printlogo


کد خبر: 292802تاریخ: 1403/7/16 00:00
پرونده «وطن امروز» به مناسبت سالگرد عملیات توفان‌الاقصی
بخت نحس
بررسی وضعیت میدانی رژیم صهیونیستی قبل و پس از 7 اکتبر 2023 شکست طرح صهیونیستی کریدور IMEC برای دور زدن کریدور شمال - جنوب ایران

محمدعلی حسن‌نیا: صهیونیست‌ها بعد از عملیات توفان الاقصی 2 هدف مهم و راهبردی برای خود تبیین کرده بودند که یکی آزادسازی اسرا بود و دومی نیز نابودی حماس. با گذشت یک سال از شروع جنگ، صهیونیست‌ها نه‌تنها در نابودی حماس موفق نبوده‌اند، بلکه تلفات گسترده‌ای نیز در جنگ غزه تاکنون متحمل شده‌اند. بنا به گزارش منابع فلسطینی، از 7 اکتبر تاکنون 703 نظامی ارتش صهیونیستی در غزه کشته و بیش از 10 هزار نفر زخمی شده‌اند. 2 هزار نظامی صهیونیست نیز دچار معلولیت جسمی شده و ده‌ها هزار مورد نیز آسیب روانی دیده‌اند اما بر اساس داده‌های رسانه‌ها و مراکز تحقیقاتی اسرائیل که شبکه الجزیره قطر منتشر کرده است از آغاز نبرد توفان الاقصی  در 7 اکتبر 2023، حدود 1664 اسرائیلی کشته شده‌اند، از جمله 706 سرباز.  17809 نیز مجروح شده‌اند. بر اساس ارزیابی مراکز تحقیقاتی اسرائیل از ۱۵ مهر ۱۴۰۲ تا 18 شهریور 1403 حدود 19 هزار حمله (شامل راکت، موشک، پهپاد، خمپاره و...) به سمت سرزمین‌های اشغالی صورت گرفته است.
براساس ارزیابی رژیم صهیونیستی در شمال سرزمین‌های اشغالی تاکنون 50 نفر کشته شده‌اند، آماری از مجروحان وجود ندارد! از 8 اکتبر تاکنون حدود 7 هزار و 600 موشک و پهپاد به سرزمین‌های اشغالی از سوی حزب‌الله شلیک شده است. بر اساس ارزیابی رژیم صهیونیستی تا 20 شهریور 41 شهرک‌نشین صهیونیست کشته شده‌اند که میان آنها 12 نیروی ارتش صهیونیستی وجود داشته‌اند. پس از عملیات توفان الاقصی در 7 اکتبر، بازار سهام و ارز رژیم صهیونیستی به‌شدت سقوط کرده است. در واقع هر 2 بازار از آن زمان دچار بحران شده‌اند و نگرانی‌ها درباره اقتصاد رژیم همچنان ادامه دارد. در اوایل سال 2024، مودیز  و اس‌اند‌پی از مهم‌ترین مؤسسات رتبه‌بندی بین‌المللی، رتبه اعتباری مالی خود را برای اسرائیل کاهش دادند. دولت رژیم صهیونیستی به 360 هزار نیروی ذخیره صهیونیست و مستقر در غزه یارانه پرداخت کرده است که بسیاری از آنها کارکنان صنعت فناوری پیشرفته در امور مالی، هوش مصنوعی، داروسازی و کشاورزی هستند و این پرداخت‌ها دولت را به لحاظ مالی در وضع بدی قرار داده است تا جایی که در یک نظرسنجی اخیر، سازمان کمکی «لاتت» دریافت که بیش از 45 درصد مردم رژیم نگرانند مشکلات اقتصادی شدیدی در پایان یا پس از پایان جنگ در انتظار آنها باشد. آنچه واضح است اینکه خانواده‌های صهیونیست که قبلا در فقر زندگی می‌کردند یا قبل از 7 اکتبر دارای فقر و ناامنی غذایی بودند، بیشترین آسیب را از مشکلات اقتصادی ناشی از این جنگ خواهند دید. به گفته الیوت گارساید، تحلیلگر خاورمیانه در آکسفورد اکونومیکس، هزینه‌های نظامی در 3 ماه آخر سال 2023 در مقایسه با مدت مشابه سال 2022، 93 درصد افزایش داشته است. به گفته گارساید، داده‌های ماهانه در سال 2024 نشان می‌دهد هزینه‌های نظامی در پایان سال 2024 دو برابر سال قبل خواهد بود.
صنایع ساختمانی یکی از حوزه‌هایی است که بعد از عملیات توفان الاقصی در اسرائیل آسیب جدی دیده و ساخت‌وساز که 14 درصد از تولید ناخالص داخلی رژیم صهیونیستی را تشکیل می‌دهد، از زمان شروع این جنگ ضربه بزرگی خورده است. شاید بخشی از اقتصاد رژیم صهیونیستی که در بحبوحه این جنگ بیشترین آسیب را دیده است، بخش‌های مرتبط با گردشگری و صنایع توریسم است که در سال 2019، 2.6 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌داد. در سال 2021 این رقم به دلیل پاندمی کرونا به 1.1 کاهش یافت و بعدا مجددا رو به رشد بود. عملیات توفان الاقصی بخش گردشگری این کشور را به ‌طور کلی تعطیل کرد و صنایع مرتبط با توریسم را به ورطه ورشکستگی کشاند. در طول ماه‌های پس از آغاز جنگ زمینی در غزه، در سراسر رژیم، رستوران‌ها و فروشگاه‌ها خالی مانده‌اند و در واقع بلافاصله پس از حمله حماس به جنوب اسرائیل و شروع جنگ در غزه، لیست بلندبالایی از خطوط هوایی، اکثر پروازهای خود به تل‌آویو را لغو و بسیاری از گردشگران نیز برنامه‌های خود را برای بازدید از رژیم صهیونیستی کنسل کردند. تأثیر نابودی این صنعت به حدی مشهود است که برای نمونه قبل از عملیات توفان الاقصی، بازدیدکنندگان از رژیم صهیونیستی در هر ماه بیش از 300 هزار نفر بودند اما طبق گزارش‌ها، این رقم در ماه نوامبر یعنی پس از عملیات حماس به 39 هزار نفر کاهش‌یافته است. 
از سویی محور مقاومت نیز با همگرایی در عملیات‌های میدانی، اقتصاد رژیم صهیونیستی را زیر ضربه قرار داده است. این رژیم، الماس، خودرو، نفت و تجهیزات پخش رادیو و تلویزیون – از جمله کالاهایی که از دریای سرخ می‌آیند - وارد می‌کند. حملات موشکی و پهپادی انصارالله در این دریا به ‌تلافی حمله رژیم صهیونیستی به غزه و در حمایت از حماس، نه‌تنها تجارت غرب را مختل کرده است، بلکه بر واردات رژیم صهیونیستی نیز تأثیر منفی داشته است. بسیاری از واردات این رژیم از آسیا اکنون به حرکت در آب‌های سراسر آفریقا تغییر مسیر داده و هزینه‌های واردات را به ‌طور سرسام‌آوری افزایش داده است. در شمال رژیم، حملات حزب‌الله لبنان پس از 7 اکتبر باعث شده صهیونیست‌های ساکن شمال خانه‌های خود را ترک کنند و این مساله نیز پیامدهای بدی برای اقتصاد رژیم صهیونیستی به همراه داشته است. در همین حال، جنگ باعث افزایش شدید هزینه‌های دولت شده است.
