printlogo


کد خبر: 293096تاریخ: 1403/7/24 00:00
یادداشت
قدم‌های ما با شما حرف می‌زند!

کبری آسوپار: ما از لبنان دست نمی‌کشیم؛ جمهوری اسلامی برای رساندن این پیام نیازی ندید حرف بزند، بلکه رئیس مجلسش، آنجا روی ویرانه‌های جنایات اسرائیل در بیروت و ذیل پرواز پهپادهای رژیم قدم زد. حرف‌های دیپلماتیک را گاهی باید با حضور در میدان زد. چنانکه هفته پیش از آن هم، در برابر تهدید اسرائیل مبنی بر هدف قرار دادن هر پروازی از ایران در فرودگاه بیروت، ایران وزیر خارجه‌اش را به بیروت فرستاد و او بی‌هیچ مشکلی در فرودگاه بیروت قدم به زمین گذاشت؛ قدم‌هایی دیپلماتیک در میدان.
رد قدم‌های ایران در لبنان در طول تاریخ مانده است و همیشه پیوندهایی فراتر از مرزهای جغرافیایی این ۲ منطقه را به‌هم آمیخته است. تاثیر لبنان بر ایران هم غیر قابل انکار است. دورانی از جبل عامل در جنوب لبنان به ایران آمدند و ایران را برای پرچمداری شیعه سیاسی و حکومت شیعی در عصر صفوی یاری کردند و دورانی هم از ایران به لبنان رفتند و شیعیان تحت ظلم جنوب را برای خودباوری و مقاومت و دفاع کمک کردند که نماد آن امام موسی صدر است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 57، نفوذ ایران در لبنان بیش از گذشته شد و موضوع از «رد قدم» فراتر رفت؛ نفوذی که تا آن زمان اغلب از مسیر فرهنگ مذهبی طی شده بود، پس از تشکیل جمهوری اسلامی و در امتداد مجاهدت‌های امثال مصطفی چمران، حول موضوع ظاهراً سیاسی «مبارزه با صهیونیسم» پیش رفت و چون اشغالگری اسرائیل برای مردم لبنان محسوس‌تر از مداخلات فرانسه و آمریکا یا عقب‌ماندگی‌ها از فرهنگ شیعی بود، لبنانی‌های بیشتری با آن همراه شدند. اینگونه مقاومت مردم لبنان، این بار متشکل و سازمان‌یافته ذیل نام «حزب‌الله» توسعه یافت. شیعیان لبنان حالا یک تکیه‌گاه دولتی و مردمی یافته بودند؛ جمهوری اسلامی ایران.
در همه 4 دهه گذشته که نفوذ قدم به قدم ایران در لبنان و قوت گرفتن مقاومت مردمی باعث خروج پله پله نظامیان فرانسوی و آمریکایی و در نهایت اشغالگران صهیونیست از این کشور شد، سازمان‌های اطلاعاتی غربی و صهیونیستی بیکار ننشستند و تلاش کردند حیاط خلوت غرب در لبنان را با بیرون راندن ایران احیا کنند اما ایران خیلی بیشتر از آنکه به شکل فیزیکی در خاک لبنان حضور داشته باشد، در قلب‌ لبنانی‌ها حاضر بود، هم از این رو، عملیات‌‌های روانی متعدد غربی - صهیونیستی علیه ایران با موضوع لبنان به راه انداختند تا ذهن‌ها را تغییر دهند.
برای ایرانی‌ها «نه غزه، نه لبنان» ساختند، برای لبنانی‌ها «ایران برو بیرون، بیروت آزاد است»؛ این‌سو صدای‌شان از بی‌بی‌سی بیرون می‌آمد، آن‌سو از العربیه. اینجا آشوب می‌شد، می‌گفتند از لبنان نیرو برای سرکوب آورده‌اند، آن‌سو نخست‌وزیر ترور می‌شد، می‌گفتند ایران‌ زده است. حجم تلاش‌های صهیونیست‌ها و غربی‌ها برای بر هم زدن آمیختگی ایران و لبنان فراتر از آن است که در خطوط میانی یک یادداشت مجمل بگنجد و خود مجالی دیگر و تفصیلی می‌طلبد. تلاش‌هایی که در یک سال اخیر و پس از توفان ‌الاقصی شدت گرفته تا پیوند ایران و محور مقاومت را به وهم خویش ببرد و حتی به اتهام کم‌کاری ایران در دفاع از مقاومت یا قصه‌سازی درباره جاسوسی سرداران ایران و حتی‌تر دروغ کثیفی چون فروختن حزب‌الله و سید مقاومت هم رسید. پیام قدم‌های مسؤولان ایرانی روی خاک لبنان، چه فرودگاه بیروت و چه ویرانه‌های عملیات‌های تروریستی صهیونیست‌ها، هم برای توده‌های مردمی لبنان بود که بدانند این تکیه‌گاه دولتی مبتنی بر جمهوریت (مردم) و اسلامیت (دین) همچنان و همیشه همراه آنان است و هم به اقلیتی از جوانان انقلابی پرشور ایرانی بود که در دفاع از محور مقاومت، خود را جلوتر از نظام ندانند و به مردان جمهوری اسلامی اتهام تعلل و ترس و سازش نزنند.
اما شاید مهم‌ترین پیام به غربی‌ها و نگهبان هاری که در منطقه برای منافع خود ایجاد کرده‌اند بود که ما از لبنان دست نمی‌کشیم. پیام به آنهایی بود که دنبال فراهم آوردن یک فرصت هستند تا حیاط خلوت خود در لبنان را که به لطف شهادت‌طلبی مجاهدان لبنانی، از بین رفت، روی ویرانه‌های بیروت تجدید بنا کنند. ما در لبنان هستیم و قدم قدم مقامات ما روی خاک لبنان با شما حرف می‌زنند، حتی اگر تهدید کنید هر پروازی از ایران را هدف قرار می‌دهید. این حرف‌ها رجز نیست؛ آنچنان که قدم قدم سرداران ما در لبنان بی‌آنکه تصویری از آن باشد، از احمد متوسلیان تا عباس نیلفروشان با شما حرف زد و شما حتما آن را شنیدید و روزی که مجبور به ترک خاک لبنان شدید، با همه وجود درک کردید که آن حرف‌ها رجز نبود.

 


Page Generated in 0/0120 sec