راشد پرستار: دومین نشست رؤسای بانکهای مرکزی کشورهای عضو بریکس و گفتوگوهای دوجانبه و چندجانبه بین کشورهای عضو انجام شد که محمدرضا فرزین، رئیس بانک مرکزی ایران نیز در آن حضور پیدا کرد. از آنجا که یکی از اهداف اصلی تشکیل بریکس، اهداف پولی و مالی آن بوده، خالی از لطف نیست که به بهانه این نشست، به این سوال پاسخ دهیم که آیا دلارزدایی یک انتخاب داوطلبانه و صرفا ضد آمریکایی توسط کشورهاست یا یک پاسخ اجباری برای تبدیل شدن دلار به سلاح ارزی در سطح اقتصاد جهان است.
* بریکس و نگرانی از هژمونی دلار
برتری دلار آمریکا و رهبری اقتصادی آمریکا از زمان بحران 2008 -2007 مورد تردید جدی قرار گرفت و این موضوع باعث شد کشورهای در حال توسعه به دنبال مقابله با هژمونی دلار آمریکا و در وهله بعد ارتقای سهم خود از نظم جهانی بویژه بعد اقتصادی آن باشند. نگرانی کشورهای در حال توسعه درباره تاثیرات کلان تسلط دلار آمریکا بر بازارهای پولی و مالی جهانی هر چند در نگاه رسانههای مسلط یک توهم داییجان ناپلئونی است اما در یک نگاه منطقی و واقعبینانه اتفاقا درست و قابل درک است. بانک مرکزی هند سال گذشته در تعبیر جالبی اعلام کرد یک «نقص ذاتی» در نقش جهانی دلار وجود دارد و آن این است که تضعیف اقتصاد ایالات متحده منجر به «بینظمی» و زیان در خارج از ایالات متحده میشود. این دیدگاهها با توجه به اینکه ۳ عضو بریکس یعنی آرژانتین، مصر و اتیوپی همزمان با کمبود شدید دلار و تورم بالا مواجه هستند، قابل توجه است. این مهم حتی تا حدودی در فضای اقتصادی ایران نیز قابل لمس است. به عنوان مثال افزایش نرخ بهره در آمریکا قاعدتا دلار را در برابر ارزهای کشورهای در حال توسعه تقویت کرده و از طریق تجارت خارجی در آن کشورها به صورت تورم بروز میکند. گروه بریکس سال 2009 و درست 2 سال بعد از بحران بزرگ آمریکا به دعوت روسیه تشکیل شد و هدف خود را مقابله با این فضا و برقراری سیستم مالی بینالمللی که عادلانهتر از قبل باشد، عنوان کرد. دقیقا ماهیت تشکیل این گروه مقابله با تبعاتی است که نظم فعلی جهان برای اقتصادهای در حال توسعه دارد. دومین اجلاس رؤسای بانک مرکزی عضو بریکس بهانه خوبی است برای مرور علاقه دیرین این گروه که حالا اعضای آن به 11 کشور عمدتا در حال توسعه رسیده است. بر خلاف اعتقاد برخی جریانات اقتصادی در ایران که گمان میکنند بریکس برای نابودی دلار به وجود آمده اما در واقع این گروه به دنبال تقویت نقش کشورهای عضو در سیستم پولی و مالی بینالمللی و توسعه همکاریهای بینبانکی و تسویهحساب با ارزهای ملی است. این توصیف در چند سال اخیر تحت واژه «دلارزدایی» تعبیر شده و رفته رفته در حال دست و پا کردن ادبیاتهای مرتبط در کشورهای در حال توسعه است.
