دیروز ساعاتی پس از اعلام خبر شهادت یحیی سنوار، رژیم صهیونیستی تصاویری از آخرین لحظات زندگی رئیس دفتر سیاسی حماس را منتشر کرد. در این تصاویر او در یکی از خانههای نیمهویران غزه، روی یک مبل نشسته و در حالی که بشدت مجروح شده است، تکه چوبی را به سمت پهپاد فیلمبردار پرتاب میکند. مثل یک رزمنده شجاع در میدان نبرد، او در آخرین لحظات نیز دست از مبارزه برنمیدارد و با هرآنچه پیرامون خود دارد، ولو یک سنگ یا یک تکه چوب، به سمت دشمن حمله میکند.
دیدن تصاویر آخرین لحظات حیات شهید یحیی سنوار، برای هر کسی میتواند یادآور نکتهای باشد؛ دشمنانش تفسیری خواهند داشت و دوستانش توصیف دیگری اما هیچکس نمیتواند حرکات او را به ترس یا حتی به ضعف معنی کند. رهبر حماس تا آخرین لحظات بدون ترس، بدون سستی و مردانه به استقبال مرگ رفت و شهید آوینی چه زیبا گفت: «تنها آن کس مردانه میمیرد که مردانه زیسته باشد».
یحیی سنوار مبارزی بود که سالها برای آزادی قدس شریف با قسیترین و شقیترین دشمنان جنگید و همواره چهرهای از یک مبارز خستگیناپذیر از خود به نمایش گذاشت. او طراح اصلی عملیات توفان الاقصی بود که هیمنه رژیم صهیونیستی را به یکباره از هم پاشید و نبردی را شروع کرد که به فرموده مقام معظم رهبری «70 سال اسرائیل را به عقب بازگرداند».
در مورد سنوار سخنان بسیاری گفته شده و پس از شهادتش نیز گفته خواهد شد اما شجاعتی که سنوار در میدان نبرد و حتی لحظه شهادت از خود نشان داد، از او یک اسطوره خواهد ساخت. شهید سنوار را میتوان نمونهای از یک رزمنده مکتبی دانست. شبیهترین افراد به رزمندگان دفاع مقدس که در قاموسشان نه مرگ معنا داشت و نه شکست. به گفته خود شهید سنوار، «مذاکره معنا ندارد، یا پیروز میشویم یا کربلای دیگری خلق میشود».
هر روز در دفاع مقدس کربلایی خلق میشد. نهضت عاشورایی امام حسین(ع) یک بار دیگر پس از 1400 سال در جبهههای دفاع مقدس، در میدان عمل زنده شد و تعریفی دوباره یافت. در واقع جنگ تحمیلی مفاهیم عاشورایی را زنده کرد و به دیگر ملتهای منطقه تسری داد. درست از همین جا بود که گروههای مقاومت چون حزبالله لبنان و حماس یکی بعد از دیگری قد علم کردند و با تأسی به فرهنگ عاشورایی، اسطورههایی چون سیدحسن نصرالله و یحیی سنوار را معرفی کردند. به قول شهید آوینی: «ما را اگر میخواهی بشناسی، داستان کربلا را بخوان».
محمدعلی حسننیا: وقتی سال 1948 اسرائیلیها خانواده او را از منطقه عسقلان که متعلق به فلسطینیها بود راندند، باور نمیکردند چند دهه بعد مردی از ویرانههای آوارگی نکبت برخیزد و با تمام وجود بزرگترین ضربه تاریخ را به اسرائیل وارد آورد. «یحیی ابراهیم حسن سنوار»، معمار 7 اکتبر و رهبر مقاومت فلسطین (حماس) در میان همان خاکسترهایی که سالها در آن قد کشید به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسید، در حالی که تا آخرین لحظه اسلحه در دست داشت و وقتی رمق و گلولهای برای شلیک باقی نماند با چوب به پهپاد اسرائیلی حمله کرد. این صحنه برای فلسطینیها که بیش از 80 سال در رنج و محنت زندگی کردهاند، یک صحنه ماندگار است. سنوار برای آنها تمام خواستههای چند دهه اخیر بود. سنوار برای آنها فراتر از عرفات و تمام رزمندههایی است که روزی لباس رزم بر تن داشتند و اسلحه را هدف مشروع برای مبارزه در مقابل احتلال میدانستند اما یحیی سنوار که بود و چه کرد که اینگونه به رمز توفان فلسطینیها تبدیل شد.
«یحیی ابراهیم حسن سنوار» مشهور به «ابوابراهیم» ۲۹ اکتبر ۱۹۶۲/ ۷ آبان ۱۳۴۱ در اردوگاه پناهندگان خانیونس متولد شد. والدینش اهل عسقلان بودند که سال 1948 به نوار غزه رفتند و جزو آوارگان خانیونس هستند. او در جوانی موفق به اخذ مدرک زبان عربی از دانشگاه اسلامی غزه شد و سازماندهی دانشجویان مسلمان در دانشگاه غزه به مدت ۵ سال و ریاست شورای دانشجویی دانشگاه اسلامی را برعهده داشت.
سنوار بعدها به گروه حماس پیوست و به طراح اصلی توفان الاقصی مبدل شد. نخستین باری که او با شیخاحمد یاسین روبهرو شد مربوط به تاسیس مجمع جهاز الأمن الحرکی الأول (أمنالدعوه) بود. یحیی مامور شد در سال 1986 گروه امنیتی «مجد» را برای مقابله با تهدیدات امنیتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی تاسیس کند، همچنین برگزاری تظاهرات مردمی علیه اسرائیل در غزه را از سال 1982 تا 1988 مدیریت کرد. «او کسی است که فکر میکند فلسطین را آزاد خواهد کرد»؛ این بخشی از صحبتهای ایهود باری، تحلیلگر برجسته و یکی از اعضای موسسه «واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» است که 4 بار با یحیی سنوار، در زندان اسرائیلیها مصاحبه کرده است. درباره سنوار روایات و افسانههای زیادی بازگو میکنند که نشان میدهد تلآویو از او بسیار هراس داشته و انتخاب سنوار به این معناست که همهکاره حماس در سیاست و میدان یحیی است و اوست که با اشارتی مقاومت را در فلسطین رهبری میکند. سال ۱۹۸۲ سنوار به دلیل مشارکت در سازمانهای مردمی علیه اسرائیل بازداشت شد. سال ۱۹۸۸ مشخص شد شبکه مجد دارای سلاح است و سنوار چند هفته توسط اسرائیل بازداشت شد. او به اتهام قتل جاسوسان اسرائیل به ۴ بار حبس ابد محکوم شد و در مجموع 23 سال در زندان بود. او و برادرش محمد مجموعهای از اعتصابهای غذا را رهبری کردند که برجستهترین آنها سالهای 1992، 1996، 2000 و 2004 بود. براساس دادههایی که در منابع رسمی حماس وجود دارد، یکی دیگر از فعالیتهای عمده سنوار در دوره پیش از بازداشت آخر، استخدام نیرو برای سرویس اطلاعاتی حماس بود. سنوار در زندان هم بیکار نماند و کارهای بزرگی انجام داد. از جمله چند کتاب نوشت و ترجمه کرد: ترجمه کتاب درباره شینبت (سازمان اطلاعات و امنیت قومی اسرائیل)، ترجمه کتاب احزاب سیاسی اسرائیل در سال 1992 میلادی، نگارش کتاب آزمون و خطا در حماس، تالیف کتاب شکوه درباره عملکرد دستگاههای امنیتی اسرائیل، تالیف کتاب مجد در سال 2010 که درباره عملکرد این بخش از حماس نگاشته شده است و رمانی ادبی به نام «خارهای میخک» درباره تجربه مبارزات فلسطینیان پس از سال 1967 تا انتفاضه. سنوار در زندان بیشتر اوقات فراغتش را صرف مطالعه روزنامههای اسرائیلی و تسلط کامل به زبان عبری کرد. «میکا کوبی» که از سنوار در شینبت بازجویی کرد، گفته است: «او کتابهایی درباره شخصیتهای اسرائیلی مانند ولادیمیر ژابوتینسکی، مناخیم بگین و اسحاق رابین میخواند و صدر تا ذیل شخصیتهای اصلی اسرائیل را میشناسد».