صهیونیست‌ها همچنان در حالت تعلیق و نگران جان خود و فرزندان‌شان هستند. پس از عملیات توفان الاقصی، 94 هزار صهیونیست همچنان آواره هستند و از خانه‌های خود در نزدیکی مرزهای ناآرام غزه و لبنان تخلیه شده‌اند. بر اساس داده‌های پایگاه داده داخلی دولت اسرائیل که به ان‌پی‌آر ارائه ‌شده است، حدود 32000 نفر از آنها هنوز در هتل‌های سراسری در رژیم صهیونیستی نگهداری می‌شوند. دولت قول داده خانه‌های جدید برای ساکنان آواره در نزدیکی خانه‌های قدیمی آنها می‌سازد اما بسیاری از خانواده‌ها از شدت غم و اندوه از پذیرش این مساله خودداری می‌کنند. اما این فقط آوارگان و خانواده‌های گروگان‌ها نیستند که در وضعیت بدی از تعلیق زندگی و احساسات خود به سر می‌برند. برای نمونه، شوارتزمن یکی از کسانی است که هم آواره شده است و هم یکی از اعضای خانواده‌اش اسیر حماس است می‌گوید: «در 7 اکتبر، چیزی در روان اسرائیلی‌ها (صهیونیست‌ها) ترک خورد یا شاید شکست. حتی آنهایی که آنجا نبودند و فقط آن را در تلویزیون دیدند، انگار حماس هنوز آنجا حضور دارد، سایه ترس از بی‌خانمانی، حمله و مرگ بر روح آنها سایه افکنده است. 
از زمان آغاز درگیری غزه در 7 اکتبر، نزدیک به نیم میلیون صهیونیست، کرانه باختری را ترک کرده‌اند. مجله تایمز در اسرائیل اعلام کرده است که سازمان جمعیت و مهاجرت تخمین می‌زند که 370 هزار نفر در 2 ماه اول جنگ غزه، رژیم صهیونیستی را ترک کرده‌اند که 230 هزار و 309 نفر در اکتبر و 139 هزار و 839 نفر در نوامبر بوده‌اند. به گفته این مجله، تقریبا 600 هزار صهیونیست قبل از شروع جنگ غزه برای تعطیلات به خارج از کشور سفر کردند، در حالی‌ که نزدیک به 370 هزار نفر دیگر پس از درگیری این منطقه را ترک کردند. نزدیک به 301982 صهیونیست در اکتبر و 194016 صهیونیست در نوامبر به این رژیم بازگشتند. تایمز نوشته است: ارقام نشان می‌دهد تعداد اسرائیلی‌هایی (صهیونیست‌هایی) که پس از حمله به غزه این محدوده را ترک کرده‌اند و برنگشته‌اند حدود 470000 نفر تخمین ‌زده می‌شود.
وضعیت سیاسی اسرائیل پس ‌از این عملیات دچار تغییر و تحولاتی شده است. برای نمونه مخالفت‌های احزاب اپوزیسیون نتانیاهو شدیدتر شده است و آنها بر اشتباهات فاحش نتانیاهو در جنگ غزه تأکید می‌کنند. این اختلافات به کابینه جنگ او هم کشیده شد. موضع‌گیری پارلمان اسرائیل و نیز مذاکرات آتش‌بس و جبهه‌گیری نظام بین‌الملل در برابر اسرائیل ازجمله متغیرهای سیاسی هستند که باید درباره عملیات توفان الاقصی و پیامدهای سیاسی آن برای دولت اسرائیل مورد توجه قرار گیرند.
بسیاری از صهیونیست‌ها مانند نتانیاهو از حذف حماس حمایت می‌کنند. با این ‌حال در کابینه جنگ درباره اینکه این هدف چقدر امکان‌پذیر است، اختلاف‌نظر وجود دارد. افراد بدبین مانند آیزنکوت می‌گویند کارزار اسرائیل (رژیم صهیونیستی) برای از بین بردن حماس، رشد نسل بعدی و سرسخت‌تری از شبه‌نظامیان را تسریع خواهد کرد. طرفداران ریشه‌کن کردن توانایی‌های جنگی حماس استدلال می‌کنند که این گروه به ترور اسرائیلی‌ها (صهیونیست‌ها) ادامه خواهد داد، مگر اینکه ارتش اسرائیل (رژیم صهیونیستی) عملیات زمینی را علیه بقایای حماس در رفح و غزه انجام دهد. بایر گولان، رهبر حزب کارگر رژیم صهیونیستی و از مخالفان سیاست‌های نتانیاهو با انتقاد شدید از سیاست بنیامین نتانیاهو در استفاده از زور در نوار غزه برای آزادی گروگان‌ها، او را متهم کرد که منافع سیاسی خود را بر جان شهروندان اسرائیلی (صهیونیست) ترجیح می‌دهد و آن را رویکردی غیرواقعی خواند.
از سوی دیگر همان‌طور که اشاره شد روندهای اقتصادی اسرائیل با حمله حوثی‌ها بهم ریخت. حوثی‌ها توانایی خود را در فلج کردن یکی از مهم‌ترین مسیرهای تجاری جهان با پیامدهای اقتصادی ملموس در سراسر جهان نشان داده‌اند. توانایی آنها برای تصمیم‌گیری درباره اینکه چه کسی به ‌سلامت از کانال سوئز عبور می‌کند و چه کسی در معرض حملات احتمالی قرار می‌گیرد، بر رقابت قدرت‌های بزرگ و ژئوپلیتیک تأثیر گذاشته است. ایالات‌متحده و متحدانش به‌شدت آسیب دیده‌اند. به ‌طور خاص برای اسرائیل، حوثی‌ها توانایی خود را برای توقف هرگونه تجارت دریایی از طریق بندر ایلات نشان می‌دهند. تأثیر تأخیرهای جدی حمل‌ونقل و افزایش هزینه‌های حمل‌ونقل و بیمه برای تولیدکنندگان و واردکنندگان اسرائیلی به مصرف‌کنندگان منتقل می‌شود، بنابراین اسرائیلی‌ها نیز تأثیر اقتصادی بر کشور را احساس می‌کنند که اقتصاد در حال کند شدن است. مدیر اجرایی بندر ایلات گفته است که این بندر از زمانی که شبه‌نظامیان حوثی تحت حمایت ایران در یمن حملات خود را به کشتیرانی در دریای سرخ افزایش دادند، شاهد کاهش 85 درصدی فعالیت بوده است. ایلات که عمدتا واردات خودرو و صادرات پتاس از دریای مرده را انجام می‌دهد، در مقایسه با بنادر مدیترانه اسرائیل در حیفا و اشدود که بیشتر تجارت این کشور را انجام می‌دهند، از نظر اندازه کمرنگ است. گیدئون گلبر، مدیرعامل شرکت واردات خودرو به رویترز گفت: ما 85 درصد از کل فعالیت‌ها را از دست دادیم. باید گفت محاصره ایلات توسط حوثی‌ها موفق بوده و توانسته با فلج کردن یکی از بنادر مهم رژیم، ضربه محکمی بر اقتصاد رژیم وارد کند.
