملل دچار فروپاشی اخلاقی و حقوقی شده است. این وضعیت، فرصتی برای مقاومت و بهره‌گیری از رسمیت و دولتی بودن کمتر خود است.
سخن نهایی اینکه نه بازدارندگی و نه موازنه وحشت در این شرایط کارگشا نیست، بلکه باید وحشت در موازنه و به هم ریختن قواعد بازدارندگی را در دستور کار قرار داد. 

******

اعلام همبستگی جنبش‌ها و شخصیت‌های مختلف محور مقاومت با ملت و حزب‌الله لبنان در پی شهادت سیدحسن نصرالله

همسنگر مقاومت
حزب‌الله لبنان مصیبت وارده را به صاحب العصر و الزمان (عج)، ولی‌امر مسلمین حضرت سیدعلی خامنه‌ای و مراجع عظام، مجاهدان و مؤمنان تسلیت گفت
حزب‌الله لبنان دیروز شنبه با انتشار بیانیه‌ای شهادت سیدحسن نصرالله، دبیرکل و رهبر معنوی خود را تایید کرد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
«همانا آنانی در راه خدا می‌جنگند که زندگی دنیا را به آخرت مبادله کنند و هر کس در راه خدا بجنگد و کشته شود یا پیروز شود، پاداش بزرگی به او خواهیم داد».
جناب استاد، سرور مقاومت، بنده صالح، به عنوان شهیدی بزرگ، رهبری شجاع و دلاور و مؤمنی حکیم و بصیر در جوار پروردگار و رضای او حرکت کرده و به قافله جاویدان شهدا پیوست. در سفر الهی ایمان در رکاب پیامبران و امامان شهید.
جناب سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان به شهدای بزرگ و جاویدالاثر خود پیوست که 33 سال در راه آنان بود و در این مدت آنان را از پیروزی تا پیروزی رهبری کرد و جانشین سرور و سالار شهیدان مقاومت اسلامی در سال 1992 شد؛ آزادی لبنان در سال ۲۰۰۰ تا پیروزی الهی و پایدار در سال ۲۰۰۶ و سایر نبرد‌های افتخار و رستگاری تا نبرد حمایت و قهرمانی در حمایت از فلسطین، غزه و مردم مظلوم فلسطین.
مصیبت وارده را به صاحب العصر و الزمان ارواحنا فداه، ولی‌امر مسلمین حضرت سیدعلی خامنه‌ای مدظله‌العالی، مراجع عظام، مجاهدان و مؤمنان تسلیت عرض می‌نماییم. به ملت مقاومت، مردم صبور و مجاهد ما، همه ملت اسلام، همه آزادگان و مستضعفان جهان و خانواده محترم و صبور ایشان، به جناب آقای سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان تبریک می‌گوییم. رهبری حزب‎الله به بالاترین، مقدس‌ترین و گرانقدرترین شهید عهد می‌بندد که به جهاد خود در مقابله با دشمن، حمایت از غزه و فلسطین و دفاع از لبنان و مردم استوار و شریف آن ادامه دهد. مجاهدان سرافراز و دلاوران پیروز مقاومت اسلامی! شما امانت شهید عزیز هستید و شما برادران او هستید که سپر تسخیرناپذیر او و تاج دلاوری و رستگاری رهبر ما بودید. رهبر همچنان با اندیشه و روح و خط و رویکرد مقدس خود در میان ماست و در عهد وفاداری و پایبندی به مقاومت و فداکاری تا پیروزی هستید.
شنبه 28 سپتامبر 2024 میلادی
۲۴ ربیع الاول ۱۴۴۶ هجری قمری
* بازگشت میقاتی از نیویورک به بیروت
نجیب میقاتی، نخست‌وزیر لبنان روز جمعه به دنبال بمباران وحشیانه ضاحیه بیروت و اخبار احتمال شهادت سیدحسن نصرالله، دبیر کل حزب‌الله، تصمیم گرفت با نیمه‌کاره رها کردن سفر خود به آمریکا برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، از نیویورک به بیروت بازگردد. 
وی جلسات خود در نیویورک با مقامات خارجی را فورا لغو کرد و در نخستین اظهار نظر از جامعه بین‌المللی خواست خوی سرکش رژیم صهیونیستی را مهار کنند. 
وی سپس با فرمانده ارتش لبنان تماس گرفت تا در جریان اوضاع کشور قرار گیرد. میقاتی شامگاه دیروز به محض رسیدن به بیروت جلسه اضطراری دولت لبنان را تشکیل داد. 
* 3 روز عزای عمومی در سوریه
دولت سوریه در بیانیه‌ای ضمن تسلیت شهادت سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله، 3 روز عزای عمومی اعلام کرد. 
به دستور بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه، پرچم‌های ملی در این کشور به حالت نیمه‌افراشته درآمد. 
* سوگواری نمایندگان عراقی
مجلس اعلای اسلامی عراق هم ضمن تسلیت شهادت سیدحسن نصرالله، در پیامی اعلام کرد: «تاریخ و نسل‌ها از رهبر شهید و قهرمانی‌های او در مقابله با رژیم صهیونیستی، حفاظت از لبنان، دفاع از فلسطین، حمایت از غزه و حمایت از عراق در جنگ با داعش یاد خواهند کرد».  پارلمان عراق نیز در حالی پیامی حاکی از همبستگی ملت این کشور با لبنان صادر کرد که تصاویر منتشره از این مجلس حاکی از چهره‌های اشکبار نمایندگان عراقی در رثای سید مقاومت بود. 
واکنش‌ها
* شیاع السودانی (نخست‌وزیرعراق)
سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در یک حمله جنایتکارانه جدید و جنایتی که موید تخطی رژیم صهیونیستی از تمام خطوط قرمز است در راه احقاق حق به شهادت رسید. اقدام جنایتکارانه‌ای که دیروز ضاحیه جنوبی بیروت را هدف قرار داد، بیانگر تمایل بی‌پروا برای گسترش دامنه درگیری است که به ضرر تمام مردم منطقه و امنیت و ثبات آن تمام خواهد شد. مسائل عمده از جمله مساله عادلانه فلسطین و رویارویی لبنان برادر با حملات مداوم صهیونیست‌ها، همگی موید این است که ملت‌ها در پایان در سرزمین خود، میهن تاریخی و میراث خود پیروز خواهند شد. ضرورت دارد  نهادهای بین‌المللی به وظایف‌شان برای متوقف کردن تجاوزات رژیم صهیونیستی عمل کنند. موضع عراق در زمینه حمایت از ملت فلسطین و لبنان ثابت است.
* عبداللطیف جمال رشید(رئیس‌جمهور عراق)
 تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به لبنان قویا محکوم است و امنیت و ثبات منطقه را تهدید می‌کند.
* سیدعمار حکیم (رهبر جریان حکمت ملی عراق)
راه مقاومت تا تحقق پیروزی یا شهادت ادامه خواهد داشت.
مقتدا صدر (رهبر جریان صدر عراق)
 خداحافظ، همرزم در مسیر مقاومت! از خداوند می‌خواهم با سایر شهدای مقاومت در جوار پیامبر(ص)، امام علی(ع) و امام حسین(ع) دیدار کند. او عزتمندانه زندگی کرد و سربلند به شهادت رسید.
* شیخ خالد الملا (رئیس جماعت علمای اهل سنت عراق)
سید جنوب و رهبر مقاومت، شجاعانه و دلیرانه به شهادت رسید. سیدحسن نصرالله تا زمانی که در راه قدس و مسجد الاقصی به شهادت رسید، در برابر هیچ کسی سر فرود نیاورد. از خداوند متعال خواستاریم ایشان را با رسول اکرم(ص) محشور کند.
* سعد حریری (نخست‌وزیر پیشین لبنان)
ترور نصرالله، لبنان و منطقه را وارد مرحله جدیدی از خشونت کرد. این اقدام بزدلانه‌ای است که به طور کامل و جزئی از سوی ما محکوم می‌شود.
* جنبش امل (حزب اقلیت شیعیان لبنان و حزب پیشین سیدحسن نصرالله)
ما عزادار برادر مبارز مکتب امام موسی صدر و دبیر کل و رهبر حزب‌الله و مقاومت اسلامی دلاور هستیم. هیأت رئیسه جنبش امل- رهبری و مجاهدان- شهادت سیدحسن نصرالله را به برادران خود در حزب‌الله و همه رزمندگان مقاومت صمیمانه تسلیت و تبریک عرض می‌کند و اعلام می‌دارد فقدان این شخصیت برجسته و شجاع، هرگز مقاومت را برای ادامه راه خود در حمایت از حق و دفاع از لبنان و مقابله با تروریسم صهیونیستی و تجاوزات بی‌حد و مرز آن که تمام ارزش‌های اخلاقی و انسانی را زیرپا گذاشته است، تضعیف نخواهد کرد. 
* محمد عبدالسلام (سخنگوی جنبش انصارالله یمن)
سیدحسن نصرالله پس از دهه‌ها مبارزه پیشگامانه و کم‌نظیر به آرزوی خود رسید و مدال شهادت را بر گردن آویخت. خون این شهید، رژیم صهیونیستی را ریشه‌کن می‌کند.
* ابوعبیده (سخنگوی قسام، شاخه نظامی حماس)
مجاهدت‌ها و جانفشانی‌های سیدحسن نصرالله در راه آزادسازی قدس و مسجدالاقصی در طول عمر پربرکت وی فراموش‌شدنی نیست.
* جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس)
رژیم صهیونیستی مسؤول کامل این جنایت وحشیانه و پیامدهای خطرناک آن برای امنیت و ثبات منطقه است، همچنان که دولت آمریکا نیز مسؤول حمایت سیاسی، دیپلماتیک، نظامی، امنیتی و اطلاعاتی از این رژیم و نیز مسؤول سکوت و شانه خالی کردن از توقف تروریسم روزافزون صهیونیستی علیه ملت‌های فلسطین و لبنان است. مقاومت اسلامی فلسطین بر همبستگی مطلق خود و ایستادگی در کنار برادران حزب‌الله و مقاومت اسلامی لبنان که در نبرد توفان الاقصی و دفاع از مسجدالاقصی مشارکت داشتند، تأکید دارد.
* گردان‌های شهدای الاقصی(شاخه نظامی فتح)
سیدحسن نصرالله دارای مواضع شریفی در راستای حمایت از مردم و مقاومت ما در همه جبهه‌ها و زمان‌ها بود. ما مجددا بر عهد و وفاداری خود تا زمان آزادی قدس شریف تاکید می‌کنیم.