آزادی یحیی سنوار به عنوان بخشی از مبادله زندانیان برجسته با «گیلعاد شلیط» انجام شد. شلیط، سرباز نیروهای اسرائیل (IDF) در سال ۲۰۰۶ در حالی که در گذرگاه مرزی مستقر بود توسط حماس دستگیر شده بود. پس از چند تلاش ناموفق برای میانجیگری آزادی شلیط، مصر و آلمان توافقی را برای آزادی او در اکتبر ۲۰۱۱ منعقد کردند. برادر سنوار، محمد که به نگهبانی شلیط گماشته شده بود، اصرار داشت یحیی هم در مبادله گنجانده شود. در همان روزی که شلیط آزاد شد، سنوار جزو نخستین گروه از اسیران فلسطینی بود که به نوار غزه بازگردانده شدند.
زمانی که او وارد غزه شد، پیشانیبند سبز نمادین حماس را بر سر داشت.
اما حضور سنوار در زندانها ماجراهای عجیبی برای خودش دارد. ایهود یاری یکی از کسانی است که 4 بار با سنوار مصاحبه کرده است. وی میگوید: «او توانست قدرت و نفوذ خودش را در زندان بالا ببرد. او موقعیت خود را به عنوان یکی از رهبران زندانیان تثبیت کرد. از طرف آنها با مسؤولان زندان صحبت و نظم و انضباط را در میان زندانیان حاکم میکرد».
در یک گزارش اسرائیل از دوره حبس سنوار، شخصیت او اینطور توصیف شده است: «مقتدر، بانفوذ و با تواناییهای غیرعادی برای تحمل سختی و قانع به کم... رازنگهداری حتی در داخل زندان در میان زندانیان دیگر... و قابلیت همراه کردن آدمها».
پس از خروج از زندان در جریان انتخابات داخلی جنبش در سال 2012 به عضویت دفتر سیاسی حماس انتخاب شد و مسؤولیت هماهنگی شاخه سیاسی با شاخه نظامی و گردانهای شهید عزالدین قسام را بر عهده گرفت. رابطه گرم و عمیق سنوار با مروان عیسی، معاون گردانهای عزالدین قسام در شکلگیری این هماهنگی بسیار موثر بود. او بعدها مسؤول هماهنگی جبهه سیاسی و نظامی در جنگ 2014 غزه بود و سال 2015، جنبش حماس او را مسؤول پرونده اسرای اسرائیلی کرد.
همچنین آمریکا سال 2015 سنوار را جزو فهرست تروریسم خود قرار داد و 13 فوریه 2017 به عنوان رئیس دفتر سیاسی جنبش در نوار غزه و جانشین اسماعیل هنیه انتخاب شد. از کارکردهای او در ریاست دفتر حماس در غزه میتوان به ترمیم رابطه بین حماس و تشکیلات خودگردان فلسطین، امضای توافق سیاسی، اقتصادی و امنیتی با مصر در سال 2017، همچنین بهبود فضای اقتصادی، امنیتی و سیاسی حماس در غزه اشاره کرد.
۳ بار خانه سنوار در سالهای 2012، 2014 و 2021 بمباران شد ولی هر ۳ بار وی از این سوءقصدها جان به در برد.
سنوار در یکی از نخستین حضورهای عمومی خود، به گروهی از جوانان غزه گفت: «زمانی که حماس درباره به رسمیت شناختن اسرائیل بحث میکرد، گذشته است. اکنون بحث بر سر این است که چه زمانی اسرائیل را از بین خواهیم برد». در سالهای اول رهبری سنوار، رویکرد عملگرایانه او روند انزوای حماس را معکوس کرد. ماهها پس از به دست گرفتن کنترل حماس توسط سنوار، این جنبش یک توافق آشتی با تشکیلات خودگردان منعقد و برای نخستین بار از سال ۲۰۰۷، کنترل بیشتر نوار غزه را برای مدت کوتاهی به تشکیلات خودگردان واگذار کرد. روابط با مصر نیز بهبود یافت و کشور همسایه، محدودیتهای خود را در گذرگاه مرزی با نوار غزه کاهش داد. این گروه همچنین برای تحکیم روابط با ایران تماس گرفت و ایران، حماس را در شبکه متحدانش اعتبار مجدد بخشید.
او سال ۲۰۲۲ در یک گردهمایی به مناسبت سالگرد تأسیس حماس، از هریک از افراد خواست اگر اسرائیل برای آزادی اسیران فلسطینی به توافق نرسد «آماده قیام مانند توفان برای دفاع از الاقصی باشید. ما در سیل خروشان، با موشکهای بیپایان و در سیل سربازان بیحد و حصر به سوی شما خواهیم آمد. ما با میلیونها نفر از مردم خود (امت اسلام) یکی پس از دیگری سراغ شما خواهیم آمد».
یحیی ابراهیم سنوار، مشهور به ابوابراهیم همچون ابوالعبد (اسماعیل هنیه)، در دوران نوجوانی و جوانی خود مدتها با شیخ احمد یاسین در یک ارتباط معنوی عمیق بوده و از افرادی بوده که به طور کامل مورد وثوق رهبری بود که روی ویلچر و با شرایط سخت جسمی، یکی از توانمندترین سازمانهای مقاومت جهان را ایجاد کرد و موجی از مبارزان جوان فلسطینی را پرورش داد که هر کدام از آنها به رهبری توانمند تبدیل شدند. سنوار فرزند خانیونس بود و مانند بسیاری دیگر از مبارزان فلسطینی، در تبعید و آوارگی به دنیا آمد و عملا از دوران کودکی، ظلم و جنایات صهیونیستها را به صورت عینی درک کرد. این زندانی قدیمی و مبارز جانباز و خستگیناپذیر، پایبندی به آرمان و مبارزه و تداوم سازماندهی در خفا را به استراتژی مستحکمی مبدل و در طول سالیان گذشته نیز حماس را به یک سازمان قدرتمند تبدیل کرد. سنوار سال ۱۹۸۹ میلادی از سوی یک دادگاه اسرائیلی به 4 بار زندان ابد به علاوه ۲۵ سال زندان محکوم شد اما در نهایت بعد از ۲3 سال حبس، سال ۲۰۱۱ در مبادله زندانیان آزاد شد.
ابوابراهیم عملا یک نخبه امنیتی بود، چرا که در زمانی که تنها ۲۵ سال داشت، با تاسیس سازمان امنیتی مجد در دل حماس، توانایی شگرف خود برای فرماندهی و رهبری را نشان داد و ۲3 سال حبس در زندان، او را فولاد آبدیده کرد. اینکه ماشین جنگی تا بن دندان مسلح صهیونیستها بیش از یک سال به رغم اشراف کامل هوایی، ماهوارهای و جاسوسی بر باریکهای 40 کیلومترمربعی و اشغال و انهدام بخشهای وسیعی از آن، تا دیروز نه به رهبر اصلی مقاومت غزه یعنی سنوار دست پیدا کرد و نه خللی بر سازمان رزم حماس وارد شد، بهترین گواه درست بودن لقب «سیدامنیتیها» است که سالها پیش بر ابوابراهیم نهاده شد. خاطرهای از سنوار حاکی از آن است که او یکی از جملات امیرالمومنین حضرت علی علیهالسلام را سرلوحه زندگی خود قرار داده است. «2 روز در زندگی انسان هست؛ روزی که در آن مرگ سرنوشت تو نیست و روزی که مرگ سرنوشت توست. در روز اول هیچکس نمیتواند به تو آسیبی برساند و در روز دوم هیچکس نمیتواند تو را نجات دهد».
اکنون فلسطین مانده است و میراث سنوار. ابوابراهیم بیش از سلفهای خودش فلسطین را احیا کرد. آیندگان قضاوت میکنند و به او لقب خواهند داد. شاید بگویند «معمار فلسطین نوین» یا «احیاگر فلسطین». البته رسانههای خارجی هم درباره سنوار در این ۲ روز کم مطلب تولید نکردند. روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی به قلم پاتریک کینگزلی نوشته است که حماس بعد از کشته شدن سنوار عقب نخواهد نشست و راه خود را ادامه میدهد. این روزنامه نوشته است که «یحیی سنوار» موتور محرک فلسطینیها شد. این نویسنده یهودی کنایهای به اسرائیلیها هم زد که میگفتند سنوار در غزه نیست اما در کنار مردم خودش اسلحه به دست در حال نبرد با اسرائیل بود و یک سال نتوانستند او را پیدا کنند و در آخر بر اثر یک تصادف سنوار کشته شد.