تمام این موارد فوق نشان می‌دهد تل‌آویو در وضعیت خوبی بعد از 7 اکتبر قرار ندارد و باید معادلات رژیم را به قبل و بعد از 7 اکتبر تقسیم کرد.
******
زخم ترمیم‌ناپذیر
محمد سلحشور: 7 اکتبر یا شنبه سیاه صهیونیست‌ها یک ساله شد. یک سال پیش در چنین روزی یکی از نقاط عطف تاریخ منطقه و مقاومت، با بی‌بدیل‌ترین عملیات از سوی گروه‌های فلسطینی رقم خورد. از همان نخستین ساعات که تصاویر کم‌نظیری از موفقیت عملیات گردان‌های نظامی حماس و جهاد اسلامی منتشر شد، یک سوال در فضای سیاسی کشور و جهان نیز مطرح می‌شد: غرب آسیا در پسا 7 اکتبر چگونه خواهد بود؟ حالا یک سال پس از عملیات مذکور، زمان مناسب‌تری برای یافتن پاسخ این سوال است. هر چند دور تند تحولات امنیتی و نظامی در نزاع میان محور مقاومت و رژیم صهیونیستی، منطقه را وارد یک برهه پیش‌بینی‌‌ناپذیر کرده است اما نمی‌توان منکر تغییرات و نتایج عملیات توفان الاقصی شد.
رژیم صهیونیستی در 7 دهه گذشته موجودیت خود را در نسبت با 2 روایت ساخته است؛ نخست معرفی خود به عنوان قربانی (برای مشروعیت‌بخشی به اشغال و محکوم کردن هر مقاومتی در برابر موجودیت خویش) و دوم به عنوان نظمی شکست‌ناپذیر (برای منصرف کردن هر دولت و گروهی از مبارزه). البته که هیچ‌کدام این 2 روایت بدون پشتیبانی حداکثری آمریکا و اروپا ممکن نمی‌شود. دولت‌های غربی از سویی با تکرار مستمر روایت نخست تلاش می‌کنند به جنایات رژیم صهیونیستی ماهیتی اخلاقی و مشروع ببخشند و از سوی دیگر با تجهیز پیوسته این رژیم به سقف توانایی‌های نظامی در هر عصر، مانع از آن می‌شوند که چهره برنده اشغالگران تضعیف شود. با این حال عملیات 7 اکتبر چه از منظر میدانی و چه از منظر اطلاعاتی یک شکست فاحش برای صهیونیست‌ها به حساب می‌آید. تعبیر رهبر انقلاب مبنی بر «ترمیم‌ناپذیر» بودن این عملیات برای صهیونیست‌ها را از این جهت می‌توان درک کرد. توفان الاقصی به عنوان یک نقطه اوج در تاریخ مبارزه مقاومت فلسطین هم ضربه‌پذیری اشغالگران را اثبات کرد و هم پویایی و تکامل یک گروه مقاومت تحت محاصره را به نمایش درآورد. چنین موقعیتی روایت دوم صهیونیست‌ها مبنی بر شکست‌ناپذیری‌شان را با بحران جدی مواجه ساخت. از همین رو این رژیم نسل‌کشی فراموش نشدنی و سلسله‌ای از جنایات انسانی را در غزه پی گرفت. به بیان دیگر، آنها برای حفظ روایت دوم خود چشم بر روایت نخست بستند و حتی عامدانه کوشیدند تا ضدانسانی‌ترین و خشونت‌آمیزترین چهره ممکن از آنها به جهان مخابره شود. به همین خاطر در کارنامه یک ساله صهیونیست‌ها از 7 اکتبر 2023 تا 7 اکتبر 2024 سیاهه پایان‌ناپذیری از جنایات ثبت شده است که جملگی آنها واکنشی به بحران وجودی پیش‌آمده برای اشغالگران بود.
سالگرد 7 اکتبر در حالی امروز فرا رسید که رژیم صهیونیستی به‌مراتب ناامن‌تر از یک سال قبل است؛ اشغالگران کمتر روزی را بی‌فرار به پناهگاه سپری می‌کنند، مساله عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی از حادثه‌ای قریب‌الوقوع به رویایی دور تبدیل شده است، شبکه سراسری مقاومت از غزه و کرانه باختری تا لبنان و عراق و یمن علیه صهیونیست‌ها فعال شده است، نقشه‌های ژئوپلیتیکی اسرائیل برای تبدیل شدن به نقطه اتصال آسیا و اروپا در هاله‌ای از ابهام فرو رفته است، منفوریت رژیم صهیونیستی به بالاترین حد خود در جهان رسیده است و مهم‌تر از همه آنکه صهیونیست‌ها بیش از هر زمان دیگری خود را درگیر با یک بحران وجودی می‌بینند. جنون کودک‌کشی آنها و اقدام به ترور رهبران مقاومت نتوانسته مانع هیچ‌کدام از این واقعیات شود.
******
4 نکته از خطبه عربی نماز نصر
محمد رستم‌پور: کمتر از 72 ساعت پس از حمله خیره‌کننده موشکی ایران به رژیم صهیونیستی، نزدیک به 5 سال پس از نماز جمعه تاریخی 27دی‌ 98 که جامعه خشمگین ایرانی پس از واقعه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی را تسکین داد و ۲ سال پس از پیچیده‌ترین تهدید امنیتی و فرهنگی که بیش از هر زمان دیگری، جامعه ایرانی را تلخکام، متفرق و پراکنده کرد، 13 مهرماه 1403 نماز جمعه‌ای ماندگار برپا شد؛ پس از مجلس بزرگداشت شهید سیدحسن نصرالله که ترور ناجوانمردانه‌اش، جهان را در بهتی کم‌سابقه فرو برد. شگفتی ناشی از چگونگی شهادت دبیرکل حزب‌الله، بالا رفتن درجه جوش التهاب میان ایران و اسرائیل پس از عملیات خیره‌کننده و حیرت‌آور «وعده صادق 2» و جنجال‌های رسانه‌ای صهیونیست‌ها، سایه‌ای از تشویش و نگرانی بر جامعه انداخته بود. تصمیم به برگزاری نمازجمعه و حضور در مصلای تهران در مرکز پایتخت جمهوری اسلامی، اقدامی راهبردی و تصویرساز و نوعی قدرتنمایی به دشمن صهیونی محسوب می‌‌شد. لحظه‌ای که رهبر انقلاب وارد مصلی شدند و دوربین‌ها روی تصویر صورت خندان و مصمم ایشان رفت، پیامی مهم‌تر و خطیرتر از دقت و شدت اصابت موشک‌های عماد و پاوه به تل‌آویو و واشنگتن صادر شد. اصل برپایی چنین رزم سیاسی قدرتمندانه‌ای که به حماسه شباهت داشت، فرامتنی پرمضمون ساخت. فرامتن بر متن غلبه کرد. دیگر اهمیتی نداشت رهبر انقلاب چه خطبه‌ای بخواند و چه سوره‌ای در نماز قرائت کند. پخش زنده برخط نماز از سوی بسیاری از رسانه‌های مشهور جهانی از جمله الجزیره و بی‌بی‌سی و بازتاب‌های تحلیلی پس از آن نشان داد ایران بی‌آنکه در نقشه دشمن گرفتار شود، از تله تنش جسته است و البته روی دست رقیب‌ زده است.
