printlogo


کد خبر: 294213تاریخ: 1403/7/29 00:00
تحلیل فارین پالیسی از شهادت یحیی سنوار
چرا مقاومت همیشه زنده می‌ماند؟

نشریه آمریکایی فارین ‌پالیسی گزارشی قابل تأمل درباره شهادت «یحیی سنوار» رهبر حماس و تداوم مسیر مقاومت منتشر کرده است. به گزارش «وطن امروز» در این گزارش آمده است: «اینکه اسرائیل سنوار را کشت، امروز به نظر می‌رسد دستاوردی بزرگ است اما به مرور زمان - همان‌گونه که همیشه اینگونه بوده - دیگرانی ظهور خواهند کرد تا به مقاومت ادامه دهند». این نشریه آمریکایی در ادامه به تجربه تاریخی چنین اقداماتی در منطقه اشاره کرد و نوشت: تاریخ نشان داده نمی‌توان با کشتار، به یک جنبش مقاومت پایان داد. کشتن سنوار چند پرسش را درباره آینده جنگ اسرائیل و حماس و همچنین درگیری‌های گسترده‌تر منطقه‌ای مطرح می‌کند.
سال ۱۹۴۸ «محمود فهمی النُقراشی» نخست‌وزیر مصر، اقدام جسورانه‌ای انجام داد و اخوان‌المسلمین را غیرقانونی اعلام کرد. او باور داشت با انحلال این گروه، ثبات به کشورش بازخواهد گشت. ۳ سال پیش از این اقدام، اخوان‌المسلمین نقش عمده‌ای در تحریک شورش‌ها، اعتصاب‌ها و خشونت‌ها داشت؛ از جمله ترور نخست‌وزیر و وزیر دارایی سابق مصر. اما ممنوعیت اخوان‌المسلمین، به خشونت بیشتری منجر شد. اعضای مسلح این گروه که از رهبرشان (حسن البنا) جدا شده بودند، خود دست به اقداماتی انتقامی زدند که با ترور النقراشی به اوج رسید. دولت با دستگیری هزاران عضو اخوان‌المسلمین واکنش نشان داد و در فوریه ۱۹۴۹ (بهمن‌ ۱۳۲۷) حسن البنا ترور شد؛ باور عمومی آن بود که یک قتل دولتی انجام شده است. تقریبا ۷۶ سال بعد، دولت مصر هنوز در تلاش برای سرکوب این گروه است. این جمله کلیشه‌ای که «نمی‌توان یک ایده را کشت»، درست است اما نکته ظریف‌تری در این داستان وجود دارد؛ به سختی می‌توان از طریق کشتار، به چالش یک جنبش مقاومت پایان داد. افرادی که متعهد به مقاومت هستند، پیام را دریافت نمی‌کنند، بلکه تلاش خود را مضاعف می‌کنند.
* واقعیت‌های پس از سنوار
در ادامه مطلب فارین‌پالیسی آمده است: سنوار معمار جنگی بود که امید داشت آغاز جنگی برای نابودی اسرائیل باشد. سنوار در حالی که حمله خود را برای 7 اکتبر ۲۰۲۳/ ۱۵ مهر ۱۴۰۲ برنامه‌ریزی می‌کرد، می‌دانست اسرائیلی‌ها واکنش غیرقابل تصوری را به فلسطینی‌ها تحمیل خواهند کرد. اسرائیلی‌ها با شیرینی و ترانه در بارهای تل‌آویو مرگ سنوار را جشن می‌گیرند اما بزودی واقعیت دوباره خود را نشان خواهد داد.
آیا کسی «خالد الوزیر» را به خاطر می‌آورد؟ «عباس موسوی» را چطور؟ «فتحی شقاقی» را چه؟ «احمد یاسین» را چطور؟ آنها هیولاهای گذشته اسرائیل بودند. الوزیر با نام جنگی ابوجهاد شناخته می‌شد و همراه با «یاسر عرفات» رهبری شاخه مسلح فتح را برعهده داشت که نیروهای آن بعدها در سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) ادغام شدند.
شقاقی، یک پزشک بود که جهاد اسلامی فلسطین را هدایت می‌کرد؛ موسوی پیش از سیدحسن نصرالله، رهبر حزب‌الله بود و احمد یاسین پس از بنیان‌گذاری حماس توسط شاخه فلسطینی اخوان‌المسلمین در اواخر دهه ۱۹۸۰، رهبری حماس را بر عهده داشت. همه آنها در عملیات‌های اطلاعاتی یا نظامی بزرگ کشته شدند و به تقویت اسطوره امنیتی اسرائیل کمک کردند. با این حال، با وجود مهارت اسرائیلی‌ها در انتقام‌جویی، آنها هرگز نتوانستند به مقاومت پایان دهند. شاخه مسلح سازمان آزادی‌بخش فلسطین که در انتفاضه دوم نقش اصلی را ایفا کرد، همچنان وجود دارد. پس از کشته شدن موسوی در سال ۱۹۹۲، سیدحسن نصرالله، حزب‌الله