استوریها چند جمله بیشتر نبود: «امروز داشتم فکر میکردم اگر تهران هم زندگی نمیکردم، حتما فردا خودمو میرسوندم تهران و تو نماز جمعه شرکت میکردم. حتی اگه سنگ از آسمون بباره... یکی از خاطرهسازترین نمازجمعههای قرن؛ چقدر ذوقزدهایم». همین هم شد بلکه بیشتر: خاطرهسازترین نماز جمعه تاریخ ایران!
در شهرهای مختلف ایران افرادی بانی شده و در فضای مجازی گروههایی راه انداخته بودند. بچههای شهرهای دیگر هم با دیدن آن گروهها ایده گرفته و برای شهر خودشان گروه زده بودند. در گروه اعلام کرده بودند هر کس برای نماز جمعه میخواهد تهران برود و وسیله ندارد، اعلام کند. کسانی دنبال وسیله بودند، خیلیها هم اعلام کرده بودند راهی تهران هستند و ماشینشان به اندازه چند نفر جا دارد و میتوانند آنها را برسانند.
مردم دست به کار شدند. لینک گروه شهرهای مختلف را گرفتند و برای سفر به تهران همشهریانشان را راهنمایی میکردند.
دختر خانمی از بندرعباس پیام داده بود دلش پر میزند برای نماز آقا ولی به خاطر دوری راه، خانوادهاش اجازه نمیدهند تنها تهران بیاید. آن یکی از زاهدان پیام داده بود ما حرکت کردیم. با دوستانمان اتوبوس گرفتیم، برای نماز میرسیم و بعد نماز هم برمیگردیم. اگر تعداد بالاتر برود، اتوبوسهای بیشتری میگیریم.
مردم تهران هم یاد اربعین افتادند و ظرف چند ساعت این ایده را پیاده کردند: مانند عراقیها در اربعین خانههایمان را در اختیار کسانی که از راه دور میآیند، میگذاریم. استوریهای تهرانیها در واکنش به حضور عاشقان ولایت از دیگر شهرها در تهران: اگر مشکل اسکان دارید ما تو خونهمون پذیرا هستیم. یکییکی اعلام میکردند ما حاضریم در خانه خودمان از میهمانان شهرستانی پذیرایی کنیم. حتی بعضیها که شهرستانی بودند و در تهران خانه دانشجویی داشتند، پیام دادند. یک نفر از کرج پیام داد راهمان کمی از تهران دور است ولی ما هم پذیرای میهمان هستیم.
هر لحظه به تعداد کسانی که میخواستند میزبان میهمانهای آقا باشند، اضافه میشد؛ مردمی که کیلومترها راه میآمدند تا به امامت رهبر عزیزمان نماز بخوانند و برگردند. همه برای طلوع آفتاب جمعه تاریخی لحظهشماری میکردند. برای حضور در یک حماسه بزرگ و به یادماندنی. و همان هم شد؛ ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نمازگزار در فضای باز مصلی مانند رهبر شجاعشان به نماز ایستادند؛ نمازی که به صهیونیستها هشدار میداد: اگر یاران بینظیر آقا؛ حاجقاسم و نصرالله شهید شدند، آقا یک ملت بزرگ دارد؛ آماده هماوردی و نابود کردن اسرائیل!
در حالی که امارات و عربستان در این بازه زمانی از این پروژه استقبال کردند اما واقعیت این است که پل واقعی بین شرق و غرب در مناطق دیگری مانند آسیای مرکزی، آناتولی، عراق و سوریه قرار دارد. کریدور IMEC نه تنها به نفع ایالات متحده و متحدانش طراحی شده بود، بلکه به عنوان ابزاری برای اعمال نفوذ در خاورمیانه نیز در نظر گرفته شده بود.
* تحلیل کارشناسان درباره کریدور IMEC
به باور بسیاری از کارشناسان، کریدور IMEC به عنوان یک «اسب تروا»ی غیرعملی شناخته میشود که هدف آن مهار چین، منزوی کردن ایران و تسلیم خاورمیانه در برابر خواستههای آمریکا است. ادعاهایی مبنی بر اینکه چین و ایران حق برقراری ارتباط و تجارت آزادانه با همسایگان خود را ندارند، در حالی که ایالات متحده از چنین حقوقی برخوردار است، مصداق بارز نژادپرستی است. همچنین، رویکردهای غرب درباره اجازه بمباران مخالفان توسط اسرائیل، نشاندهنده یک دیدگاه شوونیستی است.
