نوید مومن: وزارت دفاع آمریکا ( پنتاگون) رسما استقرار سامانه موسوم به تاد (TAAD) را در اراضی اشغالی تایید کرد. لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا مدعی است چنین اقدامی با هدف تقویت توان رژیم اشغالگر قدس در برابر حملات احتمالی موشکی ایران، حزبالله لبنان، انصارالله یمن و دیگر گروههای مقاومت در منطقه صورت میگیرد. فراتر از آن، برخی رسانههای صهیونیستی استقرار سامانه تاد را محصول معاملهای پشت پرده میان واشنگتن و تلآویو متعاقب شکستهای میدانی سنگین اخیر صهیونیستها در عمق راهبردی اراضی اشغالی تلقی میکنند.
1- اساسا استقرار سامانه تاد در بطن «بازدارندگی» تعریف نشده و برعکس، پشتوانهای برای «اقدام» و «تشدید حملات صهیونیستها» در منطقه به شمار میآید. به عبارت گویاتر، مقامات پنتاگون و سنتکام درصدد هستند با استقرار سامانه تاد قدرت ریسک ارتش رژیم شیطانی اسرائیل را در تشدید نسلکشی غزه و حمله به لبنان و دیگر نقاط منطقه افزایش دهند. این به معنای ورود مستقیم آمریکا به صحنه جنگ است. اگرچه از ابتدای جنگ غزه تاکنون، هزاران تفنگدار آمریکایی در راستای حمایت عملیاتی از صهیونیستها وارد اراضی اشغالی و دیگر پایگاههای ایالات متحده در منطقه شدهاند اما استقرار سامانه تاد، مترادف با ورود رسمی و علنی آمریکا به صحنه نبرد در غرب آسیاست. در چنین شرایطی ادعای دولت بایدن و آمریکاییها مبنی بر تفاوت رویکرد عملیاتی - تاکتیکی آنها با کابینه نتانیاهو به صورت مطلق زیر سوال میرود و ادغام میدانی کاخ سفید و رژیم صهیونیستی تبدیل به یک گزاره اثبات شده و محسوس خواهد شد. بدون شک ورود آمریکا به جنگ منطقهای از طریق ارتقای توان پدافندی صهیونیستها، پایگاههای آمریکا و نیروهای سنتکام را تبدیل به اهدافی مشروع و رسمی در میدان نبرد خواهد کرد و در آینده نه چندان دور، واشنگتن نمیتواند بابت هلاکت یا زخمی شدن این نیروها خود را طلبکار جبهه مقاومت نشان دهد!
2- نکته دیگر، مربوط به توان پیچیده و محاسبهناپذیر جبهه مقاومت در برهم زدن قواعد بازی مشترک واشنگتن - تلآویو در غزه، لبنان و کل منطقه است. عملیات موفقیتآمیز و غرورآفرین رزمندگان حزبالله در پایگاه اصلی تیپ گولانی در حیفا، به وضوح نشان داد ذکاوت و سرعت عملیاتی مقاومت، قادر خواهد بود در هر زمان، هر مکانی را در عمق استراتژیک اراضی اشغالی هدف قرار دهد. ماهیت و جنس عملیات انجام شده از سوی مقاومت لبنان به گونهای بوده که منتج به روایتگریهای متناقض و سردرگمی توصیفی نهادهای اطلاعاتی - نظامی صهیونیستها نسبت به آن شده است. شواهد و مستندات موجود نشان میدهد حزبالله لبنان توانسته است با ترکیبی از عملیات پهپادی، موشکی و سایبری، پیچیدهترین ساختار پدافندی را که در عکا مستقر بوده از کار بیندازد و به نوعی، محاسبات و پیشفرضهای این ساختار را دستکاری کند. این قاعده درباره سامانه تاد و متعلقات آن نیز صادق خواهد بود. جبهه مقاومت همه سناریوهای ممکن را در قبال جنگ غزه و لبنان پیشبینی کرده و حتی نسبت به نقاط ضعف ساختاری و محاسباتی سامانه تاد نیز آگاه است. همین مساله سبب شده است رسانههای آمریکایی نیز از «ارتقای توان پدافندی صهیونیستها» سخن به میان آورند. صورت ماجرا شفاف است: دشمن خود نیز نسبت به تسلط جبهه مقاومت بر شکافها و مناسبات تعریفشده میان اجزای سامانه تاد آگاه است، بنابراین استقرار این سامانه، منتج به کاهش هزینههای شکست رژیم اشغالگر قدس در آوردگاه کنونی نخواهد شد و علاوه بر آن، واشنگتن را نیز به شریک رسمی، میدانی و عملیاتی صهیونیستها در یک جنگ آشکار و علنی تبدیل خواهد کرد.
۳- در این میان نباید از بعد راهبردی و فرامتنی موضوع استقرار سامانه تاد در اراضی اشغالی غافل شد. واشنگتن در طول ماههای گذشته تلاش کرده است تصویر دوگانهای از خود در صحنه جنگ غزه خلق کند! تصویری که مبتنی بر «نقشآفرینی در آتشبس ادعایی» و «حمایت راهبردی از صهیونیستها» بوده است. تلاش دولت بایدن برای القای اختلافات تاکتیکی خود با کابینه نتانیاهو نیز در راستای پیادهسازی همین دستورالعمل تبلیغاتی کلان انجام میشود. با همه این اوصاف، گسترش عمق و دامنه شکست رژیم اشغالگر قدس در جنگ اخیر، واشنگتن را به نقطهای رسانده که به دست خود، چنین دستورالعمل و فرمولی را زیرپا گذاشته و به جای غیریتسازی نسبی خود (از بعد تاکتیکی) با تلآویو، رسما ادغام مطلق خود در جنگ غزه و لبنان را با صهیونیستها اعلام و اظهار کند. بدون شک هر کنشی در نظام بینالملل با واکنشی روبهرو خواهد بود و استقرار سامانه تاد نیز از این قاعده مستثنا نیست! گذشت اندک زمانی محدود، نشان خواهد داد آمریکاییها این بار نیز در «هزینه - فایده» راهبردی و حتی تاکتیکی خود در صحنه تحولات منطقه چگونه دچار بدترین خبط ممکن شدهاند. در آن زمان، توجیهات سران کاخ سفید، پنتاگون و سنتکام برای مخاطبان عام و خاص جنگ غزه و لبنان شنیدنی خواهد بود!