با این همه آنچه آیت‌الله خامنه‌ای بویژه در خطبه دوم نماز نصر گفتند ۴ محور و نکته قابل اعتنا دارد که توجه بدان می‌تواند راهبرد جمهوری اسلامی ایران در برابر دشمن صهیونی را آشکار کند. اولا رهبر انقلاب از سیدحسن نصرالله با تعبیر «زبان گویای ملت‌های منطقه» نام بردند. سیدحسن از ابتدای توفان ‌الاقصی تا ساعت شهادت مظلومانه‌اش بیش از 30 سخنرانی نزدیک به یک ساعته داشت. او مرتبا با مردم لبنان و البته با دشمن صهیونی و حتی شهرک‌نشینان صهیونیست سخن می‌گفت و مواضع، تصمیمات، اقدامات و حتی شکست‌های حزب‌الله را با شفافیت و صداقت اعلام می‌کرد. شهید یک بار با صراحت گفته بود «ما متعلق به مکتبی هستیم که دروغ را حتی برای عملیات روانی استفاده نمی‌کند». سنت و سیره و مشی و مرام سیدحسن در راستگویی تا جایی پیش رفت که دشمن هم می‌دانست او به وعده خود وفا می‌کند. آنچه باید از او آموخت، صداقت و شفافیت است. نباید پنهان‌کاری کرد و به اسم مصلحت سکوت کرد یا عقب نشست و سیاست را به تاریکخانه‌ای تبدیل کرد که مردم را بدان راهی نباشد. همچنان که امیرالمومنین علی علیه‌السلام در فرمان خردمندانه خویش به مالک اشتر توصیه کردند شرایطی بساز تا مردم با تو سخن بگویند، بی‌واهمه.
نکته دوم مورد اشاره رهبر انقلاب، یادآوری ریشه‌های تاریخی منازعه کنونی بود تا تحلیل و ترسیم وضع امروز از 7 اکتبر 2023 آغاز نشود و جنگ به یک اختلاف درون‌سرزمینی میان اعراب و صهیونیست‌ها تقلیل نیابد. علاوه بر این، ذکر تثبیت تدریجی سازه حزب‌الله به دست و اراده و فکر شهید سیدحسن نصرالله، پس از مسیری که شهید سیدعباس موسوی و امام موسی صدر آغاز کرده بودند، با این هدف انجام شد که لبنانی‌ها خصومت دیرینه و جنایتکاری تاریخی صهیونیسم با ملت لبنان را به یاد آورند و البته یادآوری آنچه بر سر ملت ایران در یک دهه پس از انقلاب اسلامی آمد و جمهوری اسلامی ایران، با همه زخم‌ها و جراحت‌های ناشی از ترور کارگزاران و مسؤولانش، زانو نزد و سینه ستبر کرد و اتفاقا در یک برآیند کلی روز به روز قوی‌تر و پیشرفته‌تر شد. انگاره «بی‌فایده بودن مقابله با اسرائیل» یا «تمام شدن دوران زورآزمایی»، پیش‌شرط‌های تسلیم ذهنی در برابر صهیونیست‌هایی است که اتفاقاً سلاحی بالاتر از هراس‌افکنی ندارند.
نکته سوم، توجه دادن به روابط دانشی ایران و لبنان است. واقعیت آن است که جز با نگاه فرهنگی و چشم‌انداز تمدنی نمی‌توان با اسرائیلِ مجهز به بمب‌ اتم و برخوردار از پشتیبانی سیاسی و نظامی کشورهای مختلف جهان رودررو شد. در مقابل این غول وحشیِ کودک‌کش شما تنها و تنها باید چشم او را، محاسبه او را و از همه مهم‌تر رؤیای او را هدف بگیرید و این مهم از طریق مصاف با تلقی‌ها و تصورها و تصویرهایی است که اسرائیل را شکل داده و اما نکته چهارم، آن است که در نگاه و بیان رهبر انقلاب، فایده‌مندی اسرائیل برای بلوک قدرت یک بعد اقتصاد سیاسی جدید پیدا کرده و آن هم تبدیل شدن رژیم صهیونیستی به سرپلی برای انتقال انرژی به غرب و دریافت کالا برای منطقه است. در نتیجه، شکلی از استعمار که شریان‌های حیاتی کشورهای منطقه را به سازوکار اقتصادی کشورهای غربی پیوند می‌زند، احیا خواهد شد و همه جنبش‌های استقلال‌طلبانه کشورهای غرب آسیا در سده اخیر را بدون کارکرد خواهد کرد؛ چیزی که در خطبه فارسی نماز به شکل تلویحی بدان اشاره شد. خوی سیری‌ناپذیر اسرائیل به غارت و تجاوز، به زمین‌ و محصول کشاورز فلسطینی و لبنانی بسنده نخواهد کرد و دیری نخواهد پایید که حتی کشورهای سازشکار را نیز به کرنش و تسلیم می‌کشاند، همچنان که تا آفریقا، حتی کیلومترها دورتر از جغرافیای «نیل تا فرات»، نفوذ کرده است. آینده‌نگری، انسان‌دوستی و حتی حراست از منافع اقتصادی، ایجاب می‌کند همین امروز و همین ساعت روبه‌روی اسرائیل خون‌آشام بیاستیم.
لعیا بغدادی: جمعه نصر تهران، با همه جمعه‌ها فرق داشت. تهران شاهد یک اتفاق مهم بود که مردم را از تمام شهرستان‌های کشور به سوی خود روانه کرد. خانه تهرانی‌ها پذیرای کسانی شده بود که تا به حال آنها را ندیده بودند و نمی‌شناختند. میزبان و میهمان با یک پیام به هم رسیدند و فقط یک نقطه مشترک داشتند؛ عشق نماز خواندن به امامت آقا.  روز پنجشنبه ۱۲ مهر ملت ایران هنوز سرخوش از عملیات «وعده صادق ۲» بود که خبر دیگری خوشحالی‌شان را مضاعف کرد؛ خبر این بود: «فردا نماز جمعه به امامت حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای اقامه می‌شود». 
استوری‌ها چند جمله بیشتر نبود: «امروز داشتم فکر می‌کردم اگر تهران هم زندگی نمی‌کردم، حتما فردا خودمو می‌رسوندم تهران و تو نماز جمعه شرکت می‌کردم. حتی اگه سنگ از آسمون بباره... یکی از خاطره‌سازترین نمازجمعه‌های قرن؛ چقدر ذوق‌زده‌ایم». همین هم شد بلکه بیشتر: خاطره‌سازترین نماز جمعه تاریخ ایران! 