این روزنامه مینویسد: «با این حال، هر تغییری ممکن است فوری نباشد. حماس یک سازمان منضبط است که از مرگ بسیاری از رهبران قبلی جان سالم به در برده و اعتقادات اصلی آن صرفنظر از اینکه چه کسی مسؤول است، یکسان است». اسرائیل هیوم رسانه اسرائیلی که نزدیک به نتانیاهو هم هست در مقالهای نوشت: «برخلاف مسائل دیگر، مانند آینده حماس و رهبری آن یا سرنوشت غزه و ساکنان آن، اسرا به این راحتی آزاد نخواهند شد. شاید با حذف سنوار روند کشته شدن اسرا تشدید هم بشود. نتانیاهو فعلا اولویتش اسرا نیست»!
این روزنامه مینویسد: «در این میان، اسرائیل با یک وضعیت پیچیده امنیتی - دیپلماتیک در همه جبههها مواجه است و تهدید مستمر پرتاب موشک و پهپاد تمام مناطقمان را هدف قرار میدهد. در روزهای آتی احتمالا شاهد افزایش تنشها خواهیم بود، زیرا بسیاری از حامیان حماس در کرانه باختری ممکن است تلاش کنند انتقام قتل سنوار را بگیرند».
این گزارش با مطلب تایمز اسرائیل به پایان میرسد. این رسانه صهیونیستی نوشت: «سنوار یک فرد عملگرا و متعهد به نابودی اسرائیل بود. او از بین رفتن اسرائیل را به یک موضوع ایدئولوژیک تبدیل کرد، بنابراین او سالهای سال در ذهن مردم فلسطین باقی خواهد ماند و راهش را ادامه میدهند که همین هم خطرناک است».
******
نمایشنامه قهرمان آزادی فلسطین
رضا رحمتی، عضو هیأت علمی دانشگاه بوعلیسینا: سرانجام معمار عملیات 7 اکتبر 2023 در روز 16 اکتبر 2024 در جریان آخرین نبردش، به صورت حماسی پیش روی دیدگان همه مبارزان و دوستانش، همچنین جلوی چشمان همه اشغالگران و دشمنانش، به شهادت رسید و فریم به فریم شهید «یحیی سنوار» به یادگار برای کسانی که یحیی را نماد مبارزه خستگیناپذیر و جان بر کف برای آزادی سرزمین و وطن میدانستند، میماند. دست بر قضا اسرائیل همه کار کرد تا او بیشتر به قهرمانی تکرارناپذیر برای نوجوانان و جوانان فلسطینی تبدیل شود، فیلمهای او را در حال پرتاپ آخرین جسمی که میتوانست با آن مبارزه کند، منتشر کرد، در حالی که دست راستش مجروح بود، با در دسترسترین جسمی که داشت و میتوانست مبارزه کند، مبارزه کرد و مورد اصابت توپها و تانکهای اسرائیلی قرار گرفت و به شهادت رسید، تصاویر زخمیشده صورت یحیی زیر آوار را منتشر کرد، تصاویر لوازم او را منتشر کرد، حمل کردن پیکر او بر روی دوش سربازانش را منتشر کرد؛ هر کاری کرد تا او قهرمانانه فلسطینیان را ترک کند. اسرائیل با کارهایش برای سنوار، چه خدمتی بیشتر از آنچه در این چند ساعت انجام داده، برای آرمان آزادیخواهی ملتی تحت ظلم و ستم، ملتی آزادیخواه، ملتی دارای مبارزان جانبر کف، ملتی که مبارزانی دارد که تا آخرین نفس در حال مبارزه بودند، میتوانست انجام دهد که نداد؟ روایت هاآرتص (روزنامه اسرائیلی) را از نحوه شهادت رهبر حماس بخوانید، فریم به فریمش در حال بازنمایی و اسطورهسازی از روایت قهرمانانه است: «تانک به سوی او گلولهای شلیک کرد. به نظر میرسد سنوار بر اثر شلیک تانک زخمی و دستش بهشدت زخمی شده. پس از ورود سربازان به ساختمان، او دو نارنجک به سمت آنها پرتاب کرد که از پلهها پایین غلتیدند. سربازان عقبنشینی کردند و از پهپاد برای اسکن ساختمان استفاده کردند و پهپاد مردی نقابدار با دستی زخمی را مشاهده کرد. سنوار پهپاد را دید و یک تکه چوب به سمت آن پرتاب کرد. در این لحظه تانک دوباره به سوی او شلیک کرد که او را کشت. همزمان، در ساختمانی که ۲ عضو دیگر حماس به آن رفته بودند، تبادل آتش رخ داد و در این تبادل یک سرباز از گردان ۴۵۰ تیپ بیسلاه به شدت زخمی شد. پس از آن، نیروها ساختمانها را با پهپاد جستوجو کردند و اجساد را یافتند و سربازان متوجه شدند جسد فرد نقابداری که پیدا شد به سنوار شباهت دارد».
اگر از یک قهرمان فیلمی بخواهد ساخته شود، از این زیباتر هم میشود؟ با انتشار لحظه به لحظه روایت شهادت سنوار، اسرائیل هم او را از تهمت فراری بودن، در پناهگاه بودن و مخفی بودن مبرا کرد و هم یک قهرمان و یک اسطوره آزادیخواه را به ملت فلسطین داد؛ چیزی که هر ملتی برای رسیدن به حق تعیین سرنوشتش به آن نیاز دارد.
* یحیی، نماد آرمان آزادی فلسطین
یحیی، نماد یک قهرمان فلسطینی باقی میماند، در اردوگاه به دنیا آمد، در جوانی به مبارزه مشغول شد، 23 سال در زندان بود، زندان، لحظهای او را در رسیدن به آرمان آزادی فلسطین دور نکرد، بعد از زندان لحظهای از مبارزه دست برنداشت، از آغاز به کار جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس در غزه، به گردانهای شهید عزالدین القسام، شاخه نظامی حماس پیوست و سال ۲۰۰۵ میلادی، سمت فرماندهی تیپ خانیونس را بر عهده گرفت، مسؤولیتهای مختلفی در کارنامه خود از جمله مدیریت تشکیلات امنیتی حماس و رئیس دفتر سیاسی حماس در غزه داشت و بعد از تجربه بینظیر دستگاه محاسباتیاش تنها مفر خارج نشدن فلسطین از اذهان جهانیان را معماری 7 اکتبر دانست؛ همین معماری آرمان رو به زوال فلسطین را از گورستان اذهان (حتی خود فلسطینیها) بیرون کشید و سر برآورد و تمام توجهات را از شرقیترین نقطه عالم تا غربیترین، معطوف به فلسطین کرد. کاری کرد که «تومویوکی مینوماکی» یکی از روسای گروه ضدهستهای «نیهون هیدانکیو» و برنده جایزه صلح نوبل به خاطر تلاشهایش برای جهانی بدون سلاحهای هستهای را بر آن داشت بگوید: «شرایط کودکان غزه مانند وضعیت ژاپن ۸۰ سال پیش است، در غزه کودکان در خون نگه داشته میشوند».
کار او سبب شد نماینده پارلمان اسپانیا در نشست پارلمان رو به نخستوزیر این کشور بکند و بگوید: «اسرائیل مانند آلمان نازی، دهها نفر را زنده در چادرها سوزاند، در حالی که پناه آورده بودند... تفاوت بین کاری که اسرائیل انجام میدهد با اتاقهای گاز نازیها چیست؟ هیچ!». کار او سبب شد سران سرمست عرب حاشیه خلیج فارس در زدوبندشان با اسرائیل برای معامله قرن، شرم کرده و موافقتنامه آبراهام را مسکوت بگذارند. کار او سبب شد موضوع عضویت فلسطین در سازمان ملل، مطرح شده و رای بیاورد. کار او سبب شد لبنان، عراق و یمن برای فلسطین بجنگند. کار او یک ملت فراموششده زیر آوار ظلم و اشغال را به خبر اول دنیا تبدیل کرد.
او حالا قهرمانانه، با شجاعت، هنگام مبارزه تا آخرین نفس، به شهادت رسید و با شهادتش هم آنانی که در یک سال گذشته همه تقصیرها را گردن او انداختند و 7 اکتبر را نتیجه همدستی او با اسرائیل میدانستند(!) از خواب بیدار کرد، گویی یحیی نشسته بر مبل، خسته و در حال ذکر در حالی که مایل بود همه این لحظه را ببینند، سربازان اسرائیلی ناخواسته، تمنای قلبی او را لبیک گفتند! وی در حال فرستادن پیامهای آزادیخواهی به همه کسانی بود که در رمانتیسیسم مبارزه و فعالیتهای مبارزهجویانه چپهای آمریکای لاتین و چریکهای مصنوعی فیلمهای تخیلی، خلوت گزیده بودند که: بیدار شوید، مبارزه شعر نیست، مبارزه این است.
