مهدی بختیاری، پژوهشگر: آیتالله شهید سیدحسن نصرالله سومین و پرسابقهترین دبیرکل حزبالله لبنان بود. عنوان «دبیرکل» برای یک سازمان، البته گویای نقش و جایگاه او که در مقام رهبری جبهه مقاومت نشسته بود کم است اما به هر حال عنوان سازمانیاش این بود.
نصرالله از سال 1992 با ترور حجتالاسلاموالمسلمین «سیدعباس موسوی» دبیرکل پیشین حزبالله که به همراه همسر و فرزند خردسالش به دست ارتش صهیونیستی ترور شد و به شهادت رسید، در ۳۰ سالگی به عنوان جانشین او انتخاب شد.
در آن مقطع، یعنی درست زمانی که صهیونیستها مشغول بررسی هزینه و فایده ترور شهید سیدعباس موسوی بودند، فکرش را هم نمیکردند آن ترور، آینده آنها را به چالش اساسی بکشاند.
در روایات آن ساعتها آمده است تنها تعداد کمی این هشدار را دادند که «آیا کشتن عباس موسوی موجب نمیشود فردی کارآمدتر روی کار بیاید؟»
سیدحسن نصرالله در آن مقطع جوانی 3۰ ساله و از مریدان سیدعباس موسوی بود که به واسطه علاقه زیادش به امام موسی صدر (رهبر شیعیان لبنان) مدتی را در جنبش «امل» عضویت داشت اما با حمله اسرائیل به جنوب لبنان در سال 198۲ که به جنگ اول لبنان مشهور شد، به همراه تعدادی دیگر از جوانان شیعه نظیر عماد مغنیه، ابراهیم عقیل و دیگران گروه جهاد اسلامی لبنان را راهاندازی کردند که بعداً پایهگذار تشکیل حزبالله شد.
حزبالله لبنان مهمترین عضو جبهه مقاومت است که علاوه بر وجهه جهادی، به واسطه حضور آیتالله نصرالله، هم شأن رهبری داشت و هم رابطی موثر میان ایران و گروههای مقامت دیگر در کشورهای عربی بود.
نصرالله، حزبالله را زمانی تحویل گرفت که این جنبش هنوز نوپا بود اما در طول ۳۳ سال رهبری او به یکی از تاثیرگذارترین سازمانها چه در داخل لبنان و چه در منطقه تبدیل شد.
در عرصه داخلی، حزبالله برای تاثیرگذاری بیشتر بر کشوری که احزاب و گروهها نقش اساسی در سیاست دارند، به عنوان مهمترین نماینده شیعیان، استراتژی دقیقی را پیش گرفت و این کاریزما و جایگاه رفیع نصرالله بود که در ارتقای آن اثر مضاعف گذاشت و حزبالله را به بازیگری موثر در لبنان تبدیل کرد.
در عرصه منطقهای نیز همین رویه با شکلی دیگر پی گرفته شد. حزبالله لبنان به عنوان مهمترین خطر بیخ گوش رژیم صهیونیستی، هم حافظ منافع لبنان و هم جبهه مقاومت است و این رویکرد را ما بخوبی در سالهای اخیر در سوریه و سپس در یک سال گذشته برای کمک به مقاومت فلسطین در غزه میبینیم.
با افزایش موج سنگین حملات اسرائیل به نوار غزه که تا امروز به شهادت ۴۲ هزار زن و کودک و انسان بیدفاع انجامیده است، حزبالله لبنان با هدف مجبور کردن اسرائیل به پایان این جنگ یا لااقل کم کردن فشار از روی غزه، از همان فردای توفان الاقصی یعنی 8 اکتبر 2023 در ۱۶ مهر ۱۴۰۲ وارد نبرد شد.
آیتالله شهید نصرالله خود بهتر از هر کس دیگر میدانست این ورود به نبرد تا چه حد میتواند برای حزبالله هزینهساز باشد و حتی پیشبینی ترور و شهادت فرماندهان عالیرتبه و خودش را هم کرده بود اما هویت حزبالله که در مقابله با رژیم اسرائیل تعریف شده، این اجازه را نمیداد تا مهمترین بازیگر جبهه مقاومت کنار بایستد و تماشاگر باشد.
اگر چه نقش فرماندهان بزرگی نظیر شهیدان عماد مغنیه، مصطفی بدرالدین، فؤاد شکر، ابراهیم عقیل و دیگران در طول این ۴ دهه در ارتقای توان حزبالله قابل کتمان نیست اما همه این فرماندهان تحت یک رهبری حکیمانه و مدبرانه عمل میکردند و نقش راهبردی نصرالله درست در همین جا خودش را نشان میدهد.
رهبری حزبالله در سطح عالی در جنگهای اول لبنان، 33 روزه و جنگ اخیر نشان داد شخصیت نصرالله تا چه حد برای این سازمان حیاتی و کارگشا بود.
فارغ از وجهه جهادی و راهبردی، مجاهد شهید سیدحسن نصرالله در حوزههای دیگر از جمله تصمیمسازی کلان و حتی عملیات روانی نیز شخصیتی موثر و بزرگ بود.
اگر به فیلمهای باقیمانده از سالهای جنگ اول لبنان که به شکست مفتضحانه اسرائیل در سال 2000 انجامید نگاه کنیم، تصاویر زیادی وجود دارد که ساکنان سرزمینهای اشغالی اذعان میکنند زندگی خود را با اخبار شبکه تلویزیونی المنار (ارگان رسمی رسانهای حزبالله) تنظیم میکنند.
در یکی از این فیلمها، یکی از این افراد جمله جالبی میگوید. او در پاسخ به این سوال که چرا به پناهگاه میروید، به دوربین تلویزیون اسرائیل جواب میدهد: چون نصرالله گفته است به پناهگاه برویم. ما به حرف او اعتماد داریم و میدانیم اگر میگوید میزند، پس میزند.
نصرالله در طول بیش از ۳ دهه رهبری حزبالله تنها به بعد جهادی بسنده نکرد. او که به گفته خودش حتی زندگینامه و کتاب خاطرات بسیاری از سران اسرائیل را هم خوانده است، دشمنش را بهتر از هر کس دیگری میشناخت و راه مقابله با او نه فقط در میدان جنگ، بلکه در عرصه روانی را هم میدانست. او خود یک رسانه و مهمترین رسانه حزبالله بود.
سخنرانیهایش مهمترین اعلام مواضع در لبنان محسوب میشد و اسرائیل به گوش بود تا نصرالله در سخنرانی خود چه میگوید.
حال بعد از 3۳ سال، اسرائیل موفق شد فرمانده نستوه حزبالله را که در میانه یک جنگ تمامعیار، درست در وسط میدان حضور داشت ترور کند؛ آن هم با بیش از ۸0 تن از قویترین بمبهای سنگرشکن که از آمریکا تحویل گرفته بود.
هیچکس نصرالله نمیشود اما جای خالی او پر خواهد شد و حزبالله هم بهرغم ضربات بسیار سنگینی که در این چند هفته خورده از پا در نخواهد آمد اما حتما حزبالله در سطح عالی خود بویژه در رهبری و در سطح فرماندهان اصلی با یک خلأ مواجه خواهد شد و اصلیترین مسؤولیت جانشین او (هر که باشد) باید برطرف کردن همین خلأ باشد.