شورای روابط خارجی اروپا، IMEC را به عنوان یک پروژه اتصالاتی تحت رهبری ایالات متحده معرفی کرده است که هدف آن اتصال هند به اروپا از طریق خلیجفارس است اما جنگ جاری در منطقه به ویژه گسترش آن به لبنان این پروژه را متوقف کرده و این واقعیت را نادیده میگیرد که سخنان نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل به وقوع جنگ منجر شد.
* ریشههای تنش در جنگ غزه
حتی ناسیونالیستهای آمریکایی اذعان دارند حمله هفتم اکتبر حماس ناشی از شهرکسازی بیضابطه اسرائیل و رفتار غیرانسانی با فلسطینیها بوده است. ادعای غرب مبنی بر اتصال IMEC هند به اروپا نیز ریاکاری محض است، زیرا در حال حاضر یک مسیر دریایی مستقیم بین هند و اروپا از طریق اقیانوس هند، دریای سرخ و مدیترانه وجود دارد که به مراتب آسانتر از IMEC پیشنهادی است. این مسیر نیاز به بارگیری کشتیها در هند، حرکت به امارات و سپس تخلیه و بارگیری آنها در قطارها برای عبور از عربستان سعودی، اردن و اسرائیل دارد، که منطقی به نظر نمیرسد.
* منافع آمریکا در کریدور IMEC
توجیه اصلی IMEC این است که به اسرائیل اجازه میدهد به مرکز تجارت منطقه تبدیل شود و بانکها و نهادهای مالی ایالات متحده در آن فعالیت آسانتری داشته باشند. رسانههای غربی به مزایای این کریدور برای طرفین اشاره و ادعا میکنند از طریق IMEC، ایالات متحده و اتحادیه اروپایی قصد دارند هند را نزدیکتر و با نفوذ چین مقابله کنند اما شواهد نشان میدهند هدف اصلی این کریدور خدمت به منافع ایالات متحده در خاورمیانه است.
* تأثیر عملیات نظامی بر روابط اقتصادی جهانی
یکی از جنبههای کمتر مورد توجه در این موضوع، تأثیر عملیات نظامی بر مراودات اقتصادی جهانی است. در گزارش پیش رو، به یکی از نتایج اقتصادی این ماجرا پرداخته میشود؛ موضوعی که نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، در سخنرانی خود در سازمان ملل به آن اشاره کرد و آن را «نظم جدید» نامید اما به نظر میرسد تنها آرزوی خود را بیان کرده است.
* نظم نوین و جنگ ابرقدرتها
در تلاشهای آشکار غرب برای مقابله با جاهطلبیهای جهانی چین، آمریکا و اتحادیه اروپایی سال گذشته از ایجاد یک مسیر حملونقل جدید حمایت کردند که هند را به خاورمیانه و مدیترانه متصل میکند.
در حاشیه اجلاس سران گروه ۲۰ در دهلینو، تفاهمنامهای برای ایجاد کریدور اقتصادی هند – خاورمیانه - اروپا به تصویب رسید. این کریدور از هند آغاز میشود و از مسیر دریا به امارات عربی متحده، عربستان سعودی، اردن و سرزمینهای اشغالی فلسطین و در نهایت به اروپا میرسد.
این خبر پس از ماهها مذاکرات پشت پرده میان کشورهای شرکتکننده در این توافق، از جمله جو بایدن رئیسجمهور آمریکا، نارندرا مودی نخستوزیر هند و محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی اعلام شد.
* جزئیات کریدور هند - خاورمیانه - اروپا
بر اساس گزارشهای موجود، این کریدور شامل یک کابل زیردریایی جدید و زیرساختهای حملونقل انرژی خواهد بود. اگر چه در زمان اعلام تفاهمنامه، هیچ تعهد مالی الزامآوری انجام نشد اما کشورها و طرفهای درگیر در این تفاهمنامه توافق کردند طی ۶۰ روز یک «برنامه اقدام» ارائه کنند.
حال اینکه کریدور IMEC، نه تنها به تقویت روابط اقتصادی میان کشورهای درگیر کمک میکند، بلکه میتواند تأثیرات عمیقی بر ساختارهای تجاری و سیاسی جهانی داشته باشد. در این راستا، با توجه به تحولات اخیر، باید به دقت روندهای آینده را رصد کرد.