* دلارزدایی یک پاسخ اجباری
دلارزدایی (dr – dollarization) به تازگی در کشور ما به صورت تئوریک به یک بحث داغ تبدیل شده و به نظر میرسد تا عملیاتی شدن آن گامهای زیادی وجود داشته باشد اما این روند که از سال 2009 توسط چین و روسیه آغاز شده، در دستور کار اقتصادهای نوظهور دیگری مانند هند، برزیل، اندونزی، عربستان، امارات و به طور کلی کشورهای عضو بریکس (جز کشورهای آفریقایی) نیز قرار گرفته و این کشورها فرآیند جایگزینی دلار با ارزهای محلی بویژه یوآن را در روابط تجاری خود آغاز کردهاند. برخلاف موضعگیریهای سیاسی و احساسی برخی کارشناسان اقتصادی در ایران، دلارزدایی یک «انتخاب داوطلبانه» توسط کشورهای مذکور نبوده بلکه یک «پاسخ اجباری» به تبدیل دلار به یک سلاح ارزی است. تسلط دلار آمریکا بر اقتصاد جهان به گونهای است که حدود 84 درصد معاملات جهانی و 50 درصد کل تجارت جهانی به دلار انجام شده و حتی اگر دلار آمریکا در تجارتی به صورت مستقیم معامله نشود در نهایت به عنوان یک ارز سوم و ابزاری برای تعیین ارزش مورد استفاده قرار گرفته است. درک این موضوع مهم است که انگیزههای دلارزدایی صرفا ریشه در احساسات ضدآمریکایی ندارد بلکه به زعم رئیس بانک مرکزی چین، نوعی «مدیریت ریسک» محسوب میشود. تسلط دلاری آمریکا بر اقتصاد جهان از ۲ طریق بروز میکند؛ اولا دولت آمریکا طی دهههای اخیر همواره کسری بودجه داشته و از روند رو به ازدیاد مخارج رنج میبرده و در واقع تورم ناشی از تامین مالی این مخارج را از طریق دلار به دیگر کشورهای جهان صادر میکند. ثانیا، سلاح بزرگ آمریکا سوای از ارتش آن، تحریمهاست که طعم آن را با ابعاد متفاوتی؛ ایران، روسیه و چین چشیدهاند.
هر چند پایان دادن به تسلط دلار بر تجارت و اقتصاد جهان هدف آسانی نبوده و هماکنون هیچ ارزی در جهان جذابیت و نقدشوندگی دلار در تجارت جهانی را ندارد اما روند دلارزدایی توسط کشورهایی که بیشترین ذخایر ارزی در جهان را در اختیار دارند بسیار با اهمیت است. اهمیت بررسی چالش بریکس در برابر تسلط دلار آمریکا در قدرت اقتصادی جمعی این گروه نهفته است. بریکس 24 درصد تولید ناخالص داخلی جهان و بیش از 16 درصد تجارت جهانی را تشکیل میدهد. بنابراین فعالیتهای دلارزدایی نهتنها بر روابط مالی بین BRICS تأثیر میگذارد، بلکه میتواند تاثیراتی در سطح جهانی نیز داشته باشد. بر اساس آخرین آمار اعلامشده از سوی صندوق بینالمللی پول در سال 2023، چین با 3480 میلیارد دلار حدود 30 درصد مجموع ذخایر ارزی جهان (11962 میلیارد دلار) را در اختیار دارد و بعد از آن ژاپن با 11 درصد، سوییس با 8 درصد، روسیه با 6 درصد، هند با 5 درصد، تایوان با 4.5 درصد، هنگهنگ با 4.2 درصد، عربستان سعودی با
4 درصد، کرهجنوبی با 3.7 درصد و سنگاپور با 3.5 درصد در رتبههای بعدی قرار دارند. براساس همین آمار، مجموع ذخایر ارزی اقتصادهای نوظهور که یا روند دلازدایی را آغاز کردهاند یا به آن علاقهمند هستند، بیش از 60 درصد ذخایر ارزی جهان را در برمیگیرد.