در شهرهای مختلف ایران افرادی بانی شده و در فضای مجازی گروه‌هایی راه انداخته بودند. بچه‌های شهرهای دیگر هم با دیدن آن گروه‌ها ایده گرفته و برای شهر خودشان گروه‌ زده بودند. در گروه اعلام کرده بودند هر کس برای نماز جمعه می‌خواهد تهران برود و وسیله ندارد، اعلام کند. کسانی دنبال وسیله بودند، خیلی‌ها هم اعلام کرده بودند راهی تهران هستند و ماشین‌شان به اندازه چند نفر جا دارد و می‌توانند آنها را برسانند. 
مردم دست به کار شدند. لینک گروه‌ شهرهای مختلف را گرفتند و برای سفر به تهران همشهریان‌شان را راهنمایی می‌کردند. 
دختر خانمی از بندرعباس پیام داده بود دلش پر می‌زند برای نماز آقا ولی به خاطر دوری راه، خانواده‌اش اجازه نمی‌دهند تنها تهران بیاید. آن یکی از زاهدان پیام داده بود ما حرکت کردیم. با دوستان‌مان اتوبوس گرفتیم، برای نماز می‌رسیم و بعد نماز هم برمی‌گردیم. اگر تعداد بالاتر برود، اتوبوس‌های بیشتری می‌گیریم.
مردم تهران هم یاد اربعین افتادند و ظرف چند ساعت این ایده را پیاده کردند: مانند عراقی‌ها در اربعین خانه‌های‌مان را در اختیار کسانی که از راه دور می‌آیند، می‌گذاریم. استوری‌های تهرانی‌ها در واکنش به حضور عاشقان ولایت از دیگر شهرها در تهران: اگر مشکل اسکان دارید ما تو خونه‌مون پذیرا هستیم. یکی‌یکی اعلام می‌کردند ما حاضریم در خانه خودمان از میهمانان شهرستانی پذیرایی کنیم. حتی بعضی‌ها که شهرستانی بودند و در تهران خانه دانشجویی داشتند، پیام دادند. یک نفر از کرج پیام داد راه‌مان کمی از تهران دور است ولی ما هم پذیرای میهمان هستیم.  
هر لحظه به تعداد کسانی که می‌خواستند میزبان میهمان‌های آقا باشند، اضافه می‌شد؛ مردمی که کیلومترها راه می‌آمدند تا به امامت رهبر عزیزمان نماز بخوانند و برگردند. همه برای طلوع آفتاب جمعه تاریخی لحظه‌شماری می‌کردند. برای حضور در یک حماسه بزرگ و به یادماندنی. و همان هم شد؛ ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نمازگزار در فضای باز مصلی مانند رهبر شجاع‌شان به نماز ایستادند؛ نمازی که به صهیونیست‌ها هشدار می‌داد: اگر یاران بی‌نظیر آقا؛ حاج‌قاسم و نصرالله شهید شدند، آقا یک ملت بزرگ دارد؛ آماده هماوردی و نابود کردن اسرائیل!
******
جمعه اربعینی تهران
لعیا بغدادی: جمعه نصر تهران، با همه جمعه‌ها فرق داشت. تهران شاهد یک اتفاق مهم بود که مردم را از تمام شهرستان‌های کشور به سوی خود روانه کرد. خانه تهرانی‌ها پذیرای کسانی شده بود که تا به حال آنها را ندیده بودند و نمی‌شناختند. میزبان و میهمان با یک پیام به هم رسیدند و فقط یک نقطه مشترک داشتند؛ عشق نماز خواندن به امامت آقا.  روز پنجشنبه ۱۲ مهر ملت ایران هنوز سرخوش از عملیات «وعده صادق ۲» بود که خبر دیگری خوشحالی‌شان را مضاعف کرد؛ خبر این بود: «فردا نماز جمعه به امامت حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای اقامه می‌شود». 
استوری‌ها چند جمله بیشتر نبود: «امروز داشتم فکر می‌کردم اگر تهران هم زندگی نمی‌کردم، حتما فردا خودمو می‌رسوندم تهران و تو نماز جمعه شرکت می‌کردم. حتی اگه سنگ از آسمون بباره... یکی از خاطره‌سازترین نمازجمعه‌های قرن؛ چقدر ذوق‌زده‌ایم». همین هم شد بلکه بیشتر: خاطره‌سازترین نماز جمعه تاریخ ایران! 
در شهرهای مختلف ایران افرادی بانی شده و در فضای مجازی گروه‌هایی راه انداخته بودند. بچه‌های شهرهای دیگر هم با دیدن آن گروه‌ها ایده گرفته و برای شهر خودشان گروه‌ زده بودند. در گروه اعلام کرده بودند هر کس برای نماز جمعه می‌خواهد تهران برود و وسیله ندارد، اعلام کند. کسانی دنبال وسیله بودند، خیلی‌ها هم اعلام کرده بودند راهی تهران هستند و ماشین‌شان به اندازه چند نفر جا دارد و می‌توانند آنها را برسانند. 
مردم دست به کار شدند. لینک گروه‌ شهرهای مختلف را گرفتند و برای سفر به تهران همشهریان‌شان را راهنمایی می‌کردند. 
دختر خانمی از بندرعباس پیام داده بود دلش پر می‌زند برای نماز آقا ولی به خاطر دوری راه، خانواده‌اش اجازه نمی‌دهند تنها تهران بیاید. آن یکی از زاهدان پیام داده بود ما حرکت کردیم. با دوستان‌مان اتوبوس گرفتیم، برای نماز می‌رسیم و بعد نماز هم برمی‌گردیم. اگر تعداد بالاتر برود، اتوبوس‌های بیشتری می‌گیریم.
مردم تهران هم یاد اربعین افتادند و ظرف چند ساعت این ایده را پیاده کردند: مانند عراقی‌ها در اربعین خانه‌های‌مان را در اختیار کسانی که از راه دور می‌آیند، می‌گذاریم. استوری‌های تهرانی‌ها در واکنش به حضور عاشقان ولایت از دیگر شهرها در تهران: اگر مشکل اسکان دارید ما تو خونه‌مون پذیرا هستیم. یکی‌یکی اعلام می‌کردند ما حاضریم در خانه خودمان از میهمانان شهرستانی پذیرایی کنیم. حتی بعضی‌ها که شهرستانی بودند و در تهران خانه دانشجویی داشتند، پیام دادند. یک نفر از کرج پیام داد راه‌مان کمی از تهران دور است ولی ما هم پذیرای میهمان هستیم.  
هر لحظه به تعداد کسانی که می‌خواستند میزبان میهمان‌های آقا باشند، اضافه می‌شد؛ مردمی که کیلومترها راه می‌آمدند تا به امامت رهبر عزیزمان نماز بخوانند و برگردند. همه برای طلوع آفتاب جمعه تاریخی لحظه‌شماری می‌کردند. برای حضور در یک حماسه بزرگ و به یادماندنی. و همان هم شد؛ ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نمازگزار در فضای باز مصلی مانند رهبر شجاع‌شان به نماز ایستادند؛ نمازی که به صهیونیست‌ها هشدار می‌داد: اگر یاران بی‌نظیر آقا؛ حاج‌قاسم و نصرالله شهید شدند، آقا یک ملت بزرگ دارد؛ آماده هماوردی و نابود کردن اسرائیل!