* پایان مبارزه؟
شهادت یحیی سنوار پایان مبارزه فلسطینی -اسرائیلی نخواهد بود. پیدایش حماس و آرمان آزادیخواهی فلسطینیان، به یکباره و ناگهانی نبوده که با شهادت سنوار به صورت دفعی به یکباره پایان یابد. همانطور که خالد الجندی نویسنده کتاب «نقطه کور؛ آمریکا و فلسطینیان، از بالفور تا ترامپ» مینویسد: «نباید از یاد برد پیدایش حزبالله و حماس ناگهانی نبوده، بلکه پاسخی به وضعیت موجود یعنی اشغال و سرکوب فلسطینیان از سوی اسرائیل و تهاجم اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ است. همانطور که تاریخ نشان داده، این تصور که اسرائیل میتواند از طریق بمباران به امنیت دست یابد، هرگز به نتیجه نرسیده است». همانطور که بنیامین نتانیاهو در پاسخ به مکرون که گفته بود «اسرائیل را قطعنامه سازمان ملل به وجود آورد»، گفت: «اسرائیل را نه قطعنامه سازمان ملل بلکه پیروزی در جنگ با خون مبارزان قهرمان(!) به وجود آورد»، اسرائیل با جنگ و اشغال به وجود آمده است، اما فلسطین هم در یک تمرین مبارزهجویانه در حال بازیابی علائم حیاتی خود است. فلسطین هم برای فراموش نشدن آموخته که باید مبارزه کند؛ همانطور که ترور، بمباران و اشغال نتوانسته نزدیک به ۷۷ سال برای ساکنان و شهرکنشینان اسرائیلی امنیت به ارمغان بیاورد، همانطور هم ترور، بمباران و اشغال علائم حیاتی فلسطین را از بین نبرده است. منطق مبارزه همین است؛ اشغال و مقاومت ۲ روی سکه اسرائیل و فلسطین است.
* بعد از یحیی، اسرائیل به امنیت میرسد؟
بعد از یحیی سنوار، شاید شدت حملات سازماندهیشده علیه اسرائیل کاهش یابد اما شدت حملات ضداسرائیلی در ابعاد غیرسازماندهیشده افزایش خواهد یافت. اسرائیل نمیتواند برای یک دوره بلندمدت در شرایط استثنایی قرار گیرد، باید بتواند آرایش نیروهای مرزی، نیروهای داخلی و نیروهای مستقر در غزه را بازتعریف کند، برای رسیدن به چنین وضعیتی نمیتواند هم در جبهه لبنان و هم در جبهه غزه مستمرا حضور داشته باشد، باید بتواند اسرا را آزاد کند، امنیت شمال را تامین کند و ۱۰۰ هزار سکنه شمال را به خانههای غصبی برگرداند، در محور غزه و بعد از گذشت یک سال، اسرائیل هنوز درگیر نبرد تنبهتن با مبارزان فلسطینی است. هنوز هم از ناحیه غزه پرتابههایی به سمت اسرائیل شلیک میشود. هنوز هم رهبران فلسطینی شامل موسی ابومرزوق، زاهر جبارین، خلیل الحیه، محمد برادر یحیی سنوار و دیگر رهبران حماس زنده هستند. اینها هم که نباشند، هنوز فرماندهان میانی حماس و جهاد هستند. اگرچه فقدان شهید قاسم سلیمانی، آیتالله شهید سیدحسن نصرالله و شهیدان اسماعیل هنیه و یحیی سنوار، برای مقاومت به سادگی قابل جبران نیست، باید دید نسل جدید فلسطینیها آیا میتوانند فرد جدید و باهوشی به اندازه سنوار را جایگزین او کنند و آیا او میتواند قدرت نظامی حماس را بازیابی کند یا خیر، شاید در کوتاهمدت ضربهای به مقاومت فلسطینی وارد شود اما آنچه مشخص است اینکه نهضت آزادیخواهی فلسطینیها را نمیتوان برای همیشه از بین برد.
******
پروژه تاریخی ۷ اکتبر
مهدی افراز: ما در حال زیست در یک نظم تاریخی هستیم، این نظم است که ساماندهنده همه نظمهای اجتماعی و سیاسی است. آگاهیهای موجود در نظم تاریخی عموما در زیر آوار دادههای موجود در نظم سیاسی، امنیتی، نظامی و اجتماعی ناپدید میشود. التفات به قواعد موجود در نظم تاریخی میتواند ما را از آیندهای که پیش روی ماست، آگاه کند. سنتهای موجود در نظم تاریخی به ما میگوید اگر پیشرانهای سازنده یک رخداد در پدیده دیگری نیز حضور داشته باشد، فارغ از محاسبات نقطهنگر و هیاهوهای زودگذر، همان پیامدها و نتایج دوباره پدیدار خواهد شد. در دوران معاصر ما، شبیهترین واقعه به رخداد توفان الاقصی، قیام ۱۵ خرداد ۴۲ در ایران است. این دو اتفاق مهم و تاریخساز از جهات تعیینکنندهای واجد اشتراکات بنیادین و ماهوی هستند، بررسی این قرابتها برای بینش نسبت به آینده قیام ۷ اکتبر موضوعیت دارد.
اولین اشتراک: حماسه ۱۵ خرداد دقیقا در لحظهای رقم خورد که معامله قرن در ایران در حال وقوع بود. تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی، اصلاحات ارضی و انقلاب سفید به منزله بزرگترین طرح عادیسازی به دنبال ایجاد تغییرات بنیادین و استحکام پایههای پهلوی و حضور بیش از پیش اسرائیل و آمریکا در مناسبات اقتصادی و سیاسی ایران بود. حیاتی بودن اجرای این پروژه برای آینده ایران تا حدی بود که محمدرضا در جلسات مختلف با مخالفان تصریح کرد «اگر آسمان به زمین بیاید و زمین به آسمان برود من باید این برنامه را اجرا کنم» و در مقابل حضرت امام خمینی هم در سخنرانی عمومی فرمودند «خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد». عملیات توفانالاقصی هم در شرایطی رقم خورد که رژیم صهیونیستی در حال تکمیل آخرین زنجیرههای عملیاتیسازی معامله قرن در منطقه بود و پروژه عادیسازی روابط با کشورهای جهان عرب و به فراموشی سپردن مساله فلسطین را با همه هزینهها و برنامهریزیهایش نهایی ساخته بود.
دومین اشتراک: در قیام ۱۵ خرداد نوع واکنش و مواجهه رژیم پهلوی با اعتراضات بشدت وحشیانه و جنایتکارانه بود. برای نخستین بار در تاریخ پهلوی، عناصر حکومتی به نحوی روشن و آشکار و در ابعاد وسیع به کشتار مردم در کوچهها و خیابانها اقدام کردند. حجم خونریزیها در این ایام همه هواداران و سمپاتهای پهلوی را هم دچار شوک کرد. علت اصلی این نوع واکنشهای سرکوبگرانه عصبانیت آمریکا از به هم ریختن طراحیهای اجتماعیاش در ایران و منطقه برای به نتیجه رساندن انقلاب سفید بود. در جریان قیام ۷ اکتبر و حوادث پیرامون آن نیز رژیم صهیونیستی بیسابقهترین جنایتها و سبعانهترین رفتارها را در قبال مردم غزه اعمال کرد؛ اقداماتی که این بار هم به این دلیل رقم خورد که به همریختگی عمیقی در پروژه آمریکایی منطقه غرب آسیا ایجاد کرده بود.
سومین اشتراک: پس از اقامه اعتراضات در تهران، قم و ورامین و بروز واکنشهای خشونت بار رژیم پهلوی و کشتارها و فراگیر شدن دستگیریها و زندانیها، بسیاری از افراد و جریانات همسو، شروع به تشکیک در عقلانیت این حرکت کرده، آن را طراحی ساواک برای قلع و قمع مخالفان دانسته و تا سالها امام خمینی را در برابر این پرسش قرار میدادند: «پاسخ این خونهای به زمین ریخته را چه کسی خواهد داد؟» در حوادث مرتبط با عملیات توفان الاقصی و فراگیر شدن کشتارها تا ۷۰ هزار نفر در غزه و لبنان و از دست رفتن بزرگان و ارکان مقاومت و وارد شدن ضربات گوناگون به اضلاع مختلف مقاومت در منطقه، این بار هم بسیاری افراد در جهان اسلام زبان به تردید گشودند و از شبهه کردن در اسرائیلی بودن اصل عملیات و جاسوس بودن یحیی سنوار تا زیر سؤال بردن ورود حزبالله و ایران به درگیری و نهایتا شکست تلقی کردن کل فرآیند توفان الاقصی از ۷ اکتبر تا امروز پیش آمدند.