کریدور پیشنهادی از 2 شاخه تشکیل میشود: شاخه شرقی که هند را به خلیجفارس متصل میکند و شاخه شمالی که خلیجفارس را به اروپا پیوند خواهد داد. مسیر شرقی از بمبئی به دوبی و جبل علی در امارات عربی متحده از اقیانوس هند عبور میکند.
شاخه شمالی این کریدور شامل 2 مسیر زمینی و دریایی خواهد بود. یک مسیر ریلی زمینی از عربستان سعودی، اردن و سرزمینهای اشغالی فلسطین عبور کرده و سپس یک مسیر دریایی، حیفا را به پیره یونان متصل میکند. در نهایت، این مسیر از طریق ریلی یونان را به اروپا وصل خواهد کرد.
* خوشحالی آمریکا و اتحادیه اروپایی از طرح کریدور جدید
طرح ایجاد کریدور جدید میان هند از مسیر خلیجفارس و اروپا با استقبال گستردهای از سوی اتحادیه اروپایی مواجه شده است. اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، در معرفی این طرح آن را «توافقی تاریخی» خواند و گفت: «این کریدور، مستقیمترین ارتباط بین هند، خلیجفارس و اروپا خواهد بود». وی این کریدور را به عنوان «پلی سبز و دیجیتالی میان قارهها و تمدنها» ستایش کرد و افزود اتصال ریلی آن، تجارت میان هند و اروپا را تا ۴۰ درصد سریعتر میکند.
* واکنش آمریکا به کریدور هند - خاورمیانه - اروپا
آمریکا نیز موافقت خود را با این پروژه اعلام کرد. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا گفت: «این کریدور با تسهیل تجارت و صادرات انرژی پاک، فرصتهای بیپایانی را برای کشورهای مشارکتکننده فراهم میکند». وی تأکید کرد این کریدور به ایجاد یک خاورمیانه با ثباتتر و مرفهتر کمک خواهد کرد.
به نقل از روزنامه فایننشالتایمز، یک منبع آگاه درباره این گفتوگوها اظهار داشت: این کریدور میتواند به تلاشهای دولت بایدن برای عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی کمک کند. این کریدور امارات عربی متحده و اردن را به سرزمینهای اشغالی فلسطین متصل کرده و ممکن است عربستان سعودی را تشویق کند روابط خود را با دولت اشغالگر عادیسازی کند.
* اظهارات مشاور امنیت ملی آمریکا
با این حال، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، تأکید کرد حمایت واشنگتن هیچ ارتباط مستقیمی با مذاکرات عادیسازی ندارد و به عنوان مقدمهای برای عادیسازی محسوب نمیشود. وی گفت: این موضوع به بحثهای گستردهتری که درباره عادیسازی داریم، ارتباطی ندارد.
* مقابله با نفوذ چین
علاوه بر این، این کریدور ممکن است به عنوان ابزاری برای مقابله با جاهطلبیهای چین و افزایش نفوذ این کشور در خاورمیانه عمل کند. یک منبع آگاه نیز در اینباره اظهار داشت: آمریکا در تلاش است تا توجه خود را دوباره به منطقه متمرکز کند و به شرکای سنتی اطمینان دهد تا نفوذ خود را حفظ کند.
* چگونه کریدور اقتصادی هند - خاورمیانه - اروپا قربانی جنگ غزه شد
با آغاز عملیات توفان الاقصی در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و شروع جنگ غزه، پروژه کریدور اقتصادی هند - خاورمیانه - اروپا تحت تأثیر افکار عمومی ملتهب در کشورهای عربی و سرزمینهای اشغالی فلسطین قرار گرفت. در حالی که تنشهای جاری ممکن است بر روند اجرایی این پروژه تأثیر بگذارد، انگیزههای اصلی کشورهای درگیر همچنان پابرجاست. باید دید آیا این کریدور میتواند در آیندهای نزدیک به اهداف خود دست یابد یا اینکه تحت تأثیر تحولات سیاسی و نظامی قرار خواهد گرفت.
بر اساس گزارش ساوت چاینا مورنینگپست، تحلیلگران معتقدند اگر چه افزایش تنشهای سیاسی ناشی از جنگ غزه، این پروژه را از مسیر خود خارج کرده است اما انگیزههای اقتصادی و سیاسی کشورهای مشارکتکننده در این ابتکار تغییری نکرده است.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، در زمان رونمایی از این طرح ابراز خوشحالی کرد کشورش به یکی از قطبهای مهم این کریدور تبدیل خواهد شد. وی همچنین اتصال به عربستان سعودی از طریق این کریدور را نشانهای دیگر از حرکت ریاض به سوی عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی دانست.
