حافظ /میثم حسنی
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
و همزمان وسط حرف او دو موشک خورد
سعدی/ علی یگانه
ای عاشقان ای عاشقان پیمانه را گم کردهام
از بس که موشک خوردهام من خانه را گم کردهام
خاقانی/ مهدی یوسفی
هم سگ وحشی نژادم هم خر وحشت چرم
واکسن هاری زده ایران زموشک بر سرم
حافظ/محمد صبوریان
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
یک راه مانده باقی آن هم مدیترانه
حافظ/ میثم حسنی
هر وقتِ خوش که دست دهد مغتنم شمار
هر لحظه ممکن است که موشک ز ره رسد
حافظ/ سید محمد صفایی
من تفرجگاه ارواح پریشان خاطرم
موشک بسیار خوردم بعد از این هم حاضرم