* جنبش جهاد اسلامی فلسطین
دشمن بهای جنایاتش بویژه در به شهادت رساندن دبیرکل حزب‌الله لبنان را می‌پردازد.
* جنبش فتح (کرانه باختری فلسطین)
ما سوگوار سیدحسن نصرالله هستیم که در نتیجه حمله بزدلانه صهیونیست‌ها توسط دشمن صهیونیستی به شهادت رسید.
* جبهه خلق برای آزادی فلسطین(PFLP)
ما با رهبر شهید و همه مبارزان آزاده مقاومت عهد می‌بندیم پاسخ این جنایت صهیونیست‌ها به اندازه خود جنایت خواهد بود.
* مجتبی امانی (سفیر جانباز ایران در لبنان)
‏شهید جلیل‌القدر آیت‌الله سیدحسن نصرالله،  دبیرکل حزب‌الله لبنان همچون شهید سرافرازسیدعباس موسوی به آرزوی دیرینش رسید. خون پاک این اسطوره مقاومت عزم مجاهدان راه خدا را برای پیمودن مسیر پرافتخار و پیروز مقاومت مصمم‌تر خواهد کرد.
* محکومیت حمله اسرائیل به لبنان توسط مسکو
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در واکنش به حملات روز جمعه رژیم صهیونیستی گفت خاورمیانه در آستانه «یک جنگ تمام‌عیار» قرار گرفته است. مسکو حمله اسرائیل را به عنوان «نقض‌کننده حق حاکمیت لبنان» محکوم کرد. 
***
بیانیه آیت‌الله سیستانی به مناسبت شهادت نصرالله
با تاسف شدید خبر شهادت علامه مجاهد حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدحسن نصرالله و تعدادی از برادران مقاومت شریف لبنان و ده‌ها نفر از شهروندان بی‌گناه را در جنایت فاجعه‌بار ارتش دشمن صهیونیستی در ضاحیه بیروت دریافت کردیم.
شهید نصرالله الگویی کم‌نظیر برای فرماندهی طی دهه‌های اخیر بود و نقش برجسته‌ای در پیروزی بر اشغالگران صهیونیستی و آزادی اراضی این کشور و همچنین پشتیبانی از عراقی‌ها برای آزادی کشورشان از دست تروریست‌های داعشی داشت. ایشان همچنین مواضع برجسته‌ای در کمک به ملت مظلوم فلسطین داشت تا اینکه جان گرانبهای خود را در این راه فدا کرد. تسلیت خود را به ملت لبنان و دیگر ملت‌های مظلوم در این مصیبت بزرگ و خسارت عظمی اعلام می‌کنم و از خداوند متعال مسالت دارم روح این شهید بزرگوار را در رحمت و رضوان واسعه خود غرق و ایشان را با اولیای خود یعنی حضرت محمد(ص) و اهل بیتش محشور گرداند.‌
***
نگاهی به زندگی مبارزاتی شهید سیدحسن نصرالله از حوزه علمیه نجف تا سیادت حزب‌الله لبنان
اسطوره ابدی مقاومت
شهید سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در ۳۱ آگوست ۱۹۶۰ (۹ شهریور ۱۳۳۹) در شهر البازوریه در جنوب لبنان به‌دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه الکفاح در محله الکرنتینا در حومه شرقی بیروت گذراند و دوره متوسطه را در یک مدرسه در منطقه سن‌‎الفیل ادامه داد. سیدحسن در دوران دبیرستان به جنبش امل پیوست که مهم‌ترین جنبش شیعیان لبنان بود که سال ۱۹۷۴ توسط سیدموسی صدر و شهید مصطفی چمران پایه‌گذاری شده بود. سال ۱۳۵۵ در ۱۶ سالگی وارد حوزه علمیه شهر نجف عراق شد. یک سال بعد به مدرسه علمیه امام منتظر در بعلبک پیوست که از سوی عباس الموسوی تاسیس شده و همان برنامه‌های درسی مدرسه نجف را در پیش گرفته بود. پس از بازگشت از عراق، به ‌عنوان مسؤول تشکیلاتی جنبش امل در زادگاه خود منصوب شد و با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ فعالیت سیاسی و تشکیلاتی خود را به طور جدی آغاز کرد. او به ‌عنوان یک مقام سیاسی برای منطقه بقاع و یکی از اعضای دفتر سیاسی امل منصوب شد اما سال ۱۹۸۲ به دنبال حمله اسرائیل به لبنان و ضرورت تشکیل یک جنبش مسلحانه قدرتمند در مقابل اشغال، از این جنبش خارج شد و در ۲۲ سالگی در تاسیس حزب‌الله مشارکت کرد. خیلی زود به ‌سمت معاونت مدیریت منطقه بیروت حزب‌الله برگزیده شد. کمی بعد در قامت مسؤول شاخه جوانان حزب‌الله به ایران آمد. توانایی‌ها و قدرت رهبری نصرالله جوان باعث شد سمت مدیر اجرایی کل در ساختار حزب برای او ایجاد شود. او مسؤول اجرای تصمیمات مجلس شورا بود و به این ترتیب به عضویت شورا، بالاترین نهاد رهبری حزب درآمد. سرانجام با گذشت یک دهه از تاسیس حزب، سیدحسن نصرالله در ۱۶ فوریه ۱۹۹۲ (۲۷ بهمن ۱۳۷۰) به ‌عنوان دبیرکل حزب‌الله انتخاب و جانشین عباس الموسوی که توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسیده بود برگزیده شد. ارتش جنایتکار اسرائیل در سال ۱۹۹۷ هادی، پسر ارشد او را طی درگیری‌های منطقه جبل‌الرفیع در جنوب لبنان به شهادت رساند. نخستین پیروزی تاریخی حزب‌الله با فرماندهی سیدحسن، عملیاتی نظامی برای عقب راندن نیروهای رژیم اشغالگر از جنوب لبنان بود که  سال ۲۰۰۰ به ثمر رسید و اشغال ۲۲ ساله این منطقه به پایان رسید.  محبوبیت او اما در جریان جنگ جولای ۲۰۰۶ (تیر/ مرداد ۱۳۸۵) موسوم به جنگ 33 روزه یا جنگ تموز به اوج رسید. برای نخستین بار یک نیروی نظامی عربی - اسلامی موفق شد رژیم صهیونیستی را در یک جنگ تمام‌عیار که بیش از یک ماه طول کشید، شکست دهد. ارتش غاصب اسرائیل متحمل خسارت‌های سنگینی شد و بدون دستیابی به اهداف خود مجبور به عقب‌نشینی از جنوب لبنان شد. با چنین پیروزی‌هایی شهرت و محبوبیت او در جهان عرب و اسلام نیز گسترش یافت و تبدیل به رهبر معنوی جبهه مقاومت در خاورمیانه در مقابل با رژیم صهیونیستی و نفوذ غرب در منطقه شد. صهیونیست‌ها و متحدان آمریکایی، اروپایی و عربی‌شان به مدت دست‌کم ۲ دهه به دنبال ترور این مجاهد بزرگ بودند. سرانجام نصرالله عصر جمعه 27 سپتامبر 2024 (6 مهر 1403) در حمله هوایی جنون‌آسای اسرائیل به مقر فرماندهی حزب‌الله در قلب ضاحیه در کنار دخترش زینب به درجه رفیع شهادت نائل آمد. به نقل از منابع رسانه‌های نزدیک به مقاومت لبنان، او قریب ۳ سال قبل، با پیش‌بینی وقوع جنگ ناگزیر میان لبنان و رژیم صهیونیستی، شهادت خود را در صورت وقوع چنین رخدادی پیش‌بینی کرده و به مقامات حزب‌الله اطمینان داده بود که تمهیدات لازم برای چنین روزی اندیشیده شده است.
***
عملیات تروریستی بی‌سابقه رژیم صهیونیستی علیه مقر حزب‌الله در مناطق مسکونی جنوب بیروت بدون تجهیزات و هدایت پنتاگون میسر نبود
جنایت  آمریکایی- اسرائیلی 27 سپتامبر
روز جمعه در ادامه جنایات رژیم صهیونیستی علیه ملت لبنان، منطقه ضاحیه در جنوب بیروت با چندین بمب چند هزار تنی سنگرشکن مورد حمله وحشیانه قرار گرفت. هدف از این حمله که چندین آپارتمان بلند مرتبه را هدف قرار داد ترور سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان بود؛ هدفی که برای رسیدن به آن صدها نفر از غیرنظامیان را شهید و مجروح کردند. 
این جنایت بدوی و وحشیانه به دستور مستقیم نتانیاهو و زمانی که در شهر نیویورک به منظور سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد حاضر شده بود، رقم خورد. نتانیاهو در سخنرانی در مجمع عمومی که طی آن اکثر حاضران صندلی‌های خود را ترک کرده بودند، برای چندمین‌بار از نقشه‌هایی استفاده کرد که در آن اقدامات اسرائیل در منطقه را با هدف خیر و سعادت نشان می‌داد و محور مقاومت در منطقه را محور شر می‌نامید اما تنها پس از ساعاتی از سخنرانی نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، جهان در شوک جنایتی جدید رژیم فرو رفت. 
این حملات که با استفاده از تسلیحات و مهمات آمریکایی انجام شد، به ترور سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان و سردار عباس نیلفروشان منتهی شد و دستور آن نیز در قلب نیویورک و مجمع عمومی سازمان ملل صادر شد.
* عملیات ترور و کشتار
عصر روز گذشته نیروی هوایی ارتش جنایتکار و متجاوز رژیم صهیونیستی طی یک عملیات تروریستی وحشیانه به سبک القاعده چندین برج مسکونی در ضاحیه بیروت را هدف حملات خود قرار داد؛ حملاتی که منجر به شهادت و زخمی شدن جمع کثیری از ساکنان ضاحیه بیروت و زیر آوار ماندن پیکر بسیاری از شهدا و مجروحان شد. این اقدام رژیم صهیونیستی منجر به تخریب کامل چندین ساختمان بلندمرتبه و شکافت زمین به منظور هدف قرار دادن مقر فرماندهی حزب‌الله لبنان شد. رژیم صهیونیستی پس از این اقدام، هدف حمله را ترور سیدحسن نصرالله، دبیر کل لبنان اعلام کرد. پس از این اقدام نیروهای دفاع مدنی و اورژانس بیروت برای امدادرسانی به ضاحیه در جنوب لبنان شتافتند اما پس از چند ساعت از عملیات آوار‌برداری و نجات چند کودک از زیر آوار، رژیم صهیونیستی در اعلامیه‌ای از قصد خود برای حمله مجدد به همان نقطه و چندین ساختمان دیگر در ضاحیه بیروت خبر داد؛ اقدامی که منجر به نیمه‌تمام ماندن عملیات امداد و نجات و تخلیه این ناحیه از بیروت توسط شهروندان لبنانی شد. رژیم صهیونیستی سرانجام با بیش از 80 بمب سنگرشکن و استفاده از ده‌ها هزار تن مهمات در چند مرحله به نقطه‌ای که عصر روز جمعه به آن حمله کرده بود، مجددا حمله کرد. 