* شکست پروژه کریدور IMEC
به نظر میرسد رویدادهای اخیر در غزه مانع جدی برای توسعه کریدور آیمک (IMEC) باشد. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این پروژه از ابتدا با مشکلات جدی مواجه بوده و به نوعی «مرده به دنیا آمده» است. چالشهای این پروژه تنها به مسائل امنیتی محدود نمیشود؛ عدم اطمینان درباره موفقیت و پایداری IMEC بشدت بالاست، زیرا هیچ مکانیزمی برای تأمین مالی این پروژه تعریف نشده است.
* عدم شفافیت مالی و برآورد هزینهها
با توجه به راهاندازی شتابزده پروژه IMEC به منظور مقابله با کریدور اقتصادی چین-پاکستان و ابتکار «یک کمربند، یک جاده» (BRI) در سطح جهانی، تاکنون هیچ برآورد هزینه رسمی یا گزارشی از امکانسنجی این پروژه منتشر نشده است. علاوه بر این، نسلکشی اخیر اسرائیل در غزه نیز به عنوان یکی از موانع اصلی بر سر راه این پروژه شناخته میشود.
* نقش بندر حیفا و واکنشهای عمومی
بندر حیفا در اسرائیل به عنوان یک نقطه کلیدی در مسیر دریایی بین اروپا و خاورمیانه عمل میکند. با این حال، خشم عمومی در کشورهای حوزه خلیجفارس و سایر کشورهای خاورمیانه علیه اسرائیل، مشارکت امارات و عربستان در این پروژه را با دشواری مواجه کرده است.
* حمایت چین از فلسطینیان
از سوی دیگر، چین بهصراحت از مردم فلسطین حمایت کرده و در تلاشهای میانجیگری میان ایران و عربستان نیز نقش فعالی ایفا کرده است. این مواضع چین به مقبولیت این کشور در میان جهان اسلام بویژه کشورهای جنوب جهانی افزوده است. در نتیجهگیری نهایی میتوان به این جمعبندی رسید که در مجموع، پروژه کریدور IMEC با چالشهای جدی مواجه است که از عدم تأمین مالی و عدم شفافیت هزینهها تا تنشهای سیاسی و اجتماعی در منطقه را شامل میشود. با توجه به وضعیت کنونی، آینده این پروژه بشدت در هالهای از ابهام قرار دارد و تنها پروژه ممکن برای پوشش سریع و امن این کریدور، پیشنهاد کریدور شمال به جنوب ایران است که پیشرفت خوبی در سالهای اخیر داشته است.
*******
«وطن امروز» گزارش میدهد
منافع پنهان آمریکا از جنگها
در جنگها ارزش نفت و دلار افزایش مییابد و تولید نفت شیل سودآور میشود و با ریزش بازارها سپردهگذاری دلاری افزایش مییابد
همواره در بین جنگهای منطقهای و فرامنطقهای پای آمریکا در میدان بوده است. هر چند آنها با ماسکی از دموکراسی و حقوق بشر و گاهی رهبری جهان خود را وارد درگیریها میکنند اما در پس پرده جنگ منافع اقتصادی زیادی دارند. نخستین دیدگاه این است که همواره دولت آمریکا بالاترین سطح فروش تسلیحات نظامی را دارد به طوری که سالانه از حدود 500 میلیارد دلار فروش تجهیزات نظامی بیش از 300 میلیارد دلار آن توسط دولت آمریکا فروخته میشود. به طور قطع اگر جنگی نباشد، این میزان تسلیحات نظامی نیز به کار گرفته نمیشود.
به گزارش «وطن امروز»، از طرف دیگر آمریکا با ایجاد فضای نزاع و ستیز در مناطق مختلف، نهتنها تسلیحات نظامی به کشورهای منطقه میفروشد، بلکه در چهره یک محافظ یا پدر خوب نمایان میشود و در کشورهای مختلف نفوذ میکند. این نفوذ شامل همه سطوح اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... است. برای نمونه کالاهای آمریکایی را براحتی به این کشورها میفروشد و مواد اولیه این کشورها را خریداری میکند. همچنین تحصیلکردگان و نخبگان این کشورها را جذب میکند و از این طریق به برنامههای خود جامه عمل میپوشاند.