******
«وطن امروز» از شکست طرح صهیونیستی کریدور با IMEC برای دور زدن کریدور شمال - جنوب ایران گزارش می‌دهد
ناکامی  با توفان الاقصی
گروه اقتصادی: کریدور هند – خاورمیانه - اروپا به عنوان ابزاری برای ایالات متحده، کشورهای اروپایی و اسرائیل طراحی شده بود تا از هند و شبه‌جزیره عربستان برای «مقابله با چین» و «انزوای ایران» استفاده کنند. در این میان، برای اسرائیل به عنوان پیشرو در «ماموریت تمدنی» آمریکایی‌ها در منطقه وظیفه ویژه‌ای در نظر گرفته شده بود. این نکته را می‌توان در سخنرانی بنیامین نتانیاهو در هفتادوهشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۳ مشاهده کرد؛ جایی که او نقشه‌ای از هند، شبه‌جزیره عربستان، مدیترانه و اروپا را با یک خط قرمز متصل کرد که نشان‌دهنده کریدور IMEC پیشنهادی بود. این طرح پیش‌تر در اجلاس G20 در هند مورد توافق قرار گرفته بود.
در حالی که امارات و عربستان در این بازه زمانی از این پروژه استقبال کردند اما واقعیت این است که پل واقعی بین شرق و غرب در مناطق دیگری مانند آسیای مرکزی، آناتولی، عراق و سوریه قرار دارد. کریدور IMEC نه تنها به نفع ایالات متحده و متحدانش طراحی شده بود، بلکه به ‌عنوان ابزاری برای اعمال نفوذ در خاورمیانه نیز در نظر گرفته شده بود.
* تحلیل کارشناسان درباره کریدور IMEC
به باور بسیاری از کارشناسان، کریدور IMEC به عنوان یک «اسب تروا»ی غیرعملی شناخته می‌شود که هدف آن مهار چین، منزوی کردن ایران و تسلیم خاورمیانه در برابر خواسته‌های آمریکا است. ادعاهایی مبنی بر اینکه چین و ایران حق برقراری ارتباط و تجارت آزادانه با همسایگان خود را ندارند، در حالی ‌که ایالات متحده از چنین حقوقی برخوردار است، مصداق بارز نژادپرستی است. همچنین، رویکردهای غرب درباره اجازه بمباران مخالفان توسط اسرائیل، نشان‌دهنده یک دیدگاه شوونیستی است.
شورای روابط خارجی اروپا، IMEC را به عنوان یک پروژه اتصالاتی تحت رهبری ایالات متحده معرفی کرده است که هدف آن اتصال هند به اروپا از طریق خلیج‌فارس است اما جنگ جاری در منطقه به ویژه گسترش آن به لبنان این پروژه را متوقف کرده و این واقعیت را نادیده می‌گیرد که سخنان نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل به وقوع جنگ منجر شد.
* ریشه‌های تنش در جنگ غزه
حتی ناسیونالیست‌های آمریکایی اذعان دارند حمله هفتم اکتبر حماس ناشی از شهرک‌سازی بی‌ضابطه اسرائیل و رفتار غیرانسانی با فلسطینی‌ها بوده است. ادعای غرب مبنی بر اتصال IMEC هند به اروپا نیز ریاکاری محض است، زیرا در حال حاضر یک مسیر دریایی مستقیم بین هند و اروپا از طریق اقیانوس هند، دریای سرخ و مدیترانه وجود دارد که به مراتب آسان‌تر از IMEC پیشنهادی است. این مسیر نیاز به بارگیری کشتی‌ها در هند، حرکت به امارات و سپس تخلیه و بارگیری آنها در قطارها برای عبور از عربستان سعودی، اردن و اسرائیل دارد، که منطقی به نظر نمی‌رسد.
* منافع آمریکا در کریدور IMEC
توجیه اصلی IMEC این است که به اسرائیل اجازه می‌دهد به مرکز تجارت منطقه تبدیل شود و بانک‌ها و نهادهای مالی ایالات متحده در آن فعالیت آسان‌تری داشته باشند. رسانه‌های غربی به مزایای این کریدور برای طرفین اشاره و ادعا می‌کنند از طریق IMEC، ایالات متحده و اتحادیه اروپایی قصد دارند هند را نزدیک‌تر و با نفوذ چین مقابله کنند اما شواهد نشان می‌دهند هدف اصلی این کریدور خدمت به منافع ایالات متحده در خاورمیانه است.
* تأثیر عملیات نظامی بر روابط اقتصادی جهانی
یکی از جنبه‌های کمتر مورد توجه در این موضوع، تأثیر عملیات نظامی بر مراودات اقتصادی جهانی است. در گزارش پیش رو، به یکی از نتایج اقتصادی این ماجرا پرداخته می‌شود؛ موضوعی که نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، در سخنرانی خود در سازمان ملل به آن اشاره کرد و آن را «نظم جدید» نامید اما به نظر می‌رسد تنها آرزوی خود را بیان کرده است.
* نظم نوین و جنگ ابرقدرت‌ها
در تلاش‌های آشکار غرب برای مقابله با جاه‌طلبی‌های جهانی چین، آمریکا و اتحادیه اروپایی سال گذشته از ایجاد یک مسیر حمل‌ونقل جدید حمایت کردند که هند را به خاورمیانه و مدیترانه متصل می‌کند.
در حاشیه اجلاس سران گروه ۲۰ در دهلی‌نو، تفاهمنامه‌ای برای ایجاد کریدور اقتصادی هند – خاورمیانه - اروپا به تصویب رسید. این کریدور از هند آغاز می‌شود و از مسیر دریا به امارات عربی متحده، عربستان سعودی، اردن و سرزمین‌های اشغالی فلسطین و در نهایت به اروپا می‌رسد.
این خبر پس از ماه‌ها مذاکرات پشت پرده میان کشورهای شرکت‌کننده در این توافق، از جمله جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا، نارندرا مودی نخست‌وزیر هند و محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی اعلام شد.
* جزئیات کریدور هند - خاورمیانه - اروپا
بر اساس گزارش‌های موجود، این کریدور شامل یک کابل زیردریایی جدید و زیرساخت‌های حمل‌و‌نقل انرژی خواهد بود. اگر چه در زمان اعلام تفاهمنامه، هیچ تعهد مالی الزام‌آوری انجام نشد اما کشورها و طرف‌های درگیر در این تفاهمنامه توافق کردند طی ۶۰ روز یک «برنامه اقدام» ارائه کنند.
حال اینکه کریدور IMEC، نه تنها به تقویت روابط اقتصادی میان کشورهای درگیر کمک می‌کند، بلکه می‌تواند تأثیرات عمیقی بر ساختارهای تجاری و سیاسی جهانی داشته باشد. در این راستا، با توجه به تحولات اخیر، باید به دقت روندهای آینده را رصد کرد.