* ابتکاراتی از جنس دلارزدایی
هر چند در تاریخ اقتصاد، تغییر در نظم مالی جهان یک بار با تشکیل نظام برتوون وودز و یک بار دیگر با برهم زدن آن توسط آمریکا وجود داشته اما به طور کلی اهداف پولی و مالی که گروه بریکس پیگیر آن است با وجود انگیزه و تعهد بالای اعضای آن زمانبر و دارای موانعی است. گروه بریکس در سالهای اخیر بانک توسعه ملی را ایجاد کرده و همچنین در حال برنامهریزی برای راهاندازی یک چارچوب پرداخت مشترک است که میتواند با ارز دیجیتال BRICS ادغام شده تا زیرساختهای مالی جهانی را از دلار خارج کند. این مورد از قضا پیشنهاد رئیس بانک مرکزی ایران در دومین اجلاس روسای بانک مرکزی عضو بریکس نیز بوده است. چین با موفقیت قرارداد آتی نفت یوآن را راهاندازی کرده که یک ابزار مالی جدید برای دلارزدایی از تجارت جهانی نفت است. در ژانویه 2023 مقامات سنگاپور از تلاش برای دلارزدایی صحبت کردهاند و هند با امارات و روسیه بر سر تجارت غیردلاری و استفاده از روپیه به تفاهم رسیدهاند. همچنین عربستان در 48 سال گذشته برای نخستین بار اعلام کرده است تجارت نفتی این کشور با چین و دیگر کشورها با ارزهای غیردلار باز است. امارات نیز طرح متنوعسازی واحدهای پولی مورد استفاده در معاملات نفتی خود را آغاز کرده است. اندونزی نیز طرح جایگزینی سیستم پرداخت داخلی را راهاندازی کرده است. همچنین برزیل و آرژانتین درباره ایجاد یک واحد پولی مشترک برای ۲ اقتصاد بزرگ آمریکای جنوبی به تفاهم رسیدهاند. بانک مرکزی مصر نیز از ایجاد شاخص ارزی جدید برای دوری از دلار در مصر خبر داده است. روسیه و چین نیز که از سال 2011 آغازگر این روند بودهاند. بیشتر ابتکارات دلارزدایی در سطح زیر بریکس انجام شده و همچنان زیرساختهای موجود اجازه دوری از نظم مالی فعلی را نمیدهد.
* محدودیتهای بریکس
3 محدودیت عمده وجود دارد که بریکس و اعضای آن را از تشکیل یک ائتلاف یکپارچه دلارزدایی باز میدارد. اول؛ برخی از اعضای بریکس بیش از آنکه با دیگر اعضا روابط عمیقتری داشته باشند با ایالات متحده آمریکا رابطه دارند و این موضوع درباره هند و روابط آن با ایالات متحده مشهود است. چنین مواردی اعضای بریکس را از اتخاذ یک استراتژی رسمی و منسجم دلارزدایی در کوتاهمدت بازمیدارد و باعث میشود اعضای بریکس به طور غیررسمی ابتکارات دلارزدایی را دنبال کنند. دوم؛ برخی از اعضای بریکس مانند برزیل و آفریقای جنوبی، کمتر در برابر تحریمهای ایالات متحده آسیبپذیر هستند و اقتصادهایی دارند که بیشتر از سایرین با سیستم دلار ادغام شدهاند. سوم؛ باید این حقیقت را پذیرفت که واقعیتهای مالی موجود را نمیتوان در کوتاهمدت تغییر داد. یک حقیقت این است که اکثر اعضای بریکس هنوز مقادیر زیادی از داراییهای دلار آمریکا را در ذخایر خود نگهداری میکنند، بنابراین تضعیف دلار آمریکا ضررهایی را به آنها تحمیل میکند. همچنین دلارزدایی هزینههایی دارد که بریکس در صورت ادامه روند فعلی با آنها مواجه خواهد بود. فوریترین آن، افزایش هزینههای معاملات برونمرزی، افزایش سرمایهگرانتر در بازارهای جهانی مبتنی بر دلار و کاهش رقابتپذیری شرکتهای داخلی اعضای بریکس در بازارهای خارجی به دلیل کمبود بودجه دلاری است. اینکه دولتهای بریکس بتوانند به طور قابل اعتمادی طرحهای دلارزدایی را در سطح شرکتها، بویژه شرکتهایی که در سرزمینهای خارجی که دلار آمریکا ارز غالب و ترجیحی آنهاست اجرا کنند، قابل تردید است.
بنابراین اعضای بریکس نه توافق رسمی در سطح گروهی درباره دلارزدایی دارند و نه احساس فوریت را برای اولویت دادن به دلارزدایی دارند. برخی اعضای بریکس علاقهمند به کاهش وابستگی خود به دلار آمریکا هستند اما آنها نمیخواهند از سیستم مالی جهانی به رهبری ایالات متحده جدا شوند.