چهارمین اشتراک: قیام ۱۵ خرداد در نزد گفتارپردازان، طراحان و پیادهسازانش، از شخص حضرت امام تا طیب حاج رضاییها و مهدی عراقیها، در بستر یک پیروزی نزدیک و دستاورد سیاسی در دسترس، صورت نگرفته بود تا بخواهد در نسبت با دستیابی به آن ارزیابی شود. از آن روز تا امروز نیز اقدامات برای حصول آن هیچگاه به دستاورهای دمدستی ارجاع داده نشد. امام سال 43 پس از آزادی از زندان و به دنبال ابراز نگرانی برخی از زندانی بودن مرحوم آیتالله طالقانی در دیدار عمومی فرمودند: «از زندانی بودن آقای طالقانی افسرده نباشید، تا این چیزها نباشد کارها درست نمیشود. تا زندان رفتنها نباشد پیروزی به دست نمیآید. هدفْ بزرگتر از آزاد شدن عدهای است، هدف را باید در نظر داشت. هدف اسلام است؛ استقلال مملکت است؛ طرد عمّال اسرائیل است؛ اتّحاد با کشورهای اسلامی است». در واقع اصل قیام و اصل اعتراض و زیر بار نرفتن برای قیامکنندگان و خصوصا امام موضوعیت داشت و شکست یا پیروزی بودن اقدام را در دل تحولات سیاسی زودگذر همچون زندانی یا شهید شدن برخی ارکان مبارزه دنبال نمیکرد. در عملیات ۷ اکتبر نیز از روز نخست تا امروز هیچکدام از ارکان جنبش حماس و مقاومت فلسطین یک هدف سیاسی یا ژئوپلیتیک نزدیک را برای توجیه این حرکت مطرح نکردند. در واقع این قیام نیز مشخصا نه برای حصول یک آورده کوچک سیاسی یا امنیتی، بلکه در جهت به انجام رساندن یک رسالت تاریخی و به نتیجه رساندن یک افق آرمانی به انجام رسیده بود.
پنجمین اشتراک: قیام ۱۵ خرداد به جهت وجه ایستادگی خود به علنی شدن ماهیت پهلوی برای عموم ایرانیان انجامید و از این جهت تبدیل به نقطه عطفی برای مشروعیت بخشی به تمام اقدامات برای مبارزه مستقیم و وجودی با رژیم شد. در واقع حجم خشونت و کشتار رژیم حجت را بر همه تمام کرد و به استدلالها برای مدارا با آن پایان داد. عوارض قیام ۱۵ خرداد موجب شد مبارزات پارلمانی و غیررفرمیستی به بنبست کشیده شود و حتی با فقدان فیزیکی امام در صحنه، مواجهه کمّی و کیفی مخالفان در یک سیکل شدیدا افزایشی قرار گیرد. بهگونهای که فردی چون بنیصدر هم در خاطرات خود میگوید کشتار ۱۵ خرداد ورق را برای همه منتقدان برگرداند و همه آنها را به مبارزان از جان گذشته مبدل کرد. وقایع پساتوفان الاقصی از لحظه ورود مجاهدان حماس به سرزمینهای اشغالی و اسیرگیری که منجر به شکستن اسطوره شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی بود تا همین امروز یعنی صحنههای مقاومت رشکبرانگیز شهید «یحیی سنوار» نیز قیامتی در جانها و ذهنهای میلیونها نفر به پا خواهد کرد و انرژیهای غیرمنتظره و بنیانبرافکنی را در آینده آزاد خواهد کرد.
سنتهای موجود در نظم تاریخی به ما گواهی میدهد با در نظر داشتن این وجوه مشترک که اشعار به ماهیت و بنیان همسان این وقایع در هستی دارد باید در انتظار پیامدهای شگرف و تاریخساز در پساطوفان الاقصی و پسایحیی سنوار باشیم. همانگونه که امام خمینی و ۱۵ خرداد ما را به دوران بدیعی وارد کردند، یحیی سنوار و ۷ اکتبر نیز ما را از وضعیت سابق عبور داده و وارد دوران جدیدی کردند؛ دورانی که کف تحولاتش فروپاشی رژیم صهیونیستی است همانگونه که حداقلیترین پیامد انقلاب محو رژیم پهلوی بود. یحیی سنوار، طراحیها و اقداماتش از ۷ اکتبر تا زمان شهادتش در مقتل خرابههای رفح همگی در چارچوب یک پروژه تاریخی صورت گرفته است. پروژههای تاریخی بدیل ندارند و اساسا نیازی به جایگزین هم نخواهند داشت، چون خود را به اتمام میرسانند.
******
یحیی سنوار، رهبر سیاسی حماس و فرمانده اسطورهای مقاومت غزه در رویارویی قهرمانانه با اشغالگران صهیونیست به شهادت رسید
رستاخیز فلسطین
ولادت: ۷ آبان ۱۳۴۱
خانیونس، نوار غزه
شهادت: 26 مهر 1403
رفح، نوار غزه
گروه بینالملل: بعدازظهر دیروز سرانجام جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، با انتشار بیانیهای رسمی شهادت یحیی سنوار، رهبر سیاسی خود و فرمانده اسطورهای مقاومت غزه را تایید کرد.
نخستین بار منابع ارتش صهیونیستی، در نخستین ساعات بامداد پنجشنبه، خبر به شهادت رساندن این مبارز قهرمان را در عملیاتی نظامی در خط مقدم جبهه جنوبی نوار غزه رسانهای کردند؛ عملیاتی که در تلالسلطان در شمال شهر رفح انجام شد و به اعتراف خود صهیونیستها، برخلاف تلاشهای قبلی متعدد و ناکام آنها برای ترور این فرمانده اسطورهای فلسطینی، این بار آنها کاملا اتفاقی به روی 3 مبارز حماس، داخل یک ساختمان نیمهویرانه در چند قدمی خود آتش گشودند. حتی فیلمی که ارتش صهیونیستی به واسطه پرواز یک کوادکوپتر تجسسی از آخرین لحظات حیات شهید سنوار منتشر کرده، نشان میدهد او با وجود قطع دست راست خود - و بستن سیم مفتولی به بازویش برای جلوگیری از خونریزی - تا دم مرگ بر خاک غزه و نه داخل تونلها در مقابل اشغالگران اسلحه به دست داشته و جنگیده است.
دیروز ابتدا خلیل الحیه، معاون رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در اظهاراتی تلویزیونی شهادت مافوق خود در نوار غزه را تایید کرد.
سپس جنبش حماس در بیانیهای بر این موضوع تاکید کرد که شهید سنوار در میدان نبرد و سلاح به دست با نیروهای اشغالگر رودررو شد و در خط مقدم جنگ بود و از سرزمین و مقدسات خود دفاع کرد و سربلندانه به شهادت رسید.
در بیانیه روز جمعه مقاومت اسلامی فلسطین آمده است: «حماس در نهایت عزت و کرامت و افتخار شهادت مجاهد و رهبر بزرگ شهید یحیی سنوار «ابو ابراهیم» رئیس دفتر سیاسی حماس و فرمانده نبرد توفان الاقصی را به ملت فلسطین، امت اسلامی و عربی و همه آزادگان جهان تبریک و تسلیت میگوید. شهید سنوار زندگی خود را وقف فلسطین کرد و در نهایت جان خود را هم در راه خدا و آزادسازی فلسطین فدا کرد».
اگرچه تاکنون تنها منبع روایت آخرین لحظات مبارزه این مرد بزرگ، ارتش اسرائیل و رسانههای تحت امرش هستند اما از آنجا که سنوار برای صهیونیستها تبدیل به یک دشمن افسانهای شده و در تاریخ جنگهای آنها جایگاه اصلی را بازی میکرد، میتوان باور کرد که آنها در این مورد دستکم به خود دروغ نمیگویند.
به گزارش روزنامه یدیعوت آحارانوت، سنوار همراه با 4 مبارز دیگر حماس در یک ساختمان در تلالسلطان در شمال شهر رفح در مقابل نیروهای پیادهنظام و زرهی اسرائیلی موضع گرفته بودند. ابتدا یک تانک این موضع را هدف گرفت که باعث شد رهبر حماس دستش را از دست بدهد. به نظر میرسد در موج نخست حمله هر 4 همراه او شهید شده باشند. با این حال باز هم نظامیان پرتعداد صهیونیست جرأت نکردند با ابوابراهیم رودررو شوند، چرا که سنوار با همان یک دست سالمش 2 نارنجک به سمتشان پرتاب کرد که باعث مجروحیت احتمالی چند نفر از آنان شد. ناچار یک پهپادFPV به داخل ساختمان فرستادند که سنوار در حالی که نیمهجان بود به سوی آن چوبی پرتاب کرد. گفته میشود نبرد سنوار نیمهجان با مهاجمان حدود یک ربع طول کشید. در نهایت یک موشک دوش پرتاب دقیق به موضع او شلیک شد که باعث شهادتش شد. از تصاویر مربوط به پیکر بیجان او در میان آوار ساختمان چنین برمیآید که چند ترکش بزرگ به پیشانی او اصابت کرده است.