کریدور پیشنهادی از 2 شاخه تشکیل می‌شود: شاخه شرقی که هند را به خلیج‌فارس متصل می‌کند و شاخه شمالی که خلیج‌فارس را به اروپا پیوند خواهد داد. مسیر شرقی از بمبئی به دوبی و جبل علی در امارات عربی متحده از اقیانوس هند عبور می‌کند.
شاخه شمالی این کریدور شامل 2 مسیر زمینی و دریایی خواهد بود. یک مسیر ریلی زمینی از عربستان سعودی، اردن و سرزمین‌های اشغالی فلسطین عبور کرده و سپس یک مسیر دریایی، حیفا را به پیره یونان متصل می‌کند. در نهایت، این مسیر از طریق ریلی یونان را به اروپا وصل خواهد کرد.
* خوشحالی آمریکا و اتحادیه اروپایی از طرح کریدور جدید
طرح ایجاد کریدور جدید میان هند از مسیر خلیج‌فارس و اروپا با استقبال گسترده‌ای از سوی اتحادیه اروپایی مواجه شده است. اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، در معرفی این طرح آن را «توافقی تاریخی» خواند و گفت: «این کریدور، مستقیم‌ترین ارتباط بین هند، خلیج‌فارس و اروپا خواهد بود». وی این کریدور را به‌ عنوان «پلی سبز و دیجیتالی میان قاره‌ها و تمدن‌ها» ستایش کرد و افزود اتصال ریلی آن، تجارت میان هند و اروپا را تا ۴۰ درصد سریع‌تر می‌کند.
* واکنش آمریکا به کریدور هند - خاورمیانه - اروپا
آمریکا نیز موافقت خود را با این پروژه اعلام کرد. جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا گفت: «این کریدور با تسهیل تجارت و صادرات انرژی پاک، فرصت‌های بی‌پایانی را برای کشورهای مشارکت‌کننده فراهم می‌کند». وی تأکید کرد این کریدور به ایجاد یک خاورمیانه با ثبات‌تر و مرفه‌تر کمک خواهد کرد.
به نقل از روزنامه فایننشال‌تایمز، یک منبع آگاه درباره این گفت‌وگوها اظهار داشت: این کریدور می‌تواند به تلاش‌های دولت بایدن برای عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی کمک کند. این کریدور امارات عربی متحده و اردن را به سرزمین‌های اشغالی فلسطین متصل کرده و ممکن است عربستان سعودی را تشویق کند روابط خود را با دولت اشغالگر عادی‌سازی کند.
* اظهارات مشاور امنیت ملی آمریکا
با این حال، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، تأکید کرد حمایت واشنگتن هیچ ارتباط مستقیمی با مذاکرات عادی‌سازی ندارد و به ‌عنوان مقدمه‌ای برای عادی‌سازی محسوب نمی‌شود. وی گفت: این موضوع به بحث‌های گسترده‌تری که درباره عادی‌سازی داریم، ارتباطی ندارد.
* مقابله با نفوذ چین
علاوه بر این، این کریدور ممکن است به‌ عنوان ابزاری برای مقابله با جاه‌طلبی‌های چین و افزایش نفوذ این کشور در خاورمیانه عمل کند. یک منبع آگاه نیز در این‌باره اظهار داشت: آمریکا در تلاش است تا توجه خود را دوباره به منطقه متمرکز کند و به شرکای سنتی اطمینان دهد تا نفوذ خود را حفظ کند.
* چگونه کریدور اقتصادی هند - خاورمیانه - اروپا قربانی جنگ غزه شد
با آغاز عملیات توفان الاقصی در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و شروع جنگ غزه، پروژه کریدور اقتصادی هند - خاورمیانه - اروپا تحت تأثیر افکار عمومی ملتهب در کشورهای عربی و سرزمین‌های اشغالی فلسطین قرار گرفت. در حالی که تنش‌های جاری ممکن است بر روند اجرایی این پروژه تأثیر بگذارد، انگیزه‌های اصلی کشورهای درگیر همچنان پابرجاست. باید دید آیا این کریدور می‌تواند در آینده‌ای نزدیک به اهداف خود دست یابد یا اینکه تحت تأثیر تحولات سیاسی و نظامی قرار خواهد گرفت.
بر اساس گزارش ساوت چاینا مورنینگ‌پست، تحلیلگران معتقدند اگر چه افزایش تنش‌های سیاسی ناشی از جنگ غزه، این پروژه را از مسیر خود خارج کرده است اما انگیزه‌های اقتصادی و سیاسی کشورهای مشارکت‌کننده در این ابتکار تغییری نکرده است.
بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، در زمان رونمایی از این طرح ابراز خوشحالی کرد کشورش به یکی از قطب‌های مهم این کریدور تبدیل خواهد شد. وی همچنین اتصال به عربستان سعودی از طریق این کریدور را نشانه‌ای دیگر از حرکت ریاض به سوی عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی دانست.
* شکست پروژه کریدور IMEC
به نظر می‌رسد رویدادهای اخیر در غزه مانع جدی برای توسعه کریدور آیمک (IMEC) باشد. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این پروژه از ابتدا با مشکلات جدی مواجه بوده و به نوعی «مرده به دنیا آمده» است. چالش‌های این پروژه تنها به مسائل امنیتی محدود نمی‌شود؛ عدم اطمینان درباره موفقیت و پایداری IMEC بشدت بالاست، زیرا هیچ مکانیزمی برای تأمین مالی این پروژه تعریف نشده است.
* عدم شفافیت مالی و برآورد هزینه‌ها
با توجه به راه‌اندازی شتابزده پروژه IMEC به منظور مقابله با کریدور اقتصادی چین-پاکستان و ابتکار «یک کمربند، یک جاده» (BRI) در سطح جهانی، تاکنون هیچ برآورد هزینه رسمی یا گزارشی از امکان‌سنجی این پروژه منتشر نشده است. علاوه بر این، نسل‌کشی اخیر اسرائیل در غزه نیز به ‌عنوان یکی از موانع اصلی بر سر راه این پروژه شناخته می‌شود.
* نقش بندر حیفا و واکنش‌های عمومی
بندر حیفا در اسرائیل به ‌عنوان یک نقطه کلیدی در مسیر دریایی بین اروپا و خاورمیانه عمل می‌کند. با این حال، خشم عمومی در کشورهای حوزه خلیج‌فارس و سایر کشورهای خاورمیانه علیه اسرائیل، مشارکت امارات و عربستان در این پروژه را با دشواری مواجه کرده است.
* حمایت چین از فلسطینیان
از سوی دیگر، چین به‌صراحت از مردم فلسطین حمایت کرده و در تلاش‌های میانجیگری میان ایران و عربستان نیز نقش فعالی ایفا کرده است. این مواضع چین به مقبولیت این کشور در میان جهان اسلام بویژه کشورهای جنوب جهانی افزوده است. در نتیجه‌گیری نهایی می‌توان به این جمع‌بندی رسید که در مجموع، پروژه کریدور IMEC با چالش‌های جدی مواجه است که از عدم تأمین مالی و عدم شفافیت هزینه‌ها تا تنش‌های سیاسی و اجتماعی در منطقه را شامل می‌شود. با توجه به وضعیت کنونی، آینده این پروژه بشدت در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و تنها پروژه ممکن برای پوشش سریع و امن این کریدور، پیشنهاد کریدور شمال به جنوب ایران است که پیشرفت خوبی در سال‌های اخیر داشته است.