در نتیجه اقدام وحشیانه رژیم صهیونیستی بسیاری از شهروندان ضاحیه بیروت شب را در خیابان گذراندند و عملیات امداد و نجات فرماندهان مقاومت و مردم عادی نیز ناموفق ماند. اقدامات صهیونیست‌ها در نهایت صدها نفر از شهروندان بیروت و سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان را به شهادت رساند. 
***
حمایت بی‌شرمانه بایدن از ترور نصرالله
رئیس‌جمهور آمریکا که روز جمعه در نخستین واکنش به ترور دبیر کل حزب‌الله لبنان توسط رژیم صهیونیستی، از وقوع آن اظهار بی‌اطلاعی کرده بود، دیروز سرانجام چهره واقعی سیاست خارجی کاخ سفید را بروز داد و وقیحانه از این عملیات تروریستی دفاع کرد. جو بایدن عملیات وحشیانه روز 27 سپتامبر اسرائیل به ضاحیه بیروت را در چارچوب دفاع رژیم اشغالگر از امنیت خود عنوان کرد.

******

لبیک یا حسین

مجاهد کبیر، پرچمدار مقاومت در منطقه، عالم بافضیلت دینی و رهبر کم‌نظیر حزب‌الله لبنان سید‌حسن نصرالله در حمله تروریستی رژیم سفاک صهیونیستی به ضاحیه بیروت به شهادت رسید 

امام حسین علیه‌السلام می‌فرماید: «ألا ترَون إلى الحق لا یُعمل به؟ وإلى الباطل لا یُتناهى عنه؟ فلیرغب المؤمن بلقاء‌الله محقاً، فانی لا أرى الموت إلا سعاده والحیاه مع الظالمین إلا برما - آیا نمی‌بینید به حق عمل و به باطل پایان داده نمی‌شود؟ پس مؤمن حق دارد و باید به دیدار پروردگارش بشتابد، پس من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز زجر نمی‌بینم»... ما برای مرگ و ایجاد مرگ و ظلمت کفن نپوشیده‌ایم. ما برای ایجاد زندگی بزرگوارانه، پیروزی به واسطه‌ شهادت، نور به وسیله‌ خون‌های سرخ و حیات‌بخشی به کسانی که می‌خواهند حیات آنان را سلب کنند کفن به تن کرده‌ایم. آگاهیم در جهانی هستیم که حیات با سکوت، نشستن، ترس و ذلت به وجود نمی‌آید بلکه فقط به واسطه‌ جهاد، شهادت، کفن، جانفشانی و آمادگی دائم برای لبیک گفتن به ندای حسین آفریده می‌شود. ما اینجا خواهیم ایستاد و ندای‌مان همین خواهد بود. این چیزی است که آمریکایی‌ها باید بفهمند. آمریکایی‌ها نمی‌دانند لبیک یا حسین یعنی چه. از آن ساده می‌گذرند. آخر لبیک یا حسین یعنی چه؟! لبیک یا حسین، یعنی در میدان نبرد بمانی حتی اگر تنها باشی، حتی اگر مردم تو را رها، متهم و پشتت را خالی کرده باشند. لبیک یا حسین یعنی تو، پول، خانواده و فرزندانت در این نبرد باشید. لبیک یا حسین یعنی مادر فرزندش را برای مبارزه بفرستد و وقتی به شهادت رسید، سرش بریده و به سوی مادرش پرتاب شد، آن را در دامنش بگذارد، خون و خاک را از چهره‌اش پاک کند و با رضایت و خیال آسوده به او بگوید: خداوند روسفیدت کند پسرم که مرا در روز قیامت نزد فاطمه زهرا روسفید کردی. لبیک یا حسین یعنی این. لبیک یا حسین یعنی مادر، خواهر و همسر بیایند تا به پسر، برادر یا همسر خود لباس رزم بپوشانند و او را راهی جهاد کنند. لبیک یا حسین یعنی زینب مرکب مرگ و شهادت را برای برادرش زین کند. لبیک یا حسین یعنی این. دورانی که در آن به هر قیمتی بر سر کرامت، عزت، حضور، شرافت، میهن، سرزمین و مقدسات‌مان چانه می‌زدیم تمام شد. شرایط بسیار تغییر کرده. پس تجدید بیعت خود با حسین علیه‌السلام را اینگونه تمام می‌کنیم که آقا و سرور ما، همان‌گونه که شما برای اهداف عظیمت فداکاری کردی و ترجیح دادی با خانواده و دوستانت در راه این هدف‌ها کشته شوی، ما از این راه محافظت خواهیم کرد و با خون، تفکر و فرهنگ تو پیروزی خواهیم آفرید و دعوت و بیعت ما با تو باقی خواهد بود. برادران و خواهران، در روز دهم محرم پس از اینکه همه شهید شدند و حسین تنها ماند و در همان حال قدرتمند، پایدار و درخشنده بود، فریاد کشید: «آیا کسی هست مرا یاری کند؟» فریادی که برای ارتش مقابلش نبود، برای همه‌ کسانی بود که در صلب مردان و رحم زنان بودند و او آنان را در طول تاریخ و تا روز قیامت می‌پروراند. هر لحظه و تا همیشه با اشک، خون، معنویت، موضع، فکر، جهاد و مقاومت پاسخ این خواهد بود:«لبیک یا حسین». ما امروز در این مکان گرد آمده‌ایم تا به شهدای کربلا و اسیران کاروان غم و سربلندی بگوییم: شما حقیقتا در درون ما، در فکر، فرهنگ، بصیرت، وجدان، قلب‌ها، عقل‌ها، عاطفه‌ها، اراده، عزم، عشق، علاقه و شوق ما زنده هستید. شما ای سروران ما، خون جاری در رگ‌ها، اشک کاسه‌ چشم‌ها، تپش قلب‌ها، رایحه‌ زندگانی و همه‌ کرامت ما هستید. ما در مسیر شما هستیم، منحرف نخواهیم شد، تردید نخواهیم کرد و راه را ادامه خواهیم داد تا به شما بپیوندیم و در دنیا برای‌مان یکی از این دو شود، یا پیروزی، یا شهادت. هر سال در روز عاشورا می‌ایستیم و فریاد و موضع حسین را تکرار می‌کنیم. موضعی که جمله‌ای خلاصه‌اش کرده و بنده به این جمله عشق می‌ورزم و آن را در هر عاشورا و هر روز یا مناسبت مرتبط و یادآور حسین تکرار و بازگویی می‌کنم. چون آن جمله خلاصه موضع، چکیده‌ ادیان و رسالت آسمانی، حقیقت دین و بندگی خداوند یگانه است. «ألا إن الدعی إبن الدعی قد رکز بین إثنتین، بین السله و الذله، وهیهات من الذله.- ناپاکی فرزند ناپاک، مرا میان ۲ انتخاب مخیر کرد، میان تیزی شمشیر و خواری و خواری هرگز شایسته‌ ما نیست.»، «یأب‌الله لنا ذلک و رسوله والمؤمنون وأنوف حمیه ونفوس أبیه من أن نعثر طاعه اللئام علی مصارع الکرام - خداوند، پیامبرش، مؤمنان، غیرت‌مندان و سربلندان برای ما نمی‌پسندند که اطاعت فرومایگان را بر کشته شدن بزرگواران ترجیح دهیم». جهان باید بداند آن انبوه مردم ما را که در روز عاشورا می‌بیند و باید بداند همه‌ این صبر و ایستادگی به خاطر دفاع از نوه‌ پیامبر است وقتی که روز عاشورا گرد هم می‌آییم و همگی فریاد می‌زنیم: «لبیک یا حسین». وقتی که روز عاشورا می‌ایستیم و در برابر همه‌ جهان فریاد می‌کشیم: «الا ان الدعی ابن الدعی قد رکز بین اثنتین، بین السله و الذله - ناپاکی فرزند ناپاکی مرا میان ۲ راه مخیر گذاشت، میان تیزی شمشیر و خواری ذلت»... امروز به جهانیان می‌گوییم این امام عظیم، نوه‌ پیامبر خدا و این دین پیامبر خداست. حسین، کربلا، اهل بیت، صحابه و امت این پیامبر هر چه دارند از این پیامبر عظیم، محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم، است. پس به هیچ‌وجه هیچ‌کس خیال نکند در عرصه‌ این پیکار امکان تساهل یا گذشت هست. با ارواح، جان‌ها، فرزندان و اموال‌مان به حسین علیه‌السلام می‌گوییم: «لبیک یا حسین». ما به این پیمان و دعوت پشت نخواهیم کرد. بله، مانند همه روزهای عاشورا در کنار حسین علیه‌السلام با تجربه‌ای که حسین رقم زد و آن را در تاریخ جاودانه کرد - و ما آن را در همه‌ روزهای عاشورا تکرار می‌کنیم - تجدید بیعت می‌کنیم. به همه‌ طاغوتان، متجاوزان، مفسدان، فرصت‌جویان و کسانی که به شکستن اراده، عزم و ایستادگی ما دل بسته‌اند می‌گوییم ما فرزندان آن امام، آن مردان و آن زنان و برادران آن جوانانی هستیم که روز عاشورا با حسین ایستادند و این جمله‌ حسین را خطاب به تاریخ گفتند: «ألا إن الدعی بن الدعی قد رکز بین اثنتین بین السله و الذله و هیهات منا الذله - بدانید حرام‌زاده‌ای فرزند حرام‌زاده، مرا میان تیزی شمشیر و خواری مخیر گذاشت و خواری هرگز شایسته‌ ما نیست». بله! ما در ده‌ها سال گذشته در کنار حسین گفته‌ایم و خواهیم گفت: «والله لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا افر فرار العبید - به خدا قسم از سر خواری با شما دست سازش نخواهم داد و مانند غلام از معرکه نخواهم گریخت». ما معتقدیم یزید این دوران که باید کربلایی، حسینی و زینبی با او مقابله کنیم، پروژه‌ آمریکایی صهیونیزم است. پروژه‌ای که امت، تمدن، ادیان آسمانی، ملت‌ها و مقدسات ما را تهدید می‌کند و ما در برابر این یزید، حسینی و زینبی بوده‌ایم و خواهیم ماند و این نبرد برای ما در اولویت مطلق خواهد ماند. بنده اینجا خطر جابه‌جایی دوستان و دشمنان را به تمام جهان عرب و اسلام گوشزد می‌کنم. کسانی در جهان عرب و اسلام در حال