صهیونیستها وقتی بالای سر پیکر او رسیدند و نخستین عکسها را به مرکز فرستادند از احتمال اینکه به فرمانده بزرگ حماس دست یافتهاند مبهوت شده بودند. آنها بلافاصله در همان محل انگشت دست چپ او را برای آزمایش دیانای بریده و سپس پیکر شهید را به داخل فلسطین اشغالی انتقال دادند.
* رهبری تیزهوش و سرسختتر از سنگ
بدین ترتیب رئیس دفتر سیاسی حماس که همزمان ریاست این جنبش در نوار غزه و سمت فرماندهی ارشد جنگ با اشغالگران اسرائیلی را در این منطقه بر عهده داشت، حدود 2 ماه و نیم پس از شهادت سلف خود اسماعیل هنیه و رهبری بر کل جنبش مقاومت اسلامی فلسطین در این مدت، به سایر شهدای بزرگ مقاومت پیوست.
صهیونیستها که سالها عقده حذف این دشمن قسمخورده و شکستناپذیر خود را داشتند، بلافاصله پس از انتشار نخستین اخبار درباره شهادت سنوار، جشن گرفتند. این واقعه چنان اهمیتی برای جهان داشت که واشنگتن، لندن، مسکو و پکن در کمتر از یک شبانهروز به اشکال مختلف درباره آن موضع گرفتند. طبیعی بود که آمریکاییها و انگلیسیها از مرگ مردی که یکتنه پرچم مقاومت غزه را در مقابل تجاوز بیحد و حصر صهیونیستها برافراشته نگاه داشته بود، خوشحال شده و فورا آن را به عنوان یک دستاورد در منطقه برای منافع خود و رژیم جنایتکار اسرائیل جلوه دهند. در مقابل سخنگوی ریاستجمهوری روسیه و سخنگوی وزارت خارجه چین، حتی پیش از تایید رسمی شهادت سنوار، این رخداد را نگرانکننده و در راستای ادامه فاجعه انسانی در غرب آسیا و تبعات آن برای مردم غیرنظامی در نوار غزه و لبنان خواندند.
این اظهارات همچنین واکنشهای مهم رسانههای مستقل بینالمللی که عملا به تمجید سرسختی و رشادت این اسطوره مقاومت پرداختند، اهمیت نقش او را در میانه نبردی که همه مسائل جهان را معطوف به خود کرده، نشان داد.
شبکه یورونیوز، ارگان اتحادیه اروپایی در گزارشی، سنوار را «رهبری سرسختتر از سنگ» توصیف کرد.
به گزارش این شبکه، سنوار از دوران کودکی در سختی و مشقت ناشی از ظلم اسرائیل بر مردم غزه بزرگ شد و در تمام سطوح مبارزه با اشغالگران آبدیده شد. 4 روزنامهنگار و سه مقام حماس گفتهاند فهم سنوار از سختیها و واقعیتهای بیرحمانه زندگی روزمره در غزه، باعث شده بود او از سوی مردم خود بخوبی پذیرفته شود و مردم با او احساس راحتی کنند.
همین امر باعث شد او پس از آزادی در جریان تبادل اسرا با رژیم صهیونیستی، به رهبر طبیعی مقاومت در این منطقه تحت محاصره تبدیل شود.
به گفته نبیه عوضه، یکی از اعضای گروههای شبهنظامی چپگرای لبنان که در زندان با سنوار همبند بود، او چنان تیزهوش بود که جاسوسهای نفوذی شینبت (سازمان اطلاعات داخلی اسرائیل) را شناسایی میکرد.
همچنین مایکل کوبی، یکی از مقامات سابق شینبت که سنوار را ۱۸۰ ساعت در زندان بازجویی کرده بود، قدرت شخصیت و رهبری او را میستاید.
به گفته کوبی، سنوار زمانی که ۲۸ یا ۲۹ ساله بود در پاسخ به سوال او مبنی بر اینکه چرا تاکنون ازدواج نکرده، گفته بود: «حماس همسر من است، حماس فرزند من است. حماس برای من همه چیز است». البته او پس از آزادی از زندان در سال ۲۰۱۱ ازدواج کرد و سه فرزند دارد.
***
راز سلاح سنوار
نوامبر ۲۰۱۸ گروهی از تکاوران سایرت متکل ارتش اشغالگر اسرائیل برای ترور فرماندهان قسام وارد نوار غزه شدند. عملیاتشان شکست خورد و یکی از تکاوران که از اعراب اسرائیلی بود به نام محمود خیرالدین به هلاکت رسید. اسلحهای که در لحظه شهادت یحیی سنوار در کنار او یافت شد همان سلاح غنیمتی خیرالدین بود.
***
لبخند ماندگار سنوار تحقیر ابدی اسرائیل
یحیی سنوار، نویسنده، داستانسرا، مترجم، رماننویس، مجاهد، آزاده، جانباز، رهبر و اسطوره شهید فلسطینی، بعد از ۴۵ سال مبارزه بیوقفه با اشغالگران قدس، بر همان خاک سرزمین مادریاش به شهادت سلام کرد. این مرد جزو معدود اسطورههای دنیای معاصر است که همواره در سایه شهادت زیست و در عین حال بارها و بارها مرگ را شکست داد. افسانهایترین خاطرهای که تا پیش از حماسه شهادتش از او ماندگار شد، تحقیر تروریستهای اسرائیلی متعاقب هدف قرار دادن منزلش بود. 26 اردیبهشت ١۴٠٠ ارتش رژیم صهیونیستی در جریان جنگ رمضان (2021) اقدام به شناسایی دقیق و هدفگیری منزل شخصی او به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس در نوار غزه در خانیونس کرد. اسرائیلیها مطمئن بودند پس از چندینبار خوردن تیرهایشان به سنگ، این بار دیگر یحیی سنوار را زده و فرمانده میدانی اصلی مقاومت فلسطین را خنثی کردهاند. رسانههای عبری نیز چند روز موضوع ترور موفق سنوار را در بوق و کرنا کردند اما ناگهان یک روز صبح همگی مبهوت شدند، وقتی تصویر تاریخی او را با ژستی فاتحانه بر ویرانههای همان منزل ویرانشده در جنوب نوار غزه مشاهد کردند. سنوار روی مبل خانهاش نشسته بود و لبخند معنادارش را به نشانه تحقیر صهیونیستها تحویلشان میداد. این قاب اگرچه سنوار را در حالات معروف همیشگیاش حین فرماندهی و رزم و خطابه نشان نمیدهد و در عوض این رهبر بزرگ مقاومت را ظاهرا در حال آسایش با لبخندی دلنشین تصویر میکند اما بیتردید، به خاطر داستانی که پشت سر خود دارد، ماندگارترین تصویری است که تا قبل از انتشار تصاویر پیکر شهیدش در حال رزم مستقیم در خط مقدم جهاد با صهیونیستها به ثبت رسیده بود. اواسط مرداد، پس از آنکه سنوار به عنوان رهبر کل حماس انتخاب شد، آن تصویر باشکوه از او در رسانههای بینالمللی بازتاب وسیعی یافت. به عنوان مثال نیویورکر، مشهورترین هفتهنامه ادبی آمریکا و جهان با انتشار قاب کامل این عکس روی جلد یک پرونده مفصل 14 صفحهای با عنوان «یادداشتهایی از زیر زمین»، به زندگی افسانهای این مجاهد فلسطینی پرداخت؛ موضوعی که محبوبیت و جذابیت شخصیت و اسطوره سنوار را برای جامعه نخبگان آمریکا نشان میداد. در ویژهنامه نیویورکر، علاوه بر وجه مبارزاتی و نظامی سنوار، به میراث انسانی و ادبی او نیز پرداخته شده بود. از جمله اینکه او خالق اشعار و آثار ادبی به زبان عربی بوده و به زبانهای انگلیسی و عبری نیز تسلط دارد. یکی از تصاویر جالب این پرونده از منابع اسرائیلی و مربوط به دوران اسارت 2۳ سالهاش بود؛ دورانی که سنوار رمان «خار و میخک» را به زبان عبری نوشت و ۵ کتاب را از عبری و انگلیسی به عربی ترجمه کرد تا نام خود را به عنوان فعالترین نویسنده محبوس ادبیات عرب بر سر زبانها بیندازد. این حقیقت که هیچ رهبر عرب و مسلمان زبان عبری و جامعه اسرائیلی را بخوبی سنوار که دشمن شماره یک صهیونیستها بود نمیشناخت، بزرگترین گواه گمراهی دیگر رهبران و نخبگان عرب است که به سازش با این رژیم جنایتکار رو آوردهاند. این شهید بزرگ علاوه بر میراثی ماندگار که برای هموطنان فلسطینیاش و ملتهای مقاومت برجا گذاشت، نام و تصویر خود را در ذهن و روح دیگر ملتهای مسلمان و چه بسا جهان ثبت کرد.
