مهدی طاهرخانی: این هفته شاهد چند نتیجه عجیب در لیگ قهرمانان اروپا بودیم. اگرچه کارلو آنچلوتی اعتقادی به خستگی بدنی و فشار روی بازیکنان رئال ندارد اما واقعیت غیرقابل کتمان است. اصولا مقایسه پرسپولیس و کل تیمهای آسیایی (منهای الهلال) با فوتبال روز اروپا، قیاس معالفارق است اما یکسری اصول در همه جای جهان به یک شکل اجرا میشود و باید به آن مومن بود تا جام به ما ایمان بیاورد. شما نمیتوانید در عرض کمتر از 4 تا 5 روز، 2 ترکیب را به میدان بفرستید که تقریبا اکثر بازیکنانش مشابهند و همیشه هم موفق شوی. اگر بخواهید با همان ترکیب و فشار لیگ داخلی وارد تورنمنت مهمی در خارج از کشور شوید، طبیعتا یک جای کار لنگ میزند. قصد ما مقایسه و این حرفها نیست، هرگز! اما هانسی فلیک با اینکه میدانست بارسا در پامپلونا شب سختی را برابر اوساسونا پیش رو دارد، دست به چند تغییر مهم زد؛ از نیمکتنشین کردن یامال و رافینیا تا بازی دادن به یک بازیکن 18 ساله (دومینگوئز) در خط دفاع و چند تغییر حساس دیگر. نتیجه منجر به نخستین شکست بارسا در لالیگا شد. سرمربی آلمانی کاتالانها بعد از بازی صریحا عنوان کرد اگر به عقب بازگردیم باز هم از سیستم چرخشی استفاده میکنم. نمیشود با یک ترکیب ثابت در کمتر از 4 روز 2 بازی پرفشار انجام داد و پیروز شد. شاید در کوتاهمدت جواب بدهد اما در بلندمدت سلسله اتفاقات متعددی از جمله مصدومیت پیش روی شماست.
* نیمکت قوی میخواهی
شاید رئال را مثال برنید و بگویید چگونه هم قهرمان لالیگا شد و هم اروپا. بله! مثال نقض فراوان است اما نگاهی به سیاهه مصدومان بیندازید؛ از رباط صلیبی تا دیگر مصدومیتهایی که در حرفهایترین باشگاههای جهان اجتنابناپذیر است. صحبت انسان است نه ربات. سرانجام یکجایی این فشار خود را نشان میدهد.
* قمار گاریدو روی داربی
بازگردیم به پرسپولیس. گاریدو باید بین داربی حساس روز چهارشنبه و تقابل با پاختاکور در روز دوشنبه، یکی را انتخاب میکرد. اورونوف مصدوم بود، ایوب تنها برای ۲۰ دقیقه آمادگی بدنی داشت، عالیشاه در اواخر بازی دچار مصدومیت شد، با این وجود گاریدو تعویضهای هجومی انجام داد و دست آخر با ورود ایوب، لوکاس و مهری، مقدمات پیروزی را فراهم ساخت. پا پس نکشید، دفاع نکرد و به دنبال پیروزی بود. حتی نیمنگاهی کوچک و گذرا به دیدار با پاختاکور نداشت.
شاید اگر از هواداران پرسپولیس نظرسنجی میکردند، تقریبا صددرصد آنها حاضر به برد داربی و تساوی مقابل پاختاکور بودند. پرسپولیس تنها ۳ روز فرصت برای تمرین داشت. آنها با همان ترکیب داربی پا به میدان گذاشتند، فقط مصدومیت عالیشاه موجب شد خدابندهلو جانشینش شود و همچنین بازگشت ایوب و ذخیره شدن فرجی.
از سوی دیگر چند بازیکن پرسپولیس در صحبتهای خودمانی اذعان کردند باران موجب شد چمن 2 برابر حد معمول انرژی بگیرد. از طرف دیگر پاختاکور پس از دریافت گل در همان دقایق نخست، با همه توان جلو کشید و اگر وحید امیری و احمدزاده کمی خوششانستر بودند گل دوم و سوم کار را تمام میکرد اما خودمان را فریب ندهیم. از ۹۰ دقیقه، حدود ۶۰ دقیقه را ازبکها تیم برتر میدان بودند. اصلیها خسته بودند، اصلیها تعویض شدند و متاسفانه جانشینان نتوانستند در آن زمین کارایی لازم را داشته باشند.
* بهانه بیبهانه
تکرار میکنیم، بحث چمن بیکیفیت، آسمان بارانی و دیگر مولفههای تاثیرگذار مطرح نیست، بلکه آنها تنها موجب نمایانتر شدن واقعیتهای موجود شدند. بازیکنان پرسپولیس همه توان خود را برای داربی گذاشتند و در فاصله چهارشنبه تا دوشنبه و همچنین خستگی سفر، نمیشد معجزه کرد. همانگونه که رئال و اتلتی ابتدای هفته همه توان خود را در متروپولیتانو در کف چمن گذاشتند و هر دو در لیگ قهرمانان ناباورانه مقابل رقبایشان تسلیم شدند.
در آن سو کاملا عکس، هانسی فلیک، تیم جنگنده و سیریناپذیری را برابر یانگ بویز به میدان فرستاد. شاید بپرسید چاره چیست؟ بله، قطعا راهکاری وجود دارد اما منوط به استفاده از بازیکنان ذخیره!.
* راهکار چیست؟!
اگر پرسپولیس به سعید صادقی و یاسین سلمانی و میلاد سرلک و لوکاس ژوائو، به عنوان بازیکن ثابت بیشتر بازی بدهد، هم آنها در شرایط بازی قرار میگیرند و هم اصلیها فرصت استراحت مییابند.
فوتبالیستها از جنس پوست و گوشت و استخوان و همانند ما انسانند. صحبت ماشین و ربات نیست. نگاهی به وضعیت دیگر تیمهای اروپایی بیندازید. بدون نیمکت قوی، بدون درایت کادر فنی، بدون زیرکی سرمربیها نمیشود در 2 جبهه توأمان موفق بود.
به امید استفاده بیشتر از بازیکنان ذخیره، پلن B و دست آخر داشتن چمنی که با بارش باران، تبدیل به مسلخگاه خودیها نشود. آن چمن شاید برای تیمهایی که فوتبال مستقیم و سانترمحور را انجام میدهند بد نباشد اما آنچه پرسپولیس ارائه میدهد رابطه مستقیم و تنگاتنگی با چمن دارد. مثال میخواهید؟ یک نمونه میگوییم و نقطه پایان را میگذاریم؛ پرسپولیس- الاهلی در جده.