تلاش سیاسی، رسانه‌ای و تربیتی هستند تا اسرائیل را دوست و ایران را دشمن جلوه دهند ولی اسرائیل به خاطر سرشت جنگ‌طلب، جنایت‌آفرین، وحشی، نژادپرست، طغیان‌گر و جنگ‌افروزش به دوستانش در جهان عرب و اسلام کمک نمی‌کند و آنان را با تجاوزهای مکرر، هر ساله و کم‌فاصله‌اش و با جنگ‌هایش علیه غزه، فلسطینیان و لبنان به زحمت می‌اندازد و آن دوستان ناگهان می‌بینند همه‌ تلاش‌های چندساله‌شان برای معرفی اسرائیل به عنوان رژیمی معمولی که امکان هم‌زیستی با آن وجود دارد و معرفی ایران به عنوان دشمنی که منطقه را تهدید می‌کند، به باد رفته و بنده به شما می‌گویم، همه نقشه‌ها و تلاش‌های‌تان شکست خواهد خورد. نقشه‌های‌تان نقش بر آب است و این توطئه‌های‌تان هیچ اثری نخواهد داشت. چون دارید تلاش می‌کنید یک حیوان وحشی را حیوانی اهلی و سر به راه جلوه دهید که می‌شود در کنار آن زندگی کرد! در حالی که اسرائیل این‌چنین نیست و شما را در این راه کمک نخواهد کرد و به خاطر سرشتش اصلا نمی‌تواند در این زمینه به شما کمک کند! و روز به روز بیش‌تر برای ملت‌های عرب و مسلمان روشن می‌شود که جمهوری اسلامی ایران دوست عرب و همه‌ مسلمانان و پشتیبان ملت‌های مستضعف و مظلومی است که سرزمین‌های‌شان اشغال شده و این همان چیزی است که طی نبرد اخیر نوار غزه و پیش از آن در لبنان بر آن تأکید شد. ما پس از خداوند سبحانه و تعالی با صراحت بر این جمهوری اسلامی شجاع، مؤمن، مطمئن و دلیر تکیه داشته‌ایم. این جمهوری اسلامی که به فشارهای اوباما، تهدیدات بوش پیش از اوباما و همه‌ آن غربی که هر روز بر پایبندی خود به امنیت و برتری اسرائیل تأکید می‌کنند، هیچ اهمیتی نمی‌دهد. جمهوری اسلامی وقتی از جنبش‌های مقاومت پشتیبانی می‌کند فقط در حال انجام واجبی است که به لحاظ عقیدتی، ایمانی و استراتژیک بر عهده‌ اوست و برای هیچ‌کس شرطی نمی‌گذارد و از هیچ‌کس درخواستی ندارد و مزدی نمی‌خواهد. می‌خواهم به همه‌ ملت‌های جهان عرب و اسلا‌م‌مان تأکید کنم مراقب باشید. هر کس تلاش می‌کند اسرائیل را دوست جلوه دهد - بداند یا نداند - خدمتکار اسرائیل است. همچنان که هر کس سعی می‌کند ایران را دشمن جلوه دهد - بداند یا نداند - خدمتکار اسرائیل است. فلسطین، مساله‌ اصلی ما لبنانیان، فلسطینیان، عرب، امت اسلامی و پیروان ادیان آسمانی است و مساله‌ اصلی نیز خواهد ماند و هیچ چیز نمی‌تواند میان انسان و اعتقاد و ایمانش فاصله بیندازد. بله، افرادی هستند که می‌خواهند با ایجاد فتنه‌های مذهبی و تحریکات طائفه‌ای و مذهبی میان غیرعرب و عرب، شیعه و سنی، ملت‌های منطقه و ملت فلسطین و میان ما و فلسطین جدایی بیندازند یا مانع ایجاد کنند و بنده می‌خواهم به همه‌ آنها بگویم فلسطین بخشی از ایمان، عقاید و مسؤولیت ماست و هیچ چیز به هیچ وجه نمی‌تواند میان ما و کمک و پشتیبانی و ایستادن در کنار آن فاصله بیندازد... بدون شک دورانی که ما را با اسرائیل می‌ترساندند تمام شده. آن اسرائیل ترسناک و هراس‌انگیز تمام شده. نه امروز که مدت‌هاست تمام شده ولی هنوز افرادی هستند که کابوس‌هایی می‌بینند که ده‌ها سال است عادت کرده‌اند ببینند. ما در روز عاشورا و از همان جایگاه، اراده، عزم و اصرارمان به حفاظت از کشور، ملت، مقدسات و به دوش کشیدن مسؤولیت‌های بزرگ را کسب می‌کنیم و حتی یک روز هم درباره‌ اینکه در کنار حسین باشیم تردیدی به خود راه نمی‌دهیم. جان، خون، فرزندان، پول و هر چیزی را که برای‌مان عزیز است فدای او می‌کنیم و تمام می‌شویم بدون اینکه پایان بپذیریم. چون پس از آن برای همیشه در محضر حسین علیه‌السلام خواهیم بود تا به او و جدش بگوییم بله، ما مردم مقاومت اسلامی لبنان شعارمان تا ابد این است: «هیهات منا الذله». امروز وقتی در چهره‌های شما می‌نگریم پی می‌بریم که سال 61 در کربلا چه کسی پیروز شد و غلبه کرد. وقتی به چهره‌ها، اراده، جمعیت، پایبندی، عزم و حضور شما و جمعیت میلیونی گردآمده در اطراف ضریح اباعبدالله الحسین علیه‌السلام و برادرش ابی الفضل العباس علیه‌السلام در شهر کربلا و در این ساعت‌ها می‌نگریم پی می‌بریم که در آن نبرد چه کسی پیروز شد و فائق آمد و کدام منطق خود را جاودانه ساخت. آیا منطق «کد کیدک وإسعی سعیک و ناصب جهدک فوالله لا تمحو ذکرنا ولا تمیت وحینا» بود که پیروز شد یا منطق «لعبت هاشم بالملک فلا/ خبر جاء ولا وحی نزل؟» پیروز شد؟ یعنی منطق زینب یا منطق یزید؟ منطق حسین یا منطق یزید؟ منطق اسلام یا منطق جاهلیت؟ پروژه‌ اسلام یا پروژه‌ جاهلیت؟ آنچه امروز در عرض جهان و طول تاریخ می‌بینیم تأکید می‌کند پیروز چه کسی است. امام‌مان زین‌العابدین علیه‌السلام، رهبر کاروان غم‌ها، بزرگ‌منشی‌ها، عزم، اراده و وفا در این باره برای‌مان صحبت کرده وقتی ایشان وارد مدینه می‌شود و یکی از افرادی که از غم ایشان شاد بوده، می‌پرسد: چه کسی پیروز شد؟ و ایشان علیه‌السلام به این مضمون می‌فرماید که: اذان را که بشنوی، خواهی فهمید چه کسی پیروز شد. ندای اشهد ان لا اله الا‌الله و اشهد ان محمد رسول‌الله اذان را که بشنوی، خواهی فهمید پیروز چه کسی است. امروز نیز وقتی نام محمد پیامبر خدا را روزی ۵ بار در پهنه‌ زمین از منبرها، مناره‌ها، شبکه‌های ماهواره‌ای و رادیوها می‌شنویم می‌فهمیم چه کسی پیروز شد. می‌فهمیم در کربلا خون بود که بر شمشیر پیروز شد و پروژه‌ حسین، نوه‌ محمد و اسیران، زین‌العابدین، سرهای به نیزه رفته و زنان زنجیرشده که این مسافت طولانی را تا بعلبک و سپس دمشق شام آورده شدند، بود که در سال 61 هجری پیروز شد، غالب آمد و باقی ماند. امروز در اربعین حسین علیه‌السلام موضع روز عاشورا را تکرار می‌کنیم و به همه‌ این افراد که فکر می‌کنند و دل بسته‌اند که می‌شود به ما ضربه زد، می‌گوییم: مگر مقاومت در 85 چقدر سلاح، تجهیزات و نفرات داشت؟ ولی اسرائیل را که قدرتمندترین ارتش منطقه بود شکست داد. مگر مقاومت در 2000 چقدر سلاح، تجهیزات و نفرات داشت؟ ولی در 2000 نیز اسرائیل را شکست داد و حتی در 2006 درست است که امکانات بیشتری وجود داشت ولی با امکانات و توان اسرائیل قابل مقایسه نبود. شما اشتباه می‌کنید وقتی معادله قدرت ما را بر اساس نفرات، سلاح و موشک می‌خوانید. قدرت حقیقی ما در ایمان، اراده، عزم، عشق‌مان به خدا، رسول‌الله و سیدالشهدا و اراده و طلب زندگی کریمانه است. قدرت حقیقی ما در فرهنگ ما است که می‌گوید: «الحیاه فی موتکم قاهرین والموت فی حیاتکم مقهورین- زندگی در مرگ پیروزمندانه و مرگ در زندگی ذلیلانه است». شما در خوانش حقیقت قدرت موضع‌گیری‌های ما اشتباه می‌کنید. قدرتی که از کربلا کسب و هر روز و هر لحظه آن را در مواضع و اقدامات‌مان تکرار می‌کنیم: «ألا إن الدعی بن الدعی قد رکز بین اثنتین [و علی طوال التاریخ] بین السله و الذله و هیهات منا الذله.