******
واکنشهای گروههای مختلف مقاومت اسلامی منطقه
اطمینان میدهیم پرچم سنوار زمین نمیماند
حزبالله لبنان در بیانیهای شهادت یحیی سنوار را تسلیت گفت. در بیانیه حزبالله لبنان آمده است: به ملت مبارز و مظلوم فلسطین و برادرانمان در جنبش حماس و امت عربی و اسلامی و همه مجاهدان و مبارزان و آزادگان دنیا، شهادت فرمانده توفانالاقصی، رئیس دفتر سیاسی حماس، برادر مجاهد یحیی سنوار رحمتالله علیه را تسلیت میگوییم. به خانواده بزرگوار و ایثارگر ایشان تسلیت عرض میکنیم و برای آنها از خداوند صبر و سلوان و حسنه ثواب آخرت طلب میکنیم. حزبالله بیان کرد: فرمانده شهید یحیی سنوار که امانت و مشعل را از شهید اسماعیل هنیه گرفت تا راه مقاومت و جانفشانی با مجاهدان را طی کند؛ مجاهدان و مبارزانی که در برابر پروژه آمریکایی و اشغالگری صهیونیستی ایستادند و در این راه خونشان را دادند و به شهادت رسیدند و به مراتب کرامت و کمال انسانی رسیدند. در بیانیه حزبالله آمده است: ما در حزبالله که به همراه ملت مقاوم و استوار لبنان با تبعات تجاوزگری دشمن صهیونیستی جنایتکار روبهرو هستیم، بار دیگر حمایت و ایستادگی خود در کنار ملتمان فلسطین را مورد تاکید قرار میدهیم و اطمینان کامل به وعده الهی و یاری بندگان مومنش را داریم و از خداوند میخواهیم این شهید عزیزمان را با رحمت واسعه خود بپذیرید و مورد غفران قرار دهد و به قلب مؤمنان مبارز، پیروزی، کرامت و آزادی عطا کند.
دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین نیز شهادت یحیی سنوار، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی حماس را تبریک و تسلیت گفت. زیاد النخاله شهادت سنوار را نقطه تحولی در تاریخ مبارزات ملت فلسطین دانست. وی تاکید کرد: نام او با بزرگترین نبردی که ملت فلسطین در تاریخ خود قدم در آن نهاده (نبرد توفان الاقصی) پیوند خورده است. دبیر کل جنبش جهاد اسلامی فلسطین بیان کرد: ملت و مقاومت فلسطین امانتدار خط مقاومت باقی خواهند ماند و نسبت به روح این رهبر بزرگ و نماد جهاد و مبارزه و مقاومت وفادار میمانند و پرچم او را زمین نمیگذارند و به راهش ادامه میدهند تا به یاری خداوند در نهایت به پیروزی برسند. از سوی دیگر محمد الهندی، معاون دبیرکل جهاد اسلامی نیز تاکید کرد شهید یحیی سنوار به نماد فلسطینی - عربی تبدیل شد. وی افزود: دشمن صهیونیستی یک سال از رسیدن به شهید یحیی سنوار عاجز ماند و شکست خورد، همان گونه که در هفتم اکتبر نیز شکست خورد. همچنین مقاومت اسلامی عراق به شهادت یحیی سنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس واکنش نشان داد و در بیانیهای بر حمایت از فلسطین تا آزادسازی مسجدالاقصی تاکید کرد. مقاومت اسلامی عراق شهادت یحیی سنوار در جریان رویارویی با اشغالگران اسرائیلی در نوار غزه را تبریک و تسلیت گفت. در بیانیه مقاومت اسلامی عراق آمده است: به برادرانمان در جنبش حماس، شهادت مجاهد شجاع یحیی سنوار را که در میدانهای نبرد به شهادت رسید و بیمحابا به دل دشمن زد، تسلیت میگوییم. مقاومت اسلامی عراق بیان کرد: بار دیگر به برادرانمان در جنبش حماس اطمینان میدهیم به حمایت از آنها با قول و عمل تا آزادسازی مسجدالاقصی ادامه دهیم.
روز جمعه حزبالله لبنان در بیانیهای به تشریح وضعیت میدان نبرد با رژیم صهیونیستی در روزهای گذشته پرداخت. در این بیانیه به مقاومت رزمندگان حزبالله لبنان در مقابل ارتش صهیونیستی در نبرد زمینی در جنوب لبنان و جلوگیری از تجاوز اشغالگران اشاره شده است. طبق این بیانیه، نیروهای دشمن صهیونیست 5 تیپ نظامی متشکل از 70 هزار افسر و سرباز صهیونیست برآورد شدهاند. نیروهای اشغالگر همچنین با صدها تانک و نفربر پیشرفته با پوشش کامل هوایی ارتش غاصب برای اشغال لبنان آمدهاند اما تا امروز در پیشروی و اشغالگری طبق برنامه خود ناکام مانده و بارها مجبور به عقبنشینی شدهاند. صدها نفر از نیروهای مقاومت لبنان در مرزهای جنوب این کشور در مقابل تحرکات دشمن آمادگی خود را حفظ کرده و طبق دستورات کمینهای متعددی را سر راه صهیونیستها پیاده میکنند. در بیانیه اتاق عملیات حزبالله لبنان به تشریح جنگ زمینی با دشمن صهیونیست اشاره شده است. طبق این بیانیه دشمن اشغالگر طی هفتههای گذشته تلاش داشته از محورهای عدیسه، رب ثلاثین، بلیدا، مرکبا، القوزح، عیتا الشعب و رامیا به درون خاک لبنان پیشروی کند که هر بار با مجاهدت نیروهای حزبالله لبنان و اجرای کمینها و همچنین آتش سنگین رزمندگان مقاومت پس از متحمل شدن تلفات سنگین مجبور به عقبنشینی شده است. طبق بیانیه حزبالله لبنان، این اقدامات تجاوزکارانه صهیونیستها با پوشش سنگین هوایی ارتش غاصب و نظارت دائم پهپادی و ماهوارهای همراه است اما دشمن تاکنون موفق به مقابله با کمین نیروهای حزبالله نشده است. درگیریهای زمینی جبهه شمال سرزمینهای اشغالی همچنین منجر به هلاکت 10 نظامی صهیونیست و زخمی شدن 150 نفر از اشغالگران شده است. همچنین نیروهای حزبالله تاکنون موفق به انهدام 9 تانک مرکاوا و 4 بولدوزر ارتش صهیونیستی شدهاند. حزبالله لبنان به موازات حملات و کمینهای زمینی، پایگاهها و عقبه دشمن صهیونیست و تجمع سربازان آن در پشت خطوط مقدم را به صورت روزانه و منظم با موشکها و راکتهای پیشرفته مقاومت هدف قرار میدهد. عملیاتهای موشکی، راکتی و پهپادی مقاومت اسلامی لبنان چندین شهرک شمال سرزمینهای اشغالی را به میدان نبرد تبدیل کرده است و چهرهای نظامی و خالی از سکنه به آنها داده است. علاوه بر آن نیروی هوایی حزبالله لبنان نیز با رصد پهپادی مواضع دشمن تا عمق سرزمینهای اشغالی و جمعآوری بانک اهداف به دقت اصابتها و عملیاتهای موشکی و توپخانهای مقاومت کمک میکند. نکته جالب توجه این جنگ نیز عملیات واحد پدافند هوایی حزبالله لبنان است که با استفاده از موشکهای دوشپرتاب تاکنون توانسته است یک پهپاد هرمس 450 رژیم صهیونیستی را هدف قرار داده و سرنگون کند. علاوه بر این طبق بیانیه جدید اتاق عملیات حزبالله لبنان، دشمن صهیونیست تاکنون در تجاوز به خاک لبنان و در جبهههای مختلف متحمل 55 کشته و بیش از 500 زخمی شده است. همچنین در خط مقدم و پشت جبهههای درگیری 20 تانک مرکاوا و 4 بولدوزر رژیم به همراه یک خودروی نظامی زرهی و یک نفربر و ۲ پهپاد از نوع هرمس طبق اطلاعات موثق حزبالله لبنان منهدم شدهاند. البته این آمار شامل شهرکهای شمال و عمق رژیم صهیونیستی نیست و تنها شامل جبهههای درگیری و عقبه آنها در مرزهای جنوب لبنان میشود. تحت همین شرایط نیز حزبالله لبنان پس از گذشت ۲ روز از رونمایی موشکهای جدید خود از ورود به مرحله جدید و تصاعدی در مقابله با دشمن صهیونیست خبر داد. حزبالله لبنان همچنین از روشن شدن این موضوع و تحقق وعده خود در تحولات روزهای آینده جبهه جنگ خبر داد؛ وعدهای که برای تحقق آن نیازی به صبر چندانی نیست و از حملات شبانه حزبالله به شهرکهای شمال و انفجارهای پیاپی موشک و راکتهای حزبالله در این شهرکها میتوان به صادق بودن این وعده پی برد.
