گروه فرهنگ و هنر: اندرو گارفیلد، بازیگر نقش مرد عنکبوتی، در جریان حضورش در یک برنامه در نیویورک، از مردم خواست قلبها و انرژی خود را صرف حمایت از مردم فلسطین در غزه کنند. این بازیگر هالیوودی که اخیرا زمزمههایی از همکاری او با مارتین اسکورسیزی در فیلم «زندگی عیسی» شنیده شده و در کنار فلورنس پیو، فیلم عاشقانه «ما در زمان زندگی میکنیم» به کارگردانی جان کرولی را آماده اکران دارد، در جریان ضبط پادکست «شاد غمگین گیج» به میزبان خود جاش هوروویتز گفت «باید قلبها و انرژیمان را برای فلسطینیهای غزه بگذاریم». گارفیلد ۴۱ ساله که نامزدی جایزه امی برای سریال «زیر پرچم بهشت» را در کارنامه دارد، با بازی در ۳ فیلم ابرقهرمانی «مرد عنکبوتی: شگفتانگیز1» (۲۰۱۲)، «مرد عنکبوتی: شگفتانگیز ۲» (۲۰۱۴) و «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» (۲۰۲۱) به شهرت دست یافت و توانست توجهات جهانی را به سوی خود جلب کند.
اظهارات این بازیگر برنده گلدنگلوب درباره غزه با تشویق گسترده حضار برنامه مواجه شد و ویدئوی این بخش از این پادکست در فضای مجازی بهطور گسترده انتشار یافت. جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حماس، هفتم اکتبر ٢٠٢٣ در پاسخ به 8 دهه اشغال فلسطین و ۲ دهه محاصره غزه و زندان و شکنجه هزاران فلسطینی، عملیات نظامی «توفان الاقصی» را علیه رژیم اسرائیل آغاز کرد.
این اظهارات در حالی است که این بازیگر مطرح و مشهور سینمای هالیوود پیش از این در فیلم بسیار مشهور «شبکه اجتماعی» بازی کرده بود. گارفیلد کاریزماتیک و خوشتیپ بود و میدانست چگونه جلوی دوربین رفتار کند. با این حال، وی هرگز در قید و بند نقشهای اصلی و مردان معمولی قرار نگرفت. علایقش او را مانند کالین فارل یا جود لاو، از کانون توجه اصلی هالیوود دور کرد و سعی او این بود که محدودیتهای خود را زیر پا بگذارد. گارفیلد سال ۲۰۲۱ در ۳ فیلم «جریان اصلی»، «چشمان تامی فی» و «تیک تیک بوم» در نقش اصلی بازی کرد که آخرین مورد توجههای زیادی را به خود جلب کرد و احتمالا جوایز زیادی را برای اجرایش در نقش آهنگسازی به نام جاناتان لارسون برای او به ارمغان آورد.
گارفیلد اساسا از آن دست بازیگرانی است که در انتخاب نقشهایش ریسکپذیر است و با دل و جرأت دست به انتخاب آثارش میزند؛ رفتاری که با موضعش پیرامون جنایاتی که در فلسطین و غزه رخ میدهد، ثابت کرد این مدل رفتاری محدود به رفتارهای حرفهای و کاری نیست و اساسا در زندگیاش نیز بدون محاسبه و منفعتطلبی دست به انتخاب میزند. او بهتر از هر هنرمندی دیگر میداند شاید این اظهارنظرها برای وی و آینده کاریاش از سوی باندها و جریانهای مرتبط با رژیم صهیونیستی در سینمای هالیوود مشکل ایجاد کند اما همانند انتخاب نقشهایش عافیتطلبی نمیکند و همانند هر انسان آزادهای از جنایات انجامشده در غزه اظهار تاسف میکند.
او از انتخابهای بزرگ و غیرعادی خجالت نمیکشد، انتخابهایی که بسیاری از مخاطبان ممکن است آنها را عجیب و غریب یا نامرتبط بدانند. برخی ممکن است روش و سبک وی را دوست نداشته باشند اما به هر حال، هیچ کس هرگز نمیتواند کار او را بر این اساس مورد انتقاد قرار دهد و او به هیچ وجه در هر پروژهای که به او پیشنهاد شود بازی نمیکند. این تعهد شدید اغلب نتیجه کاملا ویژهای رقم میزند و حالا زمان آن رسیده است که برای دلیل بینظیر بودن اندرو گارفیلد، مروری داشته باشیم به چند اثر ماندگارش.