- بدانید حرام‌زاده‌ای فرزند حرام‌زاده، مرا [برای همیشه‌ تاریخ] میان تیزی شمشیر و خواری مخیر گذاشت و خواری هرگز شایسته‌ ما نیست». امروز در میدان دشت رأس العین در نزدیکی مشهد رأس الحسین و منزلگاه اسیران، از میدانی که امام مقاومت، امام موسی صدر در آن بیدارگرانه و برانگیزاننده دردها سخنرانی کرد، از میدان سیدالشهدای مقاومت اسلامی، سیدعباس موسوی، از میدانی که نخستین جرقه‌های مقاومت اسلامی لبنان در آن‌ زده شد می‌گوییم و بار دیگر با پیامبرمان، تمام انبیای الهی، امامان‌مان، سید شهیدان و همه‌ شهیدان‌مان، تمامی آزادگان، شرفا، مقدسات و ظلم، ذلت و اشغال‌ستیزان عهد می‌بندیم که: ما همین‌جا و در میدان کربلای حسین علیه‌السلام خواهیم ماند و سرمای کشنده، گرمای سوزان، مرگ، کشتار، تهدید، فداکاری‌ها و جانفشانی‌ها - هرقدر بزرگ باشند - میان ما و او فاصله نخواهند انداخت و شعارمان «لبیک یا حسین» خواهد بود. ارزش معنوی آنچه در 33 روز در عیتا رخ داد فراتر از تکلیف، واجب میهنی، نژادی یا دینی و قانون بود و از ارزش اخلاقی و بشری این مقاومت و ملت و سرزمین آن حکایت می‌کرد. پس می‌گویم زمینه‌ این ایستادگی و نبرد، معرفت و عشق بوده است. بنده فراموش نمی‌کنم آن روزها وقتی اکثر خانه‌های این روستا ویران شده بود، به طور وحشیانه توسط نیروی هوایی و توپخانه‌های اسرائیل بمباران می‌شد و تانک‌های اسرائیلی به طور مکرر حمله می‌کردند و رزمندگان و برخی اهالی شهر بشدت در معرض این خطر قرار داشتند که همگی کشته شوند بنده از طریق برادرانی که مسؤول مستقیم بودند به آنها پیام دادم: شما مجبور نیستید در عیتا، یک روستای مرزی، بمانید. کسی شما را ملامت نخواهد کرد. چه اینکه این مساله با استراتژی ما - که مبتنی بر جغرافیا نبود بلکه نبردی چریکی با هدف وارد آوردن بیشترین خسارت‌ها به دشمن بود - تناقض ندارد ولی خود آن مقاومان شجاع قهرمان بودند که تصمیم گرفتند در یک روستای مرزی بمانند و تا آخرین فشنگ، گلوله، قطره‌ خون و نفس بجنگند تا پیام هویت معنوی و ارزشی واقعی این مقاومت و ملت را به لبنانیان و همه‌ جهان برسانند. بنده وقتی این ایستادگی را به یاد می‌آورم به یاد اصحاب حسین علیه‌السلام در شب عاشورا می‌افتم که به آنان گفته شد: «شب بر شما سایه افکنده پس جان خود را نجات دهید. هرکدام از شما دست یکی از افراد خانواده‌ مرا بگیرد و مرا با این قوم تنها بگذارید». با اینکه این مقاومت به رزمندگان عیتا نگفت شب بر شما سایه افکنده و بروید، بلکه از آنان خواست به پایگاه جنگی دیگری بروند ولی برای ماندن در پایگاهی مرزی پافشاری کردند. گویی شب و روز، در همه‌ ساعات آن 33 روز در عیتا با جان، قلب، تن و سلول‌های‌شان و خونی که در رگ‌های‌شان جریان داشت فریاد می‌زدند: «لبیک یا حسین». فردا روز فداکاری، ایثار، بخشندگی بی‌حد و مرز، اخلاص، وفاداری، ثبات، عزم، عشق و شوق است. فردا روز غم، خون به نا حق ریخته شده، اشک جاری، غصه‌ همیشگی و البته روز حماسه‌آفرینی، الهام‌بخشی و ارائه‌ اسوه و الگوست. فردا بار دیگر اباعبدالله الحسین(ع) بر جهان جلوه می‌کند؛ در حالی که به قلب نبرد دفاع از اسلام جدش محمد(ص)، امت و وجود، کرامت و مقدسات امت فرو می‌رود. فردا اباعبدالله الحسین(ع) ندای ابدی‌اش را سر خواهد داد؛ ندایی که تنها شهیدان دشت کربلا و ارتش مردگان ابن سعد مخاطب آن نبودند، بلکه مردان و زنانی در پشت مردان و رحم زنان در طول نسل‌ها و تا روز قیامت مخاطب آن بودند: «آیا کسی هست مرا یاری کند؟» این فریاد شما مانند همه‌ سال‌های گذشته نشان پایبندی شما به ارزش‌ها، معانی، اخلاق، معنویت و اخلاص کربلاست. بنده امشب برای دنیا و آخرت و در دنیا و آخرت شهادت می‌دهم ما در همه‌ چالش‌ها، خطرات و رویارویی با تجاوزهای اسرائیلی یا غیراسرائیلی، در شما و چهره‌های‌تان جز وفا، ثبات و اخلاص حسینی مشاهده نکردیم. این را هر روز و هر لحظه در چهره‌ خانواده‌های شهید، مجروحان، مجاهدان صبور و مقاوم و همیشه در صحنه و خانواده‌های‌مان که فرزند، جان، پول و عزیزان‌شان را تقدیم می‌کنند و ثابت کرده‌اند که فریاد لبیک یا حسین‌شان صادقانه است مشاهده کردیم. فردا در همه‌ میادین محل تجمع، فریاد حسین(ع) در روز عاشورای سال ۶۱ هجری را خواهیم شنید و عهد، میثاق و پایبندی‌مان را با حسین تجدید خواهیم کرد که: ما با اوییم، دست از او بر نخواهیم داشت و او را ترک نخواهیم حتی اگر تکه‌تکه و سوزانده شویم یا هر اتفاق دیگری رخ دهد. فردا ابتدا به حسین(ع) و سپس جهان، دوست و دشمن و دوستدار و در انتظار ثابت خواهیم کرد ما برتر از تهدیدات، خطرات و چالش‌ها هستیم و مردان و زنان میدان نبرد هستیم که همچنان فریادشان یا حسین خواهد بود. فردا ان‌شاءالله همه‌ این احیائات را که خداوند توفیق برگزاری‌اش را داد به پایان خواهیم برد. از خداوند سبحانه و تعالی می‌خواهم از همه‌ شما قبول کند، توفیق‌تان دهد، حافظ‌تان باشد و یاری‌تان کند. برادران و خواهران، حسین علیه‌السلام در سخنان تعیین‌کننده‌اش می‌گوید: «آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود». خطابش با نخبگان و از رهگذر آنها همه‌ امت و همه‌ نسل‌های امت در طول تاریخ است: «آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل دست برداشته نمی‌شود؟» خب، اگر شرایط اینگونه بود حسین می‌گوید: «آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل دست برداشته نمی‌شود؟ پس مؤمن باید حق‌دارانه به دیدار الله اشتیاق یابد و چنین است که من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمکاران را جز بیزاری نمی‌بینم». مکتب حسین علیه‌السلام این است؛ مکتبی که پیش از گوش، به آن دل می‌سپاریم و از خلال آن ذلت‌ناپذیری، وفاداری، ایستادگی، جانفشانی، خالص ‌شدن برای حق و مخالفت با باطل را می‌آموزیم. امروز چقدر به دیروز شباهت دارد. برادران و خواهران، به ما چه می‌گویند؟ به ما گفته می‌شود یا در مقابل آمریکا و پروژه‌اش کمر خم می‌کنید و اسرائیل و دست‌نشانده‌ها و سلطه‌اش را می‌پذیرید و غلامش می‌شوید یا علیه شما جنگ، محاصره و تحریم راه می‌اندازیم، وارد لیست سازمان‌های تروریستی‌تان می‌کنیم و نیروهای انتحاری را به مساجد، حسینیه‌ها، کلیساها، مدارس و بازارهای‌تان روانه می‌سازیم. بسیاری افراد آماده‌ عملیات انتحاری هستند. آیا امروز این را به ما نمی‌گویند؟ - بگذارید مطلب را کامل کنم - می‌گویند یا زانو بزنید یا باید پیامدهای زانو نزدن، آزادگی، استقلال و تمامیت را بپذیرید. آیا این همان چیزی نیست که در کربلا به حسین علیه‌السلام گفته شد؟ آیا به حسین، یاران و زنان‌شان گفته نشد یا بیعت با یزید و ابن زیاد را حتی اگر وجود و استبداد، استکبار، سرکشی و فساد یزید خطراتی برای دین، اسلام و امت‌تان را در پی داشته باشد می‌پذیرید و می‌پذیرید بنده‌ یزید بن معاویه شوید و یا اینکه می‌کشیم‌تان، سرتان را می‌بریم، پیکرهای‌تان را پاره پاره می‌کنیم، اموال‌تان را به غارت می‌بریم و زنان‌تان را به اسارت می‌گیریم. آیا این رخ نداد؟ چیزی که رخ داد همین بود. این همان کاری بود که بعد هم به انجام رساندند وقتی یک یا ۲ سال بعد مدینه علیه یزید انقلاب کرد، یزید ارتشش را به مدینه النبی و صحابه‌ رسول‌الله و مهاجران و انصار فرستاد، آن را محاصره کرد، در هم کوبید، بخشی از آن را سوزاند، چهارپایان ارتش را وارد مسجدالنبی صلی‌الله علیه و آله و سلم کرد، نوامیس مدینه را هتک کرد، زنان و دختران مهاجران و انصار را غصب کرد، پسران‌شان را کشت و از هر کس زنده ماند بیعت گرفتند. بیعت با چه کسی؟ بیعت با امیرالمومنین؟ نه. بیعت با خلیفه؟ نه. بیعت با امام؟ نه! بیعت با حاکم؟ نه. بلکه بیعت با مالک! از آنها بیعت گرفتند که آنها بردگان یزید بن معاویه هستند. حوادث امروز این است. حسین علیه‌السلام می‌دانست کجا می‌ایستد و باید چه گزینه‌ای را انتخاب کند. موضع‌گیری‌هایش هم قطعی بود. اگر اینگونه است و هیچ گزینه‌ دیگری غیر از مرگ وجود ندارد، اگر یا بیعت است و یا مرگ، اگر یا ذلت است یا مرگ، اگر یا زانو زدن در برابر اراده‌ مستکبران است و یا مرگ، حسین به ما یاد داد که بگوییم: «به خدا من مرگ را جز رستگاری و زندگی با ستمگران را جز بیزاری نمی‌دانم». امشب تاریخ، نبرد و جوهره‌ آن را به یاد می‌آوریم و موضع می‌گیریم. او را و امروز ما را در چنین وضعیتی قرار داده‌اند. همچنان که اسرائیل پیش از این با ما چنین کرده بود. حسین علیه‌السلام میان این 2 گزینه گفت: «آگاه باشید که بی‌ریشه‌ای فرزند بی‌ریشه، مرا میان ۲ چیز مخیر گذاشت، میان تیزی شمشیر و ذلت و چه بی‌نسبت است با ما ذلت». اسرائیل خاک ما را اشغال می‌کرد و می‌خواهد بکند و در خاک ما بماند و شرط‌های خوارکننده‌اش را بر لبنان تحمیل کند وقتی اسرائیل ما را میان جنگ و ذلت، مرگ و ذلت و گزینه‌های سخت قرار می‌دهد در لبنان ما اهالی، جنبش‌ها و هواداران مقاومت از سال ۱۹۸۲ و پیش از آن در کنار امام موسی صدر و تا امروز همه ایستادیم و همچنان با اسرائیل مقابله می‌کنیم و در مقابل تهدیدها، خط و نشان‌ها و جنگ‌هایش همان فرمایش حسین علیه‌السلام در کربلا