منافع آمریکا در پشت جنگهای خونین همواره پنهان شده است. برای نمونه جنگ اخیر که با تجاوز اسرائیل به غزه شعلهور شد، اقتصاد منطقه را دچار التهاب کرده است. در بسیاری از کشورها ارزش پول ملی در برابر دلار آمریکا افت داشته است. همین مساله موجب شده آمریکاییها منافع بیشتری کسب کنند. به عبارت دیگر وقتی ارزش پول کشورهای دیگر در برابر دلار کاهش مییابد، عملا واردات برای آمریکاییها ارزانتر میشود؛ این موضوع در آستانه انتخابات آمریکا منجر به کاهش هزینه سبد مصرفی خانوارها میشود.
در چند وقت اخیر دموکراتها تلاش کردهاند با سیاستهای ضد تورمی، هزینه زندگی آمریکاییها را کاهش دهند. به همین دلیل با افزایش ارزش دلار، رفاه نسبی برای شهروندان ایالات متحده ایجاد شده است. از طرف دیگر آمریکا به عنوان یکی از کشورهایی که دارای بیشترین ذخیره طلاست، در سایه جنگ و افزایش قیمت اونس طلا سود برده است. شاید مهمترین جنبه جنگهای منطقهای برای دولتمردان آمریکا این است که تمام دنیا را ناامن جلوه میدهند و در مقابل آمریکا را جامعه آمال و آرزوها نمایان میکنند.
در حال حاضر بسیاری از کارشناسان معتقدند با ادامه تنشها در خاورمیانه، بهای نفت صعودی خواهد شد. آمریکا در مقطع کنونی نزدیک به 12 میلیون بشکه نفت در روز تولید میکند و از آنجا که بخشی از این تولید نفت شیل است، اگر قیمت نفت پایین باشد، عملا استخراج نفت شیل توجیهی ندارد. تنشها در خاورمیانه با افزایش شاخص ارز ملی آمریکا همراه شده است. با کاهش نرخ بهره بانکی، حجم بالایی از سرمایههای سپردهشده در بانکها بار دیگر به سمت بازارهای دیگر بویژه بازارهایی مانند ارزهای دیجیتال که به صورت ماهوی رقیب دلار و بانکهای مرکزی جهان محسوب میشوند، روانه میشود؛ اتفاقی که البته با کاهش نرخ بهره و جذابیت سرمایهگذاری در سیستم بانکی آمریکا رخ داده و در نهایت منجر به کاهش تقاضا برای دلار در ماه سپتامبر شد. این کاهش تقاضا در نهایت منجر به کاهش شاخص یعنی سهم دلار از سبد بازار فارکس شده و دلار، موقعیت ویژه 2 سال گذشته خود را از دست داده است. با این حال، افزایش تنش در خاورمیانه، بار دیگر به رشد همزمان شاخص با کاهش نرخ بهره بانکی کمک شایانی کرده و در حال حاضر، همزمان با کاهش نرخ بهره، شاهد افزایش شاخص دلار نیز هستیم که پدیدهای عجیب به نظر میرسد.
* افزایش تقاضا برای دلار در پی بیثباتی بازار
دلار آمریکا بالاترین پشتوانه طلا را دارد که در زمان بروز جنگ به ثبات اقتصادش کمک میکند. همچنین بخشی از این طلا را توسط فدرال رزرو با قیمت بالا عرضه میکند تا کسری بودجه را تامین کند و سیگنالهایی را نیز به بازارهای مالی همچون ارزهای دیجیتال، فلزات اساسی یا بورسهای بینالمللی میدهد تا از این طریق سرمایهگذاران را به این سمت هدایت کند که دارایی خود را به دلار تبدیل کرده یا در بانکهای آمریکایی سپردهگذاری کنند. این مساله، چرخه جنگ و افزایش درآمدهای آمریکا را تکمیل میکند. وقتی بازارهای مختلف مانند ارزهای دیجیتال افت میکنند، در مقابل، دلار به دلیل جذب تقاضا قدرت میگیرد. این موضوع روی سرمایهگذاران در اقصی نقاط جهان نیز تاثیر میگذارد. به همین دلیل است که ریزش در بازارهای مختلف و بیثباتی در خاورمیانه، تا حد زیادی به سود اقتصاد و دلار آمریکا تمام میشود. از سوی دیگر ارزهای دیجیتال که در سالهای اخیر سرمایهگذاران آمریکایی را به خود جذب کرده بود، بعد از افت دوباره، به اقتصاد آمریکا برمیگردد. در واقع ایالات متحده با تلاش تلویحی برای توسعه جنگ خاورمیانه در سطح فعلی، به اقتصاد و ارزش دلار خود کمک کرده است.