«سکوت» را باید یکی از مهمترین آثار این بازیگر دانست؛ فیلمی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی که 25 سال در تلاش بود از رمان «سکوت» نویسنده ژاپنی، شوساکو اندو فیلمی بسازد، تا اینکه تلاشهای او سرانجام سال ۲۰۱۶ به ثمر نشست. بازیگرانی مانند دنیل دیلوئیس و بنیسیو دل تورو نیز به این پروژه لینک شده بودند اما در نهایت، گارفیلد ردای پدر سباستیائو رودریگز، کشیشی پرتغالی را در ماموریتی در ژاپن بر تن کرد تا مسیحیت را به کشوری بیاورد که این دین را غیرقانونی اعلام کرده بود. «سکوت» پس از اکران، به نوعی با سکوت روبهرو شد و چندان مورد استقبال منتقدان قرار نگرفت و فقط یک نامزدی اسکار برای فیلمبرداری رودریگو پریتو به همراه داشت و تنها نیمی از بودجه تولید ۴۶ میلیون دلاری خود را در گیشه جهانی به دست آورد.
«سکوت» یکی از بهترین فیلمهای اسکورسیزی، نهتنها در دوره اخیر، بلکه در کل دوران حرفهای او به شمار میرود و به طرز ماهرانهای با تناقضات اشرافیت و خودپرستی، اشکال کماهمیت استعمار و آشتی دادن افراد با ایمان، دست و پنجه نرم میکند که همگی موضوعات مورد علاقه اسکورسیزی هستند. گارفیلد در طول فیلم وزن زیادی را بر شانههای ضعیف خود (از نظر فیزیکی) حمل میکند و به زیبایی، مبارزات و اقدامات پدر رودریگز (بویژه در رویارویی او با بازپرس مصممی که قصد دارد او را وادار به انکار ایمانش کند) را به تصویر میکشد. «سکوت» قطعا با گذشت زمان بهتر و قویتر میشود. در آینده، این فیلم که توسط یک فیلمساز چیرهدست ساخته شده است و بازیگری با مهارت در آن بازی میکند، به درستی مورد تحسین قرار خواهد گرفت.
این بازیگر در پاییز ۲۰۱۰ توجهات بسیاری را برای بازی در «شبکه اجتماعی» به خود جلب کرد اما علاوه بر آن، او در همان سال در کنار کری مولیگان و کیرا نایتلی در درامی علمی - تخیلی و واقعا زیبا به کارگردانی مارک رومانک (که به طرز عجیبی بعد از این اثر، دیگر فیلمی نساخت)، «هرگز رهایم نکن» نیز بازی کرد. این داستان که توسط الکس گارلند از رمان کازوئو ایشیگورو اقتباس شده، درباره گروهی از کلونهاست که با هدف صریح پیوند اعضا در آینده رشد یافتهاند و فیلمی دلخراش به حساب میآید که به شکلی علمی - تخیلی و احساسی به پرسش کلاسیک سینما درباره معنای انسان بودن میپردازد.
تامی با بازی گارفیلد، هنرمندی مستعد حملات عصبی است و بیشتر وزن عاطفی فیلم را به دوش میکشد و تنها کسی است که واقعا هر چیزی را که احساس میکند بر زبان میآورد. او، مولیگان و نایتلی مانند ۳ بازیگر کودکی که در دوران مدرسه نقش آنها را بازی میکنند، رابطهای فوقالعاده با یکدیگر برقرار میکنند. «هرگز رهایم نکن» آنطور که باید، دیده نشده است، در حالی که یکی از بهترین فیلمهای دهه گذشته محسوب میشود.
«شبکه اجتماعی» از دیگر آثاری است که مسیر را برای اندرو گارفیلد هموار کرد. او در این اثر نقش بهترین دوست بنیانگذار فیسبوک، مارک زاکربرگ (جسی آیزنبرگ) را بازی کرد که تبدیل به رقیب و دشمن او میشود. دیوید فینچر و نویسنده فیلم، آرون سورکین فیلمی ساختند که پس از 11 سال به دلیل تکامل فیسبوک (یا بهطور دقیقتر، واگذاری اختیارات آن) داستانی تسخیرکننده محسوب میشود. گارفیلد با قدرت، دیالوگهای سورکین را ادا میکند و در هر لحظه پا به پای آیزنبرگ پیش میرود. او در آن سال، نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نشد که یکی از عجیبترین تصمیمات اخیر آکادمی است. «شبکه اجتماعی» قطعا یکی از بهترین فیلمهای دهه گذشته است که گارفیلد را در زمره بازیگران درجه یک قرار داد.