را می‌گوییم: بین جنگ و ذلت «هیهات منا الذله». امروز نیز این پروژه‌ آمریکایی - تکفیری ما را میان ۲ گزینه‌ خضوع و ذلت یا جنگ قرار می‌دهد و ما را در همه‌ کشورهای مسلمان به جنگ تهدید می‌کند؛ آن هم نه فقط ما، حزب‌الله یا شیعه را بلکه همه‌ ملت‌های مسلمان و مسیحی و اهل سنت و شیعه و... منطقه را به جنگ، عملیات انتحاری، خودروهای بمب‌گذاری‌شده، کشتار، اسارت و غارت تهدید می‌کند و می‌گوید یا این را می‌پذیرید و در برابر اراده‌ ما و خودمان خضوع می‌کنید و یا با جنگ و خودروهای بمب‌گذاری‌شده طرفید. به آنها همان چیزی را می‌گوییم که سال‌هاست با زبان ایستادگی و نه فقط موضع‌گیری گفته‌ایم. امروز ما اینجا صحبت می‌کنیم و جمع شده‌ایم اما برادران عزیز، بزرگ و مجاهد شما هم‌اکنون در سوریه و میدان‌های مختلف حضور دارند، می‌جنگند، پیش می‌روند، ایستادگی می‌کنند و در کنار همه‌ مدافعان این جبهه و خط شهید می‌دهند. ما شهید و مجروح داده‌ایم اما با وجود شفافیت موضع‌مان امشب با حسین علیه‌السلام تکرار می‌کنیم و به همه‌ کسانی که ما را تهدید می‌کنند خواه اسرائیلی باشند و خواه تکفیری می‌گوییم: «هیهات منا الذله». امشب خطاب به حسین علیه‌السلام همان فرمایش اصحاب را تکرار می‌کنیم. آن شب حسین یارانش یعنی این گروه اندک غریب، محاصره‌شده، تحت تعقیب، متهم و محکوم را جمع کرد و آزادشان گذاشت و به آنها گفت: «شب بر شما پرده افکنده است. بر مرکب شب سوار شوید [و بگریزید].» بنده به شما بگویم حسین علیه‌السلام همیشه به مردم می‌گفت شب بر شما پرده افکنده است و بر مرکب شب سوار شوید، هر کس می‌خواهد ما را ترک کند بکند، هر کس می‌خواهد بگریزد، بگریزد و هر کس می‌خواهد به دشمن بپیوندد، بپیوندد. حسین اینجا باقی خواهد ماند، نخواهد لغزید، نخواهد لرزید و حتی اگر در برابر این هزاران، تنها بماند باز نخواهد گشت. شب عاشورا یعنی این. یاران حسین به او چه گفتند؟ نپذیرفتند که او را تنها بگذارند، پشتش را خالی کنند، تسلیمش کنند و همان سخنانی را گفتند که هر روز عاشورا تکرار می‌کنیم: آیا تو کشته شوی و ما پس از تو بمانیم؟ خداوند زندگی پس از تو را گوارا نساخته است. بنده و شما نیز امشب همین را به حسین علیه‌السلام می‌گوییم: یا اباعبدالله اگر ما بدانیم کشته می‌شویم سپس سوزانده می‌شویم سپس خاکسترمان به باد داده می‌شود سپس زنده می‌شویم سپس کشته می‌شویم سپس سوزانده می‌شویم سپس خاکسترمان به باد داده می‌شود سپس زنده می‌شویم سپس کشته می‌شویم سپس سوزانده می‌شویم سپس خاکسترمان به باد داده می‌شود و این هزار بار بر سر ما خواهد آمد، ‌ای حسین ما تو را ترک نخواهیم کرد. ما نیز در این نبرد چه با دشمن اسرائیلی و چه با این پروژه‌ آمریکایی - تکفیری که برای‌تان بسیار توضیح دادم که نبرد دفاع از اسلام و ارزش‌ها و آوازه‌ اسلام و مقدسات و نوامیس مسلمانان و مظلومان این منطقه است عقبگرد نخواهیم کرد. اگر کسی دل بسته است که ما خسته یا آرام شویم یا شهیدان‌مان را برای‌مان می‌شمارد بداند در کربلا همه شهید شدند. یک یا دو نفر باقی ماندند. هر کس شهیدان‌مان را می‌شمارد و یا به خستگی یا عقب‌گرد ما دل بسته است، بشنود این نبردی است که به آن ایمان داریم، با بصیرت وارد آن شده‌ایم، در آن مشارکت خواهیم کرد و ان‌شاءالله پیروز خواهیم شد. به شما می‌گویم: ان‌شاءالله پیروز خواهیم شد اما با این برداشت، واقعیت و بصیرت امکان ندارد از این نبرد عقب‌نشینی کنیم، شانه خالی کنیم یا عقب‌گرد کنیم. بنده صراحتا به شما می‌گویم: هر کس عقبگرد کند - در میان ما چنین کسی نیست ولی به فرض - فکر عقبگرد کند مثل کسی است که حسین را در شب عاشورا در نیمه‌شب رها می‌کند. ‌ای سرور و مولای ما، ما از وقتی در کودکی نامت را شنیدیم و تو را شناختیم و به تو علاقه پیدا کردیم از تو پیروی کردیم و همچون تو گام در مسیر جهاد، مقاومت و تقوا گذاشتیم. در کودکی و بزرگسالی به تو گفتیم:‌ ای اباعبدالله، کاش با تو بودیم و به رستگاری عظیم می‌رسیدیم. ‌ای سرور و مولای ما، ما همان کسانی هستیم که در طول همه‌ دهه‌های گذشته تو را تنها نگذاشتیم، در هیچ‌کدام از نبردهای شرافت پشت تو را خالی نکردیم و در هیچ چالش و خطری تو را رها نکردیم. فردا نیز در دل نبرد بزرگ و در هر عرصه و میدانی ندای ما را خواهی شنید که خونمان در قلب‌مان تو را می‌خواند و می‌گوید: لبیک یا حسین. خداوند متعال در قرآن مجید می‌فرماید:«مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا‌الله عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا؛ از مؤمنان مردانى هستند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند، پس برخى از آنها نذر خود را ادا کرده و برخى از آنها در انتظارند و هرگز پیمان خود را تغییر ندادند. (احزاب/۲۳)» و روایت شده: «هنگامی که حسین‌بن‌علی علیهما‌السلام کودک بود، پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم او را دید که می‌آمد، پس او را در دامان خود نشاند و فرمود: «از برای کشته شدن حسین داغی در سینه مؤمنان است که هیچ‌گاه سرد نخواهد شد».  یا رسول‌الله، حق گفتید. این مردان و زنان مؤمن با اینکه با حادثه عظیم کربلا که سال ۶۱ هجری به وقوع پیوست ۱۳۶۶ سال فاصله داشتند، امروز و همه شب‌ها و روزهای گذشته با سوز و گداز برای حسین تو گریستند. ما همچون سال ۶۱ هجری بر حسین می‌گرییم و همچنان بر او خون خواهیم گریست. یا رسول‌الله، این همان چیزی است که صدها و هزاران سال پیش از آن خبر دادی. این داغی که مؤمنان با یاد حسین در دل‌های خود می‌یابند، دلیلی بر نبوت و شاهدی تازه بر عظمت صدق و رابطه‌ات با‌الله و غیب‌الله (عزوجل) است.  برادران و خواهران! به رسول‌الله می‌گوییم مؤمنان بر او در مجالس خود اشک ریختند و در میادین شرافت خون دادند و هر صبح و عصر و در روز عاشورا با حسین تجدید پیمان می‌کنند و ندای کمک‌خواهی او در عاشورا را لبیک می‌گویند.‌ ای سید و مولای ما، هرگز بی‌یار و یاور و دست‌گیر نخواهی ماند. اسلام و خون تو تا روز قیامت یارانی وفادار خواهند داشت که شعارشان لبیک یا حسین است. ای حسینی‌ها و زینبی‌ها، ‌ای پاکان، اما ما و شما، همین‌جا می‌مانیم و عرصه‌ها و میادین را پر می‌کنیم و جنگ‌های اسرائیل و تهدیدهای نتانیاهو و جنگ‌های تکفیری‌ها و تهدیدهای سردمداران آنها ما را نمی‌لرزانند. شبانه‌روز به تلاش خود برای کرامت، صلح، سعادت، امنیت و رهایی یافتن همه ملت‌مان از هر فرقه و منطقه‌ای و امت‌مان در دنیا و آخرت ادامه خواهیم داد. مسؤولیت انسانی، اخلاقی، دینی، اسلامی، محمدی و حسینی ما این است. هر قدر هم که سختی، چالش و خطر وجود داشته باشد، ما مردان و زنان‌مان زنان چنین موقعیتی هستیم. مگر نه این است که ما یاوران حسین علیه‌السلام هستیم که در چنین ساعاتی پیش از آغاز نبرد وقتی از او خواستند تسلیم شود، در خطبه‌ای تعیین‌کننده فرمود: «به خدا از سر ذلت با شما دست بیعت نخواهم داد، خود را به بندگی شما درنخواهم آورد و مانند بردگان نخواهم گریخت». ما فرزندان حسین علیه‌السلام، امروز به آمریکا، اسرائیل، آل‌سعود و تکفیری‌ها می‌گوییم: به خدا از سر ذلت با شما دست بیعت نخواهیم داد و خود را به بندگی شما درنخواهیم آورد. ما اهل جهاد و مقاومتیم. مگر نه این مکتب حسین علیه‌السلام است که قطعی‌کردن انتخاب‌ها را از آن آموختیم؟ همچنان که در همه مناسبت‌ها و شب گذشته گفتیم، امروز نیز بار دیگر کسانی که در طغیان، استکبار، استبداد، تجاوز به اسلام و ارزش‌های اسلامی نمود یزید هستند، ما را میان 2 گزینه مخیر می‌گذارند. انتخاب ما روشن است. در هر زمان و مکانی، یزید و ابن‌زیاد و آنها که امروز نمود حقیقت یزید و ابن‌زیاد هستند «بی‌ریشه‌ای فرزند بی‌ریشه مرا میان 2 گزینه مخیر گذاشت؛ میان تیزی شمشیر و ذلت و چه بی‌نسبت است با ما ذلت». چه کسی ذلت ما را برنمی‌تابد؟ «الله ذلت ما را برنمی‌تابد». هوس و دلیری شخصی نیست. اینطور نیست که مردم به خاطر عقده‌های روانی شهادت را دوست داشته باشند. «الله و رسولش و مؤمنان و جان‌های بزرگ‌منش و غیرتمند برنمی‌تابند که ما اطاعت از فرومایگان را بر مرگ همچون گرامیان ترجیح دهیم». ما و شما در این مسیر حسینی و زینبی جز عزت، شرف، کرامت، پیروزی و سربلندی ندیدیم. به واسطه نام، معنویت، فرهنگ و خون همواره پیروز حسین بر شمشیر یزید و به واسطه نام، حکمت‌دانی، صبر و شجاعت زینب، هر کس در این راه گام بردارد نصیبی جز پیروزی، کرامت، احترام و عزت نخواهد دید. در روز عاشورا بیعت‌مان با حسین علیه‌السلام را تازه و به ایشان تأکید می‌کنیم با خون، اشک‌ها، نفس‌ها، جان‌ها و جگرگوشه‌های‌مان هدف‌های تو را بر عهده خواهیم گرفت، راهت را ادامه خواهیم داد،‌ بار اسلام و خون تو را خواهیم پذیرفت و با آنها بر شمشیر هر طاغوت، ظالم، متجاوز و اشغالگر پیروز خواهیم شد و در این روز و هر روز و هر سال و هر دورانی بیعت، محبت و بی‌قراری‌مان را برای یاری‌ات تکرار می‌کنیم و می‌گوییم: «لبیک یا حسین». برخی مردم می‌خواهند ما را به جایی برسانند که بگوییم برادر، مردم این کشور نه نعمت را می‌شناسند و نه از آن قدردانی می‌کنند. ول کنید اسرائیل بیاید اشغال کند، داعش و النصره و تکفیریان بیایند از ریشه دربیاورند و... . هر کس گلیم خودش را از آب بکشد. برخی می‌خواهند ما را به اینجا برسانند. ما در آمادگی‌مان برای جان‌فشانی از ۱۳۸۰ سال قبل به کوهی بسیار عظیم به نام کربلا، حسین و زینب متکی هستیم، که ریشه در زمین و سر در آسمان دارد؛ به سخنان، موضع‌گیری‌ها و شجاعت حسین و مردان همراهش همچون ابوالفضل العباس و پیرمردان همراهش همچون حبیب‌بن‌ مظاهر و جوانان همراهش همچون قاسم بن‌الحسن و زنان همراهش همچون زینب و سکینه و ام‌وهب. از اینها موضع‌گیری سرسختانه را می‌آموزیم. مصیبت‌ها ما را به لرزه درنمی‌آورند. بله! می‌گرییم و غمگین می‌شویم، چون انسان هستیم اما اراده ما پولادین است و عزم‌مان برگرفته از صلابت عزم حسین علیه‌السلام در کربلاست. هر کس می‌خواهد ما را به جایی برساند که ضعیف شویم، فرو بریزیم و پاره پاره شویم تا گزینه‌های خفت‌بارش را بر ما تحمیل کند، ما پیروان و عاشقان اباعبدالله الحسین‌ علیه‌السلام با شعار «ما با خواری بیگانه‌ایم» زیسته‌ایم و جنگیده‌ایم. در پایان سخن به این افراد می‌گویم: شکست خواهید خورد. چرا؟ چون ما در هر شب و روز عاشورا، همان شعار و منطق و ادبیات را تکرار می‌کنیم. آیا خیال می‌کنید اگر فرزندان، عزیزان یا رهبران ما را کشتید، می‌توانید مسیر ما را تغییر دهید؟ آیا خیال می‌کنید اگر ما را محاصره و تحریم‌ها را بر ما تحمیل کردید، می‌توانید عقاید و مسیر ما را تغییر دهید؟ آیا پس از راه انداختن جنگ علیه ما، ما مسیرمان را جایگزین می‌کنیم و تغییر می‌دهیم و اصلاح می‌کنیم؟ آیا خیال می‌کنید با تحریم یا محاصره مالی یا گرسنه نگه داشتن ما، ما مسیرمان را جایگزین می‌کنیم و تغییر می‌دهیم؟ بگذارید بالاترش را به شما بگویم. حرف ما همانی است که اصحاب حسین علیه‌السلام شب عاشورا به وی گفتند؛ زمانی که حسین راه بیابان را برای آنها باز گذاشت و گفت: «شب بر شما سایه افکنده، پس به دل شب بزنید و هر کدام‌تان دست یکی از مردان اهل بیت مرا بگیرد و ببرید و مرا با این مردمان تنها بگذارید». آنها ایستادند و جمله‌ای را گفتند که من دوست دارم هر شب عاشورا تکرارش کنم. هر کس حرفی زد تا نوبت به این جملات معروف رسید: «یا اباعبدالله، تو را واگذاریم و پس از تو بمانیم؟» ایشان می‌گفت آنها من را می‌خواهند و با شما کاری ندارند. شما به بیابان بزنید و بگذارید بیایند من را بکشند. «آیا پس از تو زنده بمانیم؟ خداوند زندگی پس از تو را تلخ گردانیده. یا اباعبدالله، به خدا قسم اگر بدانیم...» این دیگر فقط سخنان اصحاب حسین در شب عاشورای ۶۱ هجری نیست. سخنانی است که تاریخ را درنوردیده، چون صدای حسین فرازمان است. این پاسخ ما در لبنان و عرصه‌های مختلف جهان نیز هست. بنده و شما مردان و زنان در این شب به حسین‌ علیه‌السلام می‌گوییم: «یا اباعبدالله، اگر بدانیم کشته می‌شویم، سوزانده می‌شویم و خاکسترمان به باد داده می‌شود، سپس زنده می‌شویم، می‌جنگیم، کشته می‌شویم، سوزانده شویم و خاکسترمان به باد داده می‌شود و این هزار بار بر سر ما می‌آید تو را وا نخواهیم گذاشت...». می‌خواهم همه یک شعار بدهید. هر دو شعار خوب است. می‌خواهیم شب عاشورا و فردا در روز عاشورا به حسین بگوییم. اول: لبیک یا حسین. همه با هم این مسیر را طی می‌کنیم. پیام شب عاشورا این است. اشکالی ندارد چند دقیقه دیگر هم بمانیم. شب درازی است. امشب شب شب‌زنده‌داری، عبادت، تجدید پیمان، ایستادگی در موضع، ترک نکردن کربلا حتی با وجود باز بودن درهای عقب‌گرد و ماندن تا آخرین نفس است. ‌ای اباعبدالله، امشب بار دیگر از این محل و از همه محل‌ها و عرصه‌هایی که در آن حضور داریم، می‌گوییم: «یا اباعبدالله، اگر بدانیم کشته می‌شویم، سوزانده می‌شویم و خاکسترمان به باد داده می‌شود، سپس زنده می‌شویم، می‌جنگیم، کشته می‌شویم، سوزانده شویم و خاکسترمان به باد داده می‌شود و این هزار بار بر سر ما می‌آید تو را وا نخواهیم گذاشت...». ما در حال بزرگ شدن، جمعیت ما در حال افزایش، ایمان ما در حال ریشه دواندن، اراده ما در حال قدرت گرفتن و توان ما هر روز در این مسیر حسینی در حال مستحکم‌تر شدن است. من و شما امروز گواه آن هستیم و می‌دانیم که ما در مسیر حرکت‌مان پشت سر اباعبدالله حسین علیه‌السلام در لبنان شاهد چیزی جز پیروزی، عزت، کرامت، آزادی، استقلال، حضور، پیشرفت و تحول در مسیر و زندگی‌مان نبوده‌ایم. علت اصلی اینها تعهد ما به این راه و روش و کلمات و شعار و اصول حسینی بوده است. بله! در همه این دهه‌ها، شما ثابت کردید که با خون، پول، زخم و همه قالب‌های حضور، وفاداری می‌ورزید. هیچ جبهه و میدان و لحظه‌ای که نیازمند موضع‌گیری بود از شما خالی نماند. اینها نتیجه این تعهد یک‌سره و قطعی به مکتب اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام است که آن را از عاشورا آموختیم. امروز نیز بار دیگر تعهدمان را طبق آموزه اباعبدالله الحسین علیه‌السلام به این مکتب تازه می‌کنیم. ایشان با این آموزه مسیر ما را در طول تاریخ روشن می‌سازد. وقتی یزید، عبیدالله بن‌ زیاد، عمر بن سعد و شمر بن ذی‌الجوشن ایشان را میان 2 گزینه مخیر کردند: «تیزی شمشیر یا ذلت»، ایشان گفت: «بی‌ریشه‌ای فرزند بی‌ریشه مرا میان دو گزینه مخیر گذاشت. میان تیزی شمشیر و ذلت و چه بی‌نسبت است با ما ذلت». «الله و رسولش و مؤمنان و جان‌های سازش‌ناپذیر و غیرتمند برنمی‌تابند که ما اطاعت از فرومایگان را بر مرگ همچون گرامیان ترجیح دهیم». از زمانی که ما در لبنان چشم به این جهان گشودیم و حسین را شناختیم، پا به این مسیر گذاشتیم. همیشه به اباعبدالله می‌گوییم: «اطاعت از فرومایگان را بر مرگ همچون گرامیان ترجیح نمی‌دهیم». به‌ خون‌ غلتیدن گرامیان ما و سران ما و شهیدان ما، نشانه‌ای است بر این وفاداری و تعهد ما. برادران و خواهران! این جمعیت امروز و در همه شب‌ها و روزهای گذشته در ضاحیه جنوبی، بعلبک، هرمل، صور، نبطیه، مجدل سلم، بنت جبیل، بقاع غربی و بسیاری از بخش‌های لبنان و همه روستاها و شهرهای ما و سرتاسر جهان، نشانه واضحی از پیروزی حسین علیه‌السلام در چنین روزی است. در شب‌های عزاداری گاهی جنبه غم و مصیبت و همدردی غلبه می‌یابد و برخی مردم دچار اشتباه می‌شوند. اما امروز روز صلابت، شجاعت، شهامت، ایثار و عشق به آخرت و لقاءالله سبحانه و تعالی است. امروز روز صلابت حسینی، عباسی، زینبی و صلابت بزرگسالان، خردسالان و مردان و زنان است. امروز روز یقین، ایمان، چشمداشت پاداش الهی، توکل،‌ طلب رضایت خداوند سبحانه و تعالی و پذیرش قربانی است. امروز روز پیروزی خون بر شمشیر است؛ خونی که در رگ‌های شما جریان دارد و نسل‌هاست در حال پیروزی بر شمشیر است. خون حسین جاری در رگ‌های نسل شما، بزرگ‌ترین