را به قدرتمندترین نیروی غیردولتی مسلح جهان تبدیل کرد؛ «نیروی خارجی منطقه‌ای ایران و قدرت ضربه دوم این کشور». در هفته‌های پس از کشته شدن شمار زیادی از رهبران حزب‌الله، نیروهای این گروه، سیلی بی‌پایان از راکت‌ها را به سمت اسرائیل شلیک کردند. سال ۱۹۹۵، شقاقی در مقابل هتلی در مالت 5 بار هدف گلوله قرار گرفت اما دهه‌ها بعد، جهاد اسلامی همچنان به هدف قرار دادن اسرائیلی‌ها با بمب‌گذاران انتحاری و راکت‌ها از غزه ادامه می‌دهد. یاسین نیز مانند نصرالله در یک حمله هوایی کشته شد. مرگ خشونت‌آمیز او هرگز جانشینانش را وادار به بازنگری در استراتژی‌شان نکرد؛ چرا مرگ سنوار باید متفاوت باشد؟
می‌توان چنین استدلال کرد که قتل سنوار سرانجام کمر حماس را خواهد شکست؛ گروهی که مبارزانش ماه‌هاست توسط ارتش اسرائیل مورد حمله قرار گرفته‌اند. برخی تحلیلگران و مقام‌های آمریکایی معتقدند فقط با شکست کامل حماس، امکان دستیابی به صلح وجود دارد. آیا با کشته شدن سنوار، آن لحظه فرارسیده است؟
این موضوع به وضوح در بیانیه «جو بایدن» رئیس‌جمهور ایالات متحده درباره مرگ سنوار مشخص بود اما هنگامی که به ایمان و باور می‌رسیم، کسانی که بشدت به آن چنگ می‌زنند، تمایل دارند جزئیات مهم و ناخوشایند را نادیده بگیرند. احتمال بیشتری وجود دارد که نیروهای بدون رهبری حماس، همانند گذشته رفتار کنند. این نیروها که پراکنده و خشمگینند، همچنان به مبارزه و گرفتن انتقام از دشمنان خود ادامه خواهند داد.
* سنوار، الهام‌بخش مقاومت
«مقاومت بی‌نتیجه نیست؛ مقاومت جزء مهمی از هویت است؛ به همین دلیل بود که سنوار علاقه داشت در پایان با گلوله تانک اسرائیلی بمیرد، نه در بستر. او با دیدن شواهد زیادی، باور داشت مرگ او الهام‌بخش مقاومت بیشتری خواهد بود».
برای کسانی که به ۲ دهه گذشته توجه دارند، اسرائیلی‌ها در انتقامجوییِ مرگ بیگناهان، با دستیابی به حداقل دستاورد استراتژیک، منحصر به فرد نیستند. پس از ۱۱ سپتامبر، ارتش ایالات متحده گروهی از تروریست‌های بین‌المللی را به قتل رساند، از جمله اسامه بن لادن، ایمن الظواهری، ابومصعب الزرقاوی، ابوبکر البغدادی (اگرچه او خود را هنگام نزدیک شدن نیروهای آمریکایی منفجر کرد) و تعدادی از معاونان‌شان. این کشتار، القاعده و داعش را نابود کرد ولی هر 2 گروه همچنان باقی مانده‌اند. شاید هنوز به همان شکل خطرناک بازسازی نشده باشند اما برای روزی دیگر مبارزه می‌کنند. به عنوان نمونه‌ای دیگر، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و نیروی قدس آن را در نظر بگیرید که بازیگر اصلی در آنچه به نام «محور مقاومت» شناخته می‌شود، است. پس از آنکه یک پهپاد آمریکایی به خودروی حامل ژنرال «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس، در نزدیکی فرودگاه بغداد در اوایل سال ۲۰۲۰ شلیک کرد، نیروی قدس هرگز آسیب جزئی هم ندید و حتی شاید قوی‌تر هم شد. نویسنده این نشریه در ادامه آورده است: پس از تأیید مرگ سنوار، با دوستانی که بین تل‌آویو و اورشلیم زندگی می‌کنند پیام رد و بدل کردم. آنها فرزندی دارند که در حال حاضر در ارتش اسرائیل خدمت می‌کند. در پاسخی که تقریبا بلافاصله دریافت کردم، احساس عمیق اضطراب و اندوه را حس می‌کردم: «حالا باید اسرا بازگردند و سپس نوعی صلح حاصل شود. من پسرم را در خانه می‌خواهم». اینکه اسرائیل سنوار را کشت، امروز به نظر می‌رسد دستاوردی بزرگ است اما به مرور زمان - همان‌گونه که همیشه اینگونه بوده - دیگرانی ظهور خواهند کرد تا به مقاومت ادامه دهند.

Page Generated in 0/0057 sec