******
رقص اندر خون خود مردان کنند
سنوار؛ احیای افسانه
بهراد رشوند: حیرتآور! شبیه یکی از سکانسهای فیلمهای حماسی هالیوود بود؛ ریزپرندهای وارد ساختمان نیمهویران میشود، قهرمان قصه بیآنکه رمقی داشته باشد، به دوربین پهپاد خیره میشود، نه خودش را به مردن میزند و نه تسلیم میشود.
دست راستش از ساعد شکاف بزرگی خورده اما یک تکه چوب در دست چپش هنوز دارد.
مرد میداند آخرین ثانیههای زندگیاش است و خودش پایان بدن خاکیاش را انتخاب میکند.
اگر شالی را که به صورت بسته بود باز میکرد و به دوربین آن ریزپرنده خیره میشد، احتمالا اپراتور از شوق پیدا کردن زنده یحیی، به او شلیک نمیکرد اما سنوار انتخابش را کرده بود.
دیگر نایی در بدن نداشت اما آخرین پیامش را برای کودکانی که در آن سرزمین به دنیا نیامدهاند و یا در گهوارهاند ارسال کرد؛ یحیی سنوار هیچ سلاحی در دست نداشت اما همان یک تکه چوب را به نمایندگی همه نداشتههایشان در یک جنگ نابرابر، پرتاب کرد و احتمالا چند ثانیه بعدش هم کار تمام شد.
آن که آن سوی دوربین نشسته بود نمیدانست به سر چه کسی شلیک کرد اما سنوار میدانست آخرین لحظات زندگیاش در حال ثبت و ضبط است.
دیگر هیچ توانی برای بلند شدن نداشت اما چوب را پرتاب کرد تا به پسران سرزمینهای غصب شده پیامش را برساند؛ ما چارهای نداریم جز جنگیدن ولو با چوب خشک برابر پهپاد مسلح!
او در یک ساختمان نیمهویران، با انتخاب نوع شهادتش، آخرین پیام را به عنوان فرمانده به بچههای سرزمینش مخابره کرد: تا لحظه آخر تسلیم نشوید!
یحیی سنوار با انتخاب نوع شهادتش، خودش را هزاران هزار بار در اذهان همه آزادیخواهان تاریخ احیا کرد. نه تولد در اردوگاه و نه سالهای سال اسارت در زندان؛ هیچ کدام موجب نشد او آرام شود، رام وضعیت نابرابر شود، تسلیم شود و همانند عرفات یک روز بگوید خسته شدیم، جنگ دیگر بس است. برای او پایان جنگ روزی بود که زمین از دسترفته به ساکنان اصلی آن سرزمین بازگردد.
سنوار از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۱۶ اکتبر ۲۰۲۴ در غزه ماند. پا پس نکشید. فرار نکرد. فرماندهی کرد و لحظه پایان را هم خودش به انتخاب خویش برگزید.
یحیی سنوار را تاریخ به خاطر خواهد سپرد؛ با دست قطعشدهاش، با نگاه خیره و شجاعانهاش به ریزپرنده قاتل، با تکهچوبی که آخرین سلاحش بود، با آخرین حرکت بدنش که با همه توان چوب را به سمت پهپاد پرتاب کرد، با گلولهای که به شقیقهاش شلیک شد و تصویری جاودانه از او ساخت.
او با این پایان، راه آغاز را به کودکان فلسطینی یاد داد؛ نترسید، تسلیم نشوید و تا توان در بدن دارید، بجنگید. شاید برای بعضی از ما این واژهها از فرط تکرار تهی از معنای اولیه و آرمانیاش شده باشد اما برای آنان که در خون خود میغلتند
نه!
یحیی سنوار تمام نشد، ارتش غاصب با پخش آن ویدئو بزرگترین خدمت را به کودکان فلسطینی کرد. آنها حالا میدانند وقتی از افسانه سنوار برایشان میگویند، دقیقا از چه چیزی حرف میزنند؛ مردی که یک رسانه اسرائیلی با نشان دادن این فیلم برایش نوشت؛ تا لحظه آخر جنگید.
شبیه دوی امدادی بود، سنوار «چوب» را به نفر بعدی داد اما حرملههای تلالسلطان رفح نفهمیدند و فاتحانه این فیلم را منتشر کردند.
تاریخ با همین فیلم چندثانیهای به یاد خواهد آورد و شهادت میدهد چگونه فرزندان فلسطین با یک تکه چوب، برابر ریزپرنده قاتل، ایستادگی کردند و جنگیدند. این سند بماند برای روزی که قدس آزاد شد؛ روزی که تاریخ به یاد بیاورد چه کسانی همه آسایش و ۶۰ سال زندگی خویش را به پای این آزادی ریختند. شاید مولانا این صحنه را دیده بود که ۱۰ قرن پیش گفت:
رقص و جولان بر سرِ میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
شبیه یک فیلم هالیوودی بود؛ حیرتآور و باورنکردنی و این کمترین مزد مجاهدتهای مرد جنگی اعراب بود؛ یحیی سنوار.
***
خون یحیى غرق خواهد کرد اسرائیل را
محمدمهدی عبداللهی، شاعر متعهد کشورمان تازهترین شعر خو را برای شهید یحیی سنوار اینطور سروده است:
باز هم صدر خبرها شد غم سردارها
تا حکایتها کند از میثم تمارها
قصه عشق است؛ مجنون در پى لیلاى خود
عاشقان را دیدهایم از شوق، سر بر دارها
با شهادت زندهتر از پیش، جولان مىدهیم
رقص در میدان عجب شوریست در پیکارها!
شیعه و سنى ندارد؛ آرمان ما یکیست
ما زهیریم و ز نسل مالک و عمارها
باز هم تکثیر خواهد شد در این مکتب هنوز
همچو اسماعیل و نصرالله تا سنوارها
خون یحیى غرق خواهد کرد اسرائیل را
کربلا تکرار میگردد در این تکرارها
چشمها را باز کن، توفانالاقصى را ببین!
هان تلآویو است، فردا تلّى از آوارها
عمرتان کوتاه بود و میشود کوتاهتر
ای سگان هار صهیونیست! ای کفتارها!
مقصد بعدى ما قدس است بىچون و چرا
ما نماز فتح مىخوانیم آنجا؛ بارها
جمعه نصر الهی، میشود نزدیکتر
منتظر هستیم، آری! تشنه دیدارها
***
خوشبخت آن که بر سر پیمان شهید شد
سروده مهدی جهاندار برای شهید یحیی سنوار
با چفیه و جلیقه و قرآن شهید شد
یعنی که در میانه میدان شهید شد
بیچاره آن کسی که به پیمان وفا نکرد
خوشبخت آنکه بر سر پیمان شهید شد
تسبیح و عطر، قمقمه آب پس کجاست؟
حدست درست، با لب عطشان شهید شد
چند اسکناس، پول زیادی نمیشود
اما کسی نگفت که ارزان شهید شد
آن کس که هم کتاب دعا هم تفنگ را
با هم به جبهه برد، مسلمان شهید شد
بیعشق و بیحماسه و بیشوق و بیامید
بیجنگ و بیمبارزه نتوان شهید شد
من بیحسین ماندم و بَل هُم أضَل شدم
او عاقبت بخیر شد، انسان شهید شد