پیروزی‌ها را بر شمشیر آمریکا، صهیونیست و تکفیریانی رقم زد که می‌خواستند این امت را ذلیل کنند، به آن خنجر بزنند و بر آن تسلط یابند. ما در روز حسین علیه‌السلام یکی از اوجب واجبات را بر ملت‌های عربی و اسلامی و تک‌تک عرب‌ها و مسلمانان و هر انسان شریف و آزاده‌ای در این جهان، خروج از این سکوت در قبال این جنایت پلید هرروزه می‌دانیم که به دست نیروهای متجاوز آمریکایی سعودی علیه ملت یمن انجام می‌گیرد. این سکوت باید شکسته شود و پایان یابد. همه جهان باید به جنبش دربیاید. این یک مسؤولیت انسانی، اخلاقی و دینی است. والله همه روز قیامت از این موضوع سؤال می‌شوند چون این سکوت، آن جنایتکاران قاتل را به ادامه جنایت‌ها و وحشیگری‌شان در حق زنان، کودکان، شهروندان و در و دیوار یمن مظلوم و عزیز و غریب تشویق می‌کند. این حق ما است که در موضع قدرت و پیروزی و بازدارندگی باشیم. و همه این روحیه، عزم، اراده، نشاط و سلحشوری را از حوادث ۱۳۸۰ سال قبل این روز گرفته‌ایم. امروز ما از جایگاه جهاد، ایثار و همچنین پیروزی، بار دیگر پیوندمان را با خط پیروزی خون بر شمشیر و اباعبدالله الحسین علیه‌السلام تازه می‌کنیم و به ایشان می‌گوییم در آینده هر خطری که پیش بیاید با همان روحیه با آن رویارو خواهیم شد. بنده به شما می‌گویم بزرگ‌ترین، سخت‌ترین و خطرناک‌ترین مصیبت، آن چیزی بود که از سر گذراندیم. خطرات پیش رو به سیاهی و بزرگی حوادث سال‌ها و دهه‌های گذشته نخواهند بود. برادران و خواهران! ما در سال‌های گذشته وارد یک امتحان تازه شدیم؛ امتحانی زینبی و امتحان ایستادگی با زینب علیها‌السلام. از روز اول گفتیم «ای زینب، همه ما عباس تو هستیم» و در همه سال‌های گذشته با خون شهیدان و زخمی‌ها و جان‌فشانی ایثارگرانمان ثابت کردیم که «عباس تو هستیم». بله! «ای زینب، ما عباس تو بودیم». امروز بار دیگر موضع و تعهدمان را به حسین، زینب، اسلام، مظلومان، اماکن مقدس و غریبان و مقابله با همه سرکشان زمین، تازه می‌کنیم. امروز به حسین علیه‌السلام رو می‌کنیم که پس از شهادت همه اصحاب و اهل بیتش تنها و غریب در کربلا و در برابر پیکرهای پاره‌پاره عزیزان و اصحابش ایستاد و بار دیگر فریاد زد؛ فریادی که همچنان پژواک آن طنین‌انداز است و تا روز قیامت طنین‌انداز خواهد بود که:«آیا کسی هست که مرا یاری کند؟ آیا کسی هست که از حرم پیغمبر پاسداری کند؟». بله، ما امروز مثل همه روزهای عاشورا و هر روزمان که عاشوراست و همه ساکنان کربلا و همه میادین جهاد ما که کربلاست، با خون و شهادت و اشک مادران و همسران و دختران و صبر اسیران و ناله مجروحان به ایشان می‌گوییم: لبیک یا حسین. امروز همچنین به ایشان می‌گوییم: یا اباعبدالله، این میدان‌ها و جان‌فشانی‌هایی را که هیچ چیز جز عزت و پیروزی برای ما به ارمغان نیاورده‌اند، ترک نمی‌کنیم، حتی اگر همه جهان علیه ما متحد شوند. «والله یا اباعبدالله اگر ما بدانیم کشته می‌شویم، سپس سوزانده می‌شویم، سپس خاکسترمان به باد داده می‌شود، سپس زنده می‌شویم سپس کشته می‌شویم، سپس سوزانده می‌شویم، سپس خاکسترمان به باد داده می‌شود، ‌ای حسین ما تو را ترک نخواهیم کرد».  حسین علیه‌‌السلام در ملکوت خویش، لبیک و فریاد شما را می‌شنود و مشت‌های گره ‌کرده شما را می‌بیند و شاد می‌شود و حس می‌کند که خونش حفظ شده و صدایش رسیده و شعار و موضع‌گیری‌اش طنین‌انداز باقی مانده است و سال‌ها و دهه‌ها و سده‌ها آن را به ورطه فراموشی درنینداخته است. او شما را در حال تکرار این موضع‌گیری می‌بیند. ما همه موضع‌گیری‌های‌مان را بر همین مبنا می‌سازیم. ما همه مسیر جهادی و سیاسی‌مان را بر اساس این موضع‌گیری روز عاشورا ساخته‌ایم. وقتی آنها اراده کردند حسین تسلیم شود و کمر خم کند، اباعبدالله الحسین علیه‌السلام به آنها گفت:«به خدا قسم که با خواری، دست دوستی به سوی شما دراز نخواهم کرد و همچون بردگان، شما را به رسمیت نخواهم شناخت». پس به او گفتند پاسخت جنگ و کشتار و بریده شدن دست و سر و پا خواهد بود. او نیز سخنی را گفت که ما همه زندگی و جهاد و ایمان و کرامت‌مان را بر پایه آن بنا کرده‌ایم:«آگاه باشید که حرامزاده‌ای فرزند حرامزاده، مرا میان دو چیز مخیر گذاشت: یا تیغ یا ذلت...» «آگاه باشید که این حرامزاده فرزند حرامزاده، مرا میان 2 چیز مخیر گذاشت: یا تیغ یا ذلت و چه دور است از ما ذلت. الله، فرستاده‌اش، مؤمنان، دامن‌های پاک، جان‌های غیور و سازش‌ناپذیر برای ما نمی‌پسندند که اطاعت از فرومایگان را بر کشته شدن همچون بزرگواران ترجیح دهیم». ما هیچ پروژه جنگی را علیه جمهوری اسلامی ایران نمی‌پذیریم چون این جنگ، منطقه را به آتش خواهد کشید و کشورها و ملت‌های زیادی را نابود خواهد کرد و جنگی علیه همه خط مقاومت خواهد بود و آخرین امیدها را برای بازگرداندن فلسطین و اماکن مقدس آماج حمله قرار خواهد داد و به خیال آنها باب سلطه مطلق آمریکا و اسرائیل را بر کشورها و منطقه ما خواهد گشود. در روز حسین، در روز عاشورا، موضع‌گیری‌مان را به عنوان بخشی از خط مقاومت تکرار می‌کنیم: ما در نبرد حق و باطل و جنگ حسین و یزید بی‌طرف نیستیم و نخواهیم بود. به کسانی که خیال می‌کنند این جنگ تحمیلی در صورتی که رخ دهد پایان خط مقاومت را رقم خواهد زد با تکیه بر قدرت، ایستادگی، صداقت، اخلاص، عزم و جان‌فشانی‌های می‌گویم: این جنگ تحمیلی پایان اسرائیل و سلطه و حضور آمریکا در منطقه ما خواهد بود. حضرت رهبری، امام خامنه‌ای (دام ظله الشریف) در رأس این خط، خیمه‌گاه و پادگان قرار دارند و ما اینجا از لبنان به همه جهان می‌گوییم: امام، رهبر، سید، عزیز و حسین دوران ما حضرت آیت‌الله العظمی امام سیدعلی حسینی خامنه‌ای دام ظله است و جمهوری اسلامی ایران قلب، مرکز، قوی‌ترین ستون، تیتر، اوج، قدرت، حقیقت و جوهره این خط است. به همین علت امروز، در روز عاشوری حسین علیه‌السلام به همه کسانی که دل بسته‌اند ما از طریق وسوسه یا تهدید و ارعاب به جنگ، تحریم و فقر، از این خط و معادله خارج شویم، می‌گوییم: ما پسران و دختران آن امامی هستیم که روز دهم محرم ایستاد و موضعش را به وضوح اعلام کرد و پای هزینه‌اش ایستاد و روی حرامزادگان فریاد زد: «آگاه باشید که این حرامزاده فرزند حرامزاده، مرا میان 2 چیز مخیر گذاشت: یا تیغ و یا ذلت...» به سید و امام‌مان، امام خامنه‌ای همچون اصحاب حسین در شب عاشورا می‌گوییم:‌ ای سید و امام و رهبر و حسین ما! اگر بدانیم کشته می‌شویم، سپس سوزانده می‌شویم، سپس خاکسترمان به باد داده می‌شود، سپس زنده می‌شویم، سپس کشته می‌شویم، سپس سوزانده می‌شویم، سپس خاکسترمان به باد داده می‌شود و این حادثه هزار بار برای ما اتفاق می‌افتد و آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها هزار بار این کار را با ما می‌کنند،‌ ای فرزند حسین تو را ترک نمی‌گوییم. همان چیزی را به تو می‌گوییم که اصحاب حسین به حسین علیه‌السلام گفتند:«آیا پس از تو زنده بمانیم؟ خداوند زندگی پس از تو را تلخ گردانیده». ما در این خط جز پیروی، کرامت و حفظ وجود و اماکن مقدس و حق حاکمیت ندیدیم. این خط تنها امید ملت‌های مظلوم و ستمدیده‌ای است که داشته‌های‌شان غصب شده است. اما دل بستن به یاری و نجات از سوی آمریکا و غربی که مطلقا حامی اسرائیل هستند و جز وقتی که قدرتمند باشیم و روی پای خود ایستاده باشیم و دشمن‌مان را تهدید کنیم و با دست و سلاح از خاک‌مان دفاع کنیم ما را نمی‌بینند، غلط است. ما به دروغ‌ها و نفاق آنها دل نمی‌بندیم. ما به خط، توان، ملت‌ها، مردم‌ها، جنبش‌های مقاومت، جهاد و روحیه حسینی‌مان دل می‌بندیم. ما هر سال آخرین لحظات روز عاشورا را با این روحیه حسینی به پایان می‌بریم تا فریادش را پاسخ گفته باشیم و تا سال آینده این پاسخ را نزد او به امانت بگذاریم تا در عقل، قلب، فرهنگ، ادبیات، رفتار، روش و برنامه‌های‌مان زنده بماند. امروز، فردا و تا ابد می‌گوییم: لبیک یا حسین.


Page Generated in 0/0108 sec