*******
«وطن امروز» گزارش می‌دهد
منافع پنهان آمریکا از جنگ‌ها
در جنگ‌ها ارزش نفت و دلار افزایش می‌یابد و تولید نفت شیل سودآور می‌شود و با ریزش بازارها سپرده‌گذاری دلاری افزایش می‌یابد
همواره در بین جنگ‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای پای آمریکا در میدان بوده است. هر چند آنها با ماسکی از دموکراسی و حقوق بشر و گاهی رهبری جهان خود را وارد درگیری‌ها می‌کنند اما در پس ‌پرده جنگ منافع اقتصادی زیادی دارند. نخستین دیدگاه این است که همواره دولت آمریکا بالاترین سطح فروش تسلیحات نظامی را دارد به طوری که سالانه از حدود 500 میلیارد دلار فروش تجهیزات نظامی بیش از 300 میلیارد دلار آن توسط دولت آمریکا فروخته می‌شود. به طور قطع اگر جنگی نباشد، این میزان تسلیحات نظامی نیز به کار گرفته نمی‌شود.
به گزارش «وطن امروز»، از طرف دیگر آمریکا با ایجاد فضای نزاع و ستیز در مناطق مختلف، نه‌تنها تسلیحات نظامی به کشورهای منطقه می‌فروشد، بلکه در چهره یک محافظ یا پدر خوب نمایان می‌شود و در کشورهای مختلف نفوذ می‌کند. این نفوذ شامل همه سطوح اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... است. برای نمونه کالاهای آمریکایی را براحتی به این کشورها می‌فروشد و مواد اولیه این کشورها را خریداری می‌کند. همچنین تحصیلکردگان‌ و نخبگان‌ این کشورها را جذب می‌کند و از این طریق به برنامه‌های خود جامه عمل می‌پوشاند.
منافع آمریکا در پشت جنگ‌های خونین همواره پنهان شده است. برای نمونه جنگ اخیر که با تجاوز اسرائیل به غزه شعله‌ور شد، اقتصاد منطقه را دچار التهاب کرده است. در بسیاری از کشورها ارزش پول ملی در برابر دلار آمریکا افت داشته است. همین مساله موجب شده آمریکایی‌ها منافع بیشتری کسب کنند. به عبارت دیگر وقتی ارزش پول کشورهای دیگر در برابر دلار کاهش می‌یابد، عملا واردات برای آمریکایی‌ها ارزان‌تر می‌شود؛ این موضوع در آستانه انتخابات آمریکا منجر به کاهش هزینه سبد مصرفی خانوارها می‌شود. 
در چند وقت اخیر دموکرات‌ها تلاش کرده‌اند با سیاست‌های ضد تورمی، هزینه زندگی آمریکایی‌ها را کاهش دهند. به همین دلیل با افزایش ارزش دلار، رفاه نسبی برای شهروندان ایالات متحده ایجاد شده است. از طرف دیگر آمریکا به عنوان یکی از کشورهایی که دارای بیشترین ذخیره طلاست، در سایه جنگ و افزایش قیمت اونس طلا سود برده است. شاید مهم‌ترین جنبه جنگ‌های منطقه‌ای برای دولتمردان آمریکا این است که تمام دنیا را ناامن جلوه می‌دهند و در مقابل آمریکا را جامعه آمال و آرزوها نمایان می‌کنند. 
در حال حاضر بسیاری از کارشناسان معتقدند با ادامه تنش‌ها در خاورمیانه، بهای نفت صعودی خواهد شد. آمریکا در مقطع کنونی نزدیک به 12 میلیون بشکه نفت در روز تولید می‌کند و از آنجا که بخشی از این تولید نفت شیل است، اگر قیمت نفت پایین باشد، عملا استخراج نفت شیل توجیهی ندارد. تنش‌ها در خاورمیانه با افزایش شاخص ارز ملی آمریکا همراه شده است. با کاهش نرخ بهره بانکی، حجم بالایی از سرمایه‌های سپرده‌شده در بانک‌ها بار دیگر به سمت بازارهای دیگر بویژه بازارهایی مانند ارزهای دیجیتال که به صورت ماهوی رقیب دلار و بانک‌های مرکزی جهان محسوب می‌شوند، روانه می‌شود؛ اتفاقی که البته با کاهش نرخ بهره و جذابیت سرمایه‌گذاری در سیستم بانکی آمریکا رخ داده و در نهایت منجر به کاهش تقاضا برای دلار در ماه سپتامبر شد. این کاهش تقاضا در نهایت منجر به کاهش شاخص یعنی سهم دلار از سبد بازار فارکس شده و دلار، موقعیت ویژه 2 سال گذشته خود را از دست داده است. با این حال، افزایش تنش در خاورمیانه، بار دیگر به رشد همزمان شاخص با کاهش نرخ بهره بانکی کمک شایانی کرده و در حال حاضر، همزمان با کاهش نرخ بهره، شاهد افزایش شاخص دلار نیز هستیم که پدیده‌ای عجیب به نظر می‌رسد.
* افزایش تقاضا برای دلار در پی بی‌ثباتی بازار
دلار آمریکا بالاترین پشتوانه طلا را دارد که در زمان بروز جنگ به ثبات اقتصادش کمک می‌کند. همچنین بخشی از این طلا را توسط فدرال رزرو با قیمت بالا عرضه می‌کند تا کسری بودجه را تامین کند و سیگنال‌هایی را نیز به بازارهای مالی همچون ارزهای دیجیتال، فلزات اساسی یا بورس‌های بین‌المللی می‌دهد تا از این طریق سرمایه‌گذاران را به این سمت هدایت کند که دارایی خود را به دلار تبدیل کرده یا در بانک‌های آمریکایی سپرده‌گذاری کنند. این مساله، چرخه جنگ و افزایش درآمدهای آمریکا را تکمیل می‌کند. وقتی بازارهای مختلف مانند ارزهای دیجیتال افت می‌کنند، در مقابل، دلار به دلیل جذب تقاضا قدرت می‌گیرد. این موضوع روی سرمایه‌گذاران در اقصی نقاط جهان نیز تاثیر می‌گذارد. به همین دلیل است که ریزش در بازارهای مختلف و بی‌ثباتی در خاورمیانه، تا حد زیادی به سود اقتصاد و دلار آمریکا تمام می‌شود. از سوی دیگر ارزهای دیجیتال که در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاران آمریکایی را به خود جذب کرده بود، بعد از افت دوباره، به اقتصاد آمریکا برمی‌گردد. در واقع ایالات متحده با تلاش تلویحی برای توسعه جنگ خاورمیانه در سطح فعلی، به اقتصاد و ارزش دلار خود کمک کرده است.

